الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 11 - 1430 هـ
13 - 11 - 2009 مـ
۲۲ - آبان - ۱۳۸۸ ه.ش.
02:52 صبـاحـاً
ــــــــــــــــــ


همانا که سنت، بیان برخی آیات کتاب است که مردم آن را به صورت عملی از هم به ارث می‌برند...

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
برادر گرامی و عزیز دلم ابو محمد الکعبی؛ بارک الله به تو، خداوند تو و تمام انصار پیشگام برگزیده را در راه راست ثابت قدم نگاه دارد. در مورد این حدیث حق:
[إني تارك فيكم ما أن تمسكتم به لا تضلوا بعدي أبداً كتاب الله وسُنتي]
[من در میان شما چیزی برجا می‌گذارم که اگر به آن پای‌بند باشید؛ بعد از من هرگز گمراه نخواهید شد؛ کتاب خدا و سنت من]

همانا که سنت بیان برخی آیات کتاب است که مردم آنها را به صورت عملی به ارث می‌برند؛ چون بیان آنها باید به صورت عملی برای مردم انجام شود؛ به خداوند قسم اگر به فرمان مُحمد رسولِ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - برای ننوشتن احادیث عمل شده بود؛ شیاطین بشر نمی‌توانستند موجب کوچکترین انحرافی در آنها شوند؛ چون سنت به صورت عملی به ارث می‌رسید و نزد مسلمانان به صورت عملی روشن می‌شد چگونه نماز بخوانند؛ زکات بدهند؛ روزه بگیرند و حج به جا آورند؛ آنها چگونگی این اعمال را به صورت عملی از نسلی به نسل بعدی منتقل می‌کردند. اما وقتی با فرمان مُحمد رسولِ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - مخالفت کرده و بعد از وفات مُحمد رسولِ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - و بعد از گذشت سالیانی دراز؛ احادیث را نوشتند؛ فرصت برای دشمنان اسلام فراهم شد تا آن چه را که پنهان کرده بودند؛ برای انحراف مردم از راه راست به کار گیرند؛ احادیثی که مُحمد رسولِ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - نفرموده بودند و به این وسیله مردم را از سنت عملی به سمت سنت نوشتاری بردند و علمای امت ندانسته از سنت تحریف شده پیروی کردند و هم خودشان گمراه شدند و هم دیگران را گمراه کردند؛ مگر کسی که پروردگارم به او رحم کند.

