الموضوع: پاسخ های امام به شيخ أحمد الهواري

صفحة 1 من 2 12 الأخيرةالأخيرة
النتائج 1 إلى 10 من 14
  1. افتراضي پاسخ های امام به شيخ أحمد الهواري

    ( پاسخ امام به شيخ أحمد الهواري )
    - 1 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    24 - 05 - 1431 هـ
    08 - 05 - 2010 مـ
    ۷- خرداد- ۱۳۸۹ه.ش.
    02:12 صباحاً
    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=1954
    ـــــــــــــــــــ

    پاسخ کوبنده امام از آیات محکم قرآن عظیم....

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي مُحمد رسول الله - صلى الله عليه وآله الطيبين – وسلّم تسليماً،و سلام الله بر برادر کریم جناب دکتر احمد الهواری،امام و خطیب مسجد البر و الأحسان-طارق- عمان،به شما خوش آمد می گویم؛شیخ کریم به میز گفتگوی مهدی منتظر برای تمام خطبای منابر و مفتیان کشورها خیر مقدم می گوییم،و از آنجا که به یقین می دانم که به خداوند افترا نزده ام و من امام مهدی منتظر حق برگزیده شده از جانب پروردگار عالمیان هستم؛به من گوش بده جناب شیخ فاضل دکتر احمد الهواری،تا نتیجه گفتگو بین من و شما را قبل از آغاز آن اعلام کنم،من بر امام وخطیب مسجد البر و الاحسان با دلایل علمی قوی از آیات محکم قرآن عظیم غلبه خواهم کرد؛به طوری که او در مقابل انتخاب یکی از این دو راه قرار خواهد گرفت که سومی ندارد؛یا باید از مهدی منتظز پیروی نماید و یا از کتاب خداوند،قرآن عظیم روبرگرداند که آنگاه خداوند به حق بین من و او حکم خواهد کرد که او خیرالفاصلین است.

    ای شیخ گرانقدر؛ به حق بین خود و امام ناصر محمد یمانی؛شاهد باش و در راه خداوند از ملامت هیچ کس نترس؛ای انصار پیشگام برگزیده؛به حق بین من و شیخ فاضل دکتر احمد الهواری شاهد باشید؛اگر دریافتید حق با اوست، تعصب کورکورانه درمورد امام ناصر محمد یمانی نداشته باشید؛اگر برایتان روشن گردید که امام ناصر محمد یمانی گمراه است غرور شما را به گناه نکشاند؛ از تعصب کورکورانه و به ناحق پرهیز نمایید، امری که عامل گمراهی امت اسلام شده است تعصب کورکورانه است؛هر طائفه ای نسبت به علمای مذهب خود تعصب داشته و کورکورانه و بدون استفاده از عقلشان؛از آنان پیروی می کردند،پس مانند آنان نباشید و اگر برایتان روشن شد که حق با شیخ فاضل دکتر احمد الهواری است،در کنار امام ناصر محمد یمانی نمانید؛ غرور شما را به گناه نکشاند که شایسته شما نیست؛مانند کسانی نباشید که خداوند درباره ایشان می فرماید:
    {
    سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ ‎﴿١٤٦﴾‏} صدق الله العظيم [الأعراف].
    کسی که چنین کند؛ ازشیاطین بشر است نه از انصار مهدی منتظر،ولی هیهات هیهات...قسم به خداوند واحد قهار؛قسم مهدی منتظر حق پروردگارتان که تمام علمای جن و انس قادر نخواهند بود حتی در یک مسئله بر امام مهدی ناصرمحمد یمانی غلبه کنند و ما به اذن خداوند و پروردگار عالمیان از راست گویان هستیم.اما یک شرط اساسی و اصلی مطرح است؛آن هم اینکه ما بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم حکم کنیم؛از متشابه صحبت نمی کنم؛از آیات محکم کتاب که آیات اساسی و بنیادین آن هستند-آیات ام الکتاب- می گویم که تنها کسانی از آن منحرف شده و قلبشان تنگ می شود که قلبشان از حق انحراف دارد. پس آنچه که در سنت نبوی بر خلاف آیات محکم کتاب بود را افترایی از جانب غیر خدا می دانیم؛دروغ هایی که از جانب شیطان رجیم است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾}
    صدق الله العظيم [النساء].
    از خلال این آیات در می یابیم که به یقین؛سنت نبوی مانند قرآن از جانب خداوند آمده است،و از آنجا که خداوند وعده ای درمورد حفظ سنت از تحریف نداده است؛برای همین قاعده کشف احادیث دورغ را به شما می آموزد؛تا هر حدیثی را به کتاب خداوند عرضه کنید؛هرچه که با آیات محکم کتاب قرآن اختلاف زیادی داشت و به کل متفاوت بود؛ بدانید آن حدیث به دروغ وارد سنت نبوی شده و از جانب خداوند نیست؛یعنی از جانب شیطان رجیم و بر زبان انسان هایی که اولیاء شیطان هستند و به ظاهر خود را مؤمن نشان داده و کفر و مکر خود برای دور کردن مردم از راه راست-صراط مستقیم- را پنهان می کنند؛جاری شده است تا ای شیخ گرانقدر جناب احمد الهواری،حق را باطل و باطل را حق بپندارید و به آنچه که مخالف محکمات کتاب خداوند است اعتقاد پیدا کنید. در این مورد برایتان مثالی می آورم؛ عقیده شما مبنی بر این که مسیح کذاب مردی را از وسط دو نصف می کند واز بین دو شقه عبور کرده و سپس روح را به او برمی گرداند در حالی که ادعای ربوبیت می نماید.این از جمله عقاید شماست جناب شیخ گرانقدر احمد الهواری،و از آنجا که من امام مهدی پیرو هستم نه بدعت گذار؛پس خود را ملزم می دانم که قاعده کشف احادیث پنهان شده را بکار گیرم؛پس این حدیث را به آیات محکم کتاب خداوند عرضه می کنیم؛اگر از جانب خداوند نباشد؛حتما تماما بین این حدیث و ایات محکم قرآن اختلاف وجود خواهد داشت و به کل با هم تضاد خواهند داشت چون حق و باطل متناقض هستند و با هم اختلاف دارند .حال به سراغ تطبیق می رویم تا ببینیم صدق می کند یا خیر:
    اقتباس المشاركة :
    اول:[عن أبي سعيد الخدري قال: حدثنا رسول الله صلّى الله عليه وسلم يوما حديثا طويلا عن الدجال فكان فيما يحدثنا به أنه قال يأتي الدجال وهو محرم عليه أن يدخل نقاب المدينة فينزل بعض السباخ التي تلي المدينة فيخرج إليه يومئذ رجل وهو خير الناس أو من خيار الناس فيقول أشهد أنك الدجال الذي حدثنا رسول الله صلّى الله عليه وسلم حديثه فيقول الدجال أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته هل تشكون في الأمر فيقولون لا فيقتله ثم يحييه فيقول والله ما كنت فيك أشد بصيرة مني اليوم فيريد الدجال أن يقتله فلا يسلط عليه]
    [أبي سعيد الخدري می گوید : رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حدیثی طولانی درباره دجال برایمان گفتند : دجال می آید در حالی که ورود او به شهر مدینة ممنوع شده است و در آن روز مردی برای او خارج می شود که بهترین مردم است یا از بهترین مردمان است و می گوید من شهادت می دهم که تو دجالی که رسول الله صلى الله عليه وسلم خبرش را به ما داده بود.او می گویدآیا اگر اورا کشتم و سپس زنده کردم در مورد من باز هم شک می کنید؟ گفتند خیر، پس او را کشت و سپس زنده کرد .وقتی که زنده اش کرد (مقتول ) گفت بخدا قسم که قبل از این به این اندازه به تو بصیر (بینا ) نبودم دجال می خواهد دوباره اورا بکشد ولی نمی تواند]
    انتهى الاقتباس
    شیخ فاضل من امام مهدی به ابی سعید الخدری و هیچ یک از صحابه رسول الله صلى الله عليه وعليهم وأسلمُ تسليماً خرده نمی گیرم؛اما حرفم این است که شیاطین بشر به آنها و نبی شان افترا زده اند؛عزیز من جناب شیخ احمد؛من می بینم که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم؛باطل و اولیاء آن را به چالش می کشد که با توجه به این که آنها باطل را به جای خداوند می خوانند؛ اگر می توانند روح یک مرده را به جسدش بازگردانند؛خداوند تعالی می فرماید که اگر چنین کنند؛در دعوای باطل خود در برابر خداوند سبحان و تعالی درست گفته اند آنچه که در ادامه می آید مبارزه طلبی حق خداند در برابر باطل و اولیاء اوست که اگر می توانند روح را به جسد مرده –ولو یک مرده-بازگردانند.خداوند تعالی می فرماید:
    {فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾إِنَّهُ لَقُرْ‌آنٌ كَرِ‌يمٌ ﴿٧٧﴾ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ﴿٧٨﴾ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُ‌ونَ ﴿٧٩﴾ تَنزِيلٌ مِّن ربّ العالمين ﴿٨٠﴾ أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿٨١﴾ وَتَجْعَلُونَ رِ‌زْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿٨٢﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُ‌ونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَ‌بُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّ‌بِينَ ﴿٨٨﴾ فَرَ‌وْحٌ وَرَ‌يْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿٨٩﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩٠﴾ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩١﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿٩٢﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ﴿٩٣﴾ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿٩٤﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿٩٥﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَ‌بِّكَ الْعَظِيمِ﴿٩٦﴾}
    صدق الله العظيم [الواقعة].
    به فرموده خداوند تعالی نظر کنید:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}
    صدق الله العظيم،
    حال به روایتی که درست برعکس این مبارزه طلبی است توجه نمایید:
    اقتباس المشاركة :
    [أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
    گویدآیا اگر اورا کشتم و سپس زنده کردم در مورد من باز هم شک می کنید؟ گفتند خیر، پس او را کشت و سپس زنده کرد

    انتهى الاقتباس
    پایان نقل قول از روایت دروغ.
    شیخ فاضل و محترم؛ خداوند به تو برکت دهد؛عزیزم به فرموده خداوند تعالی بنگر:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم
    ،
    مبارزه طلبی پروردگار روشن است:{تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم.فرموده خداوند تعالی روشن است:{إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، پس چگونه است که خداوند با معجزه زنده کردن مرده به دشمن خود یاری کرده و حرف او را ثابت می کند و مبارزه طلبی خود را ایات محکم کتابش را خراب می کند ؛آیا تعقل نمی کنید؟ شیخ فاضل آیا عقل و منطق این را می پذیرد؟ و خداوند تعالی می فرماید:
    {قلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بالحقّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾ قُلْ جَاءَ الحقّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾}
    صدق الله العظيم [سبأ].
    من برایتان مثالی آوردم؛بسیاری از علمای امت؛کورکورانه و بدون استفاده از عقل شان،از روایات و احادیث پیروی می کنند؛عزیز من از آنان مباش.اما من به حق برایت فتوا می دهم که به راستی خداوند آیات محکم قرآن عظیم را مرجع احادیث سنت قرار داده است؛هرچه که با محکمات آن مخالف باشد،ما نسبت به آن و آنچه که مخالف قرآن عظیم است کافریم؛خواه در تورات و انجیل باشد؛خواه در سنت نبوی؛چون آنچه که مخالف کتاب خداوند است؛از جانب شیطان رجیم است نه خداوند؛فرقی هم ندارد در سنت نبوی باشد یا در تورات و انجیل؛هیچ یک از اینها از تحریف و دستکاری محفوظ نیستند و خداوند تنها وعده محافظت ازقرآن عظیم را داده است و برای همین می بینی که در تمام عالم تنها یک نسخه از قرآن وجود دارد و با توجه به اینکه ذکر محفوظ از تحریف قرآن عظیم است؛با گذشت قرن های بسیار و نسل های زیاد بشر؛هم چنان از تحریف محفوظ مانده است تا اگر شیاطین جن و انس شما را از راه راست-صراط مستقیم- منحرف کنند؛حجت حق خداوند بر شما باشد.
    عزیز من شیخ فاضل دکتر احمد الهواری؛من امام مهدی به سنت حق محمد رسول الله کافر نیستم و پناه برخدا که از جاهلان باشم؛حتی اگر برای حدیث نبوی؛حجتی در قرآن پیدا نکنم؛آن را رد نمی کنم؛بلکه آن را با نعمت عقلی که خداوند به من عنایت فرموده است؛ می سنجم.اگر عقل و منطق آن را بپذیرد؛حتی اگر برای آن یک برهان هم در قرآن عظیم برایش نیابم؛از آن پیروی می کنم؛ تو مخالفتی از مهدی منتظر با سنت محمد رسول الله الحقّ صلّى الله عليه وآله وسلّم تسليماً؛ نخواهی دید؛بلکه درجه ایمان من به سنت نبوی به اندازه درجه ایمان من به این قرآن عظیم است.همانا که من با آنچه از سنت نبوی کافرم که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ولو اینکه تمام علمای جن و انس بر روی آن اتفاق نظر داشته باشند؛اگر مخالف آیات محکم کتاب باشد؛آن را رد می کنم؛بلکه من امام مهدی به حبل خداوند قرآن عظیم پای بندم؛هرچه مخالف محکمات آن باشد دورغی است از جانب شیطان رجیم؛فرقی ندارد در تورات وانجیل باشد چه در سنت نبوی.اگر روی این قاعده به توافق برسیم که حکم خداوند را بین ناصر محمد یمانی و دکتر فاضل شیخ احمد الهواری بپذیریم، به اذن خداوند عزیز و علیم،حکم حق را بی شک و تردید را خواهیم آورد .ولی اگر دکتر حکم خداوند را نپذیرد؛ بعد حق چه چیزی جز گمراهی خواهد ماند؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی: {أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴].
    به راستی که ما حکم خداوند را از ایات محکم قرآن عظیم استنباط می کنیم و به کتاب خداوند وسنت حق رسولش ایمان داریم و من از مسلمانان هستم؛و براین اساس گفتگو را با تطبیق قاعده کشف احادیثی که به دروغ به نبی
    -صلّى الله عليه وآله وسلّم-نسبت داده شده اند آغاز می کنیم تا به اذن خداوند،شما را به منهاج اولیه نبوت بازگردانیم.
    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
    أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 5116 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..


    ( ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري )


    - 1 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    24 - 05 - 1431 هـ
    08 - 05 - 2010 مـ
    02:12 صباحاً
    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=1954
    ـــــــــــــــــــ



    ردُّ الإمام المُلجم من مُحكم القُرآن العظيم ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جَدّي مُحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله الطيبين- وسلّم تسليماً..
    وسلامُ الله على أخي الكريم فضيلة الدكتور أحمد الهواري إمام وخطيب مسجد البر والإحسان - طارق - عمان، وأهلاً وسهلاً ومرحباً بكم فضيلة الشيخ الكريم في طاولة المهديّ المنتظَر لكافة خُطباء المنابر ومُفتيي الديار، وبما أنّني أعلمُ علم اليقين أنّي لم أفترِ على الله كذباً وأنّي الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ المُصطفى من ربّ العالمين فاسمح لي يا فضيلة الشيخ الدكتور أحمد الهواري أن أعلن النتيجة بيني وبينك بالحقّ مُقدّماً من قبل الحوار أنّي سوف أُهيمن على إمام وخطيب مسجد البر والإحسان بسُلطان العلم المُحكم من القرآن العظيم حتى أجعله بين خَيارين اثنين لا ثالث لهما، فإمّا أن يتَّبع المهديّ المنتظَر وإمّا أن يُعرض عن كتاب الله القُرآن العظيم ومن ثم يحكمُ الله بيني وبينه بالحقّ وهو خير الفاصلين.

    ويا أيها الشيخ الكريم، كُن شاهداً على نفسك وعلى الإمام ناصر محمد اليماني بالحقّ ولا تخَف في الله لومةَ لائمٍ، ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار كونوا شُهداءَ بالحقّ بيني وبين فضيلة الشيخ الدكتور أحمد الهواري، فإن وجدتُم الحقّ معه فلا تأخذُكم العزّة بالإثم ولا تتعصّبوا مع الإمام ناصر محمد اليماني التعصب الأعمى إن تبيَّن لكم أنّ الإمام ناصر محمد اليماني على ضلالٍ مُبينٍ، فاحذروا التعصّبَ الأعمى بغير الحقّ، فذلك من أسباب ضلال أمَّة الإسلام (التعصب الأعمى) فكل طائفةٍ تتعصّب مع عُلماء مذهبهم ويتّبعونه الاتّباع الأعمى دون أن يستخدموا عقولهم، فلا تكونوا مثلهم فتجنحوا مع الإمام ناصر محمد اليماني إن تبيَّن لكم أنّ الحقّ مع فضيلة الشيخ الدكتور أحمد الهواري، فلا تأخذكم العزّة بالإثم وما ينبغي لكم، ولا تكونوا ممّن قال الله عنهم:
    {سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الحقّ وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الرُّشْدِ لاَ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:146].

    ومن يفعل ذلك فإنه من شياطين البشر وليس من أنصار المهديّ المنتظَر، ولكن هيهات هيهات.. وأقسمُ بالله الواحد القهّار قسمَ المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم لا يستطيع كافة عُلماء الجنّ والإنس أن يُهيمنوا على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني حتى في مسألةٍ واحدةٍ وإنّا لصادقون بإذن الله ربّ العالمين، ولكن بشرطٍ رئيسيٍّ وأساسيٍّ وهو أن نحتكم إلى كتاب الله القُرآن العظيم، ولا أقول مُتشابهه؛ بل إلى آيات الكتاب المُحكمات هُنّ أمّ الكتاب لا يزيغُ عمّا جاء فيهنّ إلا من كان في قلبه زيغٌ عن الحقّ، فما وجدناه جاء مُخالفاً لمحكم كتاب الله في السُّنة النَّبويّة فقد علمنا أنَّ ذلك حديثٌ مُفترًى من عند غير الله أي من عند الشيطان الرجيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    ومن خلال هذه الآيات تعلمون علم اليقين إنّما السُّنة النَّبويّة هي من عند الله كما القرآن من عند الله، وبما أنّ الله لم يَعِدُكم بحفظ السُّنة من التحريف ولذلك علّمكم بالناموس لكشف الأحاديث المكذوبة أن تعرضوها على كتاب الله فما وجدتم منها بينها وبين مُحكم القرآن اختلافاً كثيراً جُملةً وتفصيلاً فاعلموا أنّ ذلك الحديث مُفترًى في السُّنة النَّبويّة قد جاءكم من عند غير الله أي من عند الشيطان الرجيم على لسان أولياء من شياطين البشر الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكُفر والمكر فصدّوكم عن الصراط المُستقيم يا فضيلة الشيخ، حتى أنَّكم ترَوا الحقّ باطلاً والباطلَ حقاً؛ بل جعلوكم تُصدِّقون بما خالف لمُحكم كتاب الله. وأضرب لكم على ذلك مثلاً في عقيدتكم أنَّ المسيحَ الكذابَ يقطع رجُلاً إلى نصفين ومن ثم يمرّ بين الفلقتين ومن ثم يُعيد إليه روحَه مع أنَّه يدّعي الرّبوبية، وهذه من ضمن عقائدكم يا فضيلة الشيخ الكريم أحمد الهواري، وبما أنّي الإمام المهديّ مُتبعٌ ولست مُبتدعاً فسوف ألتزم بتطبيق الناموس لكشف الأحاديث المدسوسة، ومن ثم أقوم بعرض هذه الرواية على مُحكم كتاب الله، فإذا كانت من عند غير الله فحتماً سوف نجد بينها وبين مُحكم القرآن اختلافاً كثيراً جُملةً وتفصيلاً بل تضاداً بينهم تماماً وذلك لأنّ الحقّ والباطل نقيضان مُختلفان وإلى التطبيق للتصديق:
    اقتباس المشاركة :
    الأول: عن أبي سعيد الخدري قال: حدثنا رسول الله صلى الله عليه وسلم حديثاً طويلاً عن الدجال، فقال فيما يحدثا: يأتي الدجال، وهو محرّم عليه أن يدخل نقاب المدينة، فيخرج إليه رجل [يمتلئ شباباً] يومئذٍ [من المؤمنين]، هو خير الناس أو من خيرهم؛ [78] فيقول: أشهد أنك الدجال الذي حدثنا رسول الله صلى الله عليه وسلم حديثه. فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه، يقول حين يحيى: والله؛ ما كنت قط أشد بصيرة فيك مني الآن! قال: فيريد قتله الثانية، فلا يسلط عليه
    انتهى الاقتباس
    ويا فضيلة الشيخ إنّي الإمام المهديّ لا أطعن في أبي سعيد الخدري ولا في أحد من صحابة رسول الله صلى الله عليه وعليهم وأسلمُ تسليماً؛ بل أقول قد افتُريَ عليهم وعلى نبيِّهم من قبل شياطين البشر، ويا حبيبي في الله فضيلة الشيخ أحمد إنّي أجد في مُحكم كتاب الله القرآن العظيم أنّ الله يتحدَّى الباطل وأولياءه أن يعيدوا روح ميتٍ واحدٍ إلى الجسد مع أنّهم يدعون الباطل من دون الله، ويقول الله تعالى لئن فعلوا فقد صدقوا في دعواهم الباطل من دون الله سُبحانه وتعالى علواً كبيراً، وما يلي تحدي الله بالحقّ للباطل وأوليائِه أن يعيدوا الروح إلى الجسد من بعد الموت ولو لميّتٍ واحد فقط. وقال الله تعالى: {فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾إِنَّهُ لَقُرْ‌آنٌ كَرِ‌يمٌ ﴿٧٧﴾ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ﴿٧٨﴾ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُ‌ونَ ﴿٧٩﴾ تَنزِيلٌ مِّن ربّ العالمين ﴿٨٠﴾ أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿٨١﴾ وَتَجْعَلُونَ رِ‌زْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿٨٢﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُ‌ونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَ‌بُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّ‌بِينَ ﴿٨٨﴾ فَرَ‌وْحٌ وَرَ‌يْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿٨٩﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩٠﴾ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩١﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿٩٢﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ﴿٩٣﴾ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿٩٤﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿٩٥﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَ‌بِّكَ الْعَظِيمِ﴿٩٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    فانظر لقول الله تعالى:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، ومن ثم انظر إلى الرواية تجد عكس التحدي من الله تماماً:
    اقتباس المشاركة :
    [أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
    انتهى الاقتباس
    انتهى الاقتباس من الرواية المُفتراة.

    ويا فضيلة الشيخ المُحترم، بارك لله فيك فانظر حبيبي في الله إلى قول الله تعالى:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، فتبيَّن التحدي من ربّ العالمين {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، فتبيَّن قول الله تعالى: {إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، فكيف يُصدِق اللهُ عدوَّه بمُعجزة إحياء الموتى مع إنّه يدّعي الرّبوبيَّة فيُفسد تحدّيه للباطل في محكم كتابه، أفلا تعقلون؟ فهل يقبل هذا العقل والمنطق يا فضيلة الشيخ؟ وقال الله تعالى: {قلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بالحقّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾ قُلْ جَاءَ الحقّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ].

    وإنّما أضرب لكم على ذلك مثلاً، فكثيرٌ من عُلماء الأمّة يتّبعون الروايات والأحاديث الاتِّباع الأعمى دون أن يستخدموا عقولهم شيئاً، فلا تكن منهم حبيبي في الله، ولكنّي أُفتيك بالحقّ أن الله قد جعل مُحكم القُرآن العظيم هو المرجع لأحاديث السُّنة، فما خالف لمحكمه كفرنا بما خالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم سواءً يكون في التوراة أو في الإنجيل او في السُّنة النَّبويّة لأن ما خالف لمُحكم كتاب الله فهو من عند الشيطان الرجيم سواء يكون في السُّنة النَّبويّة أو في التوراة أو في الإنجيل فجميعهم ليسوا بمحفوظين من التحريف والتزييف، ولم يعدكم الله إلا بحفظ القرآن العظيم، ولذلك تجده نُسخةً واحدةً في العالمين برغم أن الذّكر المحفوظ من التحريف القُرآن العظيم أنه عاصر قُروناً وأُمَماً من البشر، فلا يزال محفوظاً من التحريف ليجعله الله الحجّة عليكم بالحقّ إن أضلّكم شياطين الجنّ والإنس عن الصراط المُستقيم.

