- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
01 - 08 - 1429 هـ
03 - 08 - 2008 مـ
۱۳-مرداد-۱۳۸۷ه.ش.
03:11 مساءً
ـــــــــــــــــــــ
مهدی منتظر تمام علمای شیعه و سنی را به گفتوگو فرا میخواند...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين من أوّلهم إلى خاتم مسكهم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ولا أفرق بين أحدٍ من رسله وأنا من المسلمين، السلام علينا وعلى جميع المسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدّين، وبعد..
ای علمای اهل سنت؛ ای علمای شیعه و ای علمای تمام مذاهب اسلامی که در دینتان دچار اختلاف شدهاید! من مهدی منتظر، از شما دعوت میکنم تا در دوران "گفتگو قبل از ظهور" بر سر میز گفتگو حاضر شوید. من با دین جدیدی نیامدهام، بلکه از شما دعوت میکنم به کتاب خداوند و سنت حق رسولش که مخالفتی با آیات محکم کتاب خدا نداشته باشد بازگردید و شهادت میدهم: لا إله إلا الله و شهادت میدهم: محمد رسول الله و شهادت می دهم من مهدی منتظر حق و رحمتی هستم که از جانب خداوند شامل همگان خواهد شد مگر کسانی که روبرگردانند و از حق پیروی نکنند. اما شما هنوز بر سر نام او مجادله میکنید. محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – در این فرمایش خود (علیه الصلاة والسلام ) به راستی همگان را از نامیدن مهدی منتظرجز با صفت "مهدی منتظر" نهی نمودهاند ایشان (علیه الصلاة والسلام ) فرموده اند:
[ من سماه فقد كفر ]
[هرکس نامی برای او قایل شد؛ نسبت به او کافر شد ]
صدق عليه الصلاة والسلام وآله
و حال شما سنیان و شیعیان اولین کسانی هستید که به شأن مهدی منتظر کافر شده و بر سر نام او مجادله میکنید. حجت خداوند که در نام فرد نیست، بلکه در علم و دانش اوست. فرض کنیم در قرآن آیهای آمده باشد که نام مهدی منتظر را به شما خبر داده باشد و خداوند فرموده باشد نام مهدی منتظر"محمد" است و من به شما بگویم من همان محمدی هستم که در کتاب آمده است و من ناصر محمدم؛ همان گونه که محمد رسول الله به منکران زمان خود فرمود؛ مسیحیان در زمان ایشان میگفتند نام آن نبیّ که خداوند بعد از عیسی علیه الصلاة و السلام برخواهد انگیخت "احمد" است و نام تو محمد؛ نبیّ که سلام و صلوات بر ایشان باد در پاسخشان میگفتند من همان "احمد"ی هستم که درکتاب آمده است و من "محمد"م ولی خداوند "نام "را حجت برای شما مسیحیان قرار نداده است بلکه آگاهی و علم من که تأیید کننده کتابی است که درنزد شماست حجت است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (۶۱)}صدق الله العظيم [ازآل عمران]
اما شما سنیان و شیعیان با تمسک جستن به نام فرد به عنوان حجت؛ مردم را از راه حقی که رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم –آورده است باز میدارید. آیا میخواهید برهانی به دست مسیحیان بدهید که بتوانند قرآن را تکذیب کنند و بگویند نام آن نبیّ که بعد ازمسيح عيسى ابن مريم میآید "احمد" است و سپس کفرشان نسبت به آن چه که محمد رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم آورده است عمیقتر گردد؟ ای مسلمانان و مسیحیان؛ آیا میدانید حکمت این که خداوند دو نام برای محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم معین فرموده در چیست، یکی نام "احمد" و دیگری نام "محمد" ؟ این برای آن است که بدانید حجت در نام فرد نیست بلکه علم او حجت است و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (۶۱)} صدق الله العظيم [ازآل عمران]
و مهدی منتظری که به حق از جانب خداوند آمده است به شما میگوید: همانا که خداوند حجت را در نام فرد قرار نمیدهد بلکه حجت "علم" است؛ با این که سه نام – و نه دو نام- برای مهدی منتظر قائل شده است وهر سه نام مهدی در بطن خود حکمت رسا و بالغهای دارند. اسامی او به این شرح است:
۱- مهدی منتظر: که حامل صفت اوست و خداوند به واسطه او تمامی مردم را هدایت خواهد کرد.
