الإمام ناصر محمد اليماني
03 - شوّال - 1430 هـ
23 - 09 - 2009 مـ
۱-مهر-۱۳۸۸ه.ش.
10:40 مساءً
________


بیان حق آیه متشابه کتاب در این فرموده خداوند تعالی: {فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ}.
و مقایسه‌ای بین تفاسیر علمای مسلمین و تفسیر صاحب علم کتاب


اقتباس المشاركة :
السلام عليكم، بسم الله الرحمن الرحيم، آقای من ناصر محمد یمانی! بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:{وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُمْ رَ‌حِيمًا ﴿٢٩﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارً‌ا ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ يَسِيرً‌ا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [النساء]
انتهى الاقتباس
بیان حق این آیه متشابه در کتاب را برایت می‌آوریم: {فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ} صدق الله العظيم [البقرة:۵۴].
شما تصور کرده‌اید هر یک از بنی اسراییل که قصد توبه داشته باشد باید خود را بکشد؛ ولی این تصور شما غلط است! چگونه ممکن است توبه به سوی خدا؛ به صورت یأس از رحمت خداوند و اقدام به قتل نفس باشد؛ عملی که یکی از بزرگ‌ترین گناهان و جرایمی است که در تمام کتب آسمانی حرام شده است و کسی مجاز نیست خود را بکشد! تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿٢٩﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [النساء]،
به این معنی که قتل نفس، یأس از رحمت خداوند است. پس چگونه اقدام به آن را به عنوان توبه درنظر گرفته‌اید در حالی که خداوند به توبه کنندگان وعده رحمت خود را داده و اینکه تمام گناهانشان را مورد مغفرت قرار می‌دهد چون او غفور و رحیم است. به بیان آیه متشابه بازمی‌گردیم:
{وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
وجه تشابه در این فرموده خداوند تعالی است:
{فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ} صدق الله العظيم،
ولی بخش توبه در این آیات از محکمات است:
{وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ}صدق الله العظيم
سپس آن -گوساله ساخته دست بشر- را سوزانده و خاکستر آن را در دریا ریخت. پس دانستند که در حق خود ظلم کرده‌اند؛ پس باید به سوی پروردگارشان توبه کنند و خدا نیز آنها را مورد عفو قرار داد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَىٰ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ ﴿٥١﴾ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٥٢﴾}صدق الله العظيم [البقرة].
حال به سراغ بیان قسمت متشابه فرموده خداوند تعالی می‌آییم:
{فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ}صدق الله العظيم،
بی‌تردید مقصود خداوند جنگ و قتال یک گروه با گروه دیگر است تا از فساد روی زمین جلوگیری شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًاوَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿٤٠﴾}صدق الله العظيم [الحج].
اما وجه تشابهی که در این فرموده خداوند وجود دارد شما علمای امت را فریب داده است:‌{فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ}! و همانا که مقصود از "انفسکم" یکدیگر است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَّيْسَ عَلَى الْأَعْمَىٰ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكُلُوا مِن بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ ۚ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا ۚ فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٦١﴾}صدق الله العظيم [النور].
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:

{فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٦١﴾}صدق الله العظيم [النور]؛
یعنی به همدیگر سلام کنید؛ یعنی به هم نوعان خود سلام کنید، کسی به الاغ یا گاو که سلام علیکم نمی‌گوید؛ چون آنها که زبان او را نمی‌فهمند! بلکه سلام به اهل منزلی است که وارد خانه‌های آنها می‌شوید؛ کسانی که از خودتان هستند . پس آنان هم با کلامی بهتر پاسخ سلام علیکم را می‌دهند و اهالی منزل در جواب می‌گویند: (وعليكم السلام ورحمة الله وبركاته) و یا جواب داده و می‌گویند: (وعليكم السلام) تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَاإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ﴿٨٦﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و این بیان فرموده خداوند تعالی است:
{فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [النور]
و مقصود خداوند تعالی از این فرموده روشن شد:
{فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ} یعنی به یک‌دیگر سلام کنید و {فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ} یعنی در راه خدا گروهی با گروه دیگر جهاد کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالى:

{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا ﴿٦٤﴾ فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٦٥﴾ وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِّنْهُمْ ۖ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ﴿٦٦﴾ وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٦٧﴾ وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿٦٨﴾ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا ﴿٦٩﴾ ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].
به نتیجه بنگرید:
{وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِّنْهُمْ ۖ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ﴿٦٦﴾ وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٦٧﴾ وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿٦٨﴾ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا ﴿٦٩﴾ ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].
پس حق واضح و روشن شد:
{وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِن دِيَارِكُم} صدق الله العظيم [النساء:۶۶].
این دفاع از دیار و آبرو وزمین‌شان در برابر متعدیان است.
و اما فرموده خداوند تعالی: {أَوِ اخْرُجُوا مِن دِيَارِكُم} مقصود خروج برای جهاد در راه خدا با مفسدان فی‌الأرض و اعتلای کلمة الله است. به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِّنْهُمْ ۖ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ﴿٦٦﴾ وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٦٧﴾ وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿٦٨﴾ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا ﴿٦٩﴾ ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا ﴿٧٠﴾}صدق الله العظيم [النساء].
حال به کسی که نفس خود را به قتل می‌رساند بنگرید:
{وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿٢٩﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [النساء]
ای علمای امت؛ آیا نمی‌بینید بیان حق آیات متشابه قرآن را نمی‌دانید و تصور کرده‌اید که مقصود از فرموده خداوند تعالی:
{فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
فرمان به خودکشی است؛ چگونه ممکن است خداوند بفرماید:
{ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}
آیا تعقل نمی‌کنید!
چگونه است که از متشابهات قرآن پیروی می‌کنید، در حالی که آیات متشابه نیاز به راسخان در علم دارند تا تأویل آنها را برای‌تان بیاورند. خداوند به شما فرمان نداده تا آیات متشابه را تأویل کنید؛ بلکه امر نموده به آنها ایمان داشته باشید تا زمانی برسد که خداوند امامی کریم برانگیزد که تأویل آنها را برا‌تان بیاورد. خداوند به شما فرمان داده است تا به آیات محکم و بینه که همان آیات ام الکتابند و حلال و حرام را در آنها برایتان بیان نموده است،
تمسک جسته و از آنها پیروی کنید. برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿٢٩﴾ وَمن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].