    ويا حبيبي في الله فضيلة الشيخ الدكتور أحمد الهواري، إنّي الإمام المهديّ لا أكفر بسُنَّة محمد رسول الله الحقّ وأعوذُ بالله أن أكونَ من الجاهلين، وحتى ولو لم يوجد للحديث النبويّ بُرهانٌ في القُرآن فإنّي لا أُنكره بل أردّ ذلك إلى عقلي الذي أنعم به الله عليَّ، فإن قَبِلَه العقل والمنطق اتّبعته حتى ولو لم يكن لهُ برهاناً واحداً في القرآن العظيم، فلن تجد المهديّ المنتظَر يكفر بسُنّة محمد رسول الله الحقّ صلّى الله عليه وآله وسلّم تسليماً؛ بل درجة إيماني بها كدرجة إيماني بهذا القرآن العظيم، وإنّما أكفر بما خالف لمُحكم كتاب الله في السُّنة النَّبويّة حتى ولو اجتمع على روايته كافة عُلماء الجنّ والإنس لما اتّبعته ما دام مُخالفاً لمحكم كتاب الله بل أنا الإمام المهديّ مُعتصمٌ بحبل الله القرآن العظيم، فما خالف لمحكمه فهو مُفترًى من عند الشيطان الرجيم سواء يكون في التوراة أو في الإنجيل أو في السُّنة النَّبويّة، فإذا اتفقنا على هذا الناموس أن يكون الله هو الحكم بين ناصر محمد اليماني وبين الدكتور فضيلة الشيخ أحمد الهواري فسوف أحكم لكم بالحقّ لا شك ولا ريب بإذن الله العزيز العليم، وأما إذا رفض الدكتور أن يكون الله هو الحكم فما بعد الحقّ إلا الضلال؟ تصديقاً لقول الله تعالى:
    {أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:144].

    وإنّما نستنبطُ لكم حُكمَ الله من محكم كتابه القرآن العظيم مؤمناً بكتاب الله وسُنَّة رسوله الحقّ وأنا من المُسلمين، وعلى هذا الأساس نبدأ الحوار بتطبيق الناموس لكشف الأحاديث المكذوبة عن النبي -صلّى الله عليه وآله وسلّم- حتى نُعيدكم إلى منهاج النّبوة الأولى بإذن الله.

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
    أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  2. افتراضي پاسخ امام که با بیان حق قرآن عظیم مهیمن و غالب است....

    ( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )

    - 2 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    25 - 05 - 1431 هـ
    09 - 05 -2010 مـ
    ۱۹- اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
    11: 42 مساءً
    ـــــــــــــــــــ


    پاسخ امام که با بیان حق قرآن عظیم مهیمن و غالب است....

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمُرسلين وآلهم الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين ولا أُفرق بين أحدٍ من رُسله وأنا من المُسلمين..