۲- عبدالنعیم الأعظم: که صفت بندگی و عبودیت مهدی را نشان میدهد و او خداوند را همان گونه که سزاوار است بندگی و عبادت مینماید. او امید دارد به آن درجه عالی(مقام وسیله) برسد تا آن را وسیله تحقق غایت خود که هدایت تمام مردم به راه راست-صراط مستقیم – است، قرار دهد. به این ترتیب نعیم اعظم من محقق خواهد شد و خداوند درنفس خود راضی شده و نسبت به بندگانی که به خاطر عدم تصدیق رسولان خداوند درحق خود ظلم کرده و هلاک شدهاند؛ متحسر نباشد. زمانی که خداوند آنها را هلاک میکند در نزد خود چیزی را میگوید که نه فرشتگان آن را میشنوند و نه تمام موجوداتی که در آسمانها و زمین او هستند از آن آگاه میگردند.
مادری را در نظر بیاورید که فرزندش صد سال دربرابرش عصیان کرده و به اوامرش وقعی ننهاده باشد و بعد از مرگ؛ مادر او را در حالی که در آتش جهنم عذاب میکشد ببیند؛ مطمئناً مادر او را شماتت نمیکند بلکه خواهد گفت:" حسرت بر فرزندم" و شما میدانید حسرت مادر نسبت به فرزند عاق شدهاش چقدر عظیم و بزرگ است؛ پس با عظمت حسرت خداوند درنفسش چه میکنید که از مادر به فرزند رحیم تر است!! این خداوند و پروردگار ارحم الراحمین شماست.
ممکن است "کاشف" یا کس دیگری حرف مرا قطع کرده و بگوید:" صبر کن صبر کن خداوند منزه از آن است که متحسر شود! و منزه از آن است که برای کافران متحسر گردد". خبیر به الرحمن؛ مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: بله خداوند نسبت به بندگان کافری که به خاطر عدم پذیرش رسولان پروردگارشان هلاک شدهاند متحسر گردیده و نزد خود سخنی را میگوید که نه فرشتگان مقرب و نه هیچ موجود دیگر در آسمانها و زمین و هیچ یک از خلائق آن را نمیشنوند. اما خبیر به خداوند رحمان؛ مهدی منتظر میداند که خداوند در نفس خود چه میگوید. خداوند این سخن را به صورت واضح و روشن در آیات محکم قرآن عظیم جای داده است؛ البته اگر شما در آیات تدبر کنید. خداوند تعالی میفرماید:
{إِن كَانَتْ إلا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (۲۹) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إلا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (۳۰) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ(۳۱) وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (۳۲)}صدق الله العظيم [يس]
مهدی منتظر از این سخن آگاه شده و میگوید: من از میزان تحسر جدّم محمد رسول الله نسبت به امتش آگاهم به طوری که ایشان از شدت حسرت بر آنها و ترس از اینکه خداوند آنها را هلاک کرده و به آتش جهنم بفرستد؛ نزدیک بود جان بدهد. حال حسرت خداوند ارحم الراحمین که نسبت به بندگانش بیشتر از محمد رسول الله رحیم است چقدر است؟ چگونه بر بندگانی که با تکذیب رسولان در حق خود ظلم کردهاند حسرت میخورد؛ و خداوند وعده داده است که اگر مردم، حق فرستاده شده از جانب او را تکذیب کنند آنها را هلاک خواهد کرد و در وفای به این وعده؛ وقتی رسولان خداوند برعلیه مردم او را میخوانند، مردم را هلاک مینماید سپس بلافاصله بعد از به هلاکت رساندنشان میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إلا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون (۳۰) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ (۳۱) وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ (۳۲)}صدق الله العظيم [يس]
برای همین مهدی منتظر عبد نعیم اعظم و خبیر به خدای رحمان؛ تا زمانی که خداوند نعیم اعظم خود یعنی راضی بودن در نفسش را برایش محقق نسازد؛ بهشت نعیم را برخود حرام نموده است. ولی بین من و تحقق نعیم اعظم تمام امتها از پشه گرفته تا فراتر از آن و تمام جنبندگان و پرندگان حائل شدند و به اذن خداوند همه آنها را به راه راست-صراط مستقیم- هدایت کرده و مشمول رحمت خداوند خواهند شد و همگی مردم به صورت امتی واحد در راه راست قرار خواهند گرفت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمنوا فَيَعْلَمُونَ أنّه الحقّ مِن ربّهم وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَـذَا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَيَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَمَا يُضِلُّ بِهِ إلا الْفَاسِقِينَ (۲۶) الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأرض أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (۲۷) كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكنتم أَمْوَاتاً فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ ترجعونَ (۲۸)} صدق الله العظيم [البقرة]
