28 - صفر - 1441 هـ
27 - 10 - 2019 مـ
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://www.nasser-yamani.com/forum/showthread.php?t=38539
__________________
آیا میخواهید به کاری که آغاز کرده بودیم؛ برگردیم و دوباره از نو بنویسیم در حالی که سالها قبل آن را نوشته بودیم؟ بشارت بلای بسیار شدید خدا را به شما میدهمِ به کسانی که از وعده- و تهدید- خداوند هراسان هستند با قرآن یادآوری کن...
https://www.nasser-yamani.com/forum/showthread.php?38549
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - 06 - 1430 هـ
29 - 05 - 2009 مـ
02:39 صباحاً
________
پاسخ امام به سؤال عمر فاروق...
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
برادر گرامی بعضی از سؤالهای شما عجیب است؛ مثل این:
و جواب: همانا که عالم کسی است که حق و باطل را از هم تشخیص دهد و از آیات محکم کتاب خدا که با آنها برایشان حجت آورده و محاجه میکنم رونگرداند و هرکس بیانات ما را دنبال کرده و یاد بگیرد و بفهمد و روی آنها فکر کند و یقین بیاورد؛ والله که از بزرگترین علمای مسلمین و مرجعیت حق مؤمنان خواهد بود. آیا میدانی که اگر یکی از علمای مسلمین مرا تصدیق کرد؛ تو هم مرا تصدیق خواهی کرد؟ آیا از نظر تو این "عالم " برهان است؟ فرض کنیم هم این "عالم " گمراه است و هم ناصر محمد یمانی؛ پس در این صورت حتماً تو را از حق به بیراهه و گمراهی میکشند. برادر از عقلت که خدا به تو داده تا صفت ممیزه انسان از حیوان باشد و با آن تدبر و تفکر کند، استفاده کن. تا زمانی که از چیزی آگاهی نداری از آن پیروی مکن حتی اگر اکثریت مردم ناصر محمد یمانی را تصدیق کرده باشند. فرض کن اکثر مردم گمراه بوده و ناصر محمد یمانی را تصدیق کرده باشند؛ اما او در گمراهی باشد؛ اگر از آنان پیروی کنی؛ باعث گمراهی تو خواهند شد – اگر در گمراهی آشکار باشند- مگر خداوند تعالی نفرموده است:
{و اگر از بیشترِ افراد روى زمین، اطاعت کنى، تو را از راه خداوند، منحرف و گمراه مىکنند. زیرا آنان جز از گمان پیروى نمىکنند و آنان، جز به حدس و گمان نمىپردازند.}؟
لذا برادر گرامی نصیحت حق من به تو این است که ناصر محمد یمانی را به دلیل این که اکثر مردم تصدیقش کرده باشند؛ تصدیق نکنی. همچنین ناصر محمد یمانی را به دلیل این که سادات و بزرگان تصدیقش کرده باشند؛ باور و تصدیق نکن چرا که ممکن است سادات و بزرگان در گمراهی باشند. ساده لوح نباش که اگر مردم نیکوکار باشند تو هم مثل آنان عمل کنی و اگر بد عمل کردند؛ مسیر آنان را دنبال نمایی؛ به هیچ وجه. بلکه قبل از پیروی از هر چیزی ابتدا از عقلت استفاده کن و بدان حجت خدا در برابر تو عقلت است و اگر عقل از تو گرفته شود؛ قلم- ثبت اعمال- از تو برداشته میشود تا این که عقلی که وسیله تفکر توست بازگردد. نصیحت من به تو این است که از چیزی که از آن آگاهی نداری پیروی مکن[ اشاره یه آیه کریمه سوره الإسراء: وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾] حتی اگر دیدی اکثر مردم پیرو ناصر محمد یمانی شدند، ولی ندیدی که پروردگارش او را با دانش و برهان اقناع کننده از کتاب خدا که حجت خدا بر جهانیان است؛ مسلح کرده باشد. خداوند نه سادات شما را حجت میداند و نه بزرگان شما را که اگر تصدیق کردند، تصدیق کنید و اگر تکذیب کردند شما هم تکذیب کنید؛ شما سرنوشت کسانی که پیروسادات و بزرگان شدند را دیدهاید.
همچنین در مورد علما؛ اگر حق را تصدیق نکنی، خداوند علما را برای شما حجت قرار نداده است. اگر به دنبال علم هستی؛ بدون آگاهی و علم، نه از علما پیروی کن نه از ناصر محمد یمانی. بدان اگر بدون تدبر و تفکر در برهان علمی آنها و این که آیا عقلت آن را میپذیرد از کسی پیروی کنی؛ خداوند ازتو درمورد عقلت بازخواست خواهد کرد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
{و از آنچه به آن علم ندارى، پیروى مكن. چون گوش و چشم و دل، همهى اینها مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.}
از کسانی باشد که خداوند درموردشان میفرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿٥٧﴾ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٨﴾ وَالَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ ﴿٥٩﴾ وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ﴿٦٠﴾ أُولَـٰئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون]
{کسانى که از خوف پروردگارشان بیمناکند، (۵۷) و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان دارند، (۵۸) و به پروردگارشان شرک نمىورزند، (۵۹)و کسانى که [در راه خدا] مىدهند، آنچه را دادند، در حالى که دلهایشان ترسان است از این که به سوى پروردگارشان بازمىگردند، (۶۰) چنین کسانى در خیرات شتاب مىورزند. و همانان هستندکه در [رسیدن به] خیرات از یکدیگر پیشى مىگیرند. (۶۱)}
و اما ناصر محمد یمانی؛ او از بصیرت جدّش -قرآن عظیم- پیروی میکند و تابع خواسته و امیال ناآگاهان نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
{بدینسان ما آن [قرآن] را به صورت فرمانى روشن به زبان عربى نازل کردیم. و بدون شک اگر بعد از دانشى که به تو رسیده است، از هوسهاى آنان پیروى کنى، در برابر خدا براى تو هیچ یاور و محافظى نیست.}
خداوند تعالی میفرماید:
{هُدَى اللَّـهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۲۰].
{ «هدایت، تنها هدایت الهى است.» و اگر از هوا و هوسهاى آنان پیروى کنى، بعد از آنکه علم [الهى] نزد تو آمد، هیچ ولیّ و یاورى از ناحیهی خداوند براى تو نخواهد بود.}
واما سؤال دوم:
و جواب:از زمان آغاز دهر تا این لحظه که به سؤال شما جواب میدهم؛ این است آنچه که از دنیا گذشته تا این لحظه که دارم سؤال شما را جواب میدهم.
{قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ ﴿١٠٢﴾} صدق الله العظيم [النحل].
{بگو آن [قرآن] را روحالقُدُس از جانب پروردگارت به حق نازل کرده است، تا کسانى را که ایمان آوردهاند، ثابتقدم و استوار گرداند و براى مسلمانان [مایهى] هدایت و بشارت باشد.}
به این معنی که خداوند رسول خود جبریل را به سوی محمدٍ رسولِ الله عليهما الصلاة والسلام میفرستد و خداوند تعالی میفرماید:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ {إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿١﴾ وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ ﴿٢﴾ وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ ﴿٣﴾ وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿٤﴾ وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿٥﴾ وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿٦﴾ وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ ﴿٧﴾ وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ﴿٨﴾ بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ﴿٩﴾ وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ﴿١٠﴾ وَإِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ ﴿١١﴾ وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ ﴿١٢﴾ وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿١٣﴾ عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ ﴿١٤﴾ فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ﴿١٥﴾ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ﴿١٦﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿١٧﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿١٨﴾ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ﴿١٩﴾ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ﴿٢٠﴾ مُّطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ﴿٢١﴾ وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ ﴿٢٢﴾ وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ ﴿٢٣﴾ وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ ﴿٢٤﴾ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ﴿٢٥﴾ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [التكوير].
{در آن هنگام که خورشید در هم پیچیده شود، (۱) و در آن هنگام که نجوم بیفروغ شوند، (۲) و در آن هنگام که کوهها به حرکت درآیند(متلاشی شده و پراکنده می شوند)، (۳) و در آن هنگام که باارزشترین اموال به دست فراموشی سپرده شود، (۴) و در آن هنگام که وحوش جمع شوند، (۵) و در آن هنگام که دریاهابه سوی خشکی -به صورت گردباد و سونامی-هجوم آورند (۶)و در آن هنگام که هر کس با همسان خود قرین گردد، (۷) و در آن هنگام که از دختران زنده به گور شده سؤال شود: (۸) به کدامین گناه کشته شدند؟! (۹) و در آن هنگام که نامههای اعمال گشوده شود، (۱۰) و در آن هنگام که پرده از روی آسمان برگرفته شود، (۱۱) و در آن هنگام که دوزخ شعلهور گردد، (۱۲) و در آن هنگام که بهشت نزدیک شود، (۱۳) هر کس میداند چه چیزی را آماده کرده است! (۱۴) سوگند به سنگهایی که سیاره عذاب (سقر ) از خود باقی می گذارد (۱۵) حرکت می کنند و از دیده ها پنهان می شوند، (۱۶) و قسم به شب، هنگامی که پشت کند و به آخر رسد، (۱۷) و به صبح، هنگامی که تنفّس کند، (۱۸) که این کلام فرستاده بزرگواری است [= جبرئیل امین ] (۱۹) که صاحب قدرت است و نزد صاحب عرش، مقام والائی دارد! (۲۰) در آسمانها مورد اطاعت و امین است! (۲۱) و مصاحب شما [= پیامبر] دیوانه نیست! (۲۲) او (جبرئیل) را در اُفق روشن دیده است! (۲۳) و او نسبت به آنچه از طریق وحی دریافت داشته بخل ندارد! (۲۴) این (قرآن) گفته شیطان رجیم نیست! (۲۵) پس به کجا می روید؟! (۲۶) این قرآن چیزی جز تذکّری برای جهانیان نیست، (۲۷) برای کسی از شما که بخواهد راه مستقیم در پیش گیرد! (۲۸) و شما اراده نمی کنید مگر اینکه خداوند -پروردگار جهانیان- اراده کند و بخواهد! (۲۹)}
و اما جواب سؤالت: قبر ایشان که صلوات و سلام بر او باد را در مدینه منوره زمانی که برای حج بیت الله رفته بودم دیدم و در مدینه جدّم علیه الصلاة و السلام را زیارت کردم. اما رؤیا و فتوایش مختص من است و من بر اساس آن با شما محاجه نمیکنم تا تصدیقم کنید و به شما نمیگویم من جدّم را در خواب دیدهام و لذا بر شما واجب است تصدیقم نمایید! اگر این طور بود زمین به خاطر کثرت رؤیاهای دروغ و افترا به فساد کشیده میشد. پیش از این برایتان فتوا داده بودم که محمداً رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم در یک از رؤیاهای حقّ به من فرمود:
[وما جادلك عالِم من القرآن إلا غلبته]
[ عالمی نیست که از قرآن با اومجادله کنی و غالب نشوی]
برادر! اگر من واقعاُ امام مهدی منتظر حق پروردگارتان باشم؛ به خداوند بزرگ قسم که اگر تمام علمای مسلمین و نصاری و یهود – زنده و مرده- با ناصر محمد یمانی از قرآن عظیم مجادله و محاجه کنند؛ خداوند مهدی منتظر را بر همهی آنان مهیمن و غالب میگرداند تا تصدیق رؤیای حق و فتوایی باشد که جدّم محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به من دادند و اگر خداوند در عالم واقعیات رؤیا را تصدیق نکرد؛ این رؤیا دروغ خواهد بود. میان من و علمای امت حکمیت بر اساس قرآن است تا ببینیم آیا خداوند در عالم واقعیات و حقایق مرا تصدیق خواهد کرد و عالمی نخواهد بود که از قرآن با من گفتگو کند مگر برهان حق و بهترین تفسیر را برایش بیاورم. برای هر ادعایی برهان لازم است و دانش استوار و محکم از قرآن عظیم؛ حکم است نه تعدد رؤیاهایی که در آن جدّم محمد رسول الله را دیدهام! حتی اگر بگویم یک ملیون بار ایشان را دیدهام؛ خداوند رؤیا را حجت برشما قرار نداده تا اگر تصدیقش نکردید، عذابتان کند! حاشالله؛ بلکه حجت این است که با برهان علمی قاطع از قرآن با شما محاجه کنم تا تسلیم مطلق حق گردید.
{آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند؛ و او عزیز و حکیم است. (۱) مالکیّت (و حاکمیّت) آسمانها و زمین از آن اوست؛ زنده میکند و میمیراند؛ و او بر هر چیز توانا است! (۲) اوّل و آخر و پیدا و پنهان اوست؛ و او به هر چیز داناست. (۳)او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید؛ سپس بر عرش استیلا قرار گرفت؛ آنچه را در زمین فرو میرود میداند، و آنچه را از آن خارج میشود و آنچه از آسمان نازل میگردد و آنچه به آسمان بالا میرود؛ و هر جا باشید او با شما است، و خداوند نسبت به آنچه انجام میدهید بیناست! (۴) مالکیّت آسمانها و زمین از آن اوست؛ و همه کارها به سوی او بازمیگردد. (۵) شب را در روز میکند و روز را در شب؛ و او به آنچه در دل سینهها وجود دارد داناست. (۶)}
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ..
{لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّـهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿٢١﴾ هُوَ اللَّـهُ الَّذِي لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَـٰنُ الرَّحِيمُ ﴿٢٢﴾ هُوَ اللَّـهُ الَّذِي لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٢٣﴾ هُوَ اللَّـهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٢٤﴾} صدق الله العلي العظيم [الحشر].
{اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، میدیدی که در برابر آن خاشع میشود و از خوف خدا میشکافد! اینها مثالهایی است که برای مردم میزنیم، شاید در آن بیندیشید! (۲۱) او خدایی است که معبودی جز او نیست، دانای آشکار و نهان است، و او رحمان و رحیم است! (۲۲) و خدایی است که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی اوست، از هر عیب منزّه است، به کسی ستم نمیکند، امنیّت بخش است، مراقب همه چیز است، قدرتمندی شکستناپذیر که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح میکند، و شایسته عظمت است؛ خداوند منزّه است از آنچه شریک برای او قرارمیدهند! (۲۳) او خداوندی است خالق، آفرینندهای بیسابقه، و صورتگری (بینظیر)؛ برای او نامهای نیک است؛ آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او میگویند؛ و او عزیز و حکیم است! (۲۴)}
{وَإِذَا ذُكِرَ اللَّـهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ ۖ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
{و هرگاه خداوند به یکتایی یاد شود، دلهاى کسانى که به آخرت ایمان ندارند، پر از نفرت مىشود؛ ولى هرگاه از غیر او یاد شود، بىدرنگ شادمان مىشوند}
از تو و تمام کسانی که میخواهند پروردگارشان بر نور قلبشان بیفزاید خواهش میکنم در سوره الزمر تدبر کنند؛ تا خداوند با آن قلبشان را نورانی و روشن کند و بر خشوعشان بیفزاید و با آن سینههایتان را گشاده فرماید و حق را به شما نشان دهد و با آن فرقان به شما عطا نماید باشد که یقین بیاورید.
سوره الزمر:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
{تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّـهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿١﴾ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّـهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴿٢﴾ أَلَا لِلَّـهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّـهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّـهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ﴿٣﴾ لَّوْ أَرَادَ اللَّـهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَىٰ مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ سُبْحَانَهُ ۖ هُوَ اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٤﴾ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ ۖ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ ۖ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ۗ أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٥﴾ خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ ۚ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ﴿٦﴾ إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿٧﴾ وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّـهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ ۚ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا ۖ إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ﴿٨﴾ أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ۗ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٩﴾ قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ ۚ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَـٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ ۗ وَأَرْضُ اللَّـهِ وَاسِعَةٌ ۗ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿١٠﴾ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّـهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴿١١﴾ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ﴿١٢﴾ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٣﴾ قُلِ اللَّـهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي ﴿١٤﴾ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿١٥﴾ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّـهُ بِهِ عِبَادَهُ ۚ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿١٦﴾ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّـهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ ﴿١٩﴾ لَـٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ وَعْدَ اللَّـهِ ۖ لَا يُخْلِفُ اللَّـهُ الْمِيعَادَ ﴿٢٠﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿٢١﴾ أَفَمَن شَرَحَ اللَّـهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِّن رَّبِّهِ ۚ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّـهِ ۚ أُولَـٰئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٢٢﴾ اللَّـهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٢٣﴾ أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ وَقِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ ﴿٢٤﴾ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ ﴿٢٥﴾ فَأَذَاقَهُمُ اللَّـهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿٢٧﴾ قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٢٨﴾ ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا رَّجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا ۚ الْحَمْدُ لِلَّـهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٢٩﴾ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ﴿٣٠﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿٣١﴾ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّـهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ ۚ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ ﴿٣٢﴾ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ ۙ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿٣٣﴾ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ۚ ذَٰلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ ﴿٣٤﴾ لِيُكَفِّرَ اللَّـهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٣٥﴾ أَلَيْسَ اللَّـهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٣٦﴾ وَمَن يَهْدِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ ۗ أَلَيْسَ اللَّـهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ ﴿٣٧﴾ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ ۚ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّـهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ ۚ قُلْ حَسْبِيَ اللَّـهُ ۖ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿٣٨﴾ قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ ۖ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣٩﴾ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ﴿٤٠﴾ إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿٤١﴾ اللَّـهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿٤٢﴾ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ شُفَعَاءَ ۚ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٣﴾ قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾ وَإِذَا ذُكِرَ اللَّـهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ ۖ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿٤٥﴾ قُلِ اللَّـهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٤٦﴾ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّـهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ ﴿٤٧﴾ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٤٨﴾ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ ۚ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٤٩﴾ قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿٥٠﴾ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا ۚ وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَـٰؤُلَاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ ﴿٥١﴾ أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٢﴾ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّـهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ ۚ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٦٠﴾ وَيُنَجِّي اللَّـهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٦١﴾ اللَّـهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿٦٢﴾ لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٦٣﴾ قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّـهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ﴿٦٤﴾ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٦٥﴾ بَلِ اللَّـهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ ﴿٦٦﴾ وَمَا قَدَرُوا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٧﴾ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّـهُ ۖ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَىٰ فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ ﴿٦٨﴾ وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٦٩﴾ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٧٠﴾ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا بَلَىٰ وَلَـٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٧١﴾ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٧٢﴾ وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ﴿٧٣﴾ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ ۖ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ﴿٧٤﴾ وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ ۖ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٧٥﴾} صدق الله العظيم.