وعلت این که مُحمد رسولِ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - مردم را از نوشتن احادیث سنت نهی کرده بودند این است که خداوند به ایشان خبر داده بود گروهی هستند که در ظاهر خود را مؤمن نشان می‌دهند و کفرشان را پنهان می‌دارند و احادیثی غیر از آن چه که نّبيّ عليه الصلاة والسلام وآله فرموده‌اند را نزد خود پنهان می‌کنند و قصد دارند مسلمانان را از طریق احادیث سنت نبوی به گمراهی و بیراهه بکشانند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ} صدق الله العظيم [النساء:۸۱]
برای همین مُحمد رسولُ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- خواست تا مسلمانان را از فتنه شیاطین بشر که تظاهر می‌کردند ایمان دارند و کفرشان را مخفی نگه می‌داشتند؛ دور کند و برای همین به مسلمانان دستور دادند تا احادیث را ننویسند و این تضمینی باشد بر این که شیاطین بشر نتوانند آنها را از طریق احادیث دورغ در سنت نبوی به فتنه بیندازند و سنت به صورت عملی از یک نسل به نسل بعدی مسلمانان منتقل شود و قرآن هم که از تحریف محفوظ است. امام آنها با فرمان خدا و رسولش مخالفت کرده و احادیث را نوشتند و این فرصت را به شیاطین بشر دادند تا احادیثی را که از قبل پنهان کرده بودند در میان نوشته‌ها وارد کنند و سپس مسلمانان را بعد از آن که ایمان آورده بودند؛ به سوی کفر بازگردانند.
شما شاهدید که ناصر محمد یمانی از راه وسایل خبری چقدر شب وروز ندا می‌دهد: ای جماعت مسلمین از ذکر محفوظ از تحریف پیروی کنید که رساله و پیام خداوند برای تمام مردم است و اولین کسانی که مردم را از مهدی منتظر باز می‌دارند؛ مسلمانان هستند و می‌گویند: "تو مهدی منتظر نیستی؛ بلکه گستاخانه دروغ می‌گویی؛ چگونه به ما دستور می‌دهی از ذکر پیروی کرده و سنت مُحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را ترک کنیم؟".. پس مهدی منتظر در پاسخ آنان می‌گوید: پناه برخدا که از جاهلان باشم؛ من مهدی منتظر به کتاب خدا و سنت حق رسول پایبندم؛ مخالفت من با آن احادیثی از سنت نبوی است که برخلاف آیات محکم قرآن است و این براساس فتوای خداوند در آیات محکم کتابش است؛ که هرچه در سنت نبوی برخلاف آیات محکم قرآن باشد، از نزد خدا نیست؛ یعنی از جانب شیطان رجیم است چرا که قرآن و سنت بیان هر دو از نزد خداوند رحمن آمده‌اند و سنت بیان نمی‌تواند و شایسته نیست با آیات محکم قرآن اختلاف داشته باشد؛ همانا که قرآن ؛ فرقان و جدا کننده حق و باطل است. ولی علمای امت تا این ساعت که من این پاسخ را می‌نویسم؛ هم چنان از دعوت مهدی منتظر برای حکمیت براساس کتاب خدا روگردانند. می‌دانید چرا؟ چون می‌دانند من با بسیاری از اعتقادات آنها مخالفت خواهم کرد و برای همین هم از دعوت مهدی منتظر برای پیروی از ذکر و حکمیت براساس آن خوششان نمی‌آید! آیا نمی‌دانید من مانند مُحمدٌ رسولُ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - مکلفم که قرآن را برای مردم بیان نمایم و مردم را به منهاج اولیه نبوت بازگردانم؛ یعنی به همان مسیری که مسلمانان در عصر مُحمد رسولُ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - در آن بودند؟ و من از راست‌گویانم.
من مهدی منتظر به قرآن و سنت بیان ایمان دارم و از خود قرآن برای سنت بیان؛ برهان می‌اورم. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ اگر علمای امت به دعوت من برای حکمیت براساس کتاب خدا پاسخ دهند؛ از مطالب شگفت انگیزی باخبر خواهند شد؛ انگار که قرآن امروز نازل شده؛ چون آن را فهمیده و در آن تفکر کرده و به کار می‌گیرند؛ ولی اکثر مردم ناسپاس بوده و شکرگزاری نمی‌کنند.
ای امت مهدی منتظر که در عصر و زمان مقدر شده برای او در کتاب مسطور زندگی می‌کنید؛ خداوند بر شما منت گذارده که مهدی منتظر را در دوران شما و ادر این امت برانگیخته است؛ آیا نمی‌خواهید شکرگزار باشید؟
ای امت اسلام؛ چطور ممکن است مهدی منتظر به شما فتوا دهد که اجازه ندارید از روی اجتهاد بدون علم؛ به خدا نسبت دروغ دهید؛ بعد خودش به خدا نسبت دروغ دهد و در حالی که مهدی منتظر حق نیست؛ بگوید مهدی منتظرم؛ اگر نباشد که شاهد این نیستید که با برهان علمی او را یاری کرده است...؟ ای مردم؛ مگر فکر نمی‌کنید؛ چطور ممکن است نور ظلمت یک جا جمع شوند؟
به خدا قسم که اینترنت؛ نعمت بزرگ خداوند است و مهدی منتظر از راه آن مردم را دعوت کرده و حجتش به صورت مکتوب است و خواندن آن در شب و روز بهتر از این است که بیان برایتان گفته شود و هرکس شنید بشنود و بدون این که حاصلی برایش داشته باشد؛ برود. اما بیان محفوظ است و در نقاط مختلف جهان شب و روز قابل خواندن است و با این که هزاران نفر از مردم عالم مهمان ما شدند و از این بیانات باخبر شده‌اند و همچنان از بیان حق ذکردر پایگاه مهدی منتظر باخبر شده ودر مورد آن به هم خبر می‌دهند؛ ولی متأسفانه قانع نشده‌اند ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است! یعنی نه تصدیق می‌کنند و نه تکذیب و هم چنان عده زیادی مردد هستند که آیا او حقاً هدی منتظر است یا دروغگویی گستاخ؟ ولی مهدی منتظر حرفی با نفس شما دارد؛ سخنی بلیغ: عزیزان من؛ مردان و زنان مسلمان؛ والله من به خاطر خدا شما را دوست دارم و در برابر شما فروتنم؛ از سخت‌گیری و قساوت من در برخی از بیانات نترسید؛ می خواهم شما را از تاریکی به نور بکشانم؛ و اما سخن بلیغ این است که با پروردگار یکتا و بی‌شریک‌تان خلوت کنید و در جایی که کسی جز خداوند مناجات شما را نشنود به درگاه خدا تضرع کرده و بگویید:
«خداوندا؛ تو حقی و وعده تو حق است؛ ما را در زمره شاهدان بنویس؛ خداوندا تو می‌دانی و بندگانت نمی‌دانند؛ و ما چیزی بیش از آن چه که تو به ما آموخته‌ای نمی‌دانیم همانا که تو عزیز و حکیمی؛ خداوندا اگر می‌دانی ناصر محمد یمانی؛ حقاً مهدی منتظر است؛ او را حسرتی برای بنده‌ات مکن تا از این که از پیروان و انصار پیشگام برگزیده او نشدم؛ نادم نشوم...خدایا مرا نسبت به بیانات او از کتاب بصیر فرما تا بدانم او به حق سخن گفته و راه راست-صراط مستقیم- را نشان می‌دهد خداوندا اگر دعوت او حق است و حق با اوست؛ خدایا قلب مرا به سوی پیروی از حق هدایت فرما ؛ به حق این سخن حق لا اله الا الله محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم»