    ومن مهدی منتظر خلیفه برگزیده خداوند؛ خیر مقدم خود به شیخ فاضل احمد؛یکی از بزرگان علمی کشور برادر اردن و تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی و تمام حق جویان از کشورهای مختلف جهان را تکرار می کنم؛و به تمام کفاری که در میز گفتگو در پایگاه جهانی امام مهدی ناصر محمد یمانی حاضر می شوند نیز خیر مقدم می گویم؛سلام و تحیت بر تمام میهمانان میز آزاد گفتگوی جهانی.
    نقل قولی از بیان شیخ فاضل احمد را در ادامه می آوریم:
    اقتباس المشاركة :
    آیا این دلیل مهدی بودن توست؟ که هرکس با حجت آوری از قرآن با تو گفتگو کند،بر وی غلبه خواهی کرد!! می گویم این نمي تواند ( سزاوار نيست تا ) دلیل باشد
    انتهى الاقتباس
    پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می گوید:جناب شیخ فاضل،چگونه کلام حق خداوند که از تحریف و دست کاری محفوظ است؛نمی تواند دلیل درستی باشد؟ و خداوند تعالی می فرماید:
    {تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٧﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ‌ مُسْتَكْبِرً‌ا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْ‌هُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٨﴾}
    صدق الله العظيم [الجاثية].
    جناب شیخ احمد؛ متذکر فتوای باطل خود باش که در ادامه می آید :
    اقتباس المشاركة :
    آیا این دلیل مهدی بودن توست؟که هرکس با حجت آوری از قرآن با تو گفتگو کند،بر وی غلبه خواهی کرد!! می گویم این نمي تواند ( سزاوار نيست تا ) دلیل باشد.
    انتهى الاقتباس
    ولی خداوند من امام مهدی را برانگیخته است تا پیرو-دین رسول خدا- باشم ؛من بدعت گذار نیستم؛به این معنی که من با همان دلایلی برای مردم حجت می آورم که جدم مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- برای مردمان حجت می آورد؛ برای همین می بینی که من با همان بصیرتی که مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- با خود آورده بود یعنی قرآن عظیم برای مردم حجت آوری ( محاجه ) می نمایم؛چرا که از پیروان مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- هستم و لذا با همان بصیرتی برای تان حجت می آورم که خاتم الأنبیاء و مرسلین برای تان می آورد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {
    قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ‎﴿١٠٨﴾‏ } صدق الله العظيم [يوسف]
    و این بصیرت چیست؟ و فتوا را در کلام خداوند تعالی می یابی:
    {إِنَّمَا أُمِرْ‌تُ أَنْ أَعْبُدَ رَ‌بَّ هَـٰذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّ‌مَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ ۖ وَأُمِرْ‌تُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٩١﴾ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْ‌آنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِ‌ينَ ﴿٩٢﴾ وَقلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ سَيُرِ‌يكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِ‌فُونَهَا ۚ وَمَا رَ‌بُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾}
    صدق الله العظيم [النمل].
    پس به بصیرت حق نظر کن:
    {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ}
    صدق الله العظيم،
    به فرموده خداوند تعالی نظر کن:
    {وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ}
    یعنی از انذار کنندگان با کتاب خداوند.تصدیق فرموده خدواند تعالی:
    {قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ}
    [الأنعام:۱۹].
    و به راستی که هشدار و انذار پروردگارشان به آنها این است ک برای اجرای فرمان خداوند تعالی،از آنچه که پروردگارشان بر آنان نازل نموده؛پیروی نمایند: {اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ} [الأعراف:۳].
    واز ذکر؛کلام محفوظ خداوند از تحریف و دست کاری؛پیروی نمی کند مگر کسی که از پروردگار عالمیان می ترسد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ‎﴿١١﴾}
    صدق الله العظيم [يس].
    خداوند به نبی خود فرمان می دهد که با این قرآن عظیم؛ به سختی با کفار جهاد نماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {
    فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ‎﴿٥٢﴾‏} صدق الله العظيم [الفرقان].
    به این معنی که از امیال آنان که مخالف آن چیزی است که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم بر او نازل نموده،پیروی نمی کند؛ واگر از امیال مخالف با آیات محکم خداوند که در قرآن عظیم نازل نموده،پیروی کند؛ از راه راست-صراط مستقیم- خارج شده و گمراه می شود.تصدیق فرموده خداوند تعالی: {قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۵۶].
    و از آنجا که خداوند امام مهدی را برانگیخته تا از مُحمدٍ رسولِ الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – پیروی کند؛ پس به من امر شده است که آنچه را که به جدم امر نموده را به صورت کامل اجرا نمایم و از او تبعیت مطلق کرده و با آیات محکم قرآن عظیم با مردم به سختی جهاد نمایم و اینکه از امیال آنان که مخالف آیات محکم و روشن کتاب خداوند است،پیروی ننمایم؛ بلکه من امام مهدی به حبل الهی قرآن عظیم؛ نوری که خداوند بر نبی خود نازل نموده به سختی پای بندم.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {
    وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ‎﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
    و خداوند به نبی خود فرمان داده است تا درموارد اختلافات دینی بر اساس آنچه که خداوند نازل نموده است،حکم نماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    {إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا ‎﴿١٠٥﴾‏}
    [النساء].
    و تصدیق فرموده خداوند تعالی
    {
    وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ‎﴿٦٤﴾‏} [النحل].
    و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {
    إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‎﴿٧٦﴾‏} صدق الله العظيم [النمل]
    سپس محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – از اهل کتاب که در دین خود دچار چند دستگی شده بودند دعوت نمود تا به حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم گردن نهند؛ و کسانی که از حق کراهت داشتند؛از این دعوت سرباز زدند و خداوند تعالی می فرماید:
    {
    أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ‎﴿٢٣﴾‏ } صدق الله العظيم [آل عمران].
    و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْ‌عَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَ‌اتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْ‌جِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴿٥٠﴾}
    صدق الله العظيم [المائدة].
    ولی امروزه، عده بسیاری از علمای مسلمین؛ از احادیثی پیروی می کنند که به دروغ از جانب گروهی ازاهل کتاب؛به رسول خداوند نسبت داده شده اند؛ تا مسلمین را بعد از ایمان آوردن؛نسبت به آنچه که خداوند درآیات ذکر حکیم بر آنان نازل نموده به کفر بازگردانند، وپیش از این به مسلمانانی که قبل از آنان بوده اند، در این باره هشدار داده شده است و خداوند تعالی می فرماید:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا فَرِ‌يقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُ‌دُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِ‌ينَ ﴿١٠٠﴾وَكَيْفَ تَكْفُرُ‌ونَ وَأَنتُمْ تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّـهِ وَفِيكُمْ رَ‌سُولُهُ ۗ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّـهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٠١﴾}
    صدق الله العظيم [آل عمران].
    و اما پای بندی و اعتصام به خداوند چگونه است؟ همانا پایبندی و اعتصام به حبل الهی قرآن عظیم است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ}
    صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
    و به راستی که پای بندی و اعتصام یعنی پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم و عدم پای بندی به آنچه که با محکمات کتاب خداوند مغایر است و هرکس به حبل الهی قرآن عظیم پای بند بماند؛ به راه راست-صراط مستقیم- هدایت می شود.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾}
    صدق الله العظيم [النساء].
    لذا، جناب شیخ کتاب خداوند قرآن عظیم؛ حجت پروردگار بر شما شده است واز تحریف نیز محفوظ نگاه داشته شده تا در روز ملاقات با خدا حجتی نداشته باشید.خداوند تعالی می فرماید:
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    و خداوند کتاب خود قرآن عظیم را به عبث از تحریف محفوظ نگه نداشته است، بلکه برای این است که نسل بعد نسل از آن پیروی نمائید؛باشد که مورد رحمت خداوند قرار گیرید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾}
    صدق الله العظيم،
    تا حجتی دربرابر خداوند نداشته باشید چون اگرقرآن درگذرنسل ها تحریف شده بود؛حق از باطل برایتان قابل تشخیص نبود و برای همین خداوند تعالی می فرماید:
    {
    إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ‎﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الحجر].
    ولذا خداوند این را برهان خود بر عالمان و طالبان علم وتمام مردمان قرار داده است و لذا خداوند تعالی می فرماید:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾}
    صدق الله العظيم [النساء].
    جز این
    نیست همانا که خداوند به من امام مهدی؛ حکم کتاب را با قوت عطا نموده است تا عالمی از قرآن با من حجت آوری نکند ؛ مگر با دلایل قوی و علمی از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم بر وی غلبه نمایم و خداوند مرا امام عادلی قرار داده است تا حکم فصل را بر اساس آن چه که خداوند نازل نموده است، صادر نمایم.برای همین مرا از نظر علم بیان قرآن فزونی بخشیده تا این برهان خلافت باشد؛هم چنان که به آدم دانش بیشتری نسبت به ملائکه عطا نموده بود.خداوند به ملائکه فرمان سجده در برابر آدم را تنها زمانی صادر نمود که با دلیل قوی علمی برای آنان حجت آورد و نشان داد که دانشی که به آدم عطا شده بیش از آنان است؛ و خليفه خداوند آدم ثابت کرد که به راستی خداوند از نظر علمی او را فزونی بخشیده است و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَإِذْ قَالَ رَ‌بُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْ‌ضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَ‌ضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ‌ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٣٤﴾}
    صدق الله العظيم [البقرة].
    یا شما نمی دانید چرا خداوند با این فرموده خود که: {إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} ملائکه را توبیخ نمود؟ علت این بود که آنان به پروردگارشان گفتند: {أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء}، انگار که آنان از پروردگارشان داناترند؛ سبحان الله! آنها در انتخاب خلیفه خداوند حق دخالت نداشتند؛ جن و انس نیز همین طور و هیچ کس در حکم او نمی تواند شریک باشد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {
    وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ‎﴿٦٨﴾‏} صدق الله العظيم [القصص].
    پس چگونه شما علمای مسلمین می توانید در انتخاب مهدی منتظراختياري داشته باشید تا جایی که حتی معرفی کردن خود به شما را درصورت برانگیخته شدن او از جانب خداوند در زمان مقدر شده در کتاب مسطور؛ بر وی حرام کرده اید؟ بلکه شما می گویید؛این شما هستید که از میان مردم، مهدی منتظر را انتخاب می کنید؛ چقدر از کار شما تعجب می کنم ! ازکجا می دانید زمان برانگیخته شدن مهدی منتظر چه زمانی است؟ از کجا می دانید کدام یک از انسان ها مهدی منتظر است؟از کجا میدانید او در کدام نسل و از میان کدام امت است مادامی که خداوند او را در زمان مقدر شده در کتاب مسطور برنیانگیخته باشد و حکم کتاب را –همانند انبیاء و رسولان و پیروان کتابش- با قوت به او نداده باشد؟تصدیق فرموده خداوند تعالی: {خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ} [البقرة:۶۳].
    و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ}
    صدق الله العظيم [مريم: ۱۲]
    فرمان گرفتن با قوت کتاب؛تنها منحصر به انبیاء و مهدی منتظر نیست،بلکه تمام علمای دین و پیروان شان باید چنین کنند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:{‏‏وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم‏} [الزمر:۵۵].
    {‏‏فَبَشِّرْ‌ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} [الزمر]
    جناب شیخ احمد الهواری این گفته تو که در ادامه می آید باعث تعجب است:
    اقتباس المشاركة :
    آیا این دلیل مهدی بودن توست؟ که هرکس با حجت آوری از قرآن با تو گفتگو کند،بر وی غلبه خواهی کرد!!می گویم این نمي تواند ( سزاوار نيست تا ) دلیل باشد
    انتهى الاقتباس
    شیخ فاضل احمد؛چگونه قرآن عظیم نمی تواند دلیل امام مهدی حق آمده از جانب پروردگارتان باشد،اوکه خداوند وی را برمی انگیزد تا درموارد اختلاف بین تان حکمیت کند و بعد از آنکه دچار تفرق دینی و چند دستگی حزبی شده و هریک به داشته های خود شادید؛ باعث وحدت صفوف تان گردد؟آیا می خواهید امام مهدی چیزی جدید برایتان بیاورد؟اما امام مهدی تابع و پیرو-رسول الله –است و بدعت گذار نیست.ای مرد؛ به راستی که خداوند امام مهدی را برای حکمیت میان شما برمی انگیزد؛ حق اینجا و آنجا پراکنده شده است، ممکن است طوایفی در یک مسئله حق داشته باشند ولی درموردی دیگر نظرشان باطل باشد؛ شاهد این نخواهی بود که امام مهدی به یکی از طوائف شما میل پیدا کند؛چون اگر در یکی از مسائل دینی یک گروه را تأييد نمایم، به حق درمورد دیگر با آنها مخالفم،پس از جاهلان مباش برادر گران قدر.
    و اما درباره این سخنت:
    اقتباس المشاركة :
    پس باید ضابطه محکمی برای شناختن مهدی حق معین کنیم،آن ضابطه چیست؟آیا علم است؟یعنی از نظر حجت و برهان در بالاترین سطح است؟جواب این است که خیر؛چون این وصف بسیاری از علما است.
    انتهى الاقتباس
    امام مهدی در پاسخ می گوید: ضابطه ای که شما را قادر می سازد از خلال آن مهدی منتظرحق پروردگارتان را بشناسید،این است که خداوند او را در علم بیان حق قرآن بر همگی شما فزونی و برتری می بخشد تا با حکم حق خداوند درموارد اختلاف تان بر همه شما غلبه نماید؛او حکم را از آیات محکم قرآن عظیم برای تان استنباط می نماید تا بر تمام کسانی که در امور دینی دچار اختلاف شده اند؛ چه از اهل کتاب باشند و چه از امییون، با آیات محکم قرآن عظیم غلبه نماید و این بدان جهت است که خداوند برهان امامت و رهبری را در فزونی و علم قرار داده است.منطبق با فرموده خداوند تعالی:
    {قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}
    صدق الله العظيم [البقرة:۲۴۷].
    مثال امام مهدی نیز مانند طالوت است که خداوند او را امام بنی اسراییل قرار داد و از نظر علم بر آنان برتری بخشید،درمورد امام مهدی نیز خداوند علم او را در بیان حق قرآن عظیم فزونی بخشیده است تا برهان او در عصر ظهور باشد، و قرآن عظیم را مرجع و حکم و برتر از تورات و انجیل و سنت نبوی قرار داده است و برای همین نیز ما شما را به رجوع به کتاب خداوند قرآن عظیم فرا می خوانیم تا در موارد اختلاف بر اساس آن میان شما حکمیت کنیم.خداوند تعالی می فرماید:
    وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْ‌عَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَ‌اتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْ‌جِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾}
    صدق الله العظيم [المائدة].
    به فرموده خداوند تعالی نظر کن:
    {وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾}
    صدق الله العظیم
    و برای همین بر امام مهدی منتظر حق پروردگارتان واجب است؛ وقتی زمان مقدر شده در کتاب مسطور برایش فرا رسید؛ شما را به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت نماید ودر موارد اختلاف، حکم خداوند را از آیات محکم کتابش برایتان استنباط نماید. منطبق با فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}
    صدق الله العظيم [الشورى].
    و اما این سخنت
    كه علما زياد هستند و اینکه تفوق علمی نمی تواند برهان و ضابطه شناختن مهدی منتظر باشد،امام مهدی در جواب می گوید:ولی من مانند شما نیستم که ندانسته به خداوند نسبت بدهم و مانند شما برای مردم فتوا صادر نمایم و سپس بگویم "خداوند بهتر می داند؛اگر اشتباه کردم از من است؛"پناه برخداوند که من از جاهلان باشم. بلکه من با برهان قوی و محکم علمی تمام علما را به چالش می کشم تا تابع حق گردند و یا نسبت به آیات محکم قرآن عظیم کافر شوند و یا مانند شیخ فاضل احمد الهواری سکوت اختیار کنند؛او که تصور می کند در میان روایات؛ دروغ هایی که شیطان رانده شده از زبان اولیاء خود که از شیاطین بشر هستند و در ظاهر خود را مؤمن نشان داده و کفر خود برای دور کردن مردن از راه راست-صراط مستقیم- را پنهان می کنند؛ وجود ندارد. برایتان در این باره مثالی آورديم و روایتی شیطانی را نقل كرديم که باعث شده نسبت به مبارزه طلبی خداوند کافر شده و مبارزه طلبی شیطان رجیم را باور کنید که مدعی است روح مرده را بعد از کشتن و رد شدن از میان دو نیمه بدن او؛ به جسمش بازمی گرداند و بعد از مرگ؛ زنده اش می کند.شیاطین به یقین می دانند که ولی باطل آنها قادر نیست به جای خداوند چنین کند و می خواهند شما نسبت به تحدی و مبارزه طلبی خداوند در آیات محکم کتابش کافر شوید:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}
    صدق الله العظيم [الواقعة].
    سپس باعث می شوند به چیزی برعکس مبارزه طلبی پروردگار عالمیان اعتقاد داشته باشید؛ شما باور دارید که باطل؛یعنی مسیح کذاب، بعد از کشتن فردی؛ روح مرده را به جسد او بازمی گرداند؛ و لذا تحدی و مبارزه طلبی خداوند در آیات محکم کتابش را تکذیب کرده اید ولی نمی دانید و تصور می کنید هدایت شده اید. تا زمانی که از آیات محکم نازل شده در قرآن عظیم پیروی نکنید؛ هیچ چیز ندارید. و خداوند تعالی به اهل کتاب که مانند شما دچار اختلاف شده بودند می فرماید؛تا زمانی که حدود تورات و انجیل و قرآن عظیم را برپا ندارند؛ هیچ آیین صحیحی در اختیارشان نیست. خداوند تعالی می فرماید:
    {
    قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ‎﴿٦٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
    و این بدان جهت است که قرآن نسبت به آنچه که خداوند در تورات و انجیل نازل نموده،کافر نیست؛ بلکه تورات و انجیلی که پیش از آن آمده است را تصدیق می کند.منطبق با فرموده خداوند تعالی:
    {نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنزَلَ التّوراة وَالإِنجِيلَ}
    صدق الله العظيم [آل عمران:۳].
    همانا که خداوند قرآن عظیم را مرجع و حاکم و مهیمن بر تورات و انجیل قرار داده است و هرچه در تورات و انجیل بر خلاف قرآن باشد؛ باطل و افترا است .منطبق با فرموده خداوند تعالی:
    وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْ‌عَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَ‌اتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْ‌جِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
    و خداوند تعالی می فرماید:
    {
    وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَمَا أُولَٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ‎﴿٤٣﴾} [المائدة].
    و خداوند تعالی می فرماید:
    {
    إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ‎﴿٤٤﴾} [المائدة].
    و خداوند تعالی می فرماید:
    {
    وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ ‎﴿٦٦﴾}
    صدق الله العظيم [المائد
    ة]
    و من امام مهدي تصدیق کننده آنچه که در اختیار من است یعنی تورات و انجیل و قرآن عظیمی هستم که مرجع و مهیمن است بر تورات و انجیل و سنت نبوی و تمام مطالبی که در آنها مخالف آیات محکم قرآن عظیم آمده است.شهادت می دهم ناصر محمد یمانی از کسانی است که به شدت نسبت به آنچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است،چه در تورات وانجیل باشد و چه در سنت نبوی؛کافر است و علت مخالفت من با مطالبی که مخالف محکمات قرآن عظیم است؛جز این نمی باشد که به یقین می دانم؛ آنچه که در تورات و انجیل و سنت نبوی بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم آمده است؛از جانب خداوند نیست ؛بلکه از جانب شیطان؛ طاغوت رانده شده است و چگونه می شود که به حکم طاغوت کافر نباشم و آن را زیر پایم له نکنم؟ من نیازی به رضایت شما ندارم تا بخاطر کسب آن از امیال شما پیروی نمایم، من رضوان شما را عبادت نکرده و نخواهم کرد،بلکه رضوان خداوند را عبادت می کنم تا پروردگارم در نفسش راضی باشد و سپس ساکنان زمین و آسمان را از امام مهدی راضی خواهد نمود مگر تمام گونه های شیاطین از جن و انس که آنچه را که خداوند دستور به پیوند آن را داده است؛ قطع می کنند و اگر راه حق را ببینند؛آن را انتخاب نمی کنند و اگر راه باطل را بیابند؛ در آن گام برمی دارند؛خداوند با برانگیختن امام مهدی؛ بر پلیدی و پلشتی آنان می افزاید و بجز این گروه؛ باقی امت ها –چه پرنده و چه موجوداتی که روی زمین حرکت می کنند-را هدایت خواهد نمود.خداوند آیات خود را به شما نشان خواهد داد و ملک خود را به هر که خواهد عنایت فرماید.منطبق بر فرموده خداوند تعالی:
    {
    إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ‎﴿٢٦﴾‏ } صدق الله العظيم[البقرة].
    یا اینکه شما نمی دانید مقصود خداوند از این فرموده چیست: {إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا}؟ این نشانه های خدا از تمام امم است چه جنبندگان زمین و چه پرندگان در هوا از پشه گرفته تا بالاتر از آن؛ای شیخ فاضل؛آیا اگر خداوند به تمام سپاهیانش از بعوضه گرفته تا بزرگ تر از آن فرمان دهد از امر خلیفه خداوند امام مهدی اطاعت نمایند و سپاه امام مهدی بر ضد مسیح کذاب و سپاهش از شیاطین جن و انس و یأجوج و مأجوج؛باشند،آنگاه ایات حق پروردگارتان را تصدیق خواهید کرد؟و جواب این است که هرگز چنین نیست و نتیجه آن تنها افزودن بر طغیان و کفرتان خواهد بود و خواهید گفت او مسیح کذاب است.و خداوند تعالی می فرماید:
    {
    وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ‎﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    چرا که عقاید شما در مورد آیات خداوند؛ مخالف قاعده حق کتاب اوست و خداوند به هیچ وجه برایتان فتوا نداده است که با نشانه های خود به دشمنانش کمک خواهد کرد، سبحانه و تعالی علواً کبیرا...!از آنجا که عقاید شما چیزی غیر از قاعده حق کتاب است؛ واز قبل به تمام نشانه هایش کافر شده اید،برای همین خداوند از فرستادن نشانه هایش امتناع می نماید و برای همین عذاب را پیش از نشانه هایش فرو می فرستد.مطابق با فرموده خداوند تعالی:
    {وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
    و لذا؛ نشانه عذاب خداوند از آسمان بر سرتان فرود خواهد آمد و آن گاه است که از ترس و هول آن،گردن هایتان در برابر خلیفه حق پروردگارتان فرود خواهد آمد و فتوای آن را در فرموده خداوند تعالی می یابید:
    {
    إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ‎﴿٤﴾‏ } صدق الله العظيم [الشعراء].
    و اما این که آن نشانه چیست؛جواب را درفرموده خداوند تعالی می یابید: {فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
    و سپس این قرآن عظیم را باور کرده و تمام آنان که پیش از آن نسبت به آن کافر بوند؛ پیرو آن خواهند شد. منطبق بر فرموده خداوند تعالی:
    {وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ‎﴿٥٥﴾‏} صدق الله العظيم [الحج].
    باز هم در قلب عالمیانی که به قرآن کافرند؛ نسبت به قرآن عظیم شک و تردید وجود خواهد داشت تا عذاب روز بي مانند -یوم عقیم- [توضیح مترجم:امام عقيم را بی‌مانند تفسير كرده اند يعنی مانند انسان عقيم که فرزندی مثل خودش نخواهد داشت] قبل از برپایی قیامت فرا رسد واین عذاب روز بي مانند است و سپس همگی در حالی که خوار شده اند، به کتاب خداوند قرآن عظیم،ایمان آورده و پیرو آن می گردند،.آن گاه خداوند نور خود را برای عالمیان کامل نموده و همگی ایمان آورده و شک نسبت به حق آمده از پروردگاراز دل های شان زایل می گردد و همگی به آن ایمان می آورند و می گویند:
    {رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾}
    صدق الله العظيم [الدخان].
    شیخ فاضل جناب احمد الهواری؛ خداوند ترا مورد مغفرت قرار داده و بر راه راست-صراط مستقیم- پایدارت کند،از تردید کنندگان مباش و شاکر باش که خداوند مقدر داشته تا شما در دوران برانگیختگی مهدی منتظر زندگی کنی تا تو و تمام مسلمانان را به راه راست هدایت نماید. من از مسائلي كه در بيانت آورده‌ای رويگردان نيستم ( جواب خواهم داد ) من به اذن خداوند به حق تو را خاموش خواهم كرد ، همانا می خواهم اولا به این توافق برسیم که قرآن عظیم را مرجع و حاکم و مهیمن بر تورات و انجیل و سنت نبوی قرار دهیم؛یا اینکه تصور می کنی خداوند امام مهدی را برخواهد انگیخت تا با مردم بر اساس کتاب البخاری و مسلم یا بحار الأنوار حجت آوری کند!هیهات هیهات؛چنین نیست؛ بلکه مهدی منتظر با آیات محکم ذکر؛ کتاب خداوند قرآن عظیم محفوظ از تحریف و دست کاری،برای مردم حجت می آورد،همان کتابی که از زمان نزول تا یوم الدین،حجت خداوند بر شما خواهد بود. منطبق بر فرموده خداوند تعالی:
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    ای انصار پیشگام برگزیده؛ با میهمان گران قدرتان شیخ فاضل احمد الهواری با مدارا رفتار نمایید و با لحنی نیکو و محترمانه سخن بگویید؛و به یاد داشته باشید قبل از اینکه خداوند شما رابه سوی حق هدایت نماید؛در چه حالی بودید و اگر خواستید به او پاسخ دهید؛ تنها بیانات امام مهدی را بیاورید منطبق بر فرموده خداوند تعالی:
    {ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً} [النساء:۵۹].
    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    عبد الله وخليفته؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 5117 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..