{این کتابی است که از سوی خداوند عزیز و حکیم نازل شده است. (۱) ما این کتاب را بحقّ بر تو نازل کردیم؛ پس خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان! (۲) آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیای خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: «اینها را نمیپرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داوری میکند؛ خداوند آن کس را که دروغگو و کفرانکننده است هرگز هدایت نمیکند! (۳) اگر خدا میخواست فرزندی انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را میخواست برمیگزید؛ منزّه است (از اینکه فرزندی داشته باشد)! او خداوند یکتای پیروز است! (۴) آسمانها و زمین را بحقّ آفرید؛ شب را بر روز میپیچد و روز را بر شب؛ و خورشید و ماه را مسخّر فرمان خویش قرار داد؛ هر کدام تا سرآمد معیّنی به حرکت خود ادامه میدهند؛ آگاه باشید که او قادر و آمرزنده است!(۵)او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از او خلق کرد؛ و برای شما هشت زوج از چهارپایان ایجاد کرد؛ او شما را در شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر، در میان تاریکیهای سه گانه، میبخشد! این است خداوند، پروردگار شما که حکومت (عالم هستی) از آن اوست؛ هیچ معبودی جز او نیست؛ پس چگونه از راه حق منحرف میشوید؟! (۶) اگر کفران کنید، خداوند از شما بینیاز است و هرگز کفران را برای بندگانش نمی پسندد؛ و اگر شکر او را بجا آورید آن را برای شما میپسندد! و هیچ گنهکاری گناه دیگری را بر دوش نمیکشد! سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میسازد؛ چرا که او به آنچه در سینههاست آگاه است! (۷) هنگامی که انسان را زیانی رسد، پروردگار خود را میخواند و به سوی او باز می گردد؛ امّا هنگامی که نعمتی از خود به او عطا کند، آنچه را به خاطر آن قبلاً خدا را می خواند از یاد میبرد و برای خداوند همتایانی قرارمیدهد تا مردم را از راه او منحرف سازد؛ بگو: «چند روزی از کفرت بهرهگیر که از دوزخیانی!» (۸) یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت میترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر میشوند!» (۹) بگو: «ای بندگان من که ایمان آوردهاید! از پروردگارتان بپرهیزید! برای کسانی که در این دنیا نیکی کردهاند پاداش نیکی است! و زمین خدا وسیع است، که صابران اجر و پاداش خود را بیحساب دریافت میدارند! (۱۰)بگو: «من مأمورم که خدا را پرستش کنم در حالی که دینم را برای او خالص کرده باشم، (۱۱) و مأمورم که نخستین مسلمان باشم! (۱۲) بگو: «من اگر نافرمانی پروردگارم کنم، از عذاب روز بزرگ میترسم!» (۱۳) بگو: «من تنها خدا را میپرستم در حالی که دینم را برای او خالص میکنم. (۱۴) شما هر چه را جز او میخواهید بپرستید!» بگو: «زیانکاران واقعی آنانند که وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست دادهاند! آگاه باشید زیان آشکار همین است!» (۱۵) برای آنان از بالای سرشان سایبانهایی از آتش، و در زیر پایشان نیز سایبانهایی از آتش است؛ این چیزی است که خداوند با آن بندگانش را میترساند! ای بندگان من! از نافرمانی من بپرهیزید! (۱۶) و کسانی که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوی خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده! (۱۷) همان کسانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند. (۱۸) آیا تو میتوانی کسی را که فرمان عذاب درباره او قطعی شده رهایی بخشی؟! آیا تو میتوانی کسی را که در درون آتش است برگیری و نجات دهی؟! (۱۹) ولی آنها که تقوای الهی پیشه کردند، غرفههایی در بهشت دارند که بر فراز آنها غرفههای دیگری بنا شده و از زیر آنها نهرها جاری است این وعده الهی است، و خداوند در وعده خود تخلّف نمیکند! (۲۰) آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی فرستاد و آن را بصورت چشمههایی در زمین وارد نمود، سپس با آن زراعتی را خارج میسازد که رنگهای مختلف دارد؛ بعد آن گیاه خشک میشود، بگونهای که آن را زرد و بیروح میبینی؛ سپس آن را در هم میشکند و خرد میکند؛ در این مثال تذکّری است برای خردمندان (۲۱)آیا کسی که خدا سینهاش را برای اسلام گشاده است و پس او از سوی پروردگارش بهرهمند از نورى است، وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند! (۲۲) خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش دوگانه وهمانند یکدیگر است؛ (آیات محکم و متشابه ) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان میترسند میافتد؛ سپس برون و درونشان (پوست و قلبشان ) نرم و متوجّه ذکر خدا میشود؛ این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایی میکند؛ و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمایی برای او نخواهد بود! (۲۳) آیا کسی که با صورت خود عذاب دردناک (الهی) را در روز قیامت دور میسازد؟! و به ظالمان گفته می شود: «بچشید آنچه را به دست میآوردید (۲۴) کسانی که قبل از آنها بودند نیز تکذیب نمودند، و عذاب (الهی) از جایی که فکر نمیکردند به سراغشان آمد! (۲۵) پس خداوند خواری را در زندگی این دنیا به آنها چشانید، و عذاب آخرت شدیدتر است اگر میدانستند. (۲۶) ما برای مردم در این قرآن از هر نوع مثَلی زدیم، شاید متذکّر شوند. (۲۷) قرآنی است فصیح و خالی از هر گونه کجی و نادرستی، شاید آنان پرهیزگاری پیشه کنند! (۲۸) خداوند مثالی زده است: مردی را که مملوک شریکانی است که درباره او پیوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردی که تنها تسلیم یک نفر است؛ آیا این دو یکسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولی بیشتر آنان نمیدانند. (۲۹) تو میمیری و آنها نیز خواهند مرد! (۳۰) سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه میکنید. (۳۱)پس چه کسی ستمکارتر است از آن کسی که بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامی که به سراغ او آمده تکذیب کند؟! آیا در جهنّم جایگاهی برای کافران نیست؟! (۳۲) امّا کسی که سخن راست بیاورد و کسی که آن را تصدیق کند، آنان پرهیزگارانند! (۳۳) آنچه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنان موجود است؛ و این است جزای نیکوکاران! (۳۴) تا خداوند بدترین اعمالی را که انجام دادهاند بیامرزد، و آنها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند پاداش دهد! (۳۵) آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست؟! امّا آنها تو را از غیر او میترسانند. و هر کس را خداوند گمراه کند، هیچ هدایتکنندهای ندارد! (۳۶) و هر کس را خدا هدایت کند، هیچ گمراهکنندهای نخواهد داشت آیا خداوند توانا و دارای مجازات نیست؟! (۳۷) و اگر از آنها بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده؟» حتماً میگویند: «خدا!» بگو: «آیا هیچ درباره معبودانی که غیر از خدا میخوانید اندیشه میکنید که اگر خدا زیانی برای من بخواهد، آیا آنها میتوانند گزند او را برطرف سازند؟! و یا اگر رحمتی برای من بخواهد، آیا آنها میتوانند جلو رحمت او را بگیرند؟!» بگو: «خدا مرا کافی است؛ و همه متوکّلان تنها بر او توکّل میکنند!» (۳۸) بگو: «ای قوم من! شما هر چه در توان دارید انجام دهید، من نیز به وظیفه خود عمل میکنم؛ امّا بزودی خواهید دانست... (۳۹) چه کسی عذاب خوارکنندهای به سراغش میآید، و (سپس) عذابی جاویدان بر او وارد میگردد!» (۴۰)ما این کتاب (آسمانی) را برای مردم بحق بر تو نازل کردیم؛ هر کس هدایت را پذیرد به نفع خود اوست؛ و هر کس گمراهی را برگزیند، تنها به زیان خود گمراه میگردد؛ و تو مأمور اجبار آنها به هدایت نیستی. (۴۱) خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند، و ارواحی را که نمردهاند نیز به هنگام خواب میگیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه میدارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمیگرداند تا سرآمدی معیّن؛ در این امر نشانههای روشنی است برای کسانی که اندیشه میکنند! (۴۲)آیا آنان غیر از خدا شفیعانی گرفتهاند؟! به آنان بگو: «آیا (از آنها شفاعت میطلبید) هر چند مالک چیزی نباشند و -راز شفاعت را- نمی دانند (۴۳) بگو: «تمام شفاعت از آن خداست؛ حاکمیّت آسمانها و زمین از آن اوست و سپس همه شما را به سوی او بازمیگردانند!» (۴۴) هنگامی که خداوند به یگانگی یاد میشود، دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند مشمئزّ (و متنفّر) میگردد؛ امّا هنگامی که از معبودهای دیگر یاد میشود، آنان خوشحال میشوند. (۴۵) بگو: «خداوندا! ای آفریننده آسمانها و زمین، و آگاه از اسرار نهان و آشکار، تو در میان بندگانت در آنچه اختلاف داشتند داوری خواهی کرد!» (۴۶) اگر ستمکاران تمام آنچه را روی زمین است مالک باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا کنند تا از عذاب شدید روز قیامت رهایی یابند؛ و از سوی خدا برای آنها اموری ظاهر میشود که هرگز گمان نمیکردند! (۴۷)در آن روز اعمال بدی را که انجام دادهاند برای آنها آشکار میشود، و آنچه را استهزا میکردند بر آنها واقع میگردد. (۴۸) هنگامی که انسان را زیانی رسد، ما را میخواند؛ سپس هنگامی که از جانب خود به او نعمتی دهیم، میگوید: «این نعمت را بخاطر کاردانی خودم به من دادهاند»؛ ولی این وسیله آزمایش (آنها) است، امّا بیشترشان نمیدانند. (۴۹) این سخن را کسانی که قبل از آنها بودند نیز گفتند، ولی آنچه را به دست میآوردند برای آنها سودی نداشت! (۵۰) سپس بدیهای اعمالشان به آنها رسید؛ و ظالمان این گروه نیز بزودی گرفتار بدیهای اعمالی که انجام دادهاند خواهند شد، و هرگز نمیتوانند از چنگال عذاب الهی بگریزند. (۵۱) آیا آنها ندانستند که خداوند روزی را برای هر کس بخواهد گسترده یا تنگ میسازد؟! در این، آیات و نشانههایی است برای گروهی که ایمان میآورند. (۵۲) بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. (۵۳) و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید! (۵۴) و از بهترین دستورهائی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده پیروی کنید پیش از آنکه عذاب (الهی) ناگهان به سراغ شما آید در حالی که از آن خبر ندارید!» (۵۵) مبادا کسی روز قیامت بگوید: «افسوس بر من از کوتاهیهایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخرهکنندگان بودم!» (۵۶)یا بگوید: «اگر خداوند مرا هدایت میکرد، از پرهیزگاران بودم!» (۵۷) یا هنگامی که عذاب را میبیند بگوید: «ای کاش بار دیگر بازمیگشتم و از نیکوکاران بودم!» (۵۸) آری، آیات من به سراغ تو آمد، امّا آن را تکذیب کردی و تکبّر نمودی و از کافران بودی! (۵۹) و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند میبینی که صورتهایشان سیاه است؛ آیا در جهنّم جایگاهی برای متکبّران نیست؟! (۶۰) و خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردند با رستگاری رهایی میبخشد؛ هیچ بدی به آنان نمیرسد و هرگز غمگین نخواهند شد. (۶۱) خداوند آفریدگار همه چیز است و حافظ و ناظر بر همه اشیا است. (۶۲) کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست؛ و کسانی که به آیات خداوند کافر شدند زیانکارانند. (۶۳) بگو: «آیا به من دستور میدهید که غیر خدا را بپرستم ای جاهلان؟!» (۶۴)به تو و همه پیامبران پیشین وحی شده که اگر مشرک شوی، تمام اعمالت تباه میشود و از زیانکاران خواهی بود! (۶۵) بلکه تنها خداوند را عبادت کن و از شکرگزاران باش! (۶۶) آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند، در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او؛ خداوند منزّه و بلندمقام است از شریکیهایی که برای او میپندارند (۶۷)و در کالبدها دمیده میشود، پس همه کسانی که در آسمانها و زمینند میمیرند، مگر کسانی که خدا بخواهد؛ سپس بار دیگر در کالبدها دمیده میشود، ناگهان همگی به پا میخیزند و در انتظار هستند. (۶۸) و زمین به نور پروردگارش روشن میشود، و نامههای اعمال را پیش مینهند و پیامبران و گواهان را حاضر میسازند، و میان آنها بحق داوری میشود و به آنان ستم نخواهد شد! (۶۹) و به هر کس آنچه انجام داده است بیکم و کاست داده میشود؛ و او نسبت به آنچه انجام میدادند از همه آگاهتر است. (۷۰) و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنّم رانده میشوند؛ وقتی به دوزخ میرسند، درهای آن گشوده میشود و نگهبانان دوزخ به آنها میگویند: «آیا رسولانی از میان شما به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند و از ملاقات این روز شما را بر حذر دارند؟!» میگویند: «آری، ولی فرمان عذاب الهی بر کافران مسلّم شده است. (۷۱) به آنان گفته میشود: «از درهای جهنّم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید؛ چه بد جایگاهی است جایگاه متکبّران!» (۷۲) و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده میشوند؛ هنگامی که به آن میرسند درهای بهشت گشوده میشود و نگهبانان به آنان میگویند: «سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمتها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!» (۷۳)آنها میگویند: «حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده خویش درباره ما وفا کرد و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد که هر جا را بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان!» (۷۴)فرشتگان را میبینی که بر گرد عرش خدا حلقه زدهاند و با ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند؛ و در میان بندگان بحق داوری میشود؛ و گفته خواهد شد: «حمد مخصوص خدا پروردگار جهانیان است!» (۷۵)}
{يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ} صدق الله العظيم [ص:۲۶].
{ای داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم؛ پس در میان مردم بحق داوری کن، و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد؛}
سپس ایشان علیه الصلاة و السلام فوت کرد و خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ﴿٣٠﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
{تو میمیری و آنها نیز خواهند مرد! (۳۰) سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه میکنید. (۳۱)}
میبینم که میگویی محمداً رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – در حال حاضر خلیفه خدا در زمین است!. پس میگویم: خیر او از دنیا رفته است و به آن نیازی ندارد؛ برای چه میخواهی در آن بماند؟ دنیا برای او طولانی بود تا این که ایشان علیه الصلاة و السلام به لقای پروردگارش رسید و چقدر برای ملحق شدن به او عجله دارم؛ اگر به حق این مأموریتم نبود. اگر این نبود چرا باید آرزو میکردم حتی یک ثانیه در این دنیا بمانم؛ اگر -به خاطر - خدا نبود ما هیچ نیازی به دنیا نداریم؛ به خاطر او اینجا زندگی میکنیم و هدف ما برای خدا هنوز محقق نشده است و به اذن خدا محقق خواهد شد که خداوند خلف وعده نمیکند. تمکن یافتن من در زمین توسط خداوند را فقط برای این میخواهم که امر به معروف و نهی از منکر کرده و ظلم بنده از سر بنده را رفع کنم و تمام بندگان را به ترک کردن پرستش بندگان و عبادت پروردگار بندگان دعوت کنم. خداوند به وعدهای که به من و صالحانی مانند من داده؛ وفا خواهد کرد و من تمام مردم را به راه راست هدایت خواهم کرد وبعد از آن هر کس کافر شود و از مسیح دجال پیروی کند؛ از فاسقان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [النور].
{خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین، جانشین [و حکمران] قرار دهد، همانگونه که کسانى پیش از ایشان را جانشین کرد. و قطعاً دینى را که خداوند براى آنان پسندیده است، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت. و ترسشان را تبدیل به امنیت کند. تا مرا بپرستند [و] چیزى را شریک من نسازند. وکسانی که بعد از این [نعمتها]، کفر ورزند، پس آنان، همان فاسقانند.}
چون فتنه مسیح دجال بعد از آن که خداوند مردم را با مهدی منتظر هدایت نمود؛ فرا میرسد و بعد از این که تمام مردم با مهدی منتظر به حق ایمان آوردند؛ فتنه آزمون تقوا فرا میرسد. خداوند تعالی میفرماید:
{الم ﴿١﴾ أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿٢﴾ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّـهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
{الف، لام، میم. (۱) آیا مردم پنداشتند که چون گفتند: «ایمان آوردیم!» [با گفتن این جمله] رها مىشوند و دیگر مورد آزمایش قرار نمىگیرند؟! (۲) در حالى که بیتردید کسانى را که پیش از ایشان بودند، آزمودیم. قطعاً خداوند کسانى را که راست گفتند، مىشناسد، و دروغگویان را [نیز] مىشناسد (۳)}
برادر گرامی؛ میبینم قلبت نسبت به ما پاک نیست؛ از کسانی مباش که از حقّ کراهت دارند. از خدا میخواهم تو را ببخشد و عفو نماید و قلبت را تطهیر فرماید که پروردگارم غفور و رحیم است. با گریه رو به درگاه پروردگارت کن و از او بخواه حق را به تو نشان داده و پیروی از آن را روزیت فرماید که پروردگارم سمیع و علیم است.
أخوك الإمام ناصر محمد اليماني.
https://www.nasser-yamani.com/forum/showthread.php?28165
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 11 - 1437 هـ
28 - 08 - 2016 مـ
۷-شهریور-۱۳۹۵ه.ش.
01:16 مساءً
بيان تعزیر و تشهیر( حکم در ملاء عام)، وبيان حدّ دزدانی که مخفیانه سرقت میکنند، وبيان حدّ راهزنانی که جلوی مسافران را میگیرند.....
بِسْم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله المكرمين، وآلهم المطهرين وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد..
خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِن يَرَوْا كِسْفًا مِّنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَّرْكُومٌ ﴿٤٤﴾ فَذَرْهُمْ حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ ﴿٤٥﴾ يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٤٦﴾ وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَٰلِكَ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٤٧﴾ وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا ۖ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ ﴿٤٨﴾ وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [الطور].
{اگر ببینند قطعه سنگی از آسمان (برای عذابشان) سقوط میکند میگویند: «این ابر متراکمی است!» (۴۴) حال که چنین است آنها را رها کن تا روز مرگ خود را ملاقات کنند؛ (۴۵) روزی که نقشههای آنان سودی به حالشان نخواهد داشت و یاری نمیشوند! (۴۶) و برای ستمگران عذابی قبل از آن است (در همین جهان)؛ ولی بیشترشان نمیدانند! (۴۷) در راه ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن، چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار داری! و هنگامی که برمیخیزی پروردگارت را تسبیح و حمد گوی! (۴۸) (همچنین) بخشی از شب او را تسبیح کن و به هنگام پشت کردن ستارگان (۴۹)}
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ خداوند در این امت عذاب خود را از آسمان و زمین بر سر ظالمان نازل میکند و خداوند چیزی را به شما نشان خواهد داد که فکرش را هم نمیکردید؛ من برخی از اسرار را به شما اعلان کردم و برخی را مخفی نگه داشتهام؛ به شما هشدار دادم که خداوند به خاطر کتابش خشمگین است؛ کتابی که حاضر نیستید درموارد اختلاف به حکم آن سرنهید.
شاید یک از علمای مسلمانان بخواهد بگوید:" از کجا بدانیم تو مهدی منتظری! خیلیها ادعا کردهاند مهدی منتظرند؛ بیش از سی نفر دروغگو که همه هم خود را مهدی منتظر میخوانند. برای همین جناب ناصر محمد یمانی؛ ما فکر میکنیم تو هم یکی مثل آنها هستی. لذا باید عذر عامهی مسلمانان را بپذیری؛ چون ما منتظریم علما تصدیق کنند تو مهدی منتظری؛ بعد ما هم تصدیق کرده و پیرو تو گردیم؛ و اگر آنان تو را تکذیب کنند، ماهم تو را تکذیب میکنیم". مهدی منتظرناصر محمد یمانی در پاسختان میگوید: چقدرعقلهای بدی دارید؛ و چقدر علمای شما بد هستند؛ آنها که نمیتوانند بین الاغ و شتر فرق بگذارند و فرق حکم تعزیر و تشهیر ( اجرای حکم در ملاء عام ) را هم نمیدانند. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ فرق بین مهدی منتظر حق با مدعیان دروغین وباطل مهدویت مانند فرق شتری نر در میان سی الاغ است! آیا نمیتوانید شتر را از میان این جمع الاغها تشخیص دهید؟ علمای شما هم همین طورند؛ همانها که شما منتظر تصدیق ایشان هستید تا ( از کسی که تصدیق کردند ) پیروی کنید؛ آنها هم بین حکم تعزیر و تشهیر ( اجرای حکم در ملاء عام ) فرقی قایل نمیشوند؛ در حالی که این دو بسیار با هم تفاوت دارند. اگر از علمای امت سؤآل کرده و یا نوشتههای آنان را بخوانید میبینید که " تعزیر" حدی از حدود خداوند است که برای مفسدین فی الأرض اجرا میشود.
اما مهدی منتظر ناصر محمد یمانی ازآیات محکم کتاب خدا برای شما حجت میآورد که تعریف "تعزیر" چیست؛ خواهید دید که خداوند فتوا داده که مقصود از "تعزیر" یاری و پشتیبانی از انبیا و ائمه کتاب است؛ چطور این کلمه را حد برعلیه مفسدین فی الأرض دانستهاید؟ آیا از نظر شما انبیای الهی مفسد فی الأرض هستند؟ آیا خداوند به شما فرمان داده آنها را تعزیر کنید (مترجم: با تعریف خودتان حد در مورد آنان اجرا کنید) فتوای خداوند را در آیات محکم کتابش قرآن عظیم پیدا میکنید؛ آیاتی که برای علمای امت و عامه مسلمانان روشن و واضح هستند و تنها فاسقان نسبت به آن کافر میشوند؛ ای علمای مسلمین؛ ای عامه مسلمانان؛ آیا میتوانید انکار کنید که مقصود از تعزیر در آیات محکم کتاب پشتیبانی و یاری رساندن به انبیای الهی است؟ آن چه که در کتاب مییابید درست برعکس تصور شماست! خداوند به شما فتوا میدهد که مقصود از تعزیر؛ پشتیبانی و یاری رساندن به انبیای اوست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا (۸) لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا (۹)} صدق الله العظيم [الفتح].
{به یقین ما تو را گواه و بشارتدهنده و بیمدهنده فرستادیم، (۸) تا (شما مردم) به خدا و رسولش ایمان بیاورید و اور ا یاری کنید و او را بزرگ دارید، و خدا را صبح و شام تسبیح گویید. (۹)}
و این چنین خداوند به تمام امتها فرمان میدهد تا ازرسولان حق پروردگارشان پشتیبانی کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا ۖ وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ ۖ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ (۱۲) فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ} صدق الله العظيم [المائدة:۱۲-۱۳].
{خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت. و از آنها، دوازده نقیب [= سرپرست] برانگیختیم. و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و به رسولان من ایمان بیاورید و آنها را یاری کنید، و به خدا قرض الحسن بدهید گناهان شما را میپوشانم و شما را در باغهایی از بهشت، که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد میکنم. اما هر کس از شما بعد از این کافر شود، از راه راست منحرف گردیده است. (۱۲) ولی بخاطر پیمانشکنی، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم؛ و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم؛ سخنان (خدا) را از موردش تحریف میکنند؛}
حال به یوسف القرضاوی بنگرید که حدّ سنگسار را حدّی تعزیری میخواند و میگوید:" در ابتدای کار رسول خدا به آن حکم میداد چون در شریعت یهود بود". سبحان الله! این حدّ یهودی؛ دروغی است که به دین محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم نسبت داده شده است. خداوند هیچ برهانی درمورد کشتن با سنگسار نازل نفرموده است. بلکه این حدّ از احکام طاغوت است که شیطان رجیم آورده تا درمورد کسانی که از عبادت طاغوت و بتها دست میکشند و به عبادت خداوند حق میپردازند؛ اجرا شود. طاغوت برای اینان حکم قتل با سنگسار را میدهد. برای همین خداوند تعالی در داستان اصحاب کهف میفرماید:
{إِنَّهُمْ إِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
{ اگر آنان از وضع شما آگاه شوند، سنگسارتان میکنند؛ یا شما را به آیین خویش بازمیگردانند؛ و در آن صورت، هرگز روی رستگاری را نخواهید دید!»}
سؤالی که مطرح میشود این است: آیا شما مثل طاغوت؛ شیطان رجیم حکم میدهید؟ این حکم شیطان رجیم است. او به اولیای خود فرمان داده تا هرکس که از عبادت بتها دست کشیده و به عبادت خداوند الرحمن روی آورد را سنگسار کنند؛ به خدا قسم که شما حکم شیطان را صادر کرده و حکم خداوند الرحمن در آیات محکم قرآن را رها کردهاید.
و درمورد حد سنگسار زناکار متأهل؛ بله این حدّی یهودی است که به دروغ به خدا و رسولانش نسبت داده شده است. این حکم در شریعت-حق- یهودی وجود ندارد و نه در تورات و نه در انجیل و نه در قرآن عظیم؛ این حکم نازل نشده است. دوم این که چطور ممکن است نبی خدا در ابتدای کار؛ این حکم را بدهد؟ مگر خدا رسول خود را از پیروی از امیال و خواستههای آنها منع نفرموده بود؟ بله؛ خداوند به او فرمان داده تا در موارد اختلافی که در تورات و انجیل دارند؛ حکم حق را از آیات محکم قرآن برایشان بیاورد. چون خداوند قرآن را مهیمن بر تورات و انجیل و احادیث سنت نبوی قرار داده و هرچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ افترا و دروغ بوده و از جانب خداوند نازل نشده است.
و اما " تعزیر" من در کتاب خداوند نشانی از این که این حدّی جزایی باشد پیدا نمیکنم. بلکه کاملاُ برعکس؛ این دعوت خداوند از مردم است تا به رسولان و ائمه کتاب او قرض بدهند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا ۖ وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ ۖ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ (12) فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ} صدق الله العظيم.
{خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت. و از آنها، دوازده نقیب [= سرپرست] برانگیختیم. و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و به رسولان من ایمان بیاورید و آنها را یاری کنید، و به خدا قرض الحسن بدهید گناهان شما را میپوشانم و شما را در باغهایی از بهشت، که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد میکنم. اما هر کس از شما بعد از این کافر شود، از راه راست منحرف گردیده است. (۱۲) ولی بخاطر پیمانشکنی، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم؛ و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم؛ سخنان (خدا) را از موردش تحریف میکنند؛}
و خداوند تعالی میفرماید:
{أنا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا (8) لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا (9)} صدق الله العظيم [الفتح].
{به یقین ما تو را گواه (بر اعمال آنها) و بشارت دهنده و بیمدهنده فرستادیم، (۸) تا (شما مردم) به خدا و رسولش ایمان بیاورید و اور ا یاری کنید و او را بزرگ دارید، و خدا را صبح و شام تسبیح گویید. (۹)}
قرضاوی؛ چطور " تعزیر" را حدّی جزایی میدانی؟ بلکه حدّ جزا؛ " تشهیر"(رسوا کردن) برای قاتل است که بعد از دار زدنش؛ بدنش دفن شده و سرش پس از نمک زنی در معابر عمومی آویزان میشود تا برای رهگذرانی که مردم را با ظلم و دشمنی به قتل میرسانند، عبرت شود. این "تشهیر" نامیده میشود، نه تعزیر. چون تعزیر؛ پشتیبانی و یاری رساندن است ولی تشهیر؛ یعنی حدّ الهی را درمورد کسانی که ولیّ دم به خاطر خدا از آنها نگذشته اجرا کردن و اجرای حکم خدا را در ملاء عام است
حد سرقت هم همینطور؛ حد سرقت؛ ضربه زدن به دست تا ناحیه مچ است؛ یعنی آن قدر بر کف یکی از دستان سارق با تازیانه ضربه زده میشود که خون بیاید. مقصود خداوند این نیست که دست دزدها قطع شود؛ بلکه فقط کف دست چپش مجروح گردد و این با تازیانه است تا حدی که از دستش خون بچکد و ما بعد از تمکین و در دست گرفتن حکومت؛ آن را روشن کرده و توضیح میدهیم.
و اما کسانی که با راهزنی؛ اموال مسافران را میربایند؛ این غارت از سرقتهای مخفیانه(دزدی) بزرگتر است چون همراه با آزار دادن شدید فرد مظلومی است که مورد چپاول قرار گرفته است و حکم خداوند در کتاب این است که به دست و پای آنان از جهت مقابل ضربه زده شود. یعنی آن قدر با تازیانه به کف دست زده شود تا خونریزی کند و کف پای مقابل هم همینطور. مقصود خداوند این نیست که دست و پای آنان به کل قطع گردد؛ اگر چنین باشد؛ وقتی بار دیگر دزدی کرد؛ چطور میخواهید دست دیگر یا پای دیگرش را قطع کنید؟ چطور خود را از نجاست پاک کند؟ چطور وضو بگیرد؟ چگونه بعد از توبه و بازگرداندن اموال مسروقه؛ برای تأمین فرزندانش کار کند؟ هرگز نمیتوانید بگویید مقصود خداوند قطع کردن دست آنان است؛ چون زنان در زمانی که یوسف را دیدند؛ دستهایشان را قطع نکردند:
{فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ} صدق الله العظيم [يوسف:31]،
{هنگامی که چشمشان به او افتاد، او را بسیار بزرگ شمردند؛ و دستهای خود رابریده و زخمی کردند}
پس برایتان روشن میشود در این آیه مقصود خداوند زخمی شدن دستشان با چاقوست و منظور قطع دست نیست
در هر حال تفصیل بیشتر در مورد حدّ سرقت و راهزنی را به آینده میسپاریم ؛ چون هریک بر حسب شدت جرم؛ حکم دارند. برخی هستند که قصد راهزنی دارند؛ ولی قبل از این که عملی انجام دهند؛ دستگیر میشوند. حکم اینها نفی از زمین است؛ البته منظور تبعید نیست که آنها را به صورت ناشناس به جای دیگری بفرستید که مردمی دیگر را گرفتار کرده و در سرزمین آنها فساد کنند؛ بلکه مقصود خداوند از نفی از زمین این است که ازخیابانها دور شده و درچهار دیواری برای مدتی معین، زندانی شوند. این برای بازداشتن او از تکرار عملش است. اما اگر به اعمال خود بازگشت؛ حدّ جزایی اضافه میشود؛ مگر حدّ زنا که در صورت رضایت زن و مرد به انجام زنا برای هردو حد زنا؛ هربار به طور مساوی صد ضربه تازیانه است؛ مگر کسانی که راهزن بوده و به زور به زنان تجاوز میکنند؛ که دراین صورت حدّ آنها دویست ضربه تازیانه به دست و پای مخالف است ؛ صد ضربه به کف دست چپ و صد ضربه به کف پای راست؛ چون از زنی که مورد تجاوز قرار گرفته حدّ زنا برداشته شده وبه مجازات متجاوز اضافه میگردد*؛ مگر کسی که به کودکی تجاوز کند و منجر به مرگ کودک شود که در اینجا حدّ متجاوز دار زدن و جدا کردن سر او از بدن و آویختن سر او در معابر عمومی(التشهیر) است تا مایه عبرت و هشدار باشد. ما هنوز تفاصیل زیادی در مورد حدود الهی برای مفسدین فی الأرض با هدف جلوگیری از ظلم انسان به برادر انسانش داریم.
و سرقت غذای آماده توسط مسکینان و برای سیر کردن گرسنگیشان هم همین طور است؛ اگر درمورد سرقت تحقیق شده و روشن شود؛ آنها مسکینانی هستند که چیزی برای خوردن ندارند؛ اقامه حدّ خدا برای او مجاز نیست؛ بلکه باید قیمت غذا را از بیت المال-به صاحب غذا- پرداخت کرد. اگر در تقسیم بیت المال عدالت و رحمت رعایت شده بود؛ چرا باید مسکین برای سیر کردن خود تخم مرغ یا غذا بدزدد.
در هرصورت همان طور که خدا به ولی دم مقتول اجازه داده یا قصاص کند و یا دیه بگیرد و یا برای خدا ببخشد به صاحب مال مسروقه هم اجازه انتخاب داده شده است. شما چهره دین خداوند را که رحمت برای عالمیان است به شدت مشوش و زشت کردهاید!
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خداوند را به شهادت میگیرم که من تنها آنچه از تورات و انجیل و سنت نبوی را انکار میکنم که بر خلاف آیات محکم کتاب خدا-قرآن عظیم- باشد؛ چون هرچیزی که برخلاف محکمات قرآن باشد از احادیث سنت بیان آن نیست. یعنی این حدیث وارد شده در سنت از خدا و رسولش نیست؛ بلکه از شیطان رجیم واز زبان اولیای او از شیاطین بشر که بین صحابه مکرم رسول الله خود را جا کرده بودند؛ نقل شده است و میبینیم آنها به خدا و رسولش و به صحابه مکرم او افترا میزنند.