سپس به تضرع خود ادامه دهد تا قلبش خاشع شده و از چشمانش اشک جاری شود و در قلبش محبت بزرگی نسبت به ناصر محمد یمانی احساس کند؛ و این علامت تقوای امام ناصر محمد یمانی است است و نشان می‌دهد او برحق است و مردم را به راه راست هدایت می‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا﴿٩۷﴾} صدق الله العظيم [مريم]
دیدم برادرعبدالله بن عبد العزيز در مورد حسد شما را نصیحت می‌کند؛ این مرد راست می‌گوید؛ چرا که برخی از حق‌جویان به این دلیل به دنبال مهدی منتظر می‌گردند چون گمان می‌کنند شاید خودشان مهدی منتظر باشند و وقتی حق را پیدا می‌کنند، شیطان با حسد آنان را وسوسه می‌کند و نمی‌خواهد برایشان روشن شود ناصر محمد یمانی؛ مهدی منتظر است و آرزو می‌کند ناصر محمد یمانی مهدی منتظر نباشد؛ تا امیدوار باشد ممکن است خودش مهدی منتظر باشد.
سبحان الله؛ای حق‌جویان!آیا شما منصب مهدی منتظر را عبادت می‌کنید یا خداوند سبحان را! من آرزو دارم سربازی گمنام در راه پروردگارم بودم و شأن و منصب مهدی منتظر برایم اهمیت ندارد؛ ای مردم از زینت و ملک چه می‌خواهید؟ به خدا قسم اگر بدانید چه لذتی در حب خدا و رقابت برای قرب و حب الهی وجود دارد؛ ملکوت دنیا و آخرت پشت سرتان انداخته و جز به حب و قرب خدا و رضوان نفسش، ابداً به چیز دیگری راضی نمی‌شدید.
ای جماعت مسلمانان؛ ایا می‌خواهید خدا دوستتان داشته باشد؟ پس ازطیبان و پاکان باشید و از کسانی که به شما ظلم کردند؛ درگذرید؛ به کسانی که به شما چیزی عطا کردند؛ شما هم عطا کنید و به آنان که محرومتان کردند هم عطا کنید. بدی را با نیکی پاسخ دهید که در نظر مردم این نشانه بزرگی شماست. سپس خداوند در مورد شما شهادت می دهد که دارای خلقی عظیم هستید[اشاره به آیه مبارکه سوره القلم: وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿۴﴾] و این اخلاق انبیاء و بندگان مقرب خداوند است؛ آنها بندگان خداوند رحمن هستند؛ کسانی که مستکبر نبوده و در روی زمین با آرامش و فروتنی راه می‌روند و اگر جاهلان آنان را مورد خطاب قرار دهند با ملایمت جواب داده و سلام می‌گویند[اشاره به آیه کریمه سوره الفرقان: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿۶۳﴾]
زندگی‌تان برای خدا باشد؛ به خداوند قسم کسانی که برای خدا زندگی نمی‌کنند؛ خدا را نشناخته و قدر پروردگارشان را آن گونه که سزاوار اوست ندانسته‌اند. ازاین زندگی و متاع آن چه میخواهید؟ از من پیروی کنید تا از نعیم اعظم برخوردار شده ولذت ببرید؛ نعیمی که از ملکوت دنیا بزرگ‌تر است؛ نعیمی که از ملکوت بهشت که به اندازه آسمان‌ها وزمین است بزرگ‌تر است؛ و خدا شاهد وکیل سخن من است.
خداوند شما را دوست نخواهد داشت مگر این که از دعوت حق پروردگارتان پیروی کنید و خداوند را آن گونه که شایسته اوست عبادت نمایید و تعظیم و بزرگ‌داشت بندگانش را کنار گذاشته و به سوی رقابت با مهدی منتظر و تمام انبیاء و رسولان او شتافته وبا سبقت گرفتن در اعمال خیر و خاشع بودن در برابر خدا؛ برای حب و قرب او رقابت کنید. چقدر حسادت کسی که برادرش را می‌بیند که برای عمل خیر می‌شتابد زیباست؛ این احساس حسادت؛ حسادت زیبایی اس وقتب میذبیند برادرش که مالی دار؛ برای تقرب به پروردگارش می‌شتابد و او گریه کرده و می‌گوید:

«خدایا تو می‌دانی من به مردم در مورد دنیا حسادت نمی‌کنم؛ ولی اما وقتی مردم با مال حلال برای تقرب به تو تلاش می‌کنند؛ حسودیم می‌شود؛ خداوندا درهای فضل و رحمتت را بر ما بگشا و مرا در راه رقابت برای حب و قربت ثابت قدم بدار که تو پروردگار منی و من عبد تو. و حب و قرب تو را عبادت می‌کنم تا راضی شوی؛ همانا که نعیم اعظم در رضوان تو و حب و قرب توست. خدایا چقدر تو زیبایی و الهی چقدر صفات تو زیباست یا ارحم الراحمین»
ای مردم؛ از خدایتان پروا کرده و از تعظیم و بزرگداشت بندگانش؛ از هشت فرشته حامل عرش گرفته تا پشه؛ دست بردارید؛ اینها همگی بنده خدا هستند؛ هر موجودی که راه می‌رود یا پرواز می کند؛ همگی مانند شما بندگان خدا هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُم ۚ مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ ‎﴿٣٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
همانا که رسولان و انبیاء مانند شما بندگان خدایند و به اندازه مثقال ذره‌ای در ذات خدا بر شما برتری ندارند؛ بلکه او پروردگار همه‌ی شماست. اما مشکل بشر این است که وقتی می‌بیند خداوند یکی از بندگانش را تکریم می کند؛ به جای آن که با او رقابت کنند تا شاید مانند او به تکریم پروردگارشان دست یابند،راه کج را انتخاب می‌‌کنند؛ به این فردی که مورد کرم خدا قرار گرفته توسل کرده و به قبرش دست کشیده و تلاش می‌کنند به قرب او برسند تا در نزد پروردگارشان شفاعت آنان را بکند و به این ترتیب از راه درست منحرف می‌شوند.
ای مردم؛ من مهدی منتظر به شما نمی‌گویم که پروردگارم فقط مال من است و شما را نشاید که برای حب و قرب الهی با من رقابت کنید. به خدا قسم که اگر چنین فتوایی دهم؛ هیچ چیز در اسمان‌ها و زمین در برابر خدا به کار من نخواهد آمد و از عذاب شوندگان خواهم بود و پناه بر خدا که حرفی را بزنم که حق ندارم. بلکه پروردگاری که خدای من و شماست را عبادت می‌کنم و خدا را به شهادت گرفته و او را شاهد بر شما قرار می‌دهم که تا زمانی که در میان شما هستم ؛ شاهد دعوت حق من باشد؛ همانا که من هم مانند شما بشرم و حق من در مورد خدا مانند شماست و شأن مهدی منتظر مانند شأن انبیاء ورسولان است؛ ولی رسول یا نبی خدا نیست. اما خدا بر او کرم بزرگی نموده و برخی از رسولان خود را وزیر من قرار داده است و این تکریم بزرگی است و باعث بیشتر شدن ذلت و فروتنی من در برابر خدا می‌شود و من از شما دعوت می‌کنم خداوند را آن گونه که شایسته اوست عبادت کنید . به دنبال مهدی منتظر به سوی خدا حرکت کنید و اگر کسی از شما می‌تواند؛ با شتافتن به سوی خیرات و بندگی در راه حب و قرب خداوند یکتا وبی‌شریک ؛ پیراهن مهدی منتظر را از پشت بکشد تا از او جلو بیفتد و مهدی منتظر را مورد تعظیم قرار ندهد و به خدا ترجیح ندهد.
شاید یکی از شما بخواهد سخن مرا قطع کرده و بپرسد:" چطورمی‌شود مهدی منتظر را به خدا ترجیح داد؛ پناه برخدا از این کار" در جواب شما به حق می‌گویم: وقتی شما ترجیح می دهید مهدی منتظر بیش از شما مورد حب و قرب خدا باشد؛ او را به خدا ترجیح داده‌اید! و سپس مهدی منتظر در برابر خدا کاری از دستش برایتان بر نمی‌آید. ای انصار پیشگام برگزیده؛ به خداوند پاسخ دهید تا قلب‌هایتان زنده شود؛ به فرمان خداوند در آیات محکم کتابش عمل کنید که می‌فرماید:
{ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ‎﴿٢١﴾} [البقرة]
و {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:۳۵]
همانا که انبیا و رسولان خداوند؛ مانند شما بندگان خدا هستند و همان حقی را در مورد خدا دارند که شما دارید؛ پس برای حب و قرب خدا با آنان رقابت کنید؛ آیا نمی‌بینید آنها برای حب و قرب خدا رقابت کرده و کس دیگری را بر خود ترجیح نمی‌دهند چون می‌دانند اجازه ندارند دیگران را در راه خدا ترجیح دهند؛ بلکه همگی رقابت می‌کنند تا نزد پروردگار مقرب‌تر باشند. اگر کسی را در این امر برخود ترجیح دادی؛ از مشرکان شده‌ای. بنگرید ایا آنها کسی را بر خود ترجیح می‌دادند؟ تفضیل ( برتر دانستن ) به دست خداوند است نه بشر؛ و آن چه برعهده شماست؛ این است که برای حب و قرب خداوند رقابت کنید تا بیش از همه مقرب درگاه او گردید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ۚ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ(۲۵۳)} صدق الله العظيم [البقره]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ ۖ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿٥٤﴾ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ ۖ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿٥٥﴾ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾ وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥۸﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
لذا ای مردم؛ فرمان برای رقابت در راه حب و قرب خداوند تنها منحصر به انبیاء و رسولان خدا نشده است؛ پس چیزی را با خدا شریک نگیرید که من از ناصحان شما هستم و از انبیاء و رسولان خدا پیروی کرده وبرای حب و قرب الهی رقابت کنید تا در پیشگاه خداوند محبوب‌تر و مقرب‌تر گردید؛ خدا را منحصر به رسولان و انبیاء نکنید تا تنها آنها برای قرب خدا رقابت کنند؛ آیا نمی‌بینید خداوند در مورد انبیاء و رسولانش چه فتوایی می‌دهد:
{يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ}
تا فرمان خدا در آیات محکم کتابش را اجرا کرده باشند که می‌فرماید:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم
خدایا ابلاغ کردم؛ خدایا شاهد باش؛ انصار پیشگام برگزیده؛ به حق شاهد باشید که مهدی منتظر امانتی را که نزدش بود ابلاغ کرد و پرده‌ی افترای کسانی را پاره کرد که بندگان خدا را مورد تعظیم قرار داده و در مورد آنها مبالغه می‌کنند و تعظیم پروردگارشان را فراموش کرده و از راه راست منحرف شده‌اند.
ای مردم؛ قدر پروردگارتان را آن گونه که شایسته است بدانید و او را بشناسید؛ اگر خدا را عبادت می‌کنید. ای جماعت انصار و ای بازدیدکنندگان؛ وقتی می‌بینید به شما پاسخ داده و دانش بیشتری در اختیارتان می‌گذارم و رعایت حق بندگی پروردگار سبحان را تکرار می‌کنم مرا ملامت نکنید؛ که ذکر و یادآوری به نفع مؤمنین است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر مُحمد اليماني.