    - 2 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    25 - 05 - 1431 هـ
    09 - 05 -2010 مـ
    03:42 صباحاً

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=1985
    ـــــــــــــــــــ



    ردُّ الإمام المُهيّمن بالبيان الحقّ للقُرآن العظيم ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمُرسلين وآلهم الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين ولا أُفرّق بين أحدٍ من رُسله وأنا من المُسلمين..
    وأنا المهديّ المنتظَر خليفة الله المُصطفى أكرِّر الترحيب بفضيلة الشيخ أحمد أحد مشايخ العلم من دولة الأردن الشقيقة وبكافة عُلماء أمَّة الإسلام والنّصارى واليهود وكافة الباحثين عن الحقّ من مُختلف دول البشر، واُرحِّب بكافة الكُفار للحوار في موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فأهلا بكم وسهلاً ومرحباً بضيوف طاولة الحوار العالميّة الحرّة.

    ونقتبس من بيان فضيلة الشيخ أحمد ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    أهذا هو الدليل في أنك أنت المهدي؟ أن من حاجك بالقرآن الا غلبته بالحق!!!!! أقول أن هذا لا يصلح أن يكون دليلا
    انتهى الاقتباس
    ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: يا فضيلة الشيخ فكيف لا يصلح أن يكون دليلاً كلامُ الله الحقّ المحفوظ من التحريف والتزييف؟ وقال الله تعالى: {تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٧﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ‌ مُسْتَكْبِرً‌ا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْ‌هُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الجاثية].

    ويا فضيلة الشيخ أحمد تذكَّر فتواك بالباطل بما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    أهذا هو الدليل في أنك أنت المهدي؟ أن من حاجك بالقرآن الا غلبته بالحق!!!!! أقول أن هذا لا يصلح أن يكون دليلا
    انتهى الاقتباس
    ولكنّي الإمام المهديّ بعثني الله مُتّبِعاً ولستُ مُبتدِعاً بمعنى أنّي أحاجّ الناسَ بما كان يُحاجُّهم به جدّي مُحمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- ولذلك تجدني أدعو الى الله بذات البصيرة التي يُحاجّهم بها مُحمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- القُرآن العظيم لأنّي من أتباع محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ولذلك أحاجُّهم بذات البصيرة التي يُحاجّهم بها خاتم الأنبياء والمُرسلين. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ} صدق الله العظيم [يوسف: 108].

    وما هي هذه البصيرة؟ وتجد الفتوى في قول الله تعالى:
    {إِنَّمَا أُمِرْ‌تُ أَنْ أَعْبُدَ رَ‌بَّ هَـٰذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّ‌مَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ ۖ وَأُمِرْ‌تُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٩١﴾ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْ‌آنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِ‌ينَ ﴿٩٢﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ سَيُرِ‌يكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِ‌فُونَهَا ۚ وَمَا رَ‌بُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [النمل].

    فانظر إلى البصيرة الحقّ:
    {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ} صدق الله العظيم، فانظر لقول الله تعالى: {وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ} أي من المُنذرين بكتاب الله. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ} [الأنعام:19].

    وإنّما الإنذار لهم من ربِّهم هو أن يتّبعوا ما أُنزل إليهم من ربِّهم تنفيذاً لأمر الله تعالى:
    {اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ} [الأعراف:3].

    ولن يتّبِع الذكرَ؛ كلام الله المحفوظ من التحريف إلا من كان يخشى الله ربّ العالمين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ} صدق الله العظيم [يس:11].

    وأمر الله نبيَّه أن يُجاهد الكُفار بهذا القرآن العظيم جهاداً كبيراً. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَلَا تُطِعِ الكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:52].

    بمعنى أنّه لا يتَّبع أهواءَهم المُخالفةَ لما أنزل الله عليه في محكم القرآن العظيم، وأنّه لو يتَّبع أهواءَهم المُخالفةَ لما أنزل الله في القرآن العظيم لضلّ عن الصراط المُستقيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:56].

    وبما أنّ الإمام المهديّ يبعثه الله مُتَّبِعاً لمُحمدٍ رسولِ الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- فأُمرتُ بتنفيذ ما أمر الله به جدّي تماماً أن أحذو حذوَه فأُجاهد الناس بمُحكم القُرآن العظيم جهاداً كبيراً، وأن لا أتَّبع أهواءَهم المُخالفة لمُحكم آيات الكتاب البيّنات، بل أنا الإمام المهديّ المُعتصم بحبل ِالله القُرآن العظيم النور الذي أنزله الله على نبيّه. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:99].

    وأمر الله نبيّه أن يحكم بما أنزل الله بين المُختلفين في الدين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللّهُ وَلاَ تَكُن لِّلْخَآئِنِينَ خَصِيماً} [النساء:105].

    وتصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ} [النحل:64].

    وتصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ} صدق الله العظيم [النمل:76].

    ومن ثمّ دعا محمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- الذين فرّقوا دينهم شِيعاً من أهل الكتاب إلى الاحتكام إلى كتاب الله القُرآن العظيم، فأعرض الذين هم للحقّ كارهون. وقال الله تعالى:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:23].

    وقال الله تعالى:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْ‌عَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَ‌اتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْ‌جِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    ولكنّ كثيراً من عُلماء المُسلمين اليوم قد اتّبعوا أحاديثَ مُفترياتٍ على رسوله من قِبَلِ فريقٍ من أهل الكتاب حتى ردّوهم من بعد إيمانهم كافرين بما أنزل الله عليهم في آيات الذكر الحكيم، وسبق الإنذار للذين من قبلهم من المُسلمين. وقال الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا فَرِ‌يقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُ‌دُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِ‌ينَ ﴿١٠٠﴾وَكَيْفَ تَكْفُرُ‌ونَ وَأَنتُمْ تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّـهِ وَفِيكُمْ رَ‌سُولُهُ ۗ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّـهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٠١﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].

    وأمّا كيف الاعتصام بالله؟ وهو أن تعتصموا بحبل الله القُرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ} صدق الله العظيم [آل عمران:103].

    وإنّما الاعتصام هو الاتّباع لكتاب الله القرآن العظيم وعدم الاعتصام بما خالف لمُحكم كتاب الله، ومن اعتصم بحبل الله القرآن العظيم فقد هُدي إلى صراطٍ مُستقيمٍ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    إذاً يا فضيلة الشيخ لقد أصبح كتاب الله القرآن العظيم هو الحجّة عليكم من ربّكم وحَفِظَهُ من التحريف حتى لا تكون لكم الحجّة على الله يوم لقائه. وقال الله تعالى:
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    ولم يحفظ الله كتابه القرآن العظيم من التحريف عبثاً؛ بل لكي تتّبعوه جيلاً بعد جيلٍ لعلكم تُرحمون. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم، وحتى لا تكون لكم الحجّة على الله لو تمَّ تحريف القرآن عبر الأجيال فلم يتبيّن لكم الحقّ من الباطل. ولذلك قال الله تعالى: {إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ} صدق الله العظيم [الحجر:9].

    وذلك لأنّ الله جعله البُرهان من الله للعالم على طالب العلم فجعله الله بُرهان الصدق من ربّ العالمين. ولذلك قال الله تعالى:
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:111].

    وبما أنّ القرآن هو البرهان للعالم على طالب العلم وعلى الناس جميعاً، ولذلك قال الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    ألا وإنّي الإمام المهديّ آتاني الله حُكم الكتاب بقوةٍ حتى لا يُحاجّني عالِمٌ من القُرآن إلا هيمنتُ عليه بسُلطان العلم المُحكم من كتاب الله القُرآن العظيم، وجعلني الله إمامَ عدلٍ وحَكَمَ فصلٍ بما أنزل الله، ولذلك زادني بسطةً في علم البيان للقُرآن العظيم ليكون بُرهان الخلافة كما زاد آدم بسطةً في العلم على الملائكة، ولم يأمر الله ملائكته بالسجود لآدم إلا من بعد إقامة الحجّة بسُلطان العلم أنّه زاد آدم بسطةً في العلم عليهم، فأثبت خليفة الله آدم أنّ الذي اصطفاه عليهم قد زاده بسطةً في العلم، وقال الله تعالى:
    {وَإِذْ قَالَ رَ‌بُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْ‌ضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَ‌ضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ‌ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    أم إنَّكم لا تعلمون لماذا وبَّخ الله ملائكتَه بقولِه:
    {إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}؟ وذلك بسبب قولهم لربهم: {أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء}، وكأنّهم أعلم من ربِّهم، سُبحانه! وما كان لهم الخيرة في خليفة الله ولا للجنّ والإنس ولا يُشرك في حُكمه أحداً. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [القصص: 68].

    فكيف يحقّ لكم أنتم يا معشر عُلماء المُسلمين الخيرة في اصطفاء المهديّ المنتظَر حتى حرّمتم عليه أن يُعرّفكم بشأنه فيكم إذا ابتعثه الله في قدره المقدور في الكتاب المسطور؟ بل قلتم أنَّكم أنتم من تصطفون المهديّ المنتظَر من بين البشر، فيا عجبي منكم! وما يدريكم بعصر بعث المهديّ المنتظر؟ وما يُدريكم أي شخصٍ في البشر المهديّ المنتظر؟ وما يُدريكم في أي جيلٍ وفي أي أمَّةٍ هو ما لم يبعثه الله في قدره المقدور في الكتاب المسطور فيؤتيه حُكمَ الكتابِ بقوةٍ كما آتاه لأنبيائه ورُسله والتابعين لكُتبه؟ تصديقاً لقول الله تعالى:
    {خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ} [البقرة:63].

    وتصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ} صدق الله العظيم [مريم: 12].

    وليس الأمر بأخذ الكتاب بقوة حصريّاً على الأنبياء والمهديّ المنتظَر؛ بل على كل عالمٍ من عُلماء الدين وأتباعهم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {‏‏وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم‏} [الزمر:55].