در بیانی که در پاسخ به جناب شیخ سلیمان عجلان خطیب جامع عبدالرحمن بن عوف در پایتخت کشور عربستان سعودی ریاض؛ قبلاً نوشته بودیم تدبر کنید. اساس دعوت از علمای امت برای گفتگو با امام مهدی ناصر محمد یمانی این است تا برای کاوشگران روشن شود آیا ناصر محمد یمانی مردم را به سوی حقّ دعوت میکند و با بیان حق قرآن مجید آنها را به سوی خداوند عزیز و حمید میخواند؟ همانا که پروردگار من بر راه راست-صراط مستقیم- است.
ضرورتی ندارد تمام مطالبی که قبلاً نوشته بودیم دوباره بیاوریم. وحی جدیدی نزد ما نیست؛ بلکه با قرآن به کسانی که از وعده – وتهدید خداوند- هراسانند؛ تذکر میدهیم. آنچه که در ادامه میآید، پاسخ ما به شیخ سلیمان عجلان است شاید فکر کرده و سپس هدایت گردید. هریک از مفتیان کشورهای اسلامی عربی و غیر عربی که میتواند به این بیان پاسخ دهد؛ در بخشی که به او اختصاص دادهایم؛ جواب خود را بگذارد. آنچه که در ادامه میآید متن بیانی است که در پاسخ به جناب دکتر سلیمان عجلان محترم نوشته بودیم و آن را تکرار کرده و همان متن را میآوریم:
الإمام ناصر محمد اليماني
30 – جمادى الأولى - 1438 هـ
27 – 02 – 2017 مـ
1395-12-09 ه.ش.
10:08 صبح
__________________
پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی به جناب شیخ سلیمان عجلان که در شبکه صفا بر علیه امام مهدی اعلان جنگ کرده است....
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمُرسلين بالكتاب المبين من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله لا نُفرق بين أحدٍ من رُسله ونحنُ له مُسلمون، أمّا بعد..
این پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی به جناب شیخ محترم دکتر عجلان ابراهیم امام و خطیب مسجد عبدالرحمن بن عوف در کشور عربستان سعودی در ریاض است؛ عزیز من جناب شیخ محترم؛ چطور میخواهی به تمام علمای مسلمین ثابت کنم که من امام مهدی ( هدایت کننده ) به راه راست-صراط مستقیم- هستم ولی شرط میگذاری که گفتگوی ما دور از مسایل دینی و شرعی باشد؟ یعنی تو میخواهی گفتگوی ما دور از کتاب خدا و سنت حق رسولش باشد؟ ای عجب!! آیا میخواهی کتاب و سنتی جدید از خودم بیاورم و به خدا افترا بزنم؟ پناه برخدا که از افترا زنندگان باشم. هیهات هیهات که مهدی حق پیرو امیال و هواهای شما گردد؛ بین من و شما چیزی جز "خداوند تعالی در آیات محکم قرآن عظیم میفرماید"و " رسول الله در سنت نبوی حق فرموده است" ( قال الله تعالى وقال رسوله) وجود ندارد؛ خدا را به شهادت میگیرم و شاهد بودن خداوند کافی است که اگر پنجاه هزار سال هم با شما گفتگو کنم تنها از کتاب خدا قرآن عظیم و احادیث سنت نبوی خواهد بود؛ احادیثی که بی شک و تردید محمد رسول الله فرموده باشند. من مانند آن چه را که شما در آخر خطبههایتان به مسلمانان میگویید؛ نمیگویم. چون میشنوم که تمام علمای مسلمین در آخر خطبه و فتواهای دینیشان میگویند:" اگر درست گفته باشم از خداوند است و اگر اشتباه کرده باشم؛ اشتباه از من و شیطان است". امام مهدی ناصر محمد یمانی در برابرتان حجت آورده و میگوید: ای علماس مسلمین؛ اگر فتواهایی که در مورد دین خدا به مسلمانان میدهید از نزد خودتان و شیطان باشد؛ اگر آن چه که به آنها آموختهاید از خودتان و شیطا باشد نه از نزد خداوند الرحمن؛عاقبت امت اسلام چه خواهد شد؟
آیا نمیبینید که از فرمان شیطان پیروی کرده و ندانسته به خدا نسبت دادهاید و خود و امتتان را به گمراهی کشاندهاید؟ امام امام مهدی ناصر محمد یمانی شایسته نیست که جز حق به خداوند و رسولش نسبت دهد و لعنت خدا بردروغگویان باد. كيست ستمكارتر از آن كه به خدا دروغ بندد يا آيات او رادر محکمات کتابش قرآن عظیم دروغ انگارد؟ نصيبى از عذاب كه برايشان مقرر شده به آنها خواهد رسيد[ اشاره به آیه کریمه سوره الأعراف: فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۚ أُولَـٰئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتَابِ ۖ...(۳۷)]
شاید علمای مسلمین بخواهند بگویند:" ناصر محمد؛ هیچ یک از علمای مسلمین کتاب خدا قرآن عظیم را تکذیب نمیکنیم؛ ما به ان ایمان داریم". پس امام مهدی ناصر محمد در پاسختان میگوید: آیا ایمانتان به قرآن عظیم به شما فرمان میدهد که از آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم و سنت حق نبوی محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم؛ پیروی نکنید؟ ما که میبینیم شما از اموری پیروی میکنید که مخالف کتاب خدا و سنت حق رسولش است و خود را هدایت شده هم میپندارید؛ چقدر ایمانتان به شما بد فرمان میدهد[اشاره به ایه کریمه سوره البقرة: بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿٩٣﴾]. اما من امام مهدی ناصر محمد یمانی شما را به پیروی از کتاب خدا قرآن عظیم وسنت حق نبوی- که برخلاف آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم نباشد- دعوت میکنم. شایسته نیست از چیزی جز کتاب خدا و احادیث حق سنت نبوی پیروی نمایم؛ احادیثی که به حق محمد رسول الله آنها را فرموده باشد؛ چون احادیثی که محمد رسول الله فرموده را از احادیثی که دروغ هستند وتوسط محمد رسول الله صلی الله علیه آله و سلم بیان نشدهاند، میشناسم . امام مهدی ناصر محمد بدعت گذار نیست؛ بلکه پیرو و تابع کتاب خدا و سنت حق رسولش که نور علی نورند است.
من با کتاب خدا و سنت حق رسولش با شما جهادی بزرگ خواهم کرد؛ تا تنها دو انتخاب پیش رویتان بماند و راه سومی نداشته باشید. یا از کتاب خدا و سنت حق رسولش پیروی کنید و یا نسبت به کتاب خدا و سنت حق رسول کافر شده و پیرو احادیث شیطان رجیم که شما را از راه راست دور کرده باشید که دراین صورت خداوند شما را گرفتار عذاب شدید خواهد کرد و جر خداوند ولی و نصیری نخواهید یافت.
لعنت خدا بر ناصر محمد یمانی باد اگر مهدی منتظر حق پروردگارتان نباشد و لعنت خدا بر کسانی باد که از آیات محکم کتاب خدا و سنت حق رسولش برایشان حجت بیاوریم ولی استکبار ورزیده وحاضر به پیروی از آیات محکم کتاب خدا و سنت حق رسولش نشوند وبه احادیث شیطان که به دروغ به خدا و رسولش نسبت داده شده پیروی کنند| چگونه خداوند آنان را به شدت لعنت نکند و گرفتار جهنم- سعیر- نشوند؟!
میگویم جناب شیخ محترم دكتر سليمان عجلان إبراهيم العجلان؛ امام خطیب مسجد عبدالرحمن بن عوف در ریاض کشور عربستان سعودی که بر علیه امام ناصر محمد یمانی اعلان جنگ رسانه ای کردهای: اگر مردی با او روبرو شو؛ این گوی و این میدان؛ نه با ناسزا و دشنام؛ بلکه با برهان ودلایل علمی. اگر میتوانی امام مهدی ناصر محمد یمانی را درخانه خودش و بر سر میز گفتگو در پایگاهش "منتديات البشرى الإسلاميّة"و در برابرانصارش شکست بده . من دخالت انصارم از اقصی نقاط جهان را در گفتگو با شما یا دیگر علمای امت حرام میکنم به شرط این که با عکس و نام اصلیش حاضر شود و و دستور میدهیم بخش خاصی برای گفتگو میان ما گشوده شود تا با برهان علمی و ملجم حق گفتگو کنیم. برشما و تمام علمای بزرگ مسلمین ؛ خطبای مساجد در خانههای خدا واجب است که اگر میبینند ناصر محمد یمانی به خدا و رسولش افترا میزند و چیزهایی را میگوید که خدا و رسولش محمد صلّى الله عليه وأسلّمُ تسليماً نفرمودهاند؛از حدود دین اسلام دفاع کنند. ما پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی را میزی برای گفتگوی ازاد میان من و شما قرار دادهایم که گنجایش میلیون ها عالم مسلمان را دارد. هیچ میز گفتگویی در جهان گنجایش این میز را برای گفتگوی من و شما ندارد؛ میز گفتگویی که گنجایش تمام علمای مسلمین و نصاری و یهود را دارد و با قلم صامت به دور از پارازیت و ناراحتی و أعصاب خرد کردن میتوان در آن گفتگو کرد. نه من میتوانم کلام شما را قطع کنم و نه شما میتوانید کلام مرا قطع کنید و هرکس آن چه که در چنته دارد رو میکند و اگر دیدید ناصر محمد یمانی با برهان علمی از آیات محکم قرآن عظیم بر همه شما غالب شد و از آیات محکم قران عظیم و سنت حق نبوی در برابرتان حجت آورد و ساکتتان کرد؛ اگر چنین کرد ثابت میشود ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر ناصر محمد است و اگر شما تنها در یک مسئله دینی بر ناصر محمد یمانی غلبه کردید؛ لعنت خدا و ملایکه و تمام مردم بر ناصر محمد یمانی روا است؛ و این جزای کسی است که به خدا و رسولش نسبت دروغ بدهد و جایگاهش آتش است که قرار گاه بسیار بدی است.
ممکن است جناب شیخ محترم دکتر سلیمان بن عجلان بخواهد بگوید:" ناصر محمد یمانی؛ کار تو عجیب است! از کجا میدانی ما نمیتوانیم ولو شده در یک مسئله از أمور دینی برتو غلبه کنیم؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی در جوابش میگوید: چون خداوند د ر رؤیایی حق به من فتوا داده است[ من امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی هستم و علم کتاب قرآن عظیم را به من خواهد داد و عالمی از قرآن با من مجادله نمیکند؛ مگر این که بر او غالب شود] پایان رؤیا اگر دیدی خداوند این رؤیا را در عالم واقعیات و حقایق به ثبوت رساند؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی راست گفته است و اگر دیدی یکی از علمای مسلمین ولو در یک مسئله در برابر ناصر محمد یمانی حجت آورد؛ در این صورت ناصر محمد یمانی دروغگویی گستاخ است نه مهدی منتظر و به خدا و رسولش درمورد حق بدون این رؤیا نسبت دروغ داده است و در این صورت هیچ چیز در برابر خداوند به کار من نخواهد آمد و جزای کسی که به خداوند نسبت دروغ بدهد؛ در دنیا خفت و خواری ودر آخرت عذابی بزرگ است. ای کسانی که پیگیر گفتگوهای ناصر محمد یمانی بر سر میز گفتگو هستید؛ شما شاهد باشید؛ این گوی و این میدان....
ممکن است جناب دکتر محترم سلیمان عجلان بخواهد بگوید:" ناصر محمد چه تضمینی برای ما علمای مسلمین هست که پاسخهای ما را حذف نکنی و تنها پاسخهای خودت را باقی بگذاری و یا جوابهایی که به تو میدهیم را تحریف کرده و چیزی را که نگفتهایم به مانسبت دهی؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی در جواب میگوید: اگر گمان شما درست باشد و من خلف وعده کنم؛ من امام مهدی منتظر نیستم و حتما تمام انصارم درنقاط مختلف جهان از من رو میگردانند. اما من خدا را شاهد میگیرم که حقوق علمای مسلمین نزد ما محفوظ است و هیچ حذف وتحریف و دستکاری در کار نخواهد بود؛ ای جماعت انصار و اعضای میز گفتگو و تمام بازدیدکنندگان؛ شما شاهد باشید و لعنت خدا بردروغگویان باد.
جناب شیخ سلیمان عجلان ابراهیم؛ گویا نمیدانی که خداوند مهدی منتظر را با آن چه که محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم آورده، برانگیخته است. انگار نمیدانی مأموریت مهدی منتظر ناصر محمد چیست! به تو میگویم: مأموریت من این است که در تمام موارد اختلافات شما در کتاب خدا و سنت رسولش؛ میانتان حکم کنم و با برهان علمی از آیات محکم قرآن عظیم و با آیاتی که برای تمام ملسمانان چه عالم و چه عامه آنان روشن و بینه است، بر شما غالب گردم آیات بینهای که تنها فاسقان و منافقانی از آن رو میگردانند که در ظاهر خود را مؤمن نشان میدهند و مکر خود برای بازداشتن مردم از آیات محکم ذکر-قرآن- را پنهان میکنند. والله؛ والله؛ قسم به خدایی که پروردگار و معبودی جر او نیست؛ شما را بر سر دو راهی انتخاب میگذارم - راه سومی نیست- یا از کتاب خدا و سنت حق رسولش که نور علی نورند پیروی کنید و یا به کتاب خدا و سنت حق رسولش کافر شوید. شما نمیتوانید؛ هرگز نمیتوانید به احادیث حقی که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بیان فرمودهاند ایراد بگیرید ولو این که جمع شده و به یکدیگر کمک کنید؛ چون خداوند و رسولش به شما فرمان ندادهاند درمورد احادیث و روآیات به ثقات اعتماد کنید؛ بلکه خدا و رسولش به شما امر نمودهاند احادیث و روآیات سنت نبوی را به آیات محکم کتاب که برای علمای امت و عامه مسلمین روشن هستند؛ عرضه کنید. خداوند در آیات محکم کتابش به شما فتوا داده و رسول خدا در سنت نبوی حق به شما فتوا داده که اگرحدیثی از نبی وارد شده بود که مخالف آیات محکم و بینه؛ آیات ام الکتاب بود؛ بدانید آن حدیث از نزد خدا نبوده و محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم آن را نفرموده است.
ومن امام مهدی ناصر محمد یمانی هرگونه طعنه زدن و ناسزا و دشنام گفتن به راویان احادیث را که از صحابه رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم باشند حرام میکنم؛ چون آنها احادیث را از مردمانی شنیده بودند که هیچ یک از مجالس -رسول الله- برای بیان قرآن را از دست نمیدادند. اما در میان طلابی که در این مجالس بیان- قرآن- حاضر میشدند؛ گروهی ازمنافقان بودند؛ منافقانی که حتی محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم آنان را نمیشناخت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ ۖ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ ۖ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ ۖ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ ۚ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ} صدق الله العظيم [التوبة:101].
{و از (میان) اعراب که اطراف شما هستند، جمعی منافقند؛ و از اهل مدینه (نیز)، گروهی سخت به نفاق پای بندند. تو آنها را نمیشناسی، ولی ما آنها را می شناسیم. بزودی آنها را دو بار مجازات میکنیم ؛ سپس بسوی مجازات بزرگی فرستاده میشوند.}
اینها مردمانی به ظاهر مؤمن بودند و میگفتند از خدا و رسولش اطاعت میکنیم و حتی یک جلسه از جلسات بیان-قرآن- در سنت نبوی را از دست نمیدادند و همراه گروهی از صحابه گرامی رسول الله که برای کسب علم گرد آمده بودند؛ در مجلس ایشان حاضر میشدند. اما گروهی از این حاضران منافقانی بودند که تظاهر به ایمان و اطاعت میکردند و مکر خود برای بازداشتن مردم از کتاب خدا و سنت حق رسولش را پنهان کرده و میخواستند مسلمانان را از کتاب خدا قرآن عظیم و سنت رسولش به انحراف بکشانند. آنها احادیثی را که مخالف آیات محکم قرآن عظیم و مخالف احادیث حق سنت رسول خدا صلّى الله عليه وأسلّم تسليماً بود برای آینده نزد خود پنهان میکردند. برای همین محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم به شما امر نمودند که به ثقات اعتماد نکنید؛ بلکه باید احادیث نقل شده از نبی را به آیات محکم قرآن عرضه کنید. محمد رسول الله به شما خبر داد که هرگاه به حدیثی برخوردید که بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم بود؛ فرموده ایشان نیست؛ محمد رسول الله به شما فتوا داد که این گونه احادیث از ایشان نیست چون او در سنت نبوی از روی میل و هوا سخن نمیگوید و سنت نبوی هم مانند قرآن از نزد خداست. محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
[ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه]
[ همانا که به من قرآن و چیزی را که مانند اوست داده شده است ]صدق عليه الصلاة والسلام.