شما را به آیات متشابه قرآن چه کار؟ مگر خداوند به شما فرمان نداده که وظیفه‌ای در برابر این آیات ندارید جز ایمان داشتن به آنها؟ همانا که این آیات هم از سوی خدا آمده‌اند، ولی تأویل آنها را تنها خداوند می‌داند و به برخی از بندگان برگزیده خود -ائمه مسلمین- می‌آموزد، البته اگر ائمه در آن عصر خاص حاضر باشند و اگر امامی میان شما نباشد که با حکم عادلانه کلام آخر را در موارد اختلاف برایتان بیان کند؛ آیات متشابهی که در آن اختلاف دارید را کنار بگذارید و همگی بر این امر متفق باشید که باید به این آیات ایمان داشته باشید و سپس به آیات محکم کتاب تمسک جویید که آیات محکم و بینه و ام الکتابند. هرکس از این آیات اساسی کتاب روگردانده و به دنبال آیات متشابه رود، گمراه شده از هوای نفسانی پیروی کرده و مانند این است که از آسمان فرو افتد و مرغان او را بربایند و یا باد او را به مکانی دور و دست نیافتنی در آتش جهنمی بیندازد که در هفتمین زمین بعد از کره زمین شما تدارک دیده شده است؛ آیا می‌دانید چرا؟ چون آیات متشابه در ظاهربه کلی بر خلاف آیات محکم قرآن هستند. برای مثال خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ} صدق الله العظيم [البقرة:۵۴].
با این کلام خداوند تعالی:
{وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿٢٩﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].
به این دو آیه توجه کنید. یکی از آنها از آیات متشابه است:
{فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ} صدق الله العظيم [البقرة:۵۴].
و دیگری از آیات محکم الهی:
{وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿٢٩﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].
لذا اگر از ظاهر آیه متشابه پیروی کنید؛ به شدت گمراه خواهید شد. کسانی که از تاویل آیه خبر ندارند تصور کرده‌اند توبه گناه‌کاران و کسانی که از رحمت خداوند مأیوس شده‌اند این است که خودکشی کنند و این در نزد پروردگارشان برای آنان بهتر است. این تصور هم به علت ظاهر آیه متشابه پیش آمده است:
{فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ} صدق الله العظيم [البقرة:۵۴].
اما این برخلاف دستور خداوند در آیات محکم کتاب است و جرم آن اضافه شده و یکی از بزرگ‌ترین گناهان است و به آتش جهنم و خلود در آن می‌انجامد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿٢٩﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].
شما را به خدا؛ اگر از شما سؤال شود: ای علمای امت آیا می‌دانید بیان این فرموده خداوند تعالی چیست :
{لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ} صدق الله العظيم[التوبة:۱۲۸]؟
جواب همه شما این است: " یعنی رسولی به سوی شما آمد که مانند شما بشر است". پس پاسخ ما به شما این است که : پس چرا با دادن فتوا در باره این فرموده خداوند گمراه شده‌اید:
{فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ} صدق الله العظيم [البقرة:۵۴]؛ آیا مقصود خودکشی است و نمی‌دانید مقصود جنگ گروهی از مردم با گروهی دیگر برای دفع شرّ است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًاوَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الحج].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِّنْهُمْ ۖ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ﴿٦٦﴾ وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٦٧﴾ وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿٦٨﴾ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا ﴿٦٩﴾ ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا ﴿٧٠﴾}صدق الله العظيم [النساء].
به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
{وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ﴿٦٦﴾ وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٦٧﴾ وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿٦٨﴾}صدق الله العظيم [النساء].
چگونه کسی بعد از آن که خود را کشت، هدایت می‌شود؛ آیا از خدا نمی‌ترسید! در کلام خداوند تعالی تدبر و تفکر کنید:
{وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِّنْهُمْ ۖ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ﴿٦٦﴾ وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٦٧﴾ وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿٦٨﴾ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا ﴿٦٩﴾ ذَٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا ﴿٧٠﴾}صدق الله العظيم [النساء].
از کی تا به حال رسولان خداوند به مردم فرمان خودکشی می‌دهند؟ حاشالله.
به خداوند قسم کسی به انسان فرمان خودکشی نمی‌دهد مگر شیطان که با دستورات خداوند رحمن مخالفت می‌کند؛ آیا می‌خواهید فرمان شیطان را اطاعت کرده و از فرمان خداوند رحمن روبرگردانید؟ ای علمای امت که تصور می‌کنید از هدایت شدگانید اما ندانسته به خداوند نسبت می‌دهید، آیا از خدا نمی‌ترسید؟
آیات متشابه حجت خداوند در برابر شما نیست و فرمان پیروی از آنها را به شما نمی‌دهد چون ظاهر آنها با تأویل‌شان تفاوت دارد. ظاهرآنها با عقل و منطق نمی‌خواند و برای همین ظاهر این آیات را برخلاف آیات محکم کتاب می‌یابید. در این مورد مثالی برای‌تان می‌آوریم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ} صدق الله العظيم [البقرة:۵۴].