برای همین خداوند در کتاب نام مرا "عبدالنعیم الأعظم"قرار داده است و این نام حاوی صفت بندگی برای خداوند است و برای همین من رضوان نفس خداوند تعالی را عبادت میکنم تا او در نفس خود راضی شود و این نعیم؛ از بهشت نعیم خداوند بزرگتر است ولی اکثر مردم از آن آگاه نیستند و این اسم اعظم الهی است که خداوند صفت رضوان نفس خود نسبت به بندگانش را در آن نهاده است و رضوان نفس خداوند از نعیم جنت عظیمتر و بزرگتر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالدّين فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (۷۲)} صدق الله العظيم [التوبة]
خداوند حکمت خلقت شما را در این نعیم نهاده، ولی اکثر شما از آن غافلید. حیات دنیوی شما را به خود مشغول کرده؛ در حالی که خداوند شما را برای دنیا نیافریده است ولی شما آن را نهایت آرزو و خواسته و غایت خود قرار دادهاید و روزی درباره حکمت خلقتتان و محقق شدن آن مورد سؤال واقع خواهید شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ (۱) حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ (۲) كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ (۳) ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ (۴) كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ (۵) لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ (۶) ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ (۷) ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيم (۸)}صدق الله العظيم [ازالتكاثر]
به شما آموختیم که: نعیم؛ حقیقت اسم اعظم الهی است و خداوند آن را صفتی برای رضوان نفس خود قرار داده است و شما برای آن که رضوان نفس خداوند را عبادت کنید، آفریده شدهاید ولی اکثر شما نمیدانید این هدف آفرینش شماست واگر حیات دنیوی شما را به خود مشغول سازد؛ درباره آن (نعیم اعظم) مورد سؤال قرار خواهید گرفت.
ای علمای امت؛ خداوند هدف خلقت شما را در سوره "التکاثر" بصورت روشن و واضح بیان نموده است؛ اما مفسرانی که شما مرا به پیروی از آنها فرا میخوانید؛ آیات این سوره را بدون آگاهی از حقیقت آن معنی کرده و باعث تحریف منظور و مقصود آن شدهاند. برخی میگویند معنی این فرموده خداوند تعالی: {ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النّعيم (۸)} خرما و آب است؛ و حدیثی را که به دروغ به محمد رسول الله نسبت داده شده را برای تفسیر آن ارائه میکنند حاشالله که محمد رسول الله چنین گفته باشد؛ مگر خداوند شما را برای خرما وآب آفریده است ! خداوند کسانی را که به او افترا میزنند بکشد...هرکدامشان تفسیری آورده و بعد حدیثی میآورند که دروغ و افترا است تا دلیلی برای تفسیر باطلشان باشد. ببینید چقدر با جعلیات؛ از احادیث دروغ تبعیت کردهاند. به گفتار یکی از آنها توجه کنید:{سبحان الله النّعيم الأعظم عما تصفون وتعالى علواً كبيراً؛
اینها نعمت های خداوندند اما خداوند ما را برای این نعمتها نیافریده است تا تبدیل به هدف خلقتمان شوند بلکه این نعمتها را برای خاطر ما آفریده است و ما را برای نعیم رضوان نفسش خلق نموده است.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالْإِنسَ إلا لِيَعْبُدونِ (۵۶) مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ(۵۷) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (۵۸)} صدق الله العظيم [الذاريات]
همانا که خداوند با ذکراین نعمتها با شما محاجه کرده تا شاید پروا کنید و بدانید این نعمتها را به خاطر شما خلق شده وشما نیز برای عبادت کردن رضوان نفس خداوند خلق شدهاید و این نعیم حقی است که در مورد آن مورد سؤال قرار خواهید گرفت. روز قیامت از شما درباره هدفی که برای آن آفریده شدهاید سؤال میشود و آن هدف" نعیم رضوان نفس او" بر شماست. آیا هدف خداوند از آفرینشتان را محقق کردید و پروردگار را آن گونه که سزاوار است عبادت نمودید؟ اما اکثر شما نمیدانید و خود را به جهالت میزنید.