اما محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم به شما خبر داد که قرآن از تحریف محفوظ است در حالی که احادیث سنت از تحریف و دستکاری و اضافه کردن مطالب-ناحق- به حدیث محفوظ نیستند و منافقان نکات باطلی را که ایشان نفرمودهاند به آنها اضافه میکنند. برخی از احادیث حق هستند و چیزی به آنها اضافه نشده چون گروهی از طلاب علم آنها را نقل کردهاند که از دل و جان صادق بودند و برخی از احادیث هستند که به دروغ به نبی نسبت داده شده و ایشان که سلام و صلوات بر وی باد؛ آنها را نفرمودهاند.
ای علمای مسلمین که در دین اسلام دچار اختلاف شدهاید؛ به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست قسم اگر به کتاب خدا و سنت حق رسولش پایبند بودید؛ بعد از ایشان تا روز قیامت هم به گمراهی کشیده نمیشدید؛ تصدیق حدیث حق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ؛رَسُولُ اللَّهِ صلّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّمَ میفرماید:
[إِنَّهَا سَتَأْتِيكُمْ عَنِّي أَحَادِيثُ مُخْتَلِفَةٌ، فَمَا آتَاكُمْ مُوَافِقًا لِكِتَابِ اللَّهِ وَلِسُنَّتِي فَهُوَ مِنِّي، وَمَا آتَاكُمْ مُخَالِفًا لِكِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي ]
[ احادیث مختلفی به شما خواهد رسید؛ آنچه که موافق کتاب خدا و سنتم بود از من است و آن چه که مخالف کتاب خدا و سنتم بود از من نیست]
صدق عليه الصلاة والسلام
و محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم میفرماید:
[ تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله و سنتي ]
[ در میان شما چیزی باقی میگذارم که اگر به آنها پایبند باشید بعد از من هرگز گمراه نمیشوید؛ کتاب خدا و سنتم]
صدق عليه الصلاة والسلام.
و همیچنین محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم میفرماید:
[تركت فيكم أمرين لن تضلوا ما إن تمسكتم بهما : كتاب الله وسنتي ولن يتفرقا]
[ در میان شما دو چیزباقی میگذارم که اگر به آنها پایبند باشید گمراه نخواهید شد؛ کتاب خدا و سنتم و این دو با هم اختلافی ندارند]
صدق عليه الصلاة والسلام.
و مقصود ایشان از [ولن يتفرقا] این است که حکم این دو با هم اختلافی ندارد؛ چون شایسته ایشان نبود که حدیثی را بیان کند که مخالف حدیث خداوند در آیات محکم کتابش باشد. پس از پیروی از احادیث سنت نبوی که بر خلاف آیات محکم کتاب خدا هستند برحذر باشید وبه یقین بدانید هرحدیثی از سنت نبوی که برخلاف آیات محکم کتاب خداست؛ از نزد خدا نبوده و محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم آن را نفرمودهاند. تصدیق فتواى محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، که فرمود:
[ما جاءكم عني فاعرضوه على كتاب الله ، فما وافقه فأنا قلته ، وما خالفه فلم أقله]
[ هرچه که از من به شما رسیده را به کتاب خدا عرضه کنید؛ اگر موافق آن بود من گفتهام و اگر مخالف آن بود؛ سخن من نیست]
صدق عليه الصلاة والسلام
ایشان که الصلاة والسلام بر او باد فرمودند:
[إنّ الحديث سيفشو عليَّ، فما أتاكم عنّي يوافق القرآن، فهو عنّي، وما أتاكم عنّي يخالف القرآن، فليس عنّي]
[ احادیث زیادی از من به شما میرسد؛ هرچه که از من برایتان آورده شد و موافق قرآن بود از من است و هرچه که از من نقل شد و مخالف قرآن بود از من نیست]
صدق عليه الصلاة والسلام.
[ أيّها الناس، ما جاءكم عنّي يوافق كتاب الله فأنا قلته، وما جاءكم يخالف كتاب الله، فلم أقله]
[ ای مردم هرچه از من به شما رسید که موافق کتاب خداوند است؛ من گفتهام و هرچه که مخالف کتاب خدا بود، سخن من نیست]
صدق عليه الصلاة والسلام.
[ما جاءكم عنّي فاعرضوه على كتاب الله، فما وافقه فأنا قلته، وما خالفه فلم أقله]
[ هرچه که از من به شما رسید را به کتاب خدا عرضه کنید؛ اگر موافق آن بود از من است و اگر مخالف آن بود من نگفتهام]
صدق عليه الصلاة والسلام.
زرّ بن حبیش از علی ابن ابی طالب نقل میکند که رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[إنّها تكون رواة يروون عنّي الحديث، فاعرضوا حديثهم على القرآن، فما وافق القرآن فخذوا به، وما لم يوافق القرآن فلا تأخذوا به]
[ راویان احادیثی را از من نقل میکنند؛ حدیث آنها را به قرآن عرضه کنید؛ هرچه که موافق قرآن بود بپذیرید و هرچه موافق قرآن بود را به کار نگیرید]
صدق عليه الصلاة والسلام.
و محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[فما أتاكم من حديثي عني فاقرؤوا كتاب الله واعتبروه، فما وافق كتاب الله، فأنا قلته، وما لم يوافق كتاب الله، فلم أقله]
[ هر حدیثی که از من به شما رسید؛ کتاب خدا را خوانده و بر اساس آن بسنجید؛ هرچه که موافق کتاب خدا بود را من گفتهام و هرچه موافق کتاب خدا نبود را من نگفتهام]
صدق عليه الصلاة والسلام.
[الحديث عنّي على ثلاث، فأيّما حديث بلغكم عنّي تعرفونه بكتاب الله فاقبلوه، وأيّما حديث بلغكم عنّي لا تجدون في القرآن ما تنكرونه به، ولا تعرفون موضعه فيه فاقبلوه، وأيّما حديث بلغكم عنّي تشمئزّ منه قلوبكم، وتجدون في القرآن خلافه، فاتركوه].
و رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[سيأتيكم عنّي أحاديث مختلفة، فما جاءكم موافقاً لكتاب الله ولسنّتي، فهو منّي، وما جاءكم مخالفاً لكتاب الله ولسنّتي، فليس منّي]
[ احادیث مختلفی از من به شما خواهد رسید؛ هرچه که موافق قرآن و سنتم بود از من است و هرچه مخالف کتاب خدا و سنتم بود از من نیست]
صدق عليه الصلاة والسلام.
و محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[لا أحِلّ إلاّ ما أحلّ الله في كتابه، ولا أُحرّم إلاّ ما حرّم الله في كتابه]
[ من هیچ چیزی را حلال نکردم مگر این که خداوند در کتابش حلال کرده باشد و هیچ چیز را هم حرام نکردم مگر این که خداوند در کتابش حرام کرده باشد]
صدق عليه الصلاة والسلام.
و من امام مهدی ناصر محمد یمانی خدا را به شهادت میگیرم و شهادت خداوند کافی است که من هیچ یک از احادیث سنت نبوی را نفی نمیکنم مگر این که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم باشند؛ چون حدیث نبوی حق؛ حدیثی است که یا موافق قرآن باشد و یا مخالف آن نباشد؛ مثل حدیث مسواک. محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[لولا أن أشق على أمتي لأمرتهم بالسواك عند كل صلاة]
[ اگر برای امتم سخت نبود به آنها امر میکردم موقع تمام نمازها مسواک بزنند]
صدق عليه الصلاة والسلام،
این حدیث حقی است که عقل و منطق آن را میپذیرد وبه هیچ وجه بر خلاف قرآن نیست. بازهم فتوای خود را برای تمام علمای مسلمین تکرار میکنم من چیزی را نفی نمیکنم مگر این که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد و به تمام علمای امت میگویم احادیث را به قرآن عرضه کنند؛ شرط این نیست که همهی آنها باید موافق قرآن باشند؛ بلکه شرط این است که مخالف قرآن عظیم نباشند؛ چون هر حدیثی که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد از نزد خدا نیست.
و اما الآن این احادیث را به ایات محکم قرآن عظیم عرضه خواهیم کرد تا ببینیم ایا موافق کتاب خداسست و با کتاب خدا مخالفتی ندارد یا برخلاف کتاب خدا قرآن عظیم است و موافق آن نیست؟ میبینیم که رسول الله فرمان میدهند احادیث به کتاب خدا قرآن عظیم عرضه شوند؛ فرمان خدا در آیات محکم کتابش هم همین است. خداوند تعالی میفرماید:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا (80) وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (82) وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (83)} صدق الله العظيم [النساء].
{کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسی که سرباز زند، تو را نگهبان او نفرستادیم (80)و مى گويند فرمانبرداريم ولى چون از نزد تو بيرون مى روند جمعى از آنان مخفیانه جز آنچه تو گفتی را نزد خود پنهان می کنند و خدا آنچه را كه نزد خود نگه میدارند(برای بعد از فوت پیامبر)می نگارد پس از ايشان روى برتاب و بر خدا توكل كن و وکیل بودن خداوند کافی است(81)آيا درباره قرآن نمي انديشند (ایا مسلمانان در قرآن تدبر نمی کنند ) كه اگر (احادیث رسیده از پیامبر) از ناحيه غير خدا بود (با مقارنه آنها با قرآن )اختلافات فراواني (با قرآن ) درآن مي يافتند.(82) و هنگامی که (کلامی) از امن یا ترس به آنها برسد از آن درمیان خود سخن می گویند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى اند كه [مى توانند درست و نادرست] آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندكى از شيطان پيروى مى كرديد(83)}
از این آیات محکم؛ احکامی را استنباط میکنیم که در ادامه میآید:
۱-در این ایات خداوند مسلمانانی را که در پیرامون نبی هستند مورد خطاب قرار میدهد؛ دلیل آن این فرموده خداوند تعالی است:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ}. {و مى گويند فرمانبرداريم}.
۲- استنباط میکنیم که تمام احادیث سنت نبوی، حق نیستند و بلکه برخی از آنها حقاند و برخی به دورغ به نبی نسبت داده شدهاند. دلیل آن این فرموده خداوند تعالی است:
{فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81)} صدق الله العظيم
{ولى چون از نزد تو بيرون مى روند جمعى از آنان مخفیانه جز آنچه تو گفتی را نزد خود پنهان می کنند و خدا آنچه را كه نزد خود نگه میدارند(برای بعد از فوت پیامبر)می نگارد پس از ايشان روى برتاب و بر خدا توكل كن و وکیل بودن خداوند کافی است }
۳- استنباط میکنیم که احادیث حق سنت نبوی مانند قرآن از نزد خدا آمدهاند؛ چون خداوند به شما امر می فرماید احادیث نبوی را به قرآن عرضه کنید؛ خداوند به شما خبر میدهد که اگر حدیثی از نزد خداوند نباشد میان آن حدیث و آیات محکم قرآن اختلافات زیادی پیدا میکنید؛ یعنی صد درصد اختلاف دارند. دلیل آن این فرموده خداوند تعالی است:
وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (82) وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (83)} صدق الله العظيم [النساء].
{ و مى گويند فرمانبرداريم ولى چون از نزد تو بيرون مى روند جمعى از آنان مخفیانه جز آنچه تو گفتی را نزد خود پنهان می کنند و خدا آنچه را كه نزد خود نگه میدارند(برای بعد از فوت پیامبر)می نگارد پس از ايشان روى برتاب و بر خدا توكل كن و وکیل بودن خداوند کافی است(81)آيا درباره قرآن نمي انديشند (ایا مسلمانان در قرآن تدبر نمی کنند ) كه اگر (احادیث رسیده از پیامبر) از ناحيه غير خدا بود (با مقارنه آنها با قرآن )اختلافات فراواني (با قرآن ) درآن مي يافتند.(82) و هنگامی که (کلامی) از امن یا ترس به آنها برسد از آن درمیان خود سخن می گویندو اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى اند كه [مى توانند درست و نادرست] آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندكى از شيطان پيروى مى كرديد(83)}
پس برایتان روشن میشود این حدیث محمد رسول الله حق ایت که میفرماید:
[ ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه ] صدق عليه الصلاة والسلام.
همین طور حق بودن این حدیث نبی صلّى الله عليه وآله وسلم برایتان ثابت میشود:
[ تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله و سنتي ]
[ در میان شما دو چیزباقی میگذارم که اگر به آنها پایبند باشید گمراه نخواهید شد؛ کتاب خدا و سنتم و این دو با هم اختلافی ندارند]
صدق عليه الصلاة والسلام.
ممکن است یکی از شیعیان اثنی عشری بخواهد بگوید:" نه. حدیث حق این است:
[تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله وعُترتي آل بيتي]
[ در میان شما دو چیزباقی میگذارم که اگر به آنها پایبند باشید گمراه نخواهید شد؛ کتاب خدا و عترتم؛ آل بیتم ]".
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخش میگوید: ما هنوز ازآیات محکم قرآن عظیم؛دانش بسیاری در اختیار داریم و حدیث حق این است:
[تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله وسنتي] صدق عليه الصلاة والسلام،
چه کسی است که از قرآن با امام مهدی ناصر محمد یمانی مجادله کند و او را با بیان حق قرآن با قرآن، شکست ندهیم؟ به خدا قسم اگر تمام علمای شیعه و اهل سنت و تمام علمای مذاهب یگر از هر فرقه و طایفهای و تمام علمای نصاری(مسیحی) و یهود جمع شوند تا در یک مسئله در برابر امام مهدی ناصر محمد یمانی حجت بیاورند؛ نمیتوانند ولو این که به یکدیگر کمک ویاری کنند.
بازهم همه را به چالش کشیده و تکرار میکنم که این گوی و این میدان؛ آیا در بین علمای شیعه و اهل سنت کسی هست که به میدان مبارزه پای گذارد؟ مرا با هیچ یک از شما کاری نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ (159)} صدق الله العظيم [الأنعام].
{کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند، و به دستههای گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطهای با آنها نداری! سر و کار آنها تنها با خداست؛ سپس خدا آنها را از آنچه انجام میدادند، با خبر میکند. (۱۵۹)}
من مانند شما گمراهان نیستم که یکدیگر را میکشید. محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم فرمود:
[لا ترجعوا بعدي كفارا يضرب بعضكم رقاب بعض]
[ بعد از من به کفر بازنگردید و گردن یک دیگر را نزیند]
صدق عليه الصلاة والسلام.
مرا به هیچ یک از شما کاری نیست ای کسانی که دین خدا را فرقه فرقه گروه گروه کردید و با امر خدا در آیات محکم کتابش مخالفت ورزیدید که میفرماید:
{أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ} صدق الله العظيم [الشورى:13].
{دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید!}
و با فرمان خداوند تعالی مخالفت کردید که :
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبيّنات ۚ وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (105) يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ (106) وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (107) تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ ۗ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعَالَمِينَ (108)} صدق الله العظيم [آل عمران].
{و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند؛ (آن هم) پس از آنکه نشانههای روشن به آنان رسید! و آنها عذاب عظیمی دارند. (۱۰۵) روزی خواهد بود که چهرههائی سفید، و چهرههائی سیاه میگردد، اما آنها که صورتهایشان سیاه شده، آیا بعد از ایمان،و کافر شدید؟! پس بچشید عذاب را، به سبب آنچه کفر میورزیدید! (۱۰۶) و امّا آنها که چهرههایشان سفید شده، در رحمت خداوند خواهند بود؛ و جاودانه در آن میمانند. (۱۰۷) اینها آیات خداست؛ که بحق بر تو میخوانیم. و خداوند ستمی برای (احدی از) جهانیان نمیخواهد. (۱۰۸)}
بلکه شما به نام دین برای رسیدن به سلطه و قدرت در دنیا رقابت میکنید و سلطه بر دنیا شما را مانند کسانی که پیش از شما بودند به هلاکت افکند؛ واین شما هستید که گردن یکدیگر را زده و هم دیگر را به قتل میرسانید و حتی زمانی که توافق میکنید به گفتگو بنشینید؛ هیچ یک نمیگویید قال الله یا قال رسول الله؛ بلکه تنها از تقسیم قدرت سخن میگویید؛ با این که جنگهای شما جنگ مذهبی و طایفی است؛ چرابه خدا و مردمتان دروغ میگویید؟ آیا دینتان را به دنیا فروختهاید؟ چقدر علمای شما علمای بدی هستند؛ چقدر رهبران شما رهبران بدی هستند!
به دعوت کننده به سوی خدا و خلیفهی او پاسخ دهید تا درتمام موارد اختلاف میان شما داوری کرده و حکم حق را اولا از کتاب خدا و سپس از سنت حق رسولش-که مخالف آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم نباشد- برایتان بیاوریم و اگر سرباز زدید؛ خداوند یک شبه مرا بر تمام مسلمانان گمراه و تمام بشریت ظالم غلبه خواهد داد؛ با سیاره عذابی که از جنوب زمین بر شما طلوع خواهد کرد و گردنهایتان در برابر خلیفه خدا فرود آمده وخاضع خواهد شد.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة: 318724 من الموضوع: إجابة الإمام على أسئلة عمر فاروق ..