    {‏‏فَبَشِّرْ‌ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} [الزمر]

    ويا أيها الشيخ أحمد الهواري عجباً قولك ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    أهذا هو الدليل في أنك أنت المهدي؟ أن من حاجك بالقرآن الا غلبته بالحق!!!!! أقول أن هذا لا يصلح أن يكون دليلا
    انتهى الاقتباس
    فكيف لا يصلح القُرآن العظيم يا فضيلة الشيخ أحمد أن يكون دليلاً على الإمام المهديّ الحقّ من ربّكم الذي بعثه الله حكماً بينكم فيما كنتم فيه تختلفون لوحدة صفّكم من بعد تفرّقِكم إلى شيعٍ وأحزابٍ وكُلّ حزبٍ بما لديهم فرحون؟ أم تُريد الإمام المهديّ يأتيكم بجديدٍ؟ ولكنّ الإمام المهديّ مُتبعٌ وليس مبتدعاً. ويا رجل إنّما الإمام المهديّ جعله الله حكماً بينكم والحقّ قد تفرّق هُنا وهُناك فمن الطوائف من يكونون على الحقّ في مسألةٍ ولكنّهم على باطلٍ في أخرى، ولن تجد الإمام المهديّ ينتمي إلى طائفةٍ من طوائفكم وذلك لأنّك إن وجدتني صدقت طائفةً في مسألةٍ في الدين فستجدني أخالفهم إلى الحقّ في مسألةٍ أخرى فلا تكن من الجاهلين أخي الكريم.

    وأمّا قولك بما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    اذاً لا بد ان نضع ضابطا محكما لمعرفة المهديّ الحقّ فما هو الضابط: هل هو العلم؟ اي ان يكون في غاية من الحجّة والبرهان؟ الجواب لا لان العلماء بهذا الوصف كثيرون
    انتهى الاقتباس
    ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ وأقول: بل الضوابط التي تستطيعون من خلالها معرفة المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم هو أن يزيده الذي اصطفاه عليكم بسطةً في علم البيان الحقّ للقرآن حتى يُهيمن عليكم جميعاً بحكم الله الحقّ بينكم فيما كنتم فيه تختلفون يستنبطه لكم من محكم القرآن العظيم حتى يهيمن على كافة المُختلفين في الدين بمُحكم القرآن العظيم سواء يكونون من الأُمّييِّن أو من أهل الكتاب، وذلك لأنّ الله جعل بُرهان الإمامة والقيادة هي البسطة في العلم. تصديقاً لقول الله تعالى: {قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:247].

    وكذلك الإمام المهديّ مَثلُه كمثلِ طالوت الذي اصطفاه الله إماماً لبني إسرائيل فزاده بسطةً في العلم عليهم، وكذلك الإمام المهديّ زاده الله عليكم بسطةً في علم البيان الحقّ للقرآن ليكون البرهان في عصر الظهور، وجعل القرآن العظيم هو المرجع والحكم والمُهيمن على التّوراة والإنجيل والسُّنة النَّبويّة، ولذلك أدعوكم إلى الرجوع إلى كتاب الله القُرآن العظيم لنحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون. وقال الله تعالى:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْ‌عَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَ‌اتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْ‌جِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    فانظروا لقول الله تعالى
    {وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم، ولذلك وجب على الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم إذا حضر في قدره المقدور في الكتاب المسطور أن يدعوكم إلى كتاب الله القُرآن العظيم فيستنبط لكم حُكم الله من مُحكم كتابه فيما كنتم فيه تختلفون. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى: 10].

    وأما قولك أنّ العُلماءَ كثيرون ولذلك لا ينبغي أن يكون الضابط الحقّ لمعرفة المهديّ المنتظَر هو سُلطان العلم. ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ وأقول: ولكنّي لستُ مثلكم أقول على الله ما لم أعلم وأفتي الناس مثلكم ومن ثم أقول: "والله أعلم، فإن أخطأت فمن نفسي"! وأعوذُ بالله أن أكون من الجاهلين. بل أتحدّى بسُلطان العلم المُلجم لكُل عالِم حتى يتّبع الحقّ أو يكفر بمحكم القُرآن العظيم أو يصمت كما صمت فضيلة الشيخ أحمد الهواري الذي كان يظنّ أنّ الروايات لم يأتِ بينها حديثٌ مُفترًى من الشيطان الرجيم على لسان أوليائه من شياطين البشر الذين يُظهرون الإيمان ويبطنون الكُفر حتى صدّوكم عن الصراط المستقيم حتى إذا ضربنا لك على ذلك مثلاً وآتيناك بروايةٍ شيطانيّةٍ جعلتكم تكفرون بتحدي الله وتعتقدون بتحدي الشيطان الرجيم على أنّه يعيد روح ميتٍ من بعد أن قتله ومرّ بين الفلقتين ومن ثم أرجع إليه روحه من بعد موته فأحياه، والشياطين يعلمون علم اليقين أنّ وليهم الباطل من دون الله لا يستطيع أن يفعل ذلك وإنما يريدون أن تكفروا بتحدي الله في مُحكم كتابه:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    ومن ثم جعلوكم تعتقدون بعكس التحدي من ربّ العالمين فاعتقدتم أنّ الباطل المسيح الكذاب سوف يعيد روح ميت من بعد قتله فأصبحتم تكذِّبون بتحدّي الله في محكم كتابه وأنتم لا تعلمون وتحسبون أنّكم مهتدون، وأنتم لستِم على شيءٍ حتى تتّبعوا ما أُنزل إليكم من ربِّكم في مُحكم القرآن العظيم، وقال الله تعالى للمُختلفين من أهل الكتاب أمثالكم أنّهم ليسوا على شيءٍ حتى يُقيموا التّوراة والإنجيل والقُرآن العظيم. قال الله تعالى:
    {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّىَ تُقِيمُواْ التّوراة وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن ربّكم وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَاناً وَكُفْراً فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [المائدة:68].

    وذلك لأنّ القُرآن لا يكفر بما أنزل الله في التّوراة والإنجيل، بل مُصدق لما بين يديه من التّوراة والإنجيل. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنزَلَ التّوراة وَالإِنجِيلَ} صدق الله العظيم [آل عمران:3].

    وإنّما جعل الله القرآن العظيم هو المرجع والحكم والمُهيمن على التّوراة والإنجيل وما خالفه في التّوراة والإنجيل فهو باطلٌ مُفترًى. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْ‌عَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَ‌اتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْ‌جِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    وقال الله تعالى:
    {وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التّوراة فِيهَا حُكْمُ اللّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُوْلَـئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ} [المائدة:43].

    وقال الله تعالى:
    {إِنَّا أَنزَلْنَا التّوراة فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ} [المائدة:44].

    وقال الله تعالى:
    {وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التّوراة وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيهِم من ربِّهم لأكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا يَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:66]

    وأنا الإمام المهديّ مُصدقٌ لما بين يديَّ من التّوراة والإنجيل والقُرآن العظيم الذي جعله الله المرجع والمُهيمن على التّوراة والإنجيل والسُّنة النَّبويّة وما خالف فيهما جميعاً لمُحكم القرآن العظيم، فاشهدوا أنَّ ناصر محمد اليماني لمن أشدّ الناس كُفراً لما خالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم سواء يكون في التّوراة والإنجيل أو في السُّنة النَّبويّة، وما سبب كُفري بما خالف لمُحكم القرآن العظيم إلا لأنّي أعلمُ علم اليقين أنّ ما خالف لمُحكم القرآن العظيم سواءً يكون في التّوراة والإنجيل والسُّنة النَّبويّة أنهُ من عند غير الله؛ بل من عند الطاغوت الشيطان الرجيم، فكيف لا أكفر بحكم الطاغوت وأفركه بنعل قدمي؟ ولا حاجة لي برضوانكم حتى أتّبع أهواءكم، ولا ولن أعبدُ رضوانكم؛ بل أعبدُ رضوان الله حتى يكون ربّي راضياً في نفسه، ومن ثم يجعل ساكن الأرض والسماء يرضون عن الإمام المهديّ إلا الشياطين من كُل جنسٍ من الجنّ والإنس الذين يقطعون ما أمر الله به أن يوصل وإن يروا سبيل الحقّ لا يتخذوه سبيلاً وإن يروا سبيل الباطل يتخذوه سبيلاً؛ أولئك لا يزيدهم الله ببعث الإمام المهديّ إلا رجساً إلى رجسهم ويهدي الله بالإمام المهديّ ما دون ذلك من كافة الأمم ما يدبُّ أو يطير، وسيريكم الله آياته ويؤتي مُلكه من يشاء. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الحقّ من ربِّهم وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَيَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِينَ الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ} صدق الله العظيم[البقرة:26].

    أم أنَّكم لا تعلمون ما يقصد الله بقوله تعالى:
    {إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا}؟ إنّها آيات الله من جميع الأُمم ما يدبُّ أو يطير من البعوضة فما فوقها، فهل يا فضيلة الشيخ لو يوحي الله إلى كافة جنوده من الأمم من كُلِّ شيء من البعوضة فما فوقها أن يطيعوا أمر خليفة الله الإمام المهديّ فيكونوا جُنوده ضدّ جُنود إبليس المسيح الكذاب أجمعين من شياطين الجنّ والإنس ويأجوج ومأجوج فهل سوف تُصدِّقون بآيات الحقّ من ربِّكم؟ والجواب كلا وربِّي فلن يزيدكم ذلك إلا طُغياناً وكفراً فتقولون إنك أنت المسيح الكذاب. وقال الله تعالى: {وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلاَئِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلاً مَّا كَانُوْا لِيُؤْمِنُوْا إِلاَّ أَنْ يَشَاءَ اللهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُوْنَ} صدق الله العظيم [الأنعام:111].

    وذلك لأنّ عقيدتكم في آيات الله مُخالفةٌ لناموس الحقّ في الكتاب وذلك لأنّ الله ما قط أفتاكم أنّه يؤيّد بآياته أعداءه، سُبحانه وتعالى علّواً كبيراً! وبما أنّ عقيدتكم أصبحت بغير الناموس الحقّ في الكتاب ولذلك امتنع الله من إرسال الآيات بسبب كُفركم المقدم بها جميعاً، ولذلك فقدَّم العذاب من قبل الآيات. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    ولذلك سوف تأتيكم آية العذاب من السماء ومن ثم تخضع أعناقكم من هولها لخليفة الله الحقّ من ربِّكم، والفتوى تجدوها في قول الله تعالى:
    {إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَة فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ} صدق الله العظيم [الشعراء: 4].

    وأما نوع هذه الآية فتجدون الفتوى في قول الله تعالى:
    {فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].

    ومن ثم تصدقون بهذا القرآن العظيم فيتّبعه كافة من كفر به من قبل. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ} صدق الله العظيم [الحج: 55].

    وسوف يستمر الشكّ في القُرآن العظيم في قلوب الذين كفروا به من العالمين حتى يأتيهم عذاب يومٍ عقيمٍ قبل قيام الساعة؛ بل عذاب يومٍ عقيمٍ ومن ثم يؤمنون بكتاب الله القرآن العظيم جميعاً فيتّبعوه وهم صاغرون، ومن ثم يُتمّ الله نوره على العالمين فيؤمنون به أجمعين فيذهب الشك من قلوبهم في الحقّ من ربِّهم فيؤمنون به أجمعين فيقولون:
    {رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].

    ويا فضيلة الشيخ أحمد الهواري، غفر الله لك وثبّتك على الصراط المُستقيم فلا تكن من المُمترين وكُن من الشاكرين أن قدّر الله وجودك في عصر بعث الإمام المهديّ ليهديك وجميع المُسلمين إلى الصراط المُستقيم، ولم أعرض عن مسائلك في بيانك فإنّي على إلجامك بالحقّ لقدير بإذن الله العليم الخبير، وإنّما أريد أن نتّفق أولاً أن نجعل القرآن العظيم هو المرجع والحكم والمُهيمن على التّوراة والإنجيل والسُّنة النَّبويّة أم تظنّ الإمام المهديّ سوف يبعثه الله ليحاجّ البشر بكتاب الُبخاري ومُسلم أو بحار الأنوار؟ هيهات هيهات؛ بل المهديّ المنتظَر يُحاجّ البشر بمحكم الذكر كتاب الله القُرآن العظيم المحفوظ من التحريف والتزييف ليكون حُجّة الله عليكم من بعد تنزيله إلى يوم الدين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار ارفقوا بضيفكم الكريم فضيلة الشيخ أحمد الهواري وقولوا لهُ قولاً كريماً وتذكّروا كيف كنتم من قبل أن يهديكم الله إلى الحقّ، وإذا شئتم الردّ فاقتبسوا من بيان الإمام المهديّ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً} [النساء:59].