مهدی منتظر حق از امیال و خواستههای شما پیروی نمیکند که اگر چنین کند آسمانها و زمین به فساد کشیده میشوند و حکمت آفرینش آسمانها و زمین و آنچه مابین آنهاست تحقق پیدا نکرده است. خداوند آسمانها و زمین را به حق و برای آن آفریده است تا برایتان روشن شود کدام یک از شما بهترین اعمال را انجام داده و خداوند را آن گونه که شایسته عبادت است؛ عبادت میکند و هدف خلقت خود توسط خداوند را محقق میسازد وخداوند روز قیامت از نعیم رضوان نفس خود از او سؤال خواهد کرد؛ چرا که این هدف او از خلقت آن عبد بوده است.
ای اهل سنت و شیعیان و ای تمام مسلمانان و مردم جهان! قسم به پروردگار عالمیان، کسی که مهدی منتظر بنده نعیم اعظم ناصر محمد یمانی را انکار نماید، مانند آن است که نسبت به تمام انبیاء و رسولان خداوند کافر شده باشد و تنها کسانی از من تبعیت خواهند کرد که به حق شهادت دهند رضوان خداوند نعیم اعظم است و برای همین نیز خلق شدهاند.
و حال سه نام او را میآوریم و هر یک از نامها صفتی را با خود دارند:
ا- المهدی:که صفت هدایت تمامی مردم را با خود دارد و خداوند همگان را به واسطه مهدی به راه راست-صراط مستقیم- هدایت خواهد کرد تا تمام مردم یک امت شده و یک دین داشته باشند و به این خاطر مهدی نامیده میشود.
۲- عبدالنعیم الاعظم: و این نام صفت عبودیت مهدی منتظر را در خود دارد و او خداوند را آن گونه که باید، عبادت میکند و هدف خلقت را محقق میسازد.
۳-ناصر محمد: و این صفت، نشانه آن است که او یاری دهنده محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است.
کسی که مرا تکذیب کند؛ نام اعظم خداوند را تکذیب کرده است و خداوند حقیقت رضوان نفس خود را در اسم اعظم خود نهاده است. کسی که مرا تکذیب کند غضب خداوند را بر خود خریده و رضوان او را با نارضایتی و ناخشنودی او عوض کرده است.
آیا اگر ببینید در آغاز ماه رمضان سال ۱۴۲۹هجری(۱۳۸۷ه.ش.) روز یکشنبه خورشید به ماه برسد و ادراک رخ دهد؛ واقعا میپذیرید و یقین خواهید کرد که یکی از نشانههای بزرگ ساعت ( اشراط ساعت ) رخ داده و خورشید به ماه رسیده است؟ یا منتظر میمانید تا سیاره عذاب را ببینید که بر سرتان سنگ ببارد و سپس ایمان میآورید ؟ آیا کسی هست که پند گرفته و متذکر شود؟
ای شیعیان اثنی عشری من مهدی منتظرم و اگر شما واقعاً انصار آل بیت مطهر هستید از سرداب سامراء بیرون بیایید که ماه بدر ظاهر شده است و به خداوند واحد قهار قسم تا شما از آن سرداب سامراء بیرون نیایید بدر ماه را نخواهید دید؛ آیا کسی که در تاریکی سرداب است میتواند ماه بدر را در آسمان ببیند!