اقتباس المشاركة 5570 من موضوع السُنّة هي بيانٌ لبعض آيات الكتاب ويتوارثها الناس عَمليّاً ..


الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 11 - 1430 هـ
13 - 11 - 2009 مـ
02:52 صبـاحـاً
ـــــــــــــــــــــــ



السُنّة هي بيانٌ لبعض آيات الكتاب ويتوارثها الناس عَمليّاً ..

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخي الكريم حبيب قلبي (أبو محمد الكعبي)، بارك الله فيك وثبّتك وجميع الأنصار السابقين الأخيار على الصِّراط المستقيم، وبالنسبة للحديث الحقّ: [إني تاركٌ فيكم ما إن تَمسَّكتم به لا تضِلّون بعدي أبداً: كتاب الله وسُنّتي].

ألا وإن السُنّة هي بيانٌ لبعض آيات الكتاب ويتوارثها الناس عَمَليّاً لأنّ بيانها يكون عَمليّاً للناس جميعاً، ألا والله لو التزموا بأمر محمدٍ رسولِ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - بعدم كتابة الأحاديث لما استطاع شياطين البشر أن يُضلّوهم شيئاً لأنّ السُنّة سوف يتوارثونها عَمليّاً فيصبح معروفاً لدى المسلمين كيف يُصَلّون، كيف يُزكّون، وكيف يصومون، وكيف يحجّون، فيتوارثون ذلك عَمليّاً بالتطبيق من جيلٍ إلى جيلٍ بالوراثة العَمليّة، ولكنهم حين خالفوا أمر رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فكتبوا الأحاديث من بعد وفاة الرسول - صلّى الله عليه وآله وسلّم - بسنين كثيرةٍ ومن ثمّ حانت الفرصة لأعداء الله فيما كانوا يُبيِّتون من الأحاديث لِيصدّوا الناس عن الصراط المستقيم بأحاديثَ لم يقُلها محمدٌ رسولُ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - حتى أخرجوهم عن السُّنة العَمليَّة إلى السُّنة المقروءة فاتَّبع علماءُ الأُمَّة السُّنةَ المُحرَّفةَ وهم لا يعلمون فضَلّوا وأضَلّوا إلّا من رحم ربي.

وبالنسبة لِنَهي محمدٍ رسولِ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - عن كتابة أحاديث السُنّة فالسبب لأنّ الله علَّمه أنه توجد طائفةٌ يُظهِرون الإيمان ويُبطِنون الكفر يُبيِّتون أحاديثَ عن النّبيّ غير التي يقولها النّبيّ عليه الصلاة والسلام وآله يريدون أن يُضِلّوا المسلمين ضلالاً بعيداً عن طريق أحاديث السُنّة النَّبويَّة وقال الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ} صدق الله العظيم [النساء:81].

ولذلك أراد محمدٌ رسولُ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - أن يُجنِّب المسلمين من فتنة شياطين البشر الذين يُظهِرون الإيمان ويُبطِنون الكفر ولذلك أمر المسلمين بعدم كتابة الأحاديث وبهذا يضمن أنّ شياطين البشر لا ولن يستطيعوا فتنتهم عن طريق الأحاديث المُفتراة في السُنّة النَّبويَّة فجعل السُنّة هي التطبيق العمليّ يتوارثه المسلمون من جيلٍ إلى جيل والقرآن محفوظٌ من التحريف، ولكنّهم خالفوا أمر الله ورسوله وكتبوا الأحاديث ثمّ تسَنَّتْ الفرصة لشياطين البشر بوضع الأحاديث التي كانوا يُبيِّتونها من قبل، ثمّ رَدّوا المسلمين من بعد إيمانهم كافرين.