الإمام ناصر محمد اليماني
28 - صفر - 1441 هـ
27 - 10 - 2019 مـ
12:07 صباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://www.nasser-yamani.com/forum/showthread.php?t=38539
__________________
فهل تريدون ما بدأناه نعيدُ كتابته من جديدٍ وقد كتبناه منذ أمدٍ بعيدٍ؟ وأبشركم ببأسِ من الله شديد، وذكّر بالقرآن من يخاف وعيد ..
اقتباس المشاركة: 5294 من الموضوع: إجابة الإمام على أسئلة عمر فاروق ..
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - 06 - 1430 هـ
29 - 05 - 2009 مـ
02:39 صباحاً
________
إجابة الإمام على أسئلة عمر فاروق ..
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخي الكريم، إنّ بعض أسئلتك عجيبة كمثل قولك:
إذاً أخي الكريم، نصيحتي لك بالحقّ أن لا تصدق ناصر محمد اليماني لأنّك رأيت أكثر النّاس قد صدّقوه، وكذلك لا تصدق ناصر محمد اليماني لأنّه قد اتّبعه السادة والكُبراء فلعلّ السادة والكُبراء على ضلالٍ، فلا تكن إمّعةً إن أحسن النّاسُ أحسنتَ وإن أساءوا هرعتَ على آثارهم، كلا بل استخدم عقلك من قبل الاتّباع واعلم أنّ عقلك هو حُجّة الله عليك، وإذا أُخذ منك عقلك رُفع عنك القلم حتى يُعاد لك عقلك الذي تفكّر به، ونصيحتي لك لا تقفُ ما ليس لك به علم حتى ولو رأيت أكثر النّاس اتّبعوا ناصر محمد اليماني ما لم تجد الإمام ناصر محمد اليماني مُسلّحاً من ربّه بالعلم والسلطان المقنع من كتاب الله حُجّة الله على العالمين، ولم يجعل الله الحجّة لكم سادتكم ولا كُبراءكم إن صدّقوا صدقتم وإن كذبوا كذبتم فقد رأيتم مصير الذين اتّبعوا السادات والكُبراء.
وكذلك العلماء لم يجعلهم الله حُجّتك إذا لم تصدق بالحقّ، وإذا كنت طالب علمٍ فلا تتّبع العلماء ولا تتّبع ناصر محمد اليماني بغير علمٍ، واعلم أنّ الله سوف يسألك عن عقلك لما اتّبعتهم بغير التدبّر والتفكّر في سلطان علمهم هل يقبله عقلك إذا كنت طالب علم. وقال الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
وكن من الذين قال الله عنهم: {إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿٥٧﴾ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٨﴾ وَالَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ ﴿٥٩﴾ وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ﴿٦٠﴾ أُولَـٰئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
وأمّا ناصر محمد اليماني فهو يتّبع بصيرةَ جدِّه؛ القرآنَ العظيم، ولا نتّبع أهواء الذين لا يعلمون. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
وقال الله تعالى: {هُدَى اللَّـهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ} صدق الله العظيم [البقرة:120].
وسؤالك الثاني يقول:
وسؤالك الثالث يقول:
بمعنى أنّ الله أرسل إلى محمدٍ رسولِ الله رسولَه جبريل عليهما الصلاة والسلام: وقال الله تعالى: بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ {إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿١﴾ وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ ﴿٢﴾ وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ ﴿٣﴾ وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿٤﴾ وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿٥﴾ وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿٦﴾ وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ ﴿٧﴾ وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ﴿٨﴾ بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ﴿٩﴾ وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ﴿١٠﴾ وَإِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ ﴿١١﴾ وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ ﴿١٢﴾ وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿١٣﴾ عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ ﴿١٤﴾ فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ﴿١٥﴾ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ﴿١٦﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿١٧﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿١٨﴾ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ﴿١٩﴾ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ﴿٢٠﴾ مُّطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ﴿٢١﴾ وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ ﴿٢٢﴾ وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ ﴿٢٣﴾ وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ ﴿٢٤﴾ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ﴿٢٥﴾ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [التكوير].
والجواب عليه: شاهدت قبره - عليه الصلاة والسلام - في المدينة المنورة يوم حجَجْتُ إلى بيت الله وزرتُ جدّي إلى المدينة عليه الصلاة والسلام. وأمّا الرؤيا فتخصّني فتواها ولم أحاجّكم بها حتى تُصدّقوا وأقول لكم لا بدّ أن تصدقوا فأنا رأيتُ جدّي فيجب عليكم أن تصدقوني! إذاً لفسدت الأرض من جرّاء كثرة الرؤى الكذّب والافتراء، وسبق وأن أفتيتكم أنّ محمداً رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - قال لي في إحدى الرؤى الحقّ: [وما جادلك عالِم من القرآن إلا غلبته].
فيا أخي إذا كنتُ حقاً الإمام المهديّ المنتظر الحقّ من ربّكم فأقسمُ بالله العظيم لو اجتمع كافة علماء المسلمين والنّصارى واليهود الأحياء منهم والأموات أجمعين ليحاجّوا ناصر محمد اليماني من القرآن العظيم ليجعل الله المهديّ المنتظر هو المُهيمن عليهم أجمعين بسلطان العلم تصديقاً للرؤيا الحقّ التي أفتاني بها جدّي محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، وإذا لم يُصدقني الله الرؤيا على الواقع الحقّ فأصبحت رؤيةٌ كاذبةٌ، وبيني وبين علماء الأمّة هو الاحتكام إلى القرآن لننظر هل سوف يصدّقني الله بالحقّ على الواقع الحقّيقي فلا يحاجوني من القرآن إلا أتيتُهم بالحقّ وأحسن تفسيراً؟ فلكلّ دعوى برهان والعلم المُحكم من القرآن العظيم هو الحكم وليس كثرة رؤيا جدّي محمد رسول الله! حتى لو قلت لكم أنّي رأيته مليون مرة لما جعل الله الرؤيا هي الحجّة عليكم ولأنّكم لم تصدقوا يعذبكم! حاشا لله؛ بل الحجّة عليكم هي أن أحاجّكم بسلطان العلم من القرآن العظيم حتى تسلموا للحقّ تسليماً.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ .. {لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّـهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿٢١﴾ هُوَ اللَّـهُ الَّذِي لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَـٰنُ الرَّحِيمُ ﴿٢٢﴾ هُوَ اللَّـهُ الَّذِي لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٢٣﴾ هُوَ اللَّـهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٢٤﴾} صدق الله العلي العظيم [الحشر].
وما أرجوه منك ومن كافة الذين يريدون من ربّهم أن يزيد قلوبهم نوراً هو أن تتدبروا سورة الزُمر تدبّر المُتفكّر لينير الله بها قلوبكم ويزيدكم الله بها خشوعاً ويشرح الله بها صدوركم فيريكم الله بها الحقّ ويجعل الله لكم بها فرقاناً لعلكم توقنون.
( سورة الزمر )
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
{تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّـهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿١﴾ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّـهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴿٢﴾ أَلَا لِلَّـهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّـهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّـهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ﴿٣﴾ لَّوْ أَرَادَ اللَّـهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَىٰ مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ سُبْحَانَهُ ۖ هُوَ اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٤﴾ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ ۖ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ ۖ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ۗ أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٥﴾ خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ ۚ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ﴿٦﴾ إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ ۖ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿٧﴾ وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّـهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ ۚ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا ۖ إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ﴿٨﴾ أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ۗ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٩﴾ قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ ۚ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَـٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ ۗ وَأَرْضُ اللَّـهِ وَاسِعَةٌ ۗ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿١٠﴾ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّـهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴿١١﴾ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ﴿١٢﴾ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٣﴾ قُلِ اللَّـهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي ﴿١٤﴾ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿١٥﴾ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّـهُ بِهِ عِبَادَهُ ۚ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿١٦﴾ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّـهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ ﴿١٩﴾ لَـٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ وَعْدَ اللَّـهِ ۖ لَا يُخْلِفُ اللَّـهُ الْمِيعَادَ ﴿٢٠﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿٢١﴾ أَفَمَن شَرَحَ اللَّـهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِّن رَّبِّهِ ۚ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّـهِ ۚ أُولَـٰئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٢٢﴾ اللَّـهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٢٣﴾ أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ وَقِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ ﴿٢٤﴾ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ ﴿٢٥﴾ فَأَذَاقَهُمُ اللَّـهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿٢٧﴾ قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٢٨﴾ ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا رَّجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا ۚ الْحَمْدُ لِلَّـهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٢٩﴾ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ﴿٣٠﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿٣١﴾ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّـهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ ۚ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ ﴿٣٢﴾ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ ۙ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿٣٣﴾ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ۚ ذَٰلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ ﴿٣٤﴾ لِيُكَفِّرَ اللَّـهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٣٥﴾ أَلَيْسَ اللَّـهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٣٦﴾ وَمَن يَهْدِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ ۗ أَلَيْسَ اللَّـهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ ﴿٣٧﴾ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ ۚ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّـهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ ۚ قُلْ حَسْبِيَ اللَّـهُ ۖ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿٣٨﴾ قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ ۖ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣٩﴾ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ﴿٤٠﴾ إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿٤١﴾ اللَّـهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿٤٢﴾ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ شُفَعَاءَ ۚ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٣﴾ قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾ وَإِذَا ذُكِرَ اللَّـهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ ۖ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿٤٥﴾ قُلِ اللَّـهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٤٦﴾ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّـهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ ﴿٤٧﴾ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٤٨﴾ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ ۚ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٤٩﴾ قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿٥٠﴾ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا ۚ وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَـٰؤُلَاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ ﴿٥١﴾ أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٢﴾ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّـهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ ۚ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٦٠﴾ وَيُنَجِّي اللَّـهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٦١﴾ اللَّـهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿٦٢﴾ لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٦٣﴾ قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّـهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ﴿٦٤﴾ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٦٥﴾ بَلِ اللَّـهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ ﴿٦٦﴾ وَمَا قَدَرُوا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٧﴾ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّـهُ ۖ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَىٰ فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ ﴿٦٨﴾ وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٦٩﴾ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٧٠﴾ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا بَلَىٰ وَلَـٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٧١﴾ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٧٢﴾ وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ﴿٧٣﴾ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ ۖ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ﴿٧٤﴾ وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ ۖ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٧٥﴾} صدق الله العظيم.
ثم مات عليه الصلاة والسلام. وقال الله تعالى: {إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ﴿٣٠﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
وأراك تقول أنّ محمداً رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - خليفة الله في الأرض الآن! فأقول: كلا فقد ذهب من الدنيا فلا حاجة له بها، فلماذا تريد أن تبقيه فيها؟ فقد كانت عليه الدنيا طويلةً حتى لقي ربّه عليه الصلاة والسلام وآله، وكم أنا مستعجل أن ألحق به لولا مهمتي بالحقّ، ولولا ذلك لما تمنيتُ أن أبقى ثانيةً واحدةً في هذه الحياة فليس لنا حاجة بها شيئاً لولا الله، فمن أجله نحيا فيها، ولم يتحقق الهدف من أجله بعد، وسوف يتحقق بإذن الله، إنّ الله لا يخلف الميعاد. فهل أريد أن يمكّنني الله في الأرض إلا لكي آمر بالمعروف وأنهى عن المنكر فارفع ظلم العباد عن العباد وأدعو جميع العباد إلى الخروج من عبادة العباد إلى عبادة ربّ العباد؟ وسوف يَفِيَني ربّي بما وعدني وأمثالي من الصالحين فأهدي النّاس جميعاً إلى الصراط المستقيم، ومن كفر بعد ذلك فاتّبع المسيح الدجال فأولئك هم الفاسقون. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [النور].
وذلك لأنّ فتنة المسيح الدجال تأتي بعد أن يهدي الله بالمهديّ المنتظر النّاس، ومن بعد الإيمان بالحقّ من النّاس كافة بالمهديّ المنتظَر ومن ثم تأتي الفتنة لاختبار التقوى. وقال الله تعالى: {الم ﴿١﴾ أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿٢﴾ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّـهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
ويا أخي الكريم إنّي لم أرَ قلبك طاهراً نحونا فلا تكن للحقّ من الكارهين، وأرجو من الله أن يغفر لك ويعفو عنك فيطهِّر قلبك تطهيراً إنّ ربّي غفورٌ رحيمٌ، فأنِبْ إلى ربك باكياً بين يديه أن يريك الحقّ حقاً فيرزقك اتّباعه إن ربّي سميع عليم.
وسلامٌ على المرسَلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوك الإمام ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: 235535 من الموضوع: بيان التعزير والتشهير، وبيان حدّ السارقين بالخفية، وبيان حدّ النّهابين المتقطعين للمسافرين ..
[ لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان ]
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 11 - 1437 هـ
28 - 08 - 2016 مـ
01:16 مساءً
ــــــــــــــــــــ
بِسْم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله المكرمين، وآلهم المطهرين وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد..
قال الله تعالى: {وَإِن يَرَوْا كِسْفًا مِّنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَّرْكُومٌ ﴿٤٤﴾ فَذَرْهُمْ حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ ﴿٤٥﴾ يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٤٦﴾ وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَٰلِكَ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٤٧﴾ وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا ۖ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ ﴿٤٨﴾ وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [الطور].
والله الذي لا إله غيره إنّ عذاب الله لآتٍ في هذه الأمّة فيرسله الله على الظالمين من السماء والأرض، ولسوف يبدو لكم من الله ما لم تكونوا تحتسبون، ولقد أعلنتُ لكم وأسررتُ لكم إسراراً، وحذّرتكم أنّ الله غضِب لكتابه الذي أبيتُم أن تحتكموا إليه فيما كُنتُم فيه تختلفون.
وربّما يودّ أحد عامة المسلمين أن يقول: "وما يدرينا أنّك أنت المهديّ المنتظَر! فلَكَم ادّعى شخصيّة المهديّ المنتظَر كثيرٌ من الشخصيّات؛ أكثر من ثلاثين كذاباً وكلّاً منهم يقول إنّه المهديّ المنتظَر، ولذلك نظنّ أنّك لستَ إلا على شاكلتهم يا ناصر محمد اليماني، ولذلك يجب عليك أن تعذر عامة المسلمين كوننا منتظرون إذا صدّق العلماء أنّك المهديّ المنتظَر صدّقناك واتّبعناك، وإن كذّبوا كذّبناك". فمن ثمّ يردّ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني: بئس العقول عقولكم وبئس العلماء علماؤكم الذين لا يفرّقون بين البعير والحمير ولا يفرّقون بين التعزير والتشهير، فوالله الذي لا إله غيره إنّ الفرق بين المهديّ المنتظَر الحقّ وبين مدّعي شخصيّة المهديّ المنتظَر باطلاً وافتراءً هو كالفرق بين جملٍ بعيرٍ بين ثلاثين من الحمير! فهل لا تستطيعون أن تميّزوا البعير من بين مجموعة الحمير؟ فكذلك علماؤكم الذين تنتظرون تصديقهم حتى تتبعوا، فكذلك لا فرق لديهم بين التعزير والتشهير برغم أنّ الفرق عظيمٌ بين التعزير والتشهير، فَلَو تسألون كافة علمائكم وتقرأون كتيّباتهم لوجدتم أنّ التعزير حدٌّ من حدود الله يقام على المفسدين في الأرض. فمن ثمّ يقيم عليكم المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني الحجّة من محكم كتاب الله لتعريف التعزير، فتجدون الله يفتيكم أنّ التعزير هو شدّ أزر الأنبياء وأئمة الكتاب، فكيف تجعلون ذلك حدّاً على المفسدين في الأرض؟ فهل أنبياء الله في نظركم مفسدون في الأرض؟ ألم يأمركم الله بتعزيرهم؟ وتجدون فتوى الله في محكم كتابه في القرآن العظيم في آياتٍ بيّناتٍ لعلماء الأمّة وعامة المسلمين في آياتٍ بيناتٍ لا يكفر بها إلا الفاسقون، فهل تستطيعون يا كافة علماء المسلمين وعامتهم أن تنكروا بأنّ التعزير في محكم الكتاب هو شدّ الأزر وليس إقامة حدّ التعزير؟ بل تجدوه العكس تماماً! ويفتيكم الله أنّ التعزير هو شدّ الأزر نصرةً لأنبيائه. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿٨﴾ لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الفتح].
وكذلك اللهُ أمَرَ كلّ أمّةٍ أن تعزّر رسولهم الحقّ من ربهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّـهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا ۖ وَقَالَ اللَّـهُ إِنِّي مَعَكُمْ ۖ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿١٢﴾ فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ} صدق الله العظيم [المائدة:12-13].
فانظروا ليوسف القرضاوي الذي يسمّي حدّ الرّجم حدّاً تعزيريّاً ويقول: "إنّه قد حكم به النبيّ بادئ الأمر كونه كان في الشريعة اليهوديّة". وَيَا سبحان الله! بل حدٌّ يهوديٌّ موضوعٌ مفترى في دين محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ولم ينزّل اللهُ حدَّ الرجم بالحجارة حتى الموت؛ بل ذلك حدٌّ في حكم الطاغوت جاء به الشيطان الرجيم ليتمّ تطبيقه على الذين يرتدّون عن عبادة الطاغوت والأصنام إلى عبادة الله الحقّ، ثم حكم الطاغوت عليهم بالرجم بالحجارة حتى الموت. ولذلك قال الله تعالى في قصة أصحاب الكهف؛ قال الله تعالى: {إِنَّهُمْ إِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
فالسؤال الذي يطرح نفسه: فهل تحكمون بحكم الطاغوت الشيطان الرجيم؟ فذلك حكمٌ جاء به الشيطان الطاغوت وأمر أولياءه أن يطبّقوا حدّ الرجم على من ارتدّ من عبادة الأوثان إلى عبادة الرحمن، فوالله إنكم لتحكمون بحكم الشيطان وتذرون حكم الرحمن في محكم القرآن.