خداوند کسی که داستان سرداب را ساخته است بکشد که اگر این داستان نبود، شیعیان به کسی که خداوند به او علم کتاب را عطا کرده ایمان میآوردند و از انصار پیشگام میشدند. اگر این سردابی که تصور میکنند او وارد آن شده و هنوز از آن بیرون نیامده نبود، آنها بیش از همه مردم در مورد مهدی منتظر آگاهی دارند. اما این امر باعث تردید آنها شده و مرددند که آیا ناصر محمد یمانی واقعاً مهدی منتظر است یا دروغگویی بیشرم؟ به زودی حقیقت امر را خواهند دانست. آنها در مورد من شک دارند که چه تردید خوبی خواهد بود اگر به یقین بدل شود .
ولی شیعیانی که خداوند آنها را از امر من باخبر کرده است، میترسند ناصر محمد یمانی مهدی منتظر باشد و آنها از او رو گردانده باشند و هنوز یقین پیدا نکردهاند.
همچنین سنیانی که خداوند از راه اینترنت آنها را از امر من با خبر کرده است، میترسند من مهدی منتظر باشم یا یک دروغگوی بی شرم و به زودی در روز عذاب دردناک و بینظیر-یوم عقیم- همگی سنیان و شیعیان از حقیقت امر من آگاه خواهند شد؛ به چه حقی مرا تکذیب میکنید؟ من شما را به عبادت خود فرا نمیخوانم و پناه بر خداوند که سخن ناحق بزنم. من از شما دعوت میکنم خداوند یکتا را آن گونه که باید عبادت نمایید؛ من شما را به بازگشت به کتاب خداوند و سنت رسولش فرا میخوانم تا تمام احادیثی را که به دروغ از محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است به شما نشان دهم و حکم بطلان احادیث دروغ را برایتان از کتاب خداوند که از تحریف محفوظ است استنباط نمایم؛ احادیث دروغی که به کلی با قرآن- که مرجع حق شما درموارد اختلاف در احادیث سنت است – مغایرت دارند و اگر میدانستید پس چرا حقی که از جانب پروردگارتان آمده است را تکذیب کردید.
ای "کاشف" مهدی منتظر بر سر دوراهی که هر دو بی فرجام باشد قرار ندارد و من به کتاب حق پروردگارم و سنت حق رسول شکی ندارم ولی احادیث باطل درباره مهدی منتظررا که با حقایق کتاب خداوند اختلاف داشته باشند رد میکنم. و اما این سخنت:
انتهى الاقتباس({ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (1) } خداوند به حرفی از حروف نام مهدی قسم می خورد و چرا نام او صالح نباشد , این که با قاعده شما مغایرتی ندارد و {ن} چرا به معنی نادر و یا ناجی و یا نورالدین نباشد!!! به سخنان علما درباره حروف مقطعه توجه کن)
"کاشف"در جوابت میگوییم این حرف نیز از حروف نام ناصر است و سپس برایت بیان حق در این باره را میآوریم و شایسته نیست که به ناحق از جانب خداوند چیزی بگوییم. من از سخنان علمای تو که بر اساس ظن و گمان بیان میشوند تبعیت نمیکنم، چون ظن و گمان کسی را از حق بینیاز نمیکند.
برادر گرامی من "کاشف"! اندیشه و تدبر کن؛ باشد که تو و تمام علمای اهل سنت و علمای شیعه دوازده امامی متذکر شوید. خداوند به {ن} ناصر محمد یمانی قسم خورده است که تو ( پیامبر ) به نعمت خداوند مجنون نیستی و سپس وعده حق خداوند به نبی خود میآید که دین او بر همه ادیان غلبه خواهد کرد ولو مجرمان را خوش نیاید و این امر به دست امام {ن} خواهد بود و این رمز نام مهدی منتظر است اگر میدانستید....
و حروفی که در اوائل سورهها آمدهاند رمز اسامی انبیاء وخلفای خداوند در زمین هستند. اسامی که خداوند به آدم علیه الصلاة و السلام آموخت و زمانی که خداوند به حرفی سوگند میخورد؛ سوگند به یک حرف نیست بلکه سوگند به نام یکی از انبیاء و خلفای اوست و حرفی از حروف نام کسی که به او قسم خورده میشود به صورت رمز میآید؛ ولی شرط این است که حرف از حروف اسم اول نبی یا امام و خلیفه باشد و از نام او تجاوز نکند و به نام پدرش نرسد که خداوند به نام پدر قسم نمیخورد. بلکه حرفی که به آن قسم خورده میشود حرف اول یا دوم یا سوم یا حرف آخر نام اول است و از نام اول فراتر نمیرود و قسم به نام پدر نمیرسد. فقط به یکی از حروف نام اول قسم خورده میشود که ممکن است حرف اول، وسط یا آخر باشد.