وها أنتم ترون أنّ ناصر محمد اليمانيّ كم ينادي الليل والنهار عبر جهاز الأخبار: "يا معشر البشر اتّبعوا الذِّكر المحفوظ من التحريف رسالة الله إلى الناس كافةً"، فإذا أوّل من يتصدَّى للمهديّ المنتظَر هم المسلمون وقالوا: "بل أنت كذّابٌ أشِرٌ ولستَ المهديّ المنتظَر، فكيف تأمرنا أن نتّبع الذِّكر ونترك سُنّة محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم؟". ثُمّ ردّ عليهم المهديّ المنتظَر وقال: أعوذُ بالله أن أكون من الجاهلين؛ بل أنا المهديّ المنتظَر مُستمسكٌ بكتاب الله و بسُنّة رسوله الحقّ، وإنما أكفر بما خالف لمُحكم القرآن في السُنّة النَّبويَّة حسب فتوى الله في مُحكم كتابه أنّ ما خالف لمُحكم القرآن من أحاديث السُنّة فإنّ ذلك الحديث من عند غير الله أيْ: من عند الشيطان الرجيم، وذلك لأنّ القرآن وسُنّة البيان هما جميعاً من الرحمن ولا ينبغي لسُنّة البيان أن تُخالف لمُحكم القرآن، ألا وإنّ في القرآن الفرقان بين الحقّ والباطل ولكن علماء الأُمَّة إلى حدّ السّاعة لصدور ردّي هذا وهم لا يزالون مُعرضين عن دعوة المهديّ المنتظَر إلى الاحتكام إلى كتاب الله، وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنهم يعلمون أنّي سوف أُخالفهم في كثيرٍ ممّا هم عليه ولذلك لم تُعجبهم دعوة المهديّ المنتظَر إلى اتّباع الذِّكر والاحتكام إليه! أفلا يعلمون أنّي مُكلَّفٌ ببيان القرآن كما كان يُبيِّنه محمدٌ رسولُ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - للناس؟ فأُعيدُ المسلمين إلى منهاج النبوّة الأولى كما لو كان المسلمون في عصر محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - وإنا لصادقون.

وأنا المهديّ المنتظَر أؤمن بالقرآن وبسُنّة البيان وآتيكم بالبرهان لسُنّة البيان من ذات القرآن، ألا والله الذي لا إله غيره لو استجاب علماء الأُمَّة لدعوة الاحتكام إلى الكتاب لوجدوا العجب العُجاب بالحقِّ وكأنّ القرآن تنزّل اليوم عليهم لأنّهم فهموه وعقلوه وعلِموه ولكن أكثر الناس لا يشكرون.

فيا أُمّة المهديّ المنتظَر في عصره وقدَره المقدور في الكتاب المسطور لقد منَّ الله عليكم أن بعث المهديّ المنتظَر في جيلكم في هذه الأُمّة أفلا تكونوا من الشاكرين؟

ويا أُمّة الإسلام كيف إن المهديّ المنتظَر يُفتيكم أنه لا يجوز لكم أن تُفتوا بالاجتهاد بغير علمٍ ثُمّ يفتري هو على الله ويقول إنّه المهديّ المنتظَر؟ ما لم يكن هو حقاً المهديّ المُنتظَر إذا وجدتم أنّ الله قد أيَّده بسلطان العلم فكيف تجتمع النور والظلمات يا قوم أفلا تعقلون؟

ألا والله إن الإنترنت نعمةٌ من الله كُبرى، فدعوة المهديّ المُنتظَر وحُجّته مكتوبةٌ تُقرأ الليل والنهار خيرٌ من أن أُلقِي إليكم البيان فيسمعه من سمعه ويذهب سُدىً؛ بل بيانٌ محفوظٌ يُقرأ الليل والنهار من جميع الأقطار، وبرغم أنه وفد إلينا آلافٌ من البشر فاطّلَعوا ولا يزالون يطّلعون على البيان الحقّ للذِّكر في موقع المهديّ المنتظَر فيُبلّغون به بعضهم بعضاً ولكن للأسف لم يوقنوا أنّ ناصر محمد اليمانيّ هو حقاً المهديّ المنتظَر! بمعنى أنهم لم يُصدِّقوا ولم يُكذِّبوا فلا يزال الكثير في رَيبهم يتردَّدون هل هذا هو حقاً المهديّ المنتظَر أم إنه كذّابٌ أشر؟ ولكن المهديّ المنتظَر سوف يقول لكم في أنفسكم قولاً بليغاً:
يا أحبابي في حُبّ الله يا جميع المسلمين والمسلمات: إنني والله أُحبّكم في الله وذليلٌ عليكم فلا تخشوا قسوتي في بعض البيانات إنّما أريد أن أزجركم من الظلمات إلى النور، وأما القول البليغ هو أن تختلوا بأنفسكم مع ربّكم وحده لا شريك له فتُناجون الله في مكانٍ لا يسمع مُناجاتكم سواه ثُمّ تتضرَّعوا إلى الله فتقولوا:

(اللهم إنك أنت الحقّ ووعدك الحقّ فاكتبنا مع الشاهدين، اللهم إنك تعلم وعبادك لا يعلمون ولا علم لنا إلّا ما علَّمتنا إنك أنت العزيز الحكيم، اللهم إن كنت تعلم أنّ المهديّ المنتظَر هو حقاً ناصر محمد اليمانيّ فلا تجعله حسرةً على عبدك (أو أَمَتك)، فأندم أني لم أكن من أتباعه وأنصاره السابقين الأخيار، اللهم فبصِّرني ببيانه للكتاب حتى أعلم أنه ينطق بالحقِّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيم، اللهم إن كان يدعو إلى الحقِّ والحقُّ هو معه اللهم فاهدِ قلبي إلى اتّباع الحقّ بحقّ القول الحقّ لا إله إلّا الله مُحمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم).