این از آیات متشابه است چون می‌بینید ظاهر آن با عقل ومنطق نمی‌خواند چون بیان آیه غیر از ظاهر آن است. از آن جا که ظاهر آیه با عقل و منطق نمی‌خواند؛ حتما ظاهر آیه را برخلاف آیه‌ای از آیات محکم کتاب خواهید یافت که در آن خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿٢٩﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ولی آیاتی محکم؛ ظاهر و باطن‌شان یکسان است و هر انسانی که عربی مبین را بداند آن را می‌فهمد و ازآن چه که در آیه آمده به بیراهه نمی‌رود؛ مگر کسی که از هلاک شوندگان است و آنها را پشت سر انداخته و از آیات متشابه پیروی می‌کند؛ آیاتی که هنوز نیاز به تأویل دارند و تأویل متشابه قرآن را کسی جز خدا نمی‌داند و آن را به ائمه کتاب الهام می‌کند تا برهان امامت و قیادتشان باشد.خداوند به شما فرمان نداده این آیات را از روی ظن و گمان- که کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند- تأویل کنید. بلکه به شما امر می‌فرماید آنها را به اهل ذکر-اگر هنوز در میان شما زندگی می‌کنند- یا به مهدی منتظر-که در موعد مقدر شده در کتاب مسطور در دوران گفتگو قبل از ظهور برانگیخته می‌شود- واگذار کنید. خداوند به علمای مسلمین و امت‌شان فرمان می‌دهد گرفتار اختلافات دینی نشده و به آیات محکم و بینه‌ای تمسک جویند که کسی از آن به بیراهه نمی‌رود مگر این که در قلبش نسبت به حق محکم و بینه واضح انحراف باشد و به دنبال ظاهر آیات متشابه برود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ولی متأسفانه اهل سنت و شیعیان، دانسته کلام خداوند را تحریف کرده و می‌گویند:" تأویل قرآن را تنها خدا می‌داند" و وقتی برهان علمی از آیات محکم و بینه که آیات ام الکتاب است برای‌شان آورده شود ؛ اگر بر خلاف مطالبی باشد که به آن تمسک جسته‌اند؛ از -برهان علمی آیات محکم- روگردانده و از این فرموده خداوند تعالی حجت می‌آورند که:

{وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم.
امام مهدی در جواب آنان می‌گوید: آیا از خدا تقوا نمی‌کنید؟ شما می‌دانید مقصود خداوند آیات محکم و بینه و آیات ام الکتاب نیست؛ بلکه مقصود فقط آیات متشابه است که تأویل‌شان با ظاهر آنها فرق دارد و برای همین تأویل‌شان را تنها خدا می‌داند. اما خداوند آیات محکم را ام الکتاب قرار داده و این آیات اکثریت آیات را تشکیل می‌دهند.۹۰ ٪ آیات کتاب از محکمات هستند و خداوند تنها ۱۰٪ یا کمتر از آیات را متشابه قرار داده است؛ آیا از خدا نمی‌ترسید؟ای حق‌جویان! تدبر کرده و عقل‌تان را حکم و داورکنید.آیا واقعاً مقصود خداوند این است که تأویل قرآن را جز خداوند کسی نمی‌داند؟ یا مقصودش کسانی است که قلب‌شان از حق منحرف است و آیات محکم و بینه کتاب را که خداوند آنها را ام الکتاب و پایه و اساس آن قرار داده رها کرده و پیرو متشابهات می‌شوند تا برای احادیث فتنه برهان پیدا کرده و برای متشابه تأویل بیاورند و گمان می‌کنند حدیث فتنه که در سنت جاسازی شده؛ بیان این آیه متشابه است؛ آیه‌ای که هم چنان نیاز به تأویل دارد و گمان می‌کنند آن حدیث بیات این آیه است. با این که حدیث برخلاف عقل و منطق و برخلاف تأویل آیه متشابه و برخلاف آیات محکم کتاب است و تنها با ظاهر آیه متشابه تطابق دارد.

اقتباس المشاركة :
بسم الله الرحمن الرحيم
[ تفسير الشعراوي ]
تفسير سورة البقرة - الآية: 54
(وإذ قال موسى لقومه يا قوم إنكم ظلمتم أنفسكم باتخاذكم العجل فتوبوا إلي بارئكم فاقتلوا أنفسكم ذلكم خير لكم عند بارئكم فتاب عليكم
وآیه کریمه‌ای که ما درپی -تفسیر- آن هستیم انتقاد وتوبیخ ازطرف موسی علیه السلام نسبت به قومش است...مردمانی که خداوند آنان را از آل فرعون رهایی داد و دشمنانشان را هلاک کرد ؛ ولی گاو را به عنوان خدا برگزیدند...و این اتفاق کی رخ داد؟ زمانی که موسی به محل وعده‌گاه با پروردگارش رفته بود تا مسیر و منهاج را با خود بیاورد و کسانی که گاو را به عنوان خدا برگزیدند... آیا خداوند سبحان و تعالی به آنان ظلم کرد یا خودشان درحق خود ظلم کردند؟ آنها خود در حق خود ظلم کردند- ظلموا انفسهم- چون با دست خود، خودشان را به مهلکه انداختند بدون اینکه هیچ سود و فایده‌ای برایشان داشته باشد. و ظالم بودن انواعی دارد.... ظالم در منتهی درجه‌ی ظلم"ظلم القمة" و درجات پایین‌تر ظلم و منتهی درجه‌ی ظلم این است که کسی برای خدا شریک بگیرد و برای همین خداوند تعالی فرموده است: (إن الشرك لظلم عظيم) (من الآية 13 سورة لقمان)
و ارتباط شرک با ظلم چیست؛ چون برای خالق و رزاق، چیزی را شریک می‌گیری که نه آفریننده است و نه رزق می‌دهد... و این را که خدا گرفته‌ای چطور عبادت شود؟ عبادت یعنی اطاعت عابد از معبود... این گاوی که به جای خدا عبادت می‌کنید به شما فرمان داده که چه کنید... لذا شما ظالمید و "ظلم القمة"- منتهی درجه ظلم- را مرتکب شده‌اید...