بیا تا به انبیاء آل یعقوب در سوره مریم دختر عمران نظری بیندازیم و خداوند تعالی میفرماید:
{كهيعص} و این قسم مخفیانه پروردگار عالمیان است.
- و اما (ک) رمز نام نبی الله (زکریا) است.
- و اما (ه) رمز نام نبی الله ( هارون ) پسر عمران و برادر مریم است
- و اما (ی) رمز نام (یحیی) علیه السلام است.
- و اما (ع) رمز کلمة الله (قدرت خداوند ) است که خداوند با کن فیکون بر مریم نازل کرد یعنی ( مسیح عیسی بن مریم) و اوعليه الصلاة والسلام در مهد در حالی که خردسال بود با مردم سخن گفت.
- و اما (ص) از ( نامی که صفت مریم) عليها الصلاة والسلام است گرفته شده است چون او نه نبی خداست و نه رسول یا خلیفه اش. بلکه خداوند نام او را صدیقه گذاشته و به نامی که صفت مریم عليها الصلاة والسلام است قسم خورده میشود.
اما اگر قسم به حرفی خورده شد و خداوند نام قرآن عظیم را همراه آن آورد؛ حرفی که با قسم به قرآن همراهی میکند اغلب از نام مهدی منتظر گرفته شده است برای مثال این فرموده خداوند تعالی :
{ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ (۱)}صدق الله العظيم [القلم]
و همین طور:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱)}صدق الله العظيم [ص]
و در این جا خداوند وعده داده است که اسلام و مسلمین به دست مهدی منتظر به عزت و بزرگی میرسند و او در زمانی که اسلام و مسلمین ذلیل شدهاند میآید، در عصری که کافران مغرور و ستیزه جو هستند. این همان چیزی است که شما در دوران "گفتگو قبل از پیروزی " شاهد آن هستید و او یک شبه بر عالمیان ظهور خواهد کرد و دشمنان خداوند از خوار شدگان خواهند بود در حالی که مغرورانه با تهمت تروریسم در برابر دین خداوند ستیزهجویی میکنند. برای همین میبینید که خداوند به حرفی از حروف نام مهدی منتظر قسم میخورد . خداوند با شدت و به واسطه سیاره عذاب دردناک؛ یک شبه او را بر عالمیان چیره خواهد کرد. پس در حرفی از حروف نام ناصر که خداوند به آن قسم می خورد{ص} اندیشه کنید. خداوند او را برمیانگیزد تا در دورانی که در آن دچار ذلت شدهاید و دشمنانتان قدرتمند بوده و با خداوند ستیزه کرده و با مسلمانان و دین شان میجنگند ؛ به شما کمک نماید. خداوند به یکی از حروف نام (ناصر) قسم می خورد و آن حرف:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (۲) كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ (۳)} صدق الله العظيم [ص]
که اگر به حق در آن تدبر کنید برای خردمندان واضح و روشن خواهد بود. و اما {ن} این حرفی از حروف نام ناصر است و در قسم به حرف نون؛ خداوند وعده پیروزی بزرگی را میدهد و این وعده زمانی به نبی علیه الصلاة و السلام داده میشود که کافران به ایشان نسبت جنون میدادند. خداوند به او وعده میدهد که دین او بر تمامی دینها غلبه خواهد کرد ولو این که مشرکان ناراضی باشند. ولی قسم به قرآن که همراهش حرفی میآید که خداوند به آن قسم میخورد از حروف نام مهدی است و قرآن حجت مهدی بوده و مردم را به سوی قرآن فرا میخواند تا آنها را به واسطه قرآن به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماید و برای همین خداوند باعزت و جلال با حرف دیگری از نام ناصر و قرآن که برای ذکر است قسم میخورد و خداوند تعالی میفرماید:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (۲) كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ (۳)} صدق الله العظيم [ص]
این آیه کوتاه اسرار و اخباری در خود دارد که اگر در قرآن تدبر میکردید قادر به درک چیزهایی میشدید که نمیدانستید، ولی اکثریت شما بدون فکر و تدبر از چیزهایی حرف میزنند که از آن آگاهی ندارند. خردمندان چه چیزی را از این آیه درک میکنند؟ آیهای که خداوند در آن سوگندی را پنهان کرده است که به بنده خود و قرآن عظیم و مؤمنان وعده میدهد که به واسطه قرآن آنها را نصرت خواهد کرد. این را در قسمی که خداوند میخورد که نصرت عطا خواهد کرد مییابید:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱)} صدق الله العظيم [ص]
سپس از وضعی که شما مسلمانان در دوران دعوت به گفتگو به آن دچار هستید میگوید؛ از ذلت شما و ستیزه جویی مغرورانه دشمنانتان میگوید که آن هم به علت پراکندگی و عدم اعتصام شما به ریسمان الهی قرآن عظیم است. قرآنی که خداوند شما را به پیروی از آن و رها کردن هرآن چه که مخالف آن است دعوت کرده است؛ به تمسک به قرآن و سنت هدایتگری که مغایرتی با قرآن نداشته باشد و تنها توضیح و بیانی بیشتر درباره قرآن برای مسلمین باشد.