ثُمّ يستمرّ بالتضرّع حتى يخشع قلبه وتسيل عيناه من الدمع فيشعر في نفسه حُبّاً عظيماً لناصر محمد اليمانيّ، وتلك علامة التقوى للإمام ناصر محمد اليمانيّ أنه يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيم تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَـٰنُ وُدًّا ﴿٩٦﴾ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].

وقد رأيت أخي عبد الله ابن عبد العزيز ينصحكم من الحسد، وصدق الرجل فإن بعض الباحثين عن الحقّ ما بحث عن المهديّ المُنتظَر إلّا لأنه يظنّ أنه لربما هو المهديّ المنتظَر حتى إذا عثر على الحقّ فقد ينزغه الشيطان بحسدٍ في نفسه فلا يريد أن يتبيّن له أنّ ناصر محمد اليمانيّ هو المهديّ المنتظَر ويتمنى أن لا يكون ناصر محمد اليمانيّ هو المهديّ المنتظَر لكي يستمرّ الأمل عنده أنه هو المهديّ المنتظَر. ويا سبحان الله فهل تعبدون منصب المهديّ المنتظَر أم تعبدون الله يا معشر الباحثين عن الحقّ! ألا ليتني جنديٌّ مجهولٌ في سبيل ربّي فلا يهمّني شأن منصب المهديّ المنتظَر، ويا قوم فما تريدون بالزينة والملك؟ ألا والله لو تعلمون المتعة في حُبّ الله والتنافس على قُربه وحبّه لنبذتم ملكوت الدنيا والآخرة وراء ظهوركم ولن ترضوا بغير حُبّ الله وقربه ونعيم رضوان نفسه بديلاً أبداً.

ويا معشر المسلمين: هل تريدون أن يحبَّكم الله؟ فكونوا طيّبين تعفون عمّن ظلمكم، وتُعطون من أعطاكم وتُعطون من حرمكم، وتدرأون السيّئة بالحسنة تكونون حقاً عظماءَ في نظر البشر، ثُمّ يَشهد اللهُ لكم الخالق العظيم أنّكم لعلى خُلقٍ عظيمٍ، وتلك أخلاق الأنبياء والمقرَّبين من عباد الله أولئك هم عباد الرحمن الذين لا يستكبرون ويمشون على الأرض هوناً وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً.

فلتكن حياتكم من أجل الله، ألا والله إنّ الذين لا يعيشون من أجل الله إنهم لم يعرفوا الله ولم يُقدِّروه حقّ قدره، وما تريدون بهذه الحياة ومتاعها؟ فاتّبعوني تستمتعوا بالنعيم الأعظم من نعيم ملكوت الدنيا والأعظم من ملكوت الجنّة التي عرضها السماوات والأرض والله على ما أقول شهيدٌ ووكيلٌ لو يحبُّكم الله ولن يحبَّكم الله حتى تتبعوا دعوة الحقّ من ربّكم فتعبدوا الله كما ينبغي أن يُعبد فتذروا تعظيم عباده فتُشمّروا لتنافسوا المهديّ المنتظَر وكافة الأنبياء والمرسلين في حُبّ الله وقُربه بالمسارعة في الخيرات فتكونوا لله خاشعين، فما أجمل الحسد في المسارعة في الخيرات فيشعر الحاسد بالحسد الجميل حين يرى أخاه الذي لديه المال يُسارع بالخيرات في التقرّب إلى ربّه ثُمّ يبكي فيقول:

(يا ربّ إنك تعلم أني لا أحسد الناس على الدُنيا ولكنّي أحسد الناس فيك على التقرّب إليك بحلال أموالهم، اللهم فافتح علينا أبواب فضلك ورحمتك وثبِّتني على التنافس في حُبّك وقُربك فأنت ربّي وأنا عبدك أعبد حُبّك وقُربك حتى ترضى، ألا وإن النعيم الأعظم هو في رضوانك وفي حبّك وقُربك، فكم أنت جميلٌ يا إلهي فما أجمل صفاتك يا أرحم الراحمين).

ويا أيّها الناس: اتقوا ربّكم فاعبدوه وذروا تعظيم عباده جميعاً من حملة العرش الثمانية إلى البعوضة، جميع عباد الله ما يَدبُّ أو يطير فإنّهم عبيدٌ لله أمثالكم تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُم ۚ مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ ﴿٣٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

وإنما الرُّسل والأنبياء عبيدٌ لله أمثالكم لا يتفوَّقون عليكم بمثقال ذرةٍ من الحقّ في ذات الله؛ بل هو ربّكم جميعاً، ولكن مشكلة البشر حين يرون الله يكرّم أحد البشر فبدل أن يُنافسوه لكي ينالوا التكريم من ربّهم مثله فإنهم يتّخذون الطريق المعوجّ فيعمدون إلى هذا العبد الذي كرّمه الله فيتمسّحون بقبره و يتوسّلون به قربةً إلى ربّهم ليشفع لهم عنده فضلّوا عن سواء السبيل.