و ظلم دیگر درمورد قوانینی است که خداوند وضع کرده و حقوق مردم را از آنان گرفته و مباح می‌دانند.. در هر دو صورت خداوند سبحان و تعالی ظلمی نکرده است بلکه تو خودت به خودت ظلم کرده‌ای. چرا؟ چون یا تو به خدا ایمان داری یا نداری... ولی خداوند قوی و قادر و عزیز خواهد ماند.. ایمان داشتن یا نداشتن تو از قدرت و ملک او کم نمی‌کند و سپس روز قیامت فرا رسیده و عذاب خواهی شد. و ظلم بر گردن خود توست.و اگر حق مردم را خوردی و برای چند روز یا چند هفته یا چند سال از آن متمتع شدی؛ اخر می‌میری و آنها را جامی‌گذاری و گرفتار عذاب خواهی شد و این خودت هستی که به خودت ظلم کردی و چیزی کسب نکردی.برای همین خداوند جل جلاله می‌فرماید: (وما ظلمونا ولكن كانوا أنفسهم يظلمون) (من الآية 57 سورة البقرة)
ظلم مردم به خودشان بازمی‌گردد چون هیچ مخلوقی نمی‌تواند به خداوند سبحان و تعالی ظلم کند و این فرموده خداوند سبحان: "فتوبوا إلي بارئكم" خداوند تبارک و تعالی در آیه قبل می‌فرماید:"عفونا عنكم" و سپس این آیه را می‌فرماید: "فتوبوا إلي بارئكم" چون توبه اصل مغفرت است تو به خاطر عمل و گناهت توبه کرده و اراده می‌کنی اصلاً به چنان عملی بازنگردی و خداوند توبه تو را پذیرفته و از تو می‌گذرد...
ممکن بود خداوند آنها را به خاطر این گناه عذاب کرده و هلاکشان کند؛ همان طور که برای امت‌های پیشین رخ داده بود... اما خداوند برای آنان توبه را وضع نمود و این از فضل و عفو خداوند است و سپس خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید:
فاقتلوا أنفسكم"... به دقت در تکلیف و دقت در نظر نگاه کنید:"فتوبوا إلي بارئكم فاقتلوا أنفسكم"خداوند سبحان و تعالی به آنها می‌گوید من بر کسی که شما را خلق کرده باشد غالب نشده و یا شما را از او نگرفته‌ام؛ بلکه این من هستم که شما را آفریده‌ام ولی خالق یک چیز است و الباریء چیزی دیگر.. خلق کردن یعنی چیزی را از عدم به وجود آوردن و الباریء یعنی به شکلی درست آراستن وردر بهترین زمان قرار دادن... برای همین خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: (الذي خلق فسوى "2" والذي قدر فهدى "3") (سورة الأعلى) از اینجا می فهمیم آفریدن یک چیز است و آراستن و نظم و ترتیب دادن چیز دیگری... بارئکم از "بریء السهم" گرفته شده و "بریء السهم" محتاج دقت و زبردستی بسیار است و فرموده خداوند تعالی:"فاقتلوا أنفسكم"چون این اوست که تو را آفریده و آراسته و تو به او کافر شده و غیر از او را عبادت کردی و انگار در این حالت لابد همان که به خدایی گرفتی باید بتواند حیاتی که به تو عنایت کرده بود را به تو بازگرداند.... و زمانی که حکم خداوند تبارک و تعالی نازل شد؛ موسی بنی اسراییل را به چند صف نقسیم کرد وبه آنان گفت کسانی که گاو را نپرستیدند؛ آنهایی که گاو را پرستیدند را بکشند ولی وقتی قصد انجام این امر را کردند؛ خداوند به آنها رحم کرد و مه ای برانگیخت که آنها را در برگرفت تا نتوانند برای کشتن اقدام کنند و گفته شده ۷۰هزار نفر از خود را کشتند و وقتی چنین اتفاقی افتاد موسی و هارون فریاد کنان پروردگارشان را خواندند و گفت گریه کنید گریه کنید یعنی گریه کنید شاید خداوند از آنها درگذرد. پس جلوی "حائط المبكى"(دیواری در سمت غربی مسجد الاقصی) ایستادندو گریه کردند و خداوند به آنها رحم نمود..
و فرموده خداوند تعالی: "فاقتلوا أنفسكم"چون این نفس شهوت داشته و عصیان می‌کند... و باعث شد که از دستورات سرپیچی کنند و قانون و تشریع قتل در حقیقت کفاره گناه بود چون این-نفس است- که بنده گاو شد و غیر از خدا چیزی را به خدایی گرفت. چون کسی که نفسش را برای قتل تقدیم می‌کند یعنی اعتراف کرده که گاوی که عبادت می‌کرده: باطل بوده است و به این ترتیب نفسی که از دستور و مسیر الهی سرپیچی کرده بود به مسیر درست عبادت بازگردانده می‌شود و این از شدیدترین انواع کفاره است. یعنی خودش را بکشد تا ایمان داشتنش را ثابت کند. چرا که خدایی جز خداوند وجود ندارد و با این کار ندامت از عمل خود را نشان داده و آن را اعلان می‌کند و فرموده خداوند تعالی "ذلكم خير لكم عند بارئكم" یعنی این از صادقانه‌ترین انواع توبه است و برایتان بهتر است چون از عذاب آخرت نجاتتان می‌دهد و فرموده خداوند سبحان: "فتاب عليكم إنه هو التواب الرحيم" توبه اول مقرر داشتن کفاره است و توبه دوم زمانی است که توبه شما را پذیرفته و به صورت ابدی از شما درگذشته باشد
--------------------------------
بسم الله الرحمن الرحيم
[ تفسير ابن كثير ]
(وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ) و این صفت توبه‌ای است که خداوند تعالی برای بنی اسراییل به جهت عبادت کردن گاو مقرر داشت الحسن البصری رحمه الله درمورد این فرموده خداوند تعالی:" وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْم إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسكُمْ بِاِتِّخَاذِكُمْ الْعِجْل" گفت: این را زمانی گفت که عبادت گوساله در دلشان افتاد وَقَعَ فِي قُلُوبهمْ مِنْ شَأْن عِبَادَتهمْ الْعِجْل مَا وَقَعَ ؛تا وقتی که خداوند تعالی فرمود: و هنگامی که حقیقت به دستشان افتاد، و دیدند گمراه شده‌اند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نکند، و ما را نیامرزد، بطور قطع از زیانکاران خواهیم بود. گفت: این زمانی است که موسی می‌گوید: " يَا قَوْم إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسكُمْ بِاِتِّخَاذِكُمْ الْعِجْل "أَبُو الْعَالِيَة وَسَعِيد بْن جُبَيْر وَالرَّبِيع بْن أَنَس گفته‌اند: " فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ " یعنی به سوی خالقتان و در این فرموده" إِلَى بَارِئِكُمْ " تنبه‌ای برای عظمت جرمشان است یعنی به سوی خالقتان رو کنید؛ کسی که شما را آفریده و همراه او چیز دیگری را پرستیدید. والنَّسَائِيّ وَابْن جَرِير وَابْن أَبِي حَاتِم از حدیث يَزِيد بْن هَارُون عاز الْأَصْبَغ بْن زَيْد الْوَرَّاق عازالْقَاسم بْن أَبِي أَيُّوب عَنْ سَعِيد بْن جُبَيْر از اِبْن عَبَّاس روایت کرده و گفتند: و خداوند تعالی فرمود: توبه آنها این است که هریک از آنها هرکسی را دید از پدر و پسر او را با شمشیر به قتل برساند و در این موقعیت اهمیت ندهد چه کسی را می‌مکشد( إِنَّ تَوْبَتهمْ أَنْ يَقْتُل كُلّ وَاحِد مِنْهُمْ مَنْ لَقِيَ مِنْ وَالِد وَوَلَد فَيَقْتُلهُ بِالسَّيْفِ وَلَا يُبَالِي مَنْ قَتَلَ فِي ذَلِكَ الْمَوْطِن) و توبه کردند کسانی که گناهشان از موسی و هارون پنهان بود و خداوند از گناهانشان باخبر بود پس اعتراف کردند و فرمان خدا را اجرا نمودند پس خداوند قاتل و مقتول را بخشید و این بخشی از حدیث الْفُتُون است و در سوره طه به صورت کامل ان‌شاءالله خواهد آمد. وَ اِبْن جَرِير گفت: عَبْد الْكَرِيم بْن الْهَيْثَم ازإِبْرَاهِيم بْن بَشَّار از سُفْيَان بْن عُيَيْنَة برایمان روایت کرد: أَبُو سَعِيد عز عِكْرِمَة از اِبْن عَبَّاس نقل کردند:موسی به قومش گفت : ( تُوبُوا إِلَى بَارِئكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسكُمْ ذَلِكُمْ خَيْر لَكُمْ عِنْد بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّاب الرَّحِيم ) موسی فرمان خداوند را به آنان ابلاغ کرد که یکدیگر را بکشند. و گفت: به کسانی که گاو را پرستیده‌اند گفت بنشینند و کسانی که گاو را نپرستیده بودند ایستادند و خنجر در دست گرفتند؛ تاریکی شدید آنها را فرا گرفت و باعث شد یکدیگر را بکشند و سپس تاریکی رفت و روشن شد هفتاد هزار نفر کشته شده‌اند و هرکس که کشته شده بود و یا زنده مانده بود توبه‌اش پذیرفته شد و اِبْن جَرِيرگفت : الْقَاسم بْن أَبِي بَرَّة به من خبر داد که از سَعِيد بْن جُبَيْر وَمُجَاهِدًا شنیده که در مورد این فرموده خداوند تعالی:" فَاقْتُلُوا أَنْفُسكُمْ " گفته‌اند: بعضی ها به دیگران گفتند هم دیگر را می‌کشند و مرد به دور و نزدیکش رحم نمی‌کند تا اینکه موسی با تکان دادن لباسش به آنان اشاره کرد پس دست نگاه داشتند و روشن شد هفتاد هزار نفر کشته شده‌اند و خداوند به موسی وحی نمود که کافی است و این زمانی بود که موسی لباس خود را تکان داد و از علی رضی الله هم چنین چیزی نقل شده است و قتادة گفته است: فرمان سخت و شدید به آن قوم داده شد؛ پس وارد جنگ با تیغ و خنجر شدند و یک دیگر را می‌کشتند تا اینکه خداوند فرمان پایان تنبیه و کیفر را داد (حَتَّى بَلَغَ اللَّه فِيهِمْ نِقْمَته)و تیغ از دستانشان افتاد و قتل از آنها بازداشته شد و زندگان تواب و مقتولان شهید به حساب آمدند
و الْحَسَن الْبَصْرِيّ گفت: تاریکی شدید آنها را در برگرفت هم دیگر را کشتند تا -این تنبیه- از انان برداشته شد و این عمل به عنوان توبه از ایشان پذیرفته شد و السُّدِّيّ گفت: درمورد فرموده خداوند: " فَاقْتُلُوا أَنْفُسكُمْ " کسانی که او را پرستیده بودند و کسانی که او را نپرستیده بودند با شمشمیر به جنگ پرداختند و هرکس از دو طرف که کشته شد؛ شهید به حساب آمد و کشته شده‌ها آن قدر زیاد شدند که نزدیک بود- همگی- هلاک گردند تا جایی که هفتاد هزار نفر از انان کشته شدند و موسی و هارون دعا کرده و خدا را خواندند: پروردگارا بنی اسراییل را هلاک کردی؛ خدایا باقی را باقی بگذار. فرمان رسید اسلحه را زمین بگذارند و توبه آنان را پذیرفت و کشته شدگان هردو طرف را شهید محسوب کرد و کسانی که مانده بودند را بخشید و برای همین فرمود: " فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّاب الرَّحِيم "