ممکن است یکی از شما سخن مرا قطع کرده و بگوید : " از کجا میدانی که خداوند در این آیه می گوید مثل حرف {ص} که به آن قسم خورده همانند حرف {ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ(1)} است و منظور او از آن مهدی و قرآن عظیم است و وعدهای که خداوند به عزت خود به آن قسم خورده است برای مهدی و قرآن عظیم محقق خواهد شد و هم چنین وضع مسلمانان را در عصری که به ذلت و خواری دچار شده و خداوند مهدی منتظر را در آن برمیانگیزد را توصیف میکند و این که به ما خبر میدهی که از جانب خداوند به واسطه سیاره عذاب یاری خواهی شد و کسانی از مردمان عالم را که خداوند اراده کند نابود شده و سپس خداوند با عذاب خود مهدی منتظر را یک شبه بر کسانی که خوار شده واز عذاب شدید خداوند جایی برای فرار ندارند غلبه می دهد". پس مهدی منتظر در جواب او میگوید: این حق است و اگر باور نمیکنی بر توست که بیان این آیه را با واقعیات تطبیق دهی. خواهی دید که از همه نظر با آن تطابق دارد و اما قسمی که من باب تکریم خورده شده است برای ناصر و قرآن عظیم است و در این فرموده خداوند تعالی است:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱)}صدق الله العظيم [ص]
اما این که این آیه توصیف وضعیت ذلتبار شما در دورانی است که میآید؛ در خبری است که درباره دشمنان تان آمده: آنان که مغرورانه با شما و دین تان در ستیزهاند و خداوند این را در آیه خود بیان میفرماید:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (۲)} صدق الله العظيم [ص]
و شما در این زمان و عصر از آن خبر دارید؛ شما ذلیل بوده و دشمنانتان مغرورانه در ستیزند و با خداوند و رسول و حزب او مبارزه میکنند و به بهانه تروریسم با مسلمانان در ستیزهاند و این بیان حق فرموده خداوند تعالی است:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (۲)}صدق الله العظيم [ص]
سپس به شما خبر داده میشود که سبب پیروزی و نوع یاری به مهدی منتظر چگونه است. خداوند او را به واسطه عذابی دردناک در یک شب پیروز کرده و مفسدین در زمین را که با خداوند و رسول و دینش و مسلمانان ستیزه میکنند توسط پروردگار هلاک خواهند شد . خداوند به دشمنانش وعده هلاکت آشکاری را میدهد:
{ص وَالقرآن ذِي الذِّكْرِ (۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ (۲) كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ (۳)} صدق الله العظيم [ص]
کسی که تفسیر بهتری از این آیه دارد و تأویل بهتری برایش می کند؛ تشریف آورده و تفسیرحق خود را – اگر راست می گوید-بیاورد.
به پروردگار عالمیان قسم که این بیان حق و روشنی است که واقعیاتی را بیان می کند که شما در آن زندگی می کنید اگر می دانستید..
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين.
المهدي المنتظر عبد النّعيم الأعظم ناصر محمد اليماني