وبالنسبة لحدّ الرجم للزاني المتزوج، نعم هو حدٌّ يهوديٌّ مفترى على الله ورسله كما فصلناه لكم تفصيلاً منذ عددٍ من السنين، ولم يكن شريعةً يهوديّةً بل حدّاً يهوديّاً مفترًى من شياطين البشر المنافقين من اليهود على الله ورسوله، ولم يُنزَّل به سلطاناً لا في التوراة ولا في الإنجيل ولا في القرآن العظيم. وثانياً، كيف يحكم به النبيّ بادئ الأمر؟ ألم ينهَ الله رسوله ويحذّره أن يتّبع أهوائهم؟ بل أمره الله أن يحكم بينهم فيما اختلفوا فيه في التوراة والإنجيل فيأتي بالحكم مما أنزل الله في محكم القرآن العظيم ثم يأتيهم الله بحكمه الحقّ من محكم القرآن، كون الله جعل القرآن هو المُهيمن على التوراة والإنجيل وأحاديث السّنة النبويّة، فما جاء مخالفاً لمحكم القرآن العظيم فهو مُفترى من عند غير الله.
وأما التعزير فلا أجده في كتاب الله أنّه حدودٌ جزائيّة؛ بل العكس تماماً هو دعوةٌ من الله أنْ تقرضوه لشدّ أزر رُسله وأئمة الكتاب. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّـهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا ۖ وَقَالَ اللَّـهُ إِنِّي مَعَكُمْ ۖ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿١٢﴾ فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ} صدق الله العظيم.
وقال الله تعالى: {إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿٨﴾ لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الفتح].
فكيف تجعل التعزير حدّاً جزائيّاً يا قرضاوي؟ بل الحدّ الجزائيّ هو التشهير بالقاتل من بعد تنفيذه عليه بالصلب، فمن ثمّ يُدفن جثمانه في القبر وأما رأسه فيُمَلَّحُ ويُعلّق بالشارع العام ليكون عبرةً لمن يعتبر للذين يقتلون الناس ظلماً وعدواناً، ويُسمّى ذلك تشهيراً وليس تعزيراً، كون التعزير هو شدّ الأزر وأمّا التشهير فهو أن تشهّروا حدود الله للذين أقمتم عليهم حدَّ الله إذا لم يعفُ وليّ الدّم لوجه الله.
وكذلك حدّ السرقة فتُقطّع أيديهم بالضرب من المعصم؛ أي الكف ليدٍ واحدةٍ حتى تقطر بالدم من السوط، ولا يقصد الله أن تقطعوا أيديهم بقصّها؛ بل الجروح في كفّ السارق الأيسر فقط، وذلك بالجلد حتى تقطر يده دماً كما سوف نوضحه من بعد التمكين.
وبالنسبة للذين ينهبون الناسَ أموالهم في السبيل، فذلك نهبٌ أعظم من السَّرقة الخفيّة كونه يرافقه قهرٌ عظيمٌ للمنهوب الضعيف، فحكم الله في الكتاب أن تُقطّع أيديهم وأرجلهم من خلافٍ، أي تقطّع بالجَلد من الجروح حتى تقطرَ يده اليسرى وحَفَا قدمه من الأسفل، فلا يقصد الله أن تقصّوا أيديهم وأرجلهم؛ إذاً فكيف إذا سرق مرةً أخرى فماذا تقطعون اليد الأخرى، أم الرجل الأخرى!! إذاً فكيف يزيل نجاسة الأذى؟ وكيف يتوضأ؟ وكيف يشتغل لأولاده من بعد التوبة والردْع، ولا ولن تستطيعوا أن تقولوا أنّ الله يقصد في قصة النسوة اللاتي قطّعن أيديهن أنّه قَصُّ أيديهن، كون النسوة لم يقصصن أيديهنّ حين رأين يوسف؛ {فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ} صدق الله العظيم [يوسف:31]، ويتبيّن لكم إنّما يقصد الله أنّهنّ جرحْن أيديهن بالسكاكين؛ أي جروحٍ ولا يقصد قَصّ اليد.
وعلى كلّ حالٍ لسوف نترك المزيد من التفصيل في حدّ السرقة وقطع السبيل كونه أنواع على قدر الجريمة، فمنهم الذين همّوا وتمّ القبض عليهم وهم قطّاع سبيلٍ إلا أنّهم لم يفعلوا شيئاً بعد، فأولئك حدّهم النفي من الأرض، ولا يقصد الله أن تنفوهم فوق قومٍ آخرين فسوف يفسدون في أرضهم؛ بل يقصد الله بالنفي من الأرض أي من الشارع العام إلى السجن بين أربعة حيطانٍ بحسب جزائه زمناً معلوماً، وذلك ردعٌ له حتى لا يعود لما فعل، وإن عاد فيضاعف الحدّ الجزائيّ باستثناء حدّ الزنى بالتّراضي بين الزاني والزانية مائة جلدةٍ على حدّ سواء في كلّ مرة إلا قاطع السبيل المغتصب فمائتي جلدة، فتقطّع أيديهم وأرجلهم من خِلافٍ فمائة لتقطّع كفّ يده اليسرى ومائة لتقطّع حفا قدمه الأيمن كون حدّ المرأة المغتصبة يرفع عنها ويضاف إلى المغتصب، إلا من اغتصب طفلةً فماتت فهنا حدّه الصلب فيفصل رأسه عن جسده فيعلّق رأسه للتشهير في الشارع العام للعظة والعبرة. ولا يزال لدينا الكثير من التفصيل في حدود الله للمفسدين في الأرض لمنع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان.
ولا تستوي السرقات، فليس سارق السيّارة كمن يسرق بيضةً، وكذلك قد جعل الله لصاحب السرقة سلطان حقِّ العفو إن أراد أن يعفو لوجه الله، وإن أبَى أن يعفو صاحب البيض عن بيضته وتبيّن أنّ سارقها كان مسكيناً جائعاً فحتى ولو لم يعفُ عنه صاحب البيضة فلا يجوز أن يُقام حدّ السرقة على المسكين ويعطى ثمن البيضة من بيت مال المسلمين، كون للمسكين حقٌّ في بيت مال المسلمين.
وكذلك سرقة الطعام الجاهز من قبل المساكين ليُشبعوا جوعهم فيتمّ التحقيق في قضية السرقة فإن تبيّن أنهم مساكين لا يجدون ما يأكلون فهنا لا يجوز إقامة حدّ الله عليه؛ بل يُعطى قيمة الطعام من بيت مال المسلمين. ولو كانت هناك عدالةً في مصارف بيت مال المسلمين ورحمةً لَما سرق المسكين بيضةً أو طعاماً ليُشبع جوعه. وعلى كلّ حالٍ لقد جعل الله سلطاناً لصاحب السرقة كما جعل الله سلطاناً لولي دم المقتول ظلماً، فإمّا القصاص وإما أخذ الديّة والعفو لوجه الله. ولَكَمْ شوّهتم دين الرحمة للعالمين أيُّما تشويهٍ!
خليفة الله في الأرض يقول فصلاً ويحكم عدلاً بما أنزل الله؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
أم إنكم سوف تصمتون عن الاعتراف بالحقّ من الجولة الأولى كما صمت فضيلة الشيخ سليمان العجلان من بعد إعلانه بالحرب الإعلاميّة على الإمام المهدي ناصر محمد اليماني في قناة صفاء؟ فمن ثم فتحنا له قسماً خاصاً في موقعي هذا (موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية)، وتمّ الرد عليه ببيانٍ أثبتنا فيه شروط أساس الحوار حتى تعلموا كيف تتعرفون على الإمام المهديّ الحقّ من ربكم أنّ الله حتماً يزيده عليكم بسطةً في العلم حتى يستطيع السيطرة على كافة علماء المسلمين والنصارى واليهود بالسلطان المحكم والملجم من الآيات البيّنات في محكم القرآن العظيم وكذلك بالآيات المُبيّنات لآياتٍ أُخر في القرآن العظيم، ونفصّله تفصيلاً لقومٍ يؤمنون به فهم به معتصمون حين يأتي ما يخالف لمحكمه سواء في التوراة والإنجيل وأحاديث سنّة البيان لمحمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
وأشهد الله أني لا أنكر إلا ما جاء مخالفاً لمحكم كتاب الله في التوراة والإنجيل وفي أحاديث السّنة النبويّة كون ما جاء مخالفاً لمحكم قرآنه فهو ليس من أحاديث سنّة بيانه؛ بمعنى أن ذلكم الحديث في السُّنة جاءكم من عند غير الله ورسوله؛ بل من عند الشيطان الرجيم على لسان أوليائه من شياطين البشر المدسوسين بين صحابة رسول الله المكرمين، فنجدهم يفترون على الله ورسوله وصحابته المكرمين.
فتدبّروا ردنا على فضيلة الدكتور الشيخ سليمان العجلان خطيب جامع عبد الرحمن بن عوف بعاصمة المملكة العربيّة السعوديّة الرياض والذي كتبناه من قبل وعلى ذلك الأساس يتمّ دعوة الحوار لعلماء الأمّة مع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني حتى يتبيّن للباحثين هل ناصر محمد اليماني حقاً يدعو إلى الحقّ ويهدي بالبيان الحقّ للقرآن المجيد إلى الله العزيز الحميد؟ إن ربي على صراطٍ مستقيمٍ.
وليس بالضروري أن كل ما كتبناه من قبل نعيده من جديدٍ فليس لدينا وحيٌ جديدٌ بل نذكّر بالقرآن من يخاف وعيد، فما يلي ردنا على الشيخ سليمان العجلان لعلكم تعقلون فمن ثم تهتدون، فمن استطاع من كافة مفتي الديار الإسلاميّة العربيّة والأعجميّة الردّ على البيان التالي فليتفضل بالردّ في قسمه المخصص له، وما يلي نص البيان على فضيلة الدكتور المحترم سليمان العجلان، ونكرر ونقول فما يلي نص البيان:
الإمام ناصر محمد اليماني
30 – جمادى الأولى - 1438 هـ
27 – 02 – 2017 مـ
10:08 صباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
__________________
ردّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني على فضيلة الشيخ سليمان عجلان صاحب حرب الإعلام على الإمام المهديّ في قناة صفا ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمُرسلين بالكتاب المبين من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله لا نُفرق بين أحدٍ من رُسله ونحنُ له مُسلمون، أمّا بعد..
هذا ردّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلى فضيلة الشيخ المحترم الدكتور سليمان عجلان إبراهيم العجلان إمام وخطيب جامع عبد الرحمن بن عوف بالمملكة العربيّة السعوديّة بالرياض، وأقول: يا حبيبي في الله فضيلة الشيخ المحترم، كيف تريدُ أن أثبتَ لكافة عُلماء المسلمين أني الإمام المهديّ إلى الصراط المستقيم وأنت تشترط أن يكون حوارنا معك بعيداً عن مسائل الدين الشرعيّة؟ بمعنى أنك تُريد أن يكون حوارنا بعيداً عن كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ، فيا للعجب! فهل تُريدني أن أفتري على الله بكتابٍ جديدٍ وسُنّة جديدةٍ من عند نفسي؟ وأعوذُ بالله أن أكون من المُفترين. وهيهات هيهات أن يتبع المهديّ الحقّ أهواءكم فليس بيني وبينكم إلا قال الله تعالى في محكم القرآن العظيم وقال رسوله في السُّنة النّبويّة الحقّ، وأُشهدُ الله وكفى بالله شهيداً لو حاورتكم خمسين ألف سنةٍ لما جادلتكم إلا بكتاب الله القرآن العظيم وبأحاديث السُّنة النّبويّة التي نطق بها محمدٌ رسول الله لا شكّ ولا ريب، ولا أقول للمُسلمين كما تقولون أنتم في نهاية خُطبكم في منابر بيوت الله كوني أسمع كُلَّ عالِمٍ من عُلماء المُسلمين يقول في نهاية خُطبه وفتاويه في دين الله: "فإن أصبتُ فمن الله وإن أخطأت فمن نفسي والشيطان". فمن ثمّ يقيم الإمام المهديّ ناصر محمد عليكم الحجّة وأقول: يا معشر عُلماء المُسلمين، فإذا كانت فتاويكم في دين الله للمسلمين من عند أنفسكم والشيطان فما هو مصير أمّة الإسلام لو كان ما علمتموهم من عند أنفسكم والشيطان وليس من عند الرحمن؟ ألا ترون أنكم اتّبعتم أمر الشيطان أن تقولوا على الله ما لا تعلمون فأضللتم أنفسكم وأضللتم أمّتكم؟ ولكني الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني حقيق لا أقول على الله ورسوله إلا الحقّ ولعنة الله على الكاذبين، ومن أظلمُ ممن افترى على الله كذباً أو كذب بآياته في محكم كتابه القرآن العظيم؟ أولئك سينالهم نصيبهم من العذاب.
وربّما يودّ عُلماء المُسلمين أن يقولوا: "يا ناصر محمد، نحن كافة عُلماء المُسلمين لا نكذّب بكتاب الله القرآن العظيم؛ بل نحنُ به مؤمنون". فمن ثمّ يردُّ عليكم الإمام المهديّ ناصر محمد وأقول: فهل إيمانكم بالقرآن العظيم يأمركم ألّا تتبعوا محكم كتاب الله القرآن العظيم ولا السُّنة النّبويّة الحقّ عن محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم؟ بل نراكم تتبعون ما يُخالف لكتاب الله وسنّة رسوله الحقّ وتحسبون أنكم مهتدون، بئس ما يأمركم به إيمانكم. ولكني الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أدعوكم إلى اتّباع كتاب الله القرآن العظيم والسُّنة النّبويّة الحقّ التي لا تخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، حقيق لا أتّبع إلا كتاب الله وأحاديث السُّنة النّبويّة الحقّ التي عن محمدٍ رسول الله كوني أعلمُ الحديث الذي نطق به محمدٌ رسول الله وأعلمُ بالحديث الكذِب الذي لم ينطق به محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، ذلكم كوني الإمام المهديّ ناصر محمد لستُ بمبتدعٍ بل مُتبع كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ؛ نورٌ على نورٍ.
ولسوف أُجاهدكم بكتاب الله وسنّة رسوله الحقّ جهاداً كبيراً حتى أجعلكم بين خيارين اثنين لا ثالث لهما فإمّا أن تتبعوا كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ أو تكفروا بكتاب الله وسنّة رسوله الحقّ وتتبعون أحاديث الشيطان الرجيم التي أضلّتكم عن الصراط المُستقيم، ثم يُعذبكم الله عذاباً نُكراً، ولن تجدوا لكم من دون الله ولياً ولا نصيراً. ولعنة الله على ناصر محمد اليماني إن لم يكُن المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم أو لعنة الله على من أقمنا عليه الحجّة من محكم كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ فأبى واستكبر عن اتّباع محكم كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ واعتصم بأحاديث الشيطان المُفتراة على الله ورسوله. فكيف لا يلعنه الله لعناً كبيراً ويُصليه سعيراً؟!
وأقول يا فضيلة الشيخ المحترم الدكتور سليمان عجلان إبراهيم العجلان إمام وخطيب جامع عبد الرحمن بن عوف بالمملكة العربيّة السعوديّة بالرياض الذي أعلن الحرب الإعلاميّة على الإمام ناصر محمد اليماني: إن كنت رجُلاً فواجه ها هنا، فهذه الفرس وهذا الميدان، وليس بالسبّ والشتم؛ بل بسُلطان العلم. واهزِمْ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني في عقر داره في طاولة حواره ها هنا بين أنصاره في موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلاميّة. ومُحرمٌ على الأنصار من مختلف الأقطار في طاولة الحوار العالميّة التدخل في حواري معك أو مع أيٍّ من عُلماء الأمّة جاءنا باسمه الحقّ وصورته الحقّ وأمرنا له بفتح قسمٍ خاصٍ للحوار بيني وبينه بسلطان العلم المُلجم بالحقّ، ويجب على كافة عُلماء المُسلمين الكبار أمثالك من خطباء المساجد في بيوت الله أن يهبّوا للدفاع عن حياض دين الإسلام إن كانوا يرون ناصر محمد اليماني يفتري على الله ورسوله أو يقول ما لم يقلهُ الله ورسوله محمد صلّى الله عليه وأسلّمُ تسليماً، فقد جعلنا موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني هي طاولة الحوار الحُرّة بيني وبينكم وتتسع لملايين علماء المُسلمين فلن يسعني وإياكم أيُّ مجلسٍ للحوار في العالمين غير طاولة الحوار هذه التي تتسع لكافة عُلماء المُسلمين والنصارى واليهود بالقلم الصامت من غير دوشةٍ وإزعاجٍ ولا تعكير مزاجٍ، فلا أستطيع أن أقاطعكم في الكلام ولا تستطيعون أن تقاطعوني، وكُلٌّ يدلو بدلوه بسلطان العلم، فإن وجدتم أنّ ناصر محمد اليماني هيمن عليكم جميعاً بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم وأقام عليكم الحجّة بسلطان العلم من محكم كتاب الله القرآن العظيم والسُّنة النّبويّة الحقّ فألجمكم إلجاماً؛ فإن فعلتُ فقد أثبتَ ناصر محمد اليماني أنهُ حقّاً المهديّ المنتظَر ناصر محمد، وإن هيمنتم على ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط في دين الله فقد حلّتْ على ناصر محمد اليماني لعنةُ الله والملائكة والناس أجمعين، فذلك جزاء من افترى على الله ورسوله كذباً، فليتبوأ مقعده من النار وبئس القرار.