باقی متن تفاسیر ترجمه نشد. مشابه مطالب ذکر شده در بالاست. فقط برخی‌ها گفته‌اند مقصود از فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ کشتن شهوات و هواهای نفسانی است
وَقَالَ الزُّهْرِيّ : لَمَّا أُمِرْت بَنُو إِسْرَائِيل بِقَتْلِ أَنْفُسهمْ بَرَزُوا وَمَعَهُمْ مُوسَى فَاضْطَرَبُوا بِالسُّيُوفِ وَتَطَاعَنُوا بِالْخَنَاجِرِ وَمُوسَى رَافِع يَدَيْهِ حَتَّى إِذَا فَتَرَ بَعْضهمْ قَالُوا يَا نَبِيّ اللَّه اُدْعُ اللَّه لَنَا وَأَخَذُوا بِعَضُدَيْهِ يُسْنِدُونَ يَدَيْهِ فَلَمْ يَزَلْ أَمْرهمْ عَلَى ذَلِكَ حَتَّى إِذَا قَبِلَ اللَّه تَوْبَتهمْ قَبَضَ أَيْدِيهمْ بَعْضهمْ عَنْ بَعْض فَأَلْقَوْا السِّلَاح وَحَزِنَ مُوسَى وَبَنُو إِسْرَائِيل لِلَّذِي كَانَ مِنْ الْقَتْل فِيهِمْ فَأَوْحَى اللَّه جَلَّ ثَنَاؤُهُ إِلَى مُوسَى مَا يُحْزِنك أَمَّا مَنْ قُتِلَ مِنْهُمْ فَحَيّ عِنْدِي يُرْزَقُونَ وأمّا مَنْ بَقِيَ فَقَدْ قَبِلْت تَوْبَته فَسرّبِذَلِكَ مُوسَى وَبَنُو إِسْرَائِيل رَوَاهُ اِبْن جَرِير بِإِسْنَادٍ جَيِّد عَنْهُ . وَقَالَ : اِبْن إِسْحَاق لَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمه وَأَحْرَقَ الْعِجْل وَذَرَّاهُ في اليم خَرَجَ إِلَى ربّه بِمَنْ اِخْتَارَ مِنْ قَوْمه فَأَخَذَتْهُمْ الصَّاعِقَة ثُمَّ بُعِثُوا فَسَأَلَ مُوسَى ربّه التّوبة لِبَنِي إِسْرَائِيل مِنْ عِبَادَة الْعِجْل فَقَالَ : لَا إِلَّا أَنْ يَقْتُلُوا أَنْفُسهمْ قَالَ : فَبَلَغَنِي أنّهم قَالُوا لِمُوسَى نَصْبِر لِأَمْرِ اللَّه فَأَمَرَ مُوسَى مَنْ لَمْ يَكُنْ عَبَدَ الْعِجْل أَنْ يَقْتُل مَنْ عَبَدَهُ فَجَلَسُوا بِالْأَفْنِيَةِ وَأَصْلَت عَلَيْهِمْ الْقَوْم السُّيُوف فَجَعَلُوا يَقْتُلُونَهُمْ فَهَشَّ مُوسَى فَبَكَى إِلَيْهِ النِّسَاء وَالصِّبْيَان يَطْلُبُونَ الْعَفْو عَنْهُمْ فَتَابَ اللَّه عَلَيْهِمْ وَعَفَا عَنْهُمْ وَأَمَرَ مُوسَى أَنْ تُرْفَع عَنْهُمْ السُّيُوف وَقَالَ عَبْد الرَّحْمَن بْن زَيْد بْن أَسْلَمَ لَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمه وَكَانُوا سَبْعِينَ رَجُلًا قَدْ اِعْتَزَلُوا مَعَ هَارُون الْعِجْل لَمْ يَعْبُدُوهُ فَقَالَ : لَهُمْ مُوسَى اِنْطَلِقُوا إِلَى مَوْعِد ربّكم فَقَالُوا يَا مُوسَى مَا مِنْ تَوْبَة قَالَ بَلَى : اُقْتُلُوا أَنْفُسكُمْ ذَلِكُمْ خَيْر لَكُمْ عِنْد بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ - الْآية فَاخْتَرَطُوا السُّيُوف وَالْجَزَرَة وَالْخَنَاجِر وَالسَّكَاكِين . قَالَ : وَبَعَثَ عَلَيْهِمْ ضَبَابَة قَالَ فَجَعَلُوا يَتَلَامَسُونَ بِالْأَيْدِي وَيَقْتُل بَعْضهمْ بَعْضًا قَالَ : وَيَلْقَى الرَّجُل أَبَاهُ وَأَخَاهُ فَيَقْتُلهُ وَهُوَ لَا يَدْرِي . قَالَ وَيَتَنَادَوْنَ فِيهَا رَحِمَ اللَّه عَبْدًا صَبَرَ نَفْسه حَتَّى يَبْلُغ اللَّه رِضَاهُ قَالَ فَقَتْلَاهُمْ شُهَدَاء وَتِيبَ عَلَى أَحْيَائِهِمْ ثُمَّ قَرَأَ " فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّاب الرَّحِيم " .
-----------------------------------
بسم الله الرحمن الرحيم
[ تفسيرالقرطبي ]
الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ
لَمَّا قَالَ لَهُمْ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ قَالُوا كَيْف ؟ قَالَ " فَاقْتُلُوا أَنْفُسكُمْ " قَالَ أَرْبَاب الْخَوَاطِر ذَلِّلُوهَا بِالطَّاعَاتِ وَكُفُّوهَا عَنْ الشَّهَوَات وَالصَّحِيح أَنَّهُ قَتْل عَلَى الحقّيقَة هُنَا , وَالْقَتْل إِمَاتَة الْحَرَكَة وَقَتَلْت الْخَمْر كَسَرْت شِدَّتهَا بِالْمَاءِ قَالَ سُفْيَان بْن عُيَيْنَة التّوبة نِعْمَة مِنْ اللَّه أَنْعَمَ اللَّه بِهَا عَلَى هَذِهِ الأمّة دُون غَيْرهَا مِنْ الْأُمَم وَكَانَتْ تَوْبَة بَنِي إِسْرَائِيل الْقَتْل وَأَجْمَعُوا عَلَى أَنَّهُ لَمْ يُؤْمَر كُلّ وَاحِد مِنْ عَبَدَة الْعِجْل بِأَنْ يَقْتُل نَفْسه بِيَدِهِ قَالَ الزُّهْرِيّ لَمَّا قِيلَ لَهُمْ " فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسكُمْ " قَامُوا صَفَّيْنِ وَقَتَلَ بَعْضهمْ بَعْضًا