ويا أيّها الناس إني المهديّ المنتظَر لا أقول لكم: إنّ ربّي الله هو لي وحدي حصريّاً فلا ينبغي لكم أن تنافسوني في حُبّ الله وقُربه. ألا والله لو أُفتيكم بذلك لما أغنَى عنّي مَن في السماوات والأرض مِن الله شيئاً فأكون من المعذَّبين وأعوذُ بالله أن أقول ما ليس لي بحقّ؛ بل اعبدوا الله ربّي وربّكم، وأُشهدُ الله وجعلني عليكم شهيداً ما دمت فيكم فاشهدوا على دعوتي بالحقِّ، وإنما أنا بشرٌ مثلكم ولي في الله ما لكم وشأن المهديّ المنتظَر كشأن الأنبياء والمرسلين وليس نبيّاً ولا رسولاً ولكن الله كرّمه تكريماً فجعل من الرُسل له وزراءَ وإنّ هذا لهو التكريم العظيم ولن يزيدني إلّا ذُلاً بين يدي الله، وأدعوكم إلى عبادة الله كما ينبغي أن يُعبد فانطلقوا وراء المهديّ المنتظَر نحو الله، فليحاول أحدكم أن يَجُرَّ المهديّ المُنتظَر بقميصه من دُبرٍ ليسبقَه إلى الله إن استطاع بالمسارعة بالخيرات والتعبّد في حُبّ الله وقُربه فيعبد الله وحده لا شريك له فلا يُعظِّم المهديّ المُنتظَر فيُفضِّله على الله.

ولربّما يودّ أحدكم أن يقاطعني: "وكيف أن نُفضِّل المهديّ المنتظَر على الله! ونعوذ بالله من ذلك". ومن ثُمّ أردّ عليكم بالحقِّ وأقول: إنكم حين تُفضِّلون المهديَّ المنتظَر أن يكون هو أحبّ إلى الله منكم فقد فضَّلتم المهديَّ المنتظَر على الله! ثُمّ لا يُغني عنكم المهديّ المنتظَر من الله شيئاً. يا أيّها الأنصار السابقين الأخيار استجيبوا لله ليحيي قلوبكم فاستجيبوا لأمر الله في مُحكم كتابه: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿٢١﴾} [البقرة]، و {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} صدق الله العظيم [المائدة:35].

وإنما الأنبياء والمرسلين عبادٌ أمثالكم لهم في الله ما لكم فنافسوهم في حُبّ الله وقُربه، أفلا ترون إنهم يتنافسون على حُبّ الله وقُربه ولم يُفضِّلوا بعضهم بعضاً لأنهم يعلمون أنه لا يجوز لهم أن يُفضِّلوا بعضهم بعضاً إلى الله؛ بل يتنافسون أيّهم أقرب إلى الربّ، فإن فضَّلتَ أحداً سواك فإنك لمن المشركين، فانظروا هل فضَّل بعضهم بعضاً؟ والتفضيل بيد الله وليس بأيدي البشر وما عليهم إلّا أن يتنافسوا على حُبّ الله وقُربه أيّهم أقرب تصديقاً لقول الله تعالى: {تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّـهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ۚ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَـٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ﴿٢٥٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

وقال الله تعالى: {رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ ۖ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿٥٤﴾ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ ۖ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿٥٥﴾ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾ وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

إذاً يا قوم، إنّ أمر التنافس في حُبّ الله وقُربه لم يجعله الله حصريّاً على الأنبياء والمرسلين، فلا تشركوا بالله إني لكم لمن الناصحين فاتّبعوا الأنبياء والمرسلين فتَنافسوا جميعاً عباد الله إلى الله أيُّكم أحبّ وأقرب، فلا تجعلوا الله حصرياً لرُسلِه ليتنافسوا عليه وحدهم أيّهم أقرب، أفلا ترون فتوى الله في شأن الأنبياء والمرسلين: {يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ} [الإسراء:57]، تنفيذاً لأمر الله في مُحكم كتابه: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ} [المائدة:35] صدق الله العظيم؟

اللهم قد بلَّغت، اللهم فاشهد.. فاشهدوا بالحقِّ يا معشر الأنصار السابقين الأخيار أنّ المهديّ المنتظَر قد بلَّغ الأمانة فحطَّم الحاجز الذي افتراه المُعَظِّمون لعبادِ الله المُبالِغون ونسوا التعظيم لربّهم فضلّوا عن سواء السبيل.

يا أيّها الناس قدِّروا ربّكم حقّ قدْره إن كنتم إياه تعبدون، فلا تلوموني يا معشر الأنصار وكافة الزوار حين تجدوني أجيبكم فأزيدكم علماً بل ُأكرِّر عليكم التذكير في حقّ العبوديّة للربّ سبحانه فإنّ الذكرى تنفع المؤمنين.

وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
_________________