ولربّما يودّ فضيلة الشيخ المحترم الدكتور سليمان بن عجلان أن يقول: "عجباً أمرك يا ناصر محمد اليماني! فما يُدريك أننا لا نستطيع أن نقيم عليك الحجّة ولو في مسألةٍ واحدةٍ في الدين؟". فمن ثمّ يردُّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: ذلك كون الله أفتاني في الرؤيا الحقّ [أنّي الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وأنّه سوف يؤتيني علْم الكتاب القرآن العظيم وأنّه لا يجادلني عالِمٌ من القرآن إلا غلبته]. انتهى
فإن وجدتم أنّ الله أصدقني الرؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقي فصدق الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، وإن وجدتم أحداً من عُلماء المُسلمين أقام الحجّة على ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط فقد أصبح ناصر محمد اليماني كذّاباً أشِراً وليس المهديّ المنتظَر ومفتريّاً على الله ورسوله بالرؤيا الحقّ، ولن تغنوا عني من الله شيئاً، وذلك جزاء من افترى على الله كذباً خزيٌ في الدُنيا وفي الآخرة عذابٌ عظيمٌ. فكونوا على ذلك من الشاهدين يا معشر المتابعين لحوار ناصر محمد اليماني في طاولة الحوار العالميّة، فهذه الفرس وهذا الميدان.
وربّما يودّ فضيلة الدكتور المحترم سليمان عجلان أن يقول: "يا ناصر محمد، وما يضمن لنا نحن معشر علماء المسلمين ألّا تقوم بحذف ردودنا عليك وتبقي ردودك، أو تُحرّف في ردودنا عليك ما لم نقله؟". فمن ثمّ يردُّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: لئن صدق ظنّكم هذا فلستُ الإمام المهديّ المنتظَر وحتماً سوف يرتدُّ عني كافة الأنصار في مختلف الأقطار لو أخلفتكم ما وعدتكم، ولكني أُشهد الله أنّ حقوق علماء المسلمين لدينا محفوظةٌ من الحذف والتحريف والتزييف، فكونوا يا معشر الأنصار وكافة أعضاء طاولة الحوار وكافة الزوّار من الشاهدين، ولعنة الله على الكاذبين.
ويا فضيلة الشيخ سُليمان عجلان إبراهيم، كأنك لا تعلم أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر ناصر محمد ناصراً لما جاء به محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم! وكأنك لا تعلم ما هي مهمة المهديّ المنتظَر ناصر محمد! فأقول لك: إنّ مهمتي هي أن أحكم بينكم في جميع ما كنتم فيه تختلفون في كتاب الله وسنّة رسوله، وأهيمن عليكم أجمعين بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم بآياتٍ بيّنات لعالِمكم وعامة المُسلمين لا يكفر بها أو يُعرض عنها إلا الفاسقون المُنافقون الذين يُظهرون الإيمان ويبطنون المكر للصدّ عن محكم الذكر. فوالله ثم والله الذي لا إله غيره ولا يُعبدُ سواه لنجعلكم بين خيارين اثنين لا ثالث لهما إمّا أن تتبعوا كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ نور على نور أو تكفروا بكتاب الله وسنّة رسوله الحقّ، ولا ولن تستطيعوا أن تطعنوا في الأحاديث الحقّ عن رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ولو كان بعضكم لبعضٍ نصيراً وظهيراً، كون الله ورسوله لم يأمركم بالاعتماد على الثقات في الأحاديث والروايات؛ بل أمركم الله ورسوله بعرض الأحاديث والروايات في السُّنة النّبويّة على آيات الكتاب المحكمات البيّنات لعلماء الأمّة وعامة المُسلمين. وأفتاكم الله في محكم كتابه وأفتاكم الرسول في السُّنة النّبويّة الحقّ أنكم إذا وجدتم الحديث الوارد عن النّبيّ جاء مخالفاً لمحكم آيات أمّ الكتاب البيّنات فاعلموا أنّ ذلك الحديث جاءكم من عند غير الله ولم يقله محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم.
وإني الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أُحرّم الطعن والسبّ والشتم في راوي الحديث من صحابة رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، كونه سمعه من أناس كانوا لا تفوتهم محاضرةٌ واحدةٌ في مجالس البيان، ولكن طُلاب العلم في مجالس البيان يوجد بينهم زُمرةٌ من المنافقين؛ ومن المنافقين من لا يعلمهم حتى محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ ۖ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ ۖ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ ۖ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ ۚ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ} صدق الله العظيم [التوبة:101].
أولئك قومٌ مؤمنون ظاهر الأمر ويقولون طاعةٌ لله ورسوله ولا تفوتهم جلسةٌ واحدةٌ من مجالس البيان بالسُّنة النّبويّة، وكانوا يحضرون مع طائفةٍ من صحابة رسول الله الكرام من طلبة العلم، ولكن طائفة من الحضور منافقون يُظهرون الإيمان والطاعة ويبطنون المكر للصدّ عن كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ ليضلّوا المُسلمين عن كتاب الله وسنّة رسوله، فيبيّتون أحاديثَ إلى أجلٍ مسمّى مخالفةً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم ومُخالفةً للأحاديث الحقّ في سنّة رسوله صلّى الله عليه وأسلّم تسليماً. ولذلك أمركم محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم بعدم الاعتماد على الثقات؛ بل أمركم أن تقوموا بعرض الأحاديث الواردة عن النبيّ على محكم القرآن، وعلّمكم محمدٌ رسول الله أنكم إذا وجدتم أيما حديثٍ جاء مخالفاً لمحكم القرآن العظيم فأفتاكم محمدٌ رسول الله أنه لم يقله كونه لا ينطق عن الهوى في السُّنة النّبويّة فهي كذلك من عند الله كما القرآن من عند الله. وقال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم:
[ ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه ] صدق عليه الصلاة والسلام.
ولكن محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم علّمكم أنّ القرآن محفوظٌ من التحريف وأحاديث السّنة ليست محفوظةً من التحريف والتزييف والإدراج في الحديث الحقّ، فيُدخل المنافقون فيه باطلاً لم يقله النبيّ. ومن الأحاديث ما هو حقٌّ وليس فيه إدراجٌ شيئاً كونه ورد عن طائفةٍ من طلاب العلم الصادقين قلباً وقالباً، ومن الأحاديث ما هو مفترًى عن النبيّ ولم يقله شيئاً عليه الصلاة والسلام.
ويا معشر عُلماء المُسلمين المختلفين في دين الله الإسلام، والله الذي لا إله غيره ولا يُعبدُ سواه لو أنّكم تمسّكتم بكتاب الله وسنّة رسوله الحقّ ما ضللتم من بعده أبداً إلى يوم القيامة. تصديقاً لحديث محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم الحقّ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّمَ:
[إِنَّهَا سَتَأْتِيكُمْ عَنِّي أَحَادِيثُ مُخْتَلِفَةٌ، فَمَا آتَاكُمْ مُوَافِقًا لِكِتَابِ اللَّهِ وَلِسُنَّتِي فَهُوَ مِنِّي، وَمَا آتَاكُمْ مُخَالِفًا لِكِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي ] صدق عليه الصلاة والسلام وقال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم.
[ تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله و سنتي ] صدق عليه الصلاة والسلام.
وكذلك قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [تركت فيكم أمرين لن تضلوا ما إن تمسكتم بهما : كتاب الله وسنتي ولن يتفرقا] صدق عليه الصلاة والسلام.
ويقصد محمدٌ رسول الله بقوله: [ولن يتفرقا] أي أنهما لن يختلفا في الحُكْمِ، كونه لا ينبغي له أن يقولَ حديثاً مخالفاً لحديث الله في محكم كتابه، فاحذروا اتّباع ما جاء مخالفاً لمحكم كتاب الله في السُّنة النّبويّة، واعلموا علم اليقين أنّ ما جاءكم مخالفاً لمحكم القرآن من أحاديث السّنة فاعلموا أنّ ذلك الحديث جاءكم من عند غير الله ولم يقله محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم. تصديقاً لفتوى محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، قال: [ما جاءكم عني فاعرضوه على كتاب الله ، فما وافقه فأنا قلته ، وما خالفه فلم أقله] صدق عليه الصلاة والسلام، كون شرط الأحاديث الحقّ عن النبيّ هو ألّا تخالف محكم القرآن العظيم. وقال عليه الصلاة والسلام:
[إنّ الحديث سيفشو عليَّ، فما أتاكم عنّي يوافق القرآن، فهو عنّي، وما أتاكم عنّي يخالف القرآن، فليس عنّي] صدق عليه الصلاة والسلام.
[ أيّها الناس، ما جاءكم عنّي يوافق كتاب الله فأنا قلته، وما جاءكم يخالف كتاب الله، فلم أقله] صدق عليه الصلاة والسلام.
[ما جاءكم عنّي فاعرضوه على كتاب الله، فما وافقه فأنا قلته، وما خالفه فلم أقله] صدق عليه الصلاة والسلام.
وقال رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم عن زِرّ بن حُبيش، عن علي بن أبي طالب، قال: قال رسول الله (صلّى الله عليه وآله): [إنّها تكون رواة يروون عنّي الحديث، فاعرضوا حديثهم على القرآن، فما وافق القرآن فخذوا به، وما لم يوافق القرآن فلا تأخذوا به] صدق عليه الصلاة والسلام.
وقال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [فما أتاكم من حديثي عني فاقرؤوا كتاب الله واعتبروه، فما وافق كتاب الله، فأنا قلته، وما لم يوافق كتاب الله، فلم أقله] صدق عليه الصلاة والسلام.
وقال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [الحديث عنّي على ثلاث، فأيّما حديث بلغكم عنّي تعرفونه بكتاب الله فاقبلوه، وأيّما حديث بلغكم عنّي لا تجدون في القرآن ما تنكرونه به، ولا تعرفون موضعه فيه فاقبلوه، وأيّما حديث بلغكم عنّي تشمئزّ منه قلوبكم، وتجدون في القرآن خلافه، فاتركوه].
وقال رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [سيأتيكم عنّي أحاديث مختلفة، فما جاءكم موافقاً لكتاب الله ولسنّتي، فهو منّي، وما جاءكم مخالفاً لكتاب الله ولسنّتي، فليس منّي] صدق عليه الصلاة والسلام.
وقال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [لا أحِلّ إلاّ ما أحلّ الله في كتابه، ولا أُحرّم إلاّ ما حرّم الله في كتابه] صدق عليه الصلاة والسلام.
وإني الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أشهد الله وكفى بالله شهيداً أني لا أنفي من أحاديث السُّنة النّبويّة إلا ما جاء مخالفاً لمحكم القرآن العظيم كون الحديث النبويّ الحقّ هو إمّا أن يأتي موافقاً للقرآن أو لا يخالف القرآن، كمثل حديث السواك. قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [لولا أن أشق على أمتي لأمرتهم بالسواك عند كل صلاة] صدق عليه الصلاة والسلام، فهذا حديثٌ حقٌ يقبله العقل والمنطق ولا يُخالف القرآن في شيء. وأكرر الفتوى لكافة علماء المُسلمين أني لا أنكر إلا ما جاء يخالف لمحكم القرآن العظيم، وأقول لكافة عُلماء الأمّة إنّ عرض الأحاديث على القرآن ليس شرطاً أنها لا بدّ أن تأتي موافقةً للقرآن جميعاً؛ بل الشرط هو ألاّ تخالف للقرآن العظيم، كون ما جاء مخالفاً لمحكم القرآن العظيم فهو حديثٌ جاءكم من عند غير الله.
وأمّا الآن فسنقوم بعرض هذه الأحاديث على محكم القرآن العظيم فهل نجدها جاءت موافقةً لما في كتاب الله ولا تختلف مع كتاب الله أم جاءت مخالفةً لكتاب الله القرآن العظيم ولا توافقه؟ وسوف تجدون أمر رسول الله بعرض الأحاديث على القرآن كذلك أمر من الله في محكم القرآن. وقال الله تعالى: {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا (80) وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (82) وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (83)} صدق الله العظيم [النساء].
ونستنبط من هذه الآيات البيانات المحكمات أحكاماً عدّة كما يلي :
1 - إنّ هذه الآيات يخاطب الله بها المُسلمين من حول النبيّ. بدليل قول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ}.
2 - نستنبط أن أحاديث السُّنة النّبويّة ليست حقّ جميعاً بل منها حقّ ومنها مُفترى عن النبي، بدليل قول الله تعالى: {فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81)} صدق الله العظيم.
3 - نستنبط أنّ أحاديث السُّنة النّبويّة الحقّ هي من عند الله كما القرآن من عند الله كون الله أمركم بعرض الأحاديث النبويّة على القرآن وعلّمكم الله أنّ ما كان منها من عند غير الله فإنكم سوف تجدون بينه وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً، أي بنسبة مائة في المائة. بدليل قول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (82) وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (83)} صدق الله العظيم.
فمن ثم يتبيّن لكم الحديث الحقّ عن محمدٍ رسول الله قال: [ ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه ] صدق عليه الصلاة والسلام.
وكذلك يتبيّن لكم الحديث الحقّ عن النبيّ صلّى الله عليه وآله وسلم: [ تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله وسنتي ] صدق عليه الصلاة والسلام.
وربّما يودّ أحد الشيعة الاثني عشر أن يقول: "بل الحديث الحقّ هو [تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله وعُترتي آل بيتي]". فمن ثمّ يردُّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: لا يزال لدينا الكثير من العلم من محكم القرآن العظيم أنّ الحديث الحقّ هو: [تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله وسنتي] صدق عليه الصلاة والسلام، فمن ذا الذي يجادل الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني من القرآن إلا غلبته بالبيان الحقّ للقرآن بالقرآن؟ ألا والله لو اجتمع كافة علماء الشيعة والسّنة وكافة علماء المذاهب الأخرى على مختلف فرقهم وطوائفهم وكذلك كافة علماء النصارى واليهود على أن يقيموا على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني الحجّة في مسألةٍ واحدةٍ لا يستطيعون ولو كان بعضهم لبعضٍ ظهيراً ونصيراً.
وأكرر التحدي بالحقّ وأقول: هذه الفرس وهذا الميدان، فهل من مبارزٍ بسلطان العلم المُلجم يا معشر عُلماء الشيعة والسّنة؟ فلست منكم في شيء. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ (159)} صدق الله العظيم [الأنعام].
فلستُ ضالاً مثلكم يا من يقتل بعضكم بعضاً. وقال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم: [لا ترجعوا بعدي كفارا يضرب بعضكم رقاب بعض] صدق عليه الصلاة والسلام.
فلستُ منكم في شيءٍ يا من تفرّقتم في دين الله إلى شيعٍ وأحزابٍ وخالفتم أمر الله في محكم كتابه: {أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ} صدق الله العظيم [الشورى:13].
وخالفتم قول الله تعالى: {وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبيّنات ۚ وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (105) يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ (106) وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (107) تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ ۗ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعَالَمِينَ (108)} صدق الله العظيم [آل عمران].
بل تنافستم على سلطان الدنيا باسم الدين فأهلكتكم كما أهلكتْ الذين من قبلكم، فها أنتم يضرب بعضكم رقاب بعضٍ ويقتّل بعضكم بعضاً، حتى إذا اتّفقتم على الحوار فلا تجد أحدكم يقول قال الله أو قال رسوله؛ بل تتكلمون على تقاسم السلطة فقط، برغم أنّ حروبكم مذهبيّةٌ طائفيّةٌ، فلماذا تكذبون على الله وعلى شعوبكم؟ فهل بعتم الدين بالدنيا؟ لبئس العُلماء عُلماؤكم، ولبئس القادة قاداتكم! فأجيبوا داعي الله وخليفته لنحكم بينكم في جميع ما كنتم فيه تختلفون فنأتيكم بالحكم الحقّ أولاً من محكم كتاب الله ومن سنّة رسوله الحقّ التي لا تخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، وإن أبيتم أظهرني الله على كافة المُسلمين الضالين وعلى كافة البشر الظالمين في ليلةٍ واحدةٍ بكوكب العذاب الذي سوف يشرق عليكم من جنوب الأرض بغتةً فمن ثمّ تظلّ أعناقكم لخليفة الله خاضعةً. وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
[ لقراءة البيان من الموسوعة ]
______________________