حَتَّى قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا فَكَانَ ذَلِكَ شَهَادَة لِلْمَقْتُولِ وَتَوْبَة لِلْحَيِّ عَلَى مَا تَقَدَّمَ , وَقَالَ بَعْض الْمُفَسِّرِينَ : أَرْسَلَ اللَّه عَلَيْهِمْ ظَلَامًا فَفَعَلُوا ذَلِكَ وَقِيلَ : وَقَفَ الَّذِينَ عَبَدُوا الْعِجْل صَفًّا وَدَخَلَ الَّذِينَ لَمْ يَعْبُدُوهُ عَلَيْهِمْ بِالسِّلَاحِ فَقَتَلُوهُمْ وَقِيلَ قَامَ السَّبْعُونَ الَّذِينَ كَانُوا مَعَ مُوسَى فَقَتَلُوا - إِذْ لَمْ يَعْبُدُوا الْعِجْل - مَنْ عَبَدَ الْعِجْل وَيُرْوَى أَنَّ يُوشَع بْن نُون خَرَجَ عَلَيْهِمْ وَهُمْ مُحْتَبُونَ فَقَالَ مَلْعُون مَنْ حَلَّ حَبْوَته أَوْ مَدَّ طَرَفه إِلَى قَاتِله أَوْ اِتَّقَاهُ بِيَدٍ أَوْ رِجْل فَمَا حَلَّ أَحَد مِنْهُمْ حَبْوَته حَتَّى قُتِلَ مِنْهُمْ يَعْنِي مَنْ قُتِلَ , وَأَقْبَلَ الرَّجُل يَقْتُل مَنْ يَلِيهِ ذِكْره النَّحَّاس وَغَيْره , وَإنّما عُوقِبَ الَّذِينَ لَمْ يَعْبُدُوا الْعِجْل بِقَتْلِ أَنْفُسهمْ عَلَى الْقَوْل الْأَوَّل ; لِأَنَّهُمْ لَمْ يُغَيِّرُوا الْمُنْكَر حِين عَبَدُوهُ , وَإنّما اِعْتَزَلُوا وَكَانَ الْوَاجِب عَلَيْهِمْ أَنْ يُقَاتِلُوا مَنْ عَبَدَهُ , وَهَذِهِ سُنَّة اللَّه فِي عِبَاده إِذَا فَشَا الْمُنْكَر , وَلَمْ يُغَيَّر عُوقِبَ الْجَمِيع رَوَى جَرِير قَالَ قَالَ رَسُول اللَّه صلّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّمَ (مَا مِنْ قَوْم يَعْمَل فِيهِمْ بِالْمَعَاصِي هُمْ أَعَزّ مِنْهُمْ وَأَمْنَع لَا يُغَيِّرُونَ إِلَّا عَمَّهُمْ اللَّه بِعِقَابٍ) أَخْرَجَهُ اِبْن مَاجَهْ فِي سُنَنه , وَسَيَأْتِي الْكَلَام فِي هَذَا الْمَعْنَى إِنْ شَاءَ اللَّه تَعَالَى فَلَمَّا اِسْتَحَرَّ فِيهِمْ الْقَتْل , وَبَلَغَ سَبْعِينَ أَلْفًا عَفَا اللَّه عَنْهُمْ قَالَهُ اِبْن عَبَّاس وَعَلِيّ رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا , وَإنّما رَفَعَ اللَّه عَنْهُمْ الْقَتْل لِأَنَّهُمْ أَعْطَوْا الْمَجْهُود فِي قَتْل أَنْفُسهمْ فَمَا أَنْعَمَ اللَّه عَلَى هَذِهِ الأمّة نِعْمَة بَعْد الْإِسْلَام هِيَ أَفْضَل مِنْ التّوبة , وَقَرَأَ قَتَادَة فَأَقِيلُوا أَنْفُسكُمْ مِنْ الْإِقَالَة أَيْ اِسْتَقْبِلُوهَا مِنْ الْعَثْرَة بِالْقَتْلِ " بَارِئِكُمْ " الْبَارِئ الْخَالِق وَبَيْنَهُمَا فَرْق , وَذَلِكَ أَنَّ الْبَارِئ هُوَ الْمُبْدِع الْمُحْدِث وَالْخَالِق هُوَ الْمُقَدِّر النَّاقِل مِنْ حَال إِلَى حَال وَالْبَرِيَّة الْخَلْق , وَهِيَ فَعِيلَة بِمَعْنَى مَفْعُولَة غَيْر أَنَّهَا لَا تُهْمَز وَقَرَأَ أَبُو عَمْرو " بَارِئْكُمْ " بِسُكُونِ الْهَمْزَة وَيُشْعِركُمْ وَيَنْصُركُمْ وَيأمركم وَاختلف النُّحَاة فِي هَذَا فَمِنْهُمْ مَنْ يُسَكِّن الضَّمَّة وَالْكَسْرَة فِي الْوَصْل , وَذَلِكَ فِي الشِّعْر وَقَالَ أَبُو الْعَبَّاس الْمُبَردّ : لَا يَجُوز التَّسْكِين مَعَ تَوَالِي الْحَرَكَات فِي حَرْف الْإِعْرَاب فِي كَلَام وَلَا شِعْر وَقِرَاءَة أَبِي عَمْرو لَحْن قَالَ النَّحَّاس وَغَيْره : وَقَدْ أَجَازَ ذَلِكَ النَّحْوِيُّونَ الْقُدَمَاء الْأَئِمَّة وَأَنْشَدُوا إِذَا اِعْوَجَجْن قُلْت صَاحِب قَوِّم بِالدَّوِّ أَمْثَال السَّفِين الْعُوَّم وَقَالَ اِمْرُؤُ الْقَيْس فَالْيَوْم أَشْرَبْ غَيْر مُسْتَحْقِب إِثْمًا مِنْ اللَّه وَلَا وَاغِل وَقَالَ آخَر قَالَتْ سُلَيْمَى اِشْتَرِ لَنَا سَوِيقًا وَقَالَ الْآخَر رُحْت وَفِي رِجْلَيْك مَا فِيهِمَا وَقَدْ بَدَا هَنْك مِنْ الْمِئْزَر فَمَنْ أَنْكَرَ التَّسْكِين فِي حَرْف الْإِعْرَاب فَحُجَّته أَنَّ ذَلِكَ لَا يَجُوز مِنْ حَيْثُ كَانَ عِلْمًا لِلْإِعْرَابِ قَالَ أَبُو عَلِيّ وأمّا حَرَكَة الْبِنَاء فَلَمْ يَخْتَلِف النُّحَاة فِي جَوَاز تَسْكِينهَا مَعَ تَوَالِي الْحَرَكَات , وَأَصْل بَرَأَ مِنْ تَبَرِّي الشَّيْء مِنْ الشَّيْء , وَهُوَ اِنْفِصَاله مِنْهُ فَالْخَلْق قَدْ فُصِلُوا مِنْ الْعَدَم إِلَى الْوُجُود وَمِنْهُ بَرَأْت مِنْ الْمَرَض بَرْءًا (بِالْفَتْحِ) كَذَا يَقُول أهل الْحِجَاز وَغَيْرهمْ يَقُول بَرِئْت مِنْ الْمَرَض بُرْءًا (بِالضَّمِّ) وَبَرِئْت مِنْك وَمِنْ الدُّيُون وَالْعُيُوب بَرَاءَة وَمِنْهُ الْمُبَارَأَة لِلْمَرْأَةِ وَقَدْ بَارَأَ شَرِيكه وَامْرَأَته
بَارِئِكُمْ فَتَابَ
فِي الْكَلَام حَذْف تَقْدِيره فَفَعَلْتُمْ " فَتَابَ عَلَيْكُمْ " أَيْ فَتَجَاوَزَ عَنْكُمْ أَيْ عَلَى الْبَاقِينَ مِنْكُمْ .
عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ
وَصَفَ نَفْسه سُبْحَانه وَتَعَالَى بِأَنَّهُ التَّوَّاب وَتَكَرَّرَ فِي القرآن مُعَرَّفًا وَمُنَكَّرًا وَاسْمًا وَفِعْلًا وَقَدْ يُطْلَق عَلَى الْعَبْد أَيْضًا تَوَّاب قَالَ اللَّه تَعَالَى " إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبّ الْمُتَطَهِّرِينَ " [ الْبَقَرَة : 222 ] قَالَ اِبْن الْعَربّي : وَلِعُلَمَائِنَا فِي وَصْف الرَّبّ بِأَنَّهُ تَوَّاب ثَلَاثَة أَقْوَال أَحَدهَا أَنَّهُ يَجُوز فِي حَقّ الرَّبّ سُبْحَانه وَتَعَالَى فَيُدْعَى بِهِ كَمَا فِي الْكِتَاب وَالسُّنة وَلَا يُتَأَوَّل وَقَالَ آخَرُونَ هُوَ وَصْف حَقِيقِيّ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى وَتَوْبَة اللَّه عَلَى الْعَبْد رُجُوعُهُ مِنْ حَال الْمَعْصِيَة إِلَى حَال الطَّاعَة , وَقَالَ آخَرُونَ : تَوْبَة اللَّه عَلَى الْعَبْد قَبُوله تَوْبَته , وَذَلِكَ يَحْتَمِل أَنْ يَرْجِع إِلَى قَوْله سُبْحَانه وَتَعَالَى قَبِلْت تَوْبَتك وَأَنْ يَرْجِع إِلَى خَلْقه الْإِنَابَة وَالرُّجُوع فِي قَلْب الْمُسِيء وَإِجْرَاء الطَّاعَات عَلَى جَوَارِحه الظَّاهِرَة .
-------------------------------------
بسم الله الرحمن الرحيم
[ تفسير الزمخشري ]
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ
(فَٱقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ) على الظاهر وهو البخع وقيل: معناه قتل بعضهم بعضاً. وقيل: أمر من لم يعبد العجل أن يقتلوا العبدة. وروى أن الرجل كان يبصر ولده، ووالده وجاره وقريبه، فلم يمكنهم المضي لأمر الله، فأرسل اللَّه ضبابة وسحابة سوداء لا يتباصرون تحتها، وأمروا أن يحْتبوا بأفنية بيوتهم، ويأخذ الذين لم يعبدوا العجل سيوفهم، وقيل لهم: اصبروا، فلعن الله من مدّ طرفه أو حلّ حبوته أو اتقى بيد أو رجل، فيقولون: آمين فقتلوهم إلى المساء حتى دعا موسى وهارون وقالا: يا رب، هلكت بنو إسرائيل، البقية البقية، فكشفت السحابة ونزلت التّوبة. فسقطت الشفار من أيديهم، وكانت القتلى سبعين ألفاً. فإن قلت: ما الفرق بين الفاآت؟ قلت: الأولى للتسبيب لا غير، لأن الظلم سبب التّوبة. والثانية للتعقيب لأن المعنى فاعزموا على التّوبة فاقتلوا أنفسكم، من قِبَلِ أن الله تعالى جعل توبتهم قتل أنفسهم. ويجوز أن يكون القتل تمام توبتهم. فيكون المعنى: فتوبوا، فاتّبعوا التّوبة القتل تتمة لتوبتكم، والثالثة متعلقة بمحذوف، ولا يخلو إما أن ينتظم في قول موسى لهم فتتعلق بشرط محذوف، كأنّه قال: فإن فعلتم فقد تاب عليكم. وأمّا أن يكون خطاباً من الله تعالى لهم على طريقة الالتفات. فيكون التقدير: ففعلتم ما أمركم به موسى فتاب عليكم بارؤكم. فإن قلت: من أين اختص هذا الموضع بذكر البارىء؟ قلت: البارىء هو الذي خلق الخلق بريئاً من التفاوت
(مَا ترِى فِى خَلْقِ ٱلرَّحْمَـٰنِ مِن تَفَـٰوُتٍ)
[الملك: 3] ومتميزاً بعضه من بعض بالأشكال المختلفة والصور المتباينة، فكان فيه تقريع بما كان منهم من ترك عبادة العالم الحكيم الذي برأهم بلطف حكمته على الأشكال المختلفة أبرياء من التفاوت والتنافر، إلى عبادة البقرة التي هي مثل في الغباوة والبلادة. ـ في أمثال العرب: أبلد من ثور ـ حتى عرضوا أنفسهم لسخط الله ونزول أمره بأن يفك ما ركبه من خلقهم، وينثر ما نظم من صورهم وأشكالهم، حين لم يشكروا النعمة في ذلك، وغمطوها بعبادة من لا يقدر على شيء منها.
انتهى الاقتباس
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.