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    عبد الله وخليفته؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  3. افتراضي پاسخ امام با برهان‌های قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم...

    ( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )
    - 3 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    25 - 05 - 1413 هـ
    09 - 05 - 2010 مـ
    ۱۹- اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
    09: 31 مساءً
    ـــــــــــــــــــ


    پاسخ امام با برهان‌های قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم...

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الطيبين وكافة رُسل الله وآلهم ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين، ولا أُفرق بين أحدٍ من رُسله حنيفاً مُسلماً وما أنا من المُشركين..

    سلام برشما انصار عزیز پیشگام برگزیده،در برابر کسانی که شما را بر باطل می دانند صبری جمیل داشته باشید که شما مادامی که به حبل الهی قرآن عظیم پای بند باشید؛آشکارا بر حق هستید و اگر هدایت شده باشید؛ گمراهان به شما ضرری نمی رسانند؛ از این سخنان به کسانی که پیش از شما بودند هم گفته شده است و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَلَقَدْ ضَرَ‌بْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْ‌آنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨﴾}
    [الروم].
    {كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٥٩﴾ فَاصْبِرْ‌ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ ۖ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [الروم].
    شیخ فاضل دکتر احمد الهواری؛ سلام الله عليكم ورحمته وبركاته،باشد که خدا شما را مورد عفو قرار داده و به راه راست-صراط مستقیم- هدایت نماید. من همان شکایتی را به درگاه خداوند می کنم که جدم می کرد:
    {وَقَالَ الرَّ‌سُولُ يَا رَ‌بِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَـٰذَا الْقُرْ‌آنَ مَهْجُورً‌ا ﴿٣٠﴾ وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِ‌مِينَ ۗ وَكَفَىٰ بِرَ‌بِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرً‌ا ﴿٣١﴾ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْ‌آنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ ۖ وَرَ‌تَّلْنَاهُ تَرْ‌تِيلًا ﴿٣٢﴾وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بالحقّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرً‌ا ﴿٣٣﴾ الَّذِينَ يُحْشَرُ‌ونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ أُولَـٰئِكَ شَرٌّ‌ مَّكَانًا وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٣٤﴾}
    صدق الله العظيم [الفرقان].
    ای شیخ فاضل، درباره امام ناصر محمد یمانی فتوا داده ای که او و پیروانش گمراهند؛ در حالی که،من فتوا می دهم که من و پیروانم بر حق هستیم،و هم چنین فتوا می دهم،هرکس با آنچه که ما بر آنیم مخالفت کند؛ این اوست که در گمراهی آشکار است.لذا یکی از ما باید آشکارا گمراه باشد؛حال چگونه برای حق جویان روشن مي شود که حق پروردگار کدام است تا از آن پیروی نمایند؛آیا حق با ناصر محمد یمانی و پیروانش است یا با دکتر احمد الهواری؟چه کسی برایشان به حق فتوا می دهد و می گوید از عقل خود استفاده کرده و کورکورانه از چیزی پیروی نکنند؛بلکه از عقل خود استفاده کنند تا روشن شود عقل و منطق شان با برهان های قوی علمی که ناصر محمد یمانی می آورد، موافق است یا با کسانی که مخالف امام ناصر محمد یمانی اند؟از آنجا که شیخ احمد الهواری فتوا داده است که ناصر محمد یمانی؛احادیث حق سنت نبوی را نابود کرده و به باد می دهد،-باید بگویم- پناه برخدا که از جاهلان باشم؛به راستی که ما احادیث و ورایات باطلی را که از جانب خداوند نیست،بلکه از جانب طاغوت شیطان رانده شده آمده اند را درهم کوبیده و برباد می دهیم؛از آنجا که این احادیث باطلند؛ می بینید که با حق آمده در آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم مخالفند و ما پیش از این درباره آن صحبت کرده ایم و برای جناب شیخ مثالی زده و یکی از روایات باطل درباره فتنه های مسیح کذاب را آوردیم:

    [فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]

    [دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟ و می گویند: خیر. پس او را کشت و سپس زنده کرد]
    جناب شیخ احمد الهواری،پس چرا به خاطر درهم کوبیدن این عقیده باطل که ما حق را با قدرت بر سر آن کوفتیم؛ از تو پاسخی نیافته ام؟ جواب این است که شیخ فاضل نمی تواند پاسخی بدهد؛ نه او و نه تمام علمای امت-از هر فرقه و مذهبی-نمی توانند برحجت ناصر محمد یمانی پیروز شده و غلبه کنند و لذا من او وامثال او را بر سر دوراهی گذاشته ام یا برهانی را که برای عالم و جاهل روشن است تصدیق کنند و یا به آیات محکم قرآن عظیم کافر شوند من باز برای شیخ فاضل تکرار کرده و می گویم من نسبت به اینکه باطل یعنی مسیح کذاب و اولیاء او-از جن و انس-بتوانند روح را به جسد حتی یک مرده بازگردانند،کافرم. نمی توانند در حالی که مردم را به سوی باطل فرا می خوانند؛ نشانه ای چون نشانه خداوند بیاورند و حتی اگر به یاری و پشتیبانی از یکدیگر بشتابند؛ قادر به باز گرداندن روح به جسد مرده نیستند و این اعتقاد حق من و پیروانم است؛علت کافر بودن ما نسبت به باور شما-بازگرداندن روح به جسد توسط مسیح کذاب-این است که ما به تحدی پروردگارعالمیان و خدای خود باور کرده ایم .او طاغوت و اولیائش را به چالش می کشد؛ خداوند این مبارزه طلبی را در آیات محکم کتاب که از آیات بنیادی آن هستند آورده است.خداوند تعالی می فرماید:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّ‌بِينَ ﴿٨٨﴾ فَرَ‌وْحٌ وَرَ‌يْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿٨٩﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩٠﴾ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩١﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿٩٢﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ﴿٩٣﴾ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿٩٤﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿٩٥﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَ‌بِّكَ الْعَظِيمِ ﴿٩٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    برای عالم و جاهل امت و هر کسی که به زبان عربی مبین سخن می گوید؛این مبارزه طلبی پروردگار عالمیان روشن است؛خداوند باطل را به چالش می کشد که اگرمی تواند؛ روح را به جسد مرده بازگرداند؛ چنین کند،که اگرتوانست ادعای باطل خود را در برابر خداوند به ثبوت رسانده و مبارزه طلبی پروردگار عالمیان را که در آیات محکم کتابش قرآن عظیم آمده است:
    {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم به شکست کشانده است و از آنجایی که امام ناصر محمد یمانی سخن خداوند را باور می کند؛ به عقیده حق ایمان دارد،اما شیخ فاضل وکسانی که مانند او هستند،خداوند را تکذیب کرده و اعتقاد دارند که این چالش خداوند در آیات محکم کتابش، شکست خورده و مبارزه طلبی باطل را پذیرفته اند:
    [فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
    [دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟ و می گویند: خیر.پس اورا کشت و سپس زنده کرد]
    پایان نقل روایت باطل.
    ای خردمندان به عقیده باطل آنان توجه نمایید:
    [فيقتله ثم يحييه =
    پس اورا کشت و سپس زنده کرد]،
    و به مبارزه طلبی پر.ردگار عالم نظر کنید که می فرماید:
    {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}صدق الله العظيم.
    شما را به خداوند قسم،چه کسی حرف خداوند را باور و تأیید کرده و دشمن خداوند شیطان را تکذیب نموده است، امام ناصر محمد یمانی یا شیخ فاضل احمد الهواری؟ای خردمندان، عقل خود را حَکَم قرار دهید ؛کدام یک از ما به عقیده حق باور دارد و کدام یک عقیده باطل را باور کرده است؟خداوند به دانش پژوهان امر نموده است که کورکورانه از چیزی پیروی نکنند،و به ایشان فرمان داده است تا ا زعقل خود استفاده نمایند،اگر عاقلند...و خداوند تعالی می فرماید:

    {
    وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ‎﴿٣٦﴾‏ } صدق الله العظيم [الإسراء].
    یا مگر شما از سخن کسانی که عقل خود را بکار نگرفته واز پیشینیانشان کورکورانه پیروی کرده ودربرابر آنچه که پدران شان را بر آن یافته بودند؛بدون تفکر و تعقل و اینکه عقل و منطق آن را می پذیرد تسلیم شده اند؛عبرت نگرفته اید؟ خداوند تعالی می فرماید:
    {وَلِلَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِربّهم عَذَابُ جَهَنَّمَ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ‌ ﴿٦﴾ إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ‌ ﴿٧﴾ تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ ۖ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ‌ ﴿٨﴾ قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ‌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ‌ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الملك].
    و برایتان روشن شده که علت اصلی گمراهی امت ها عدم استفاده آنان از عقلشان بوده است
    و برای همین می گفتند:
    {وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم،
    قسم به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ اگر خردمندان از عقل خود استفاده کنند و در برهان های علمی قوی ناصر محمد یمانی و حجت های شیخ فاضل احمد الهواری تدبر کنند، فتوای حق عقلشان -همان بصیرت هایی که از دیدن حق نمی توانند ناتوان شوند-همگی و یک صدا این خواهد بود:" سُبحان الله العظيم عمّا يشركون وتعالى علوًّا كبيراً، چگونه ممکن است خداوند در آیات محکم کتابش، باطل و اولیائش را برای باز گرداندن روح به جسد به چالش بکشد و بعد ادعای باطل آنها را به ثبوت رساند! خداوند به آنان می فرماید:
    فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}صدق الله العظيم،
    پاک و منزه است او!! آخر چگونه می شود خداوند؛خودش؛خودش را تکذیب کند؟ و به مسیح کذاب باطل،کمک کند وعملی را که برضد مبارزه طلبی خداوند در آیات محکم کتابش است را محقق سازد تا باطل از راست گویان گردد!در این صورت تحدی خداوند در فرموده اش: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم دروغ از آب درآمده و خداوند سبحان و تعالی-که از این نسبت ها بسیار والاتر و برتر است- دروغ گو خواهد شد و باطل راست گو،چرا که این مبارزه طلبی بین حق و باطل است و خداوند به حق می فرماید: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم و باطل می گوید: [دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟و می گویند: خیر.پس او را کشت و سپس زنده کرد]
    شیخ فاضل نمی بینید که خدا را تکذیب و شیطان رجیم را تصدیق کرده اید؟ و حق را باطل و باطل را حق می بینید و خداوند تعالی می فرماید:

    {قُلْ إِنَّ رَ‌بِّي يَقْذِفُ بالحقّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾قُلْ جَاءَ الحقّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ]
    آیا نمی بینید که شیخ فاضل با بیان این که یمانی احادیث حق را رد می کند؛ به ناصر محمد یمانی افترا زده است؟ شیخ فاضل؛ ما تنها احادیثی که بر خلاف آیات محکم کتاب خداوندند را تکدیب می کنیم. او یعنی شیخ الهواری به شما وعده داده است که قادر است گمراه بودن یمانی را ثابت کند؛پس امام ناصر محمد یمانی پاسخی را به او می دهد که خداوند امر نموده به کسانی که باطلانه –درمورد حق- تردید می کنند؛بدهیم:
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}
    صدق الله العظيم [لبقرة:۱۱۱].
    و شرط این است که این برهان از جانب خداوند رحمن باشد.مطابق فرموده خداوند تعالی:
    {
    أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ ‎﴿٢٤﴾‏} صدق الله العظيم [الأنبياء].
    امام مهدی ناصر محمد یمانی برهان های روشن را از جانب پروردگارعالمیان از آیات محکم قرآن عظیم می آورد و به آن پای بند است و با هرچه که مخالف محکمات آن باشد،کافر است.مطابق با فرموده خداوند تعالی:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾}
    صدق الله العظيم [النساء]
    شیخ فاضل احمد الهواری،چه کسی برهان روشن می آورد؟ از خداوند به خاطر توصیفات تان یاری می جوییم.
    به همین ترتیب به انصار می گوید:" ای عجب! پس آن دانش سرشار امامتان که به زعم خود مهدی منتر ناصر محمد یمانی کجاست که با آن برای مردم حجت می آورد؛من که چیزی از این علم نمی بینم؟"امام مهدی در پاسخت،به حق فتوا می دهد:شیخ فاضل،تو هرگز نمی توانی و نخواهی توانست حق را ببینی؛چراکه خداوند ترا نسبت به آن نابینا کرده و بین تو و آیات محکم کتابش پرده ای مستور قرار داده است.مطابق فرموده خداوند تعالی:
    {
    وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَن يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ‎﴿٥٧﴾‏} صدق الله العظيم [الكهف].
    اما علت اینکه خداوند - بدون اين كه در حقت ظلم كرده باشد - تو را نسبت به حق کور کرده ومانند انصار قادر به دیدنش نیستی این است که با وجود باطل بودن علمتان، اساساً معتقدید که بی شک و تردید حق با شماست، هم چنین هرچه که بر خلاف آیات محکم کتاب نازل شده خداوند باشد؛ باطل است و خداوند تعالی می فرماید:
    {
    فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ‎﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [غافر].
    چراکه علوم باطل از جانب طاغوت و اولیاء اوست؛ ونشانی ازاینکه امام مهدی به سنت حق محمد رسول الله کافر باشد،نمی یابی،بلکه به خداوند قسم که یقین من به آن مانند یقینم به این قرآن عظیم است.ممکن است شیخ احمد بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:"چگونه فتوای یقین داشتن به سنت نبوی را می دهی و سپس نسبت به احادیث حق سنت نبوی کفر می ورزی؟"امام مهدی ناصر محمد یمانی درجواب ایشان می گوید:شیخ فاضل و محترم؛به ما افترا نزن؛از خدا بترس، همانا که ما احادیث دروغ شیطان رجیم را که مخالف ایات محکم نازل شده خداوند در کتابش قرآن عظیم است را انکار می کنیم؛مگر اینکه تو بتوانی با حجت حق و برهان روشن در برابر ناصر محمد یمانی؛ثابت کنی که آنچه که در این روایت آمده است که مسیح کذاب مردی را به دو نیمه کرده و سپس روحش را به جسدش بازگردانده و او را برمی انگیزد؛درست است.اگر چنین کنی-که نمی توانی-مهدی منتظر دورغ گویی گستاخ خواهد شد و هم خود گمراه است و هم مسلمانان را از راه راست-صراط مستقیم- گمراه می کند،و اگر چنین نکند؛ آن گاه شیخ احمد الهواری و افرادی مانند او از راه راست گمراه شده اند درحالی که خود را هدایت یافته می دانند.
    ما به شما احترام گذاشته و گرامی داشته و اکرام کردیم،اما تو قبل از گفتگو درباره ناصر محمد یمانی فتوا دادی، شیخ فاضل آیا در نهایت؛این میز گفتگو نیست که حکم می دهد؟ چون به اذن خداوند حقوق مسلمان و کافر در نزد محفوظ ما است اگر توانستی با برهان روشن از نزد پروردگار عالمیان،ناصر محمد یمانی را به سختی شکست دهی،تمام انصار من در کشورهای مختلف دنیا از پیروی از من بازخواهند گشت،چون شاهد صدق وعده ای خواهند بود، که شیخ فاضل احمد به آنان داده بود.امام هیهات هیهات! تا آسمان ها و زمین برپاست،به خداوند قسم نمی توانی به وعده ای که داده ای عمل کنی، و بعد از حق مگر چیزی جز گمراهی هست؟ با کمال تأسف تو از خردمندان نیستی،ما از آمدن تو بسیار خوشحال شده بودیم و گفتیم باشد که خداوند او را برای محکم کردن پشت ما و شریک شدن در امرمان،برانگیخته باشد. اما برایم روشن شد که تو به خاطر اینکه معتقدی حق باتوست؛ برای جستجوی حق به اینجا نیامده ای،شیخ چگونه می دانی حق باتوست؟
    {إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـٰذَا ۚ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٦٨﴾ قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُ‌ونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿٦٩﴾}
    صدق الله العظيم [يونس].
    اما مبارزه طلبی و تحدی تو در باره اینکه ناصر محمد یمانی از قرآن عظیم،برانگیخته شدن امام مهدی را ثابت نماید؛برمن است تا با قرآن ترا به حق خاموش سازم و از آیات محکم قرآن عظیم وبا آیات روشن ، پاسخ درخوری درمورد فتوای برانگیخته شدن امام مهدی بیاورم تا تمام احادیث حق سنت نبوی،که اخبار امام مهدی را می دهند، ثابت کنیم تا شاهد این باشیم که آنها تصدیق کننده اخبار امام مهدی در آیات محکم قرآن عظیم هستند و من از صادقان و راست گویانم.
    به یقین می دانم تو برای یافتن حق نیامده ای و تمام فکرت این است که چگونه راهی رابی به شک انداختن انصار امام ناصر محمد یمانی بیابی و باعث فتنه آنها در امر حق شوی؛آیا تو می گویی از علمای مردم اردنی و از خطبای منابر ایشانی به رغم این آمده ای تا انصار را از نور به ظلمات ببری؟شاید تو به شیخ الهواری افترا زده -شیخ الهواری نبوده- و از خطبای منابر اردن نباشی؛ولی این ظنی از جانب ناصر محمد یمانی است و ظن کسی را ازحق بی نیاز نمی کند و ممکن است تو درباره معرفی نام خود راست بگویی لذا چرا مانند امام ناصر محمد یمانی،عکس خود را نمی گذاری؟ برای چه می ترسی جناب شیخ؟ ولی مشکلی نیست...
    و اما درخواست شما برای اینکه ناصر محمد یمانی تنها از قرآن برهان برانگیخته شدن مهدی منتظر را بیاورد؛ به اذن خداوند به تو این وعده را می دهم؛ وعده ای راستین،اما یک شرط دارد؛شرط این است که اگر راست می گویی تا زمانی که در یک موضوع به نتیجه نهایی نرسیده باشیم و تو یا به حق اعتراف کنی؛ و یا آن را انکار کرده و در آن مسئله با برهان علمی قوی بر امام ناصر محمد یمانی غلبه نکرده باشی، به سراغ مسئله دیگر نرویم. ناصر محمد یمانی از گفتگو درباره این روایتی که نسبت به آن کفر خود را اعلان کرده است تکان نمی خورد؛تا یا اعتراف کنی که در این نکته حق با امام ناصر محمد یمانی است و در صورتی که برهان ناصر محمد یمانی را انکار می کنی؛اگر راست می گویی،برهانی بهتر و سخنی دقیق تر و صادق تر بیاوری؛تا اگر به نتیجه رسیدیم؛بعد سراغ اثبات برانگیخته شدن امام مهدی از آیات محکم قرآن برویم و خواسته تو را اجابت کرده و به اذن خداوند؛آن را به تفصیل و به حق بیان نماییم.
    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 5118 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..


    - 3 -

    الإمام ناصر محمد اليماني
    26 - 05 - 1431 هـ
    10 - 05 - 2010 مـ
    09:31 مساءً


    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=2030

    ـــــــــــــــــــ



    ردُّ الإمام بسُلطان العلم من مُحكم القُرآن العظيم ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الطيّبين وكافّة رُسل الله وآلهم ومن تبِعهم بإحسانٍ إلى يوم الدين، ولا أُفرِّق بين أحدٍ من رُسله حنيفاً مُسلماً وما أنا من المُشركين..

    السلام عليكم أحبتي في الله الأنصار السابقين الأخيار، فصبرٌ جميلٌ على الذين يقولون لكم إنّكم مُبطلون فإنّكم على الحقّ المُبين ما دُمتم مُعتصمين بحبل الله القُرآن العظيم، فلا يضرّكم من ضلَّ إذا اهتديتم، وكذلك قيل لأمثالكم من قبلكم. وقال الله تعالى:
    {وَلَقَدْ ضَرَ‌بْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْ‌آنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨﴾} [الروم:58].

    {كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٥٩﴾ فَاصْبِرْ‌ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ ۖ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [الروم].

    ويا فضيلة الشيخ الدكتور أحمد هواري، سلامُ الله عليكم ورحمته وبركاته، عسى الله أن يعفو عنكم فيهديكم إلى الصراط المُستقيم، وأشكو إلى الله ما شكاه إليه جدّي من قبل:
    {وَقَالَ الرَّ‌سُولُ يَا رَ‌بِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَـٰذَا الْقُرْ‌آنَ مَهْجُورً‌ا ﴿٣٠﴾ وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِ‌مِينَ ۗ وَكَفَىٰ بِرَ‌بِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرً‌ا ﴿٣١﴾ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْ‌آنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ ۖ وَرَ‌تَّلْنَاهُ تَرْ‌تِيلًا ﴿٣٢﴾وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بالحقّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرً‌ا ﴿٣٣﴾ الَّذِينَ يُحْشَرُ‌ونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ أُولَـٰئِكَ شَرٌّ‌ مَّكَانًا وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٣٤﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].

    ويا فضيلة الشيخ، إنّك تفتي في الإمام ناصر محمد اليماني وتصفه بالضلال ومن اتّبعه برغم أنّني أفتي أنّني على الحقّ ومن اتّبعني، وأفتي أنّ من خالف لما نحنُ عليه أنّه على ضلالٍ مُبينٍ، إذاً فأحدنا لا بُدّ أن يكون على ضلالٍ مُبينٍ، فكيف للباحثين عن الحقّ أن يتبيّن لهم الحقّ من ربِّهم حتى يتّبعوه، فهل هو مع ناصر محمد اليماني ومن اتَّبعه أم مع الدكتور أحمد هواري؟ ومن ثم أفتيهم بالحقّ وهو أن يستخدموا عقولهم فلا يتّبعوا الاتّباع الأعمى بل يستخدموا عقولهم، فهل يجدون العقل والمنطق اتّفق مع سُلطان العلم الذي يُحاجِج به ناصر محمد اليماني أم مع الذين يخالفون الإمام ناصر محمد اليماني؟ وبما أنّ الشيخ أحمد هواري يُفتي أنّ ناصر محمد اليماني ينسف أحاديث الحقّ في السُّنة النَّبويّة وأعوذُ بالله أن أكون من الجاهلين وإنّما أنسف الأحاديث والروايات الباطلة التي جاءت من عند غير الله من عند الطاغوت الشيطان الرجيم، وبما أنّها باطلة ولذلك تجدونها تختلف مع الحقّ في مُحكم كتاب الله القرآن العظيم كما سبق وأن ضربنا لفضيلة الشيخ على ذلك مثلاً واقتبسنا من أحد الروايات عن فتن المسيح الكذاب:
    [فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه].

    فلماذا يا فضيلة الشيخ أحمد هواري لم أجد لك رداً على نسفنا لعقيدة الباطل التي قذفنا عليها بالحقّ فدمغها؟ والجواب أنّ فضيلة الشيخ لن يستطيع لا هو ولا كافة عُلماء الأمّة على مُختلف فرقهم ومذاهبهم أن يدمغوا حُجّة ناصر محمد اليماني، وذلك لأنّي جعلته وأمثاله بين خيارين اثنين؛ إمّا أن يُصدق بالبرهان المُبين للعالم والجاهل أو يكفر بمحكم القُرآن العظيم، وها أنا أكرِّر على فضيلة الشيخ وأقول أنّي أكفر أنّ الباطل (المسيح الكذاب وأولياءه) يستطيعون أن يُرجعوا الروح إلى الجسد حتى ولو اجتمعت الجنّ والإنس على ذلك فلن يستطيعوا أن يأتوا بمثل آيات الله وهم يدعون إلى الباطل ولو كان بعضهم لبعضاً ظهيراً ونصيراً لما استطاعوا أن يرجعوا الروح إلى الجسد من بعد موته وهذه عقيدتي بالحقّ أنا ومن اتبعني، وسبب كُفرنا لأنّنا صدقنا الله ربّ العالمين الذي أعلن التحدي إلى الطاغوت وأوليائِه وجعل الله التحدي في آيات الكتاب المُحكمات هُنّ أمّ الكتاب. وقال الله تعالى:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّ‌بِينَ ﴿٨٨﴾ فَرَ‌وْحٌ وَرَ‌يْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿٨٩﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩٠﴾ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩١﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿٩٢﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ﴿٩٣﴾ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿٩٤﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿٩٥﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَ‌بِّكَ الْعَظِيمِ ﴿٩٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    وتبيّن لعالِم الأمّة وجاهلها وكُلّ ذي لسانٍ عربيٍّ مُبينٍ هذا التحدي من ربّ العالمين إلى الباطل أن يعيدوا روح ميتٍ إلى الجسد فيعود حياً فإن فعلوا فقد صدقوا في دعوة الباطل من دون الله إذا استطاعوا كسر هذا التحدي من ربّ العالمين الذي أنزله في محكم كتابه القُرآن العظيم:
    {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، وبما أنّ الإمام ناصر محمد اليماني صدّق الله فاعتقد بالعقيدة الحقّ ولكنّ فضيلة الشيخ أحمد ومن على شاكلته كذّبوا الله واعتقدوا بكسر هذا التحدي من الله في مُحكم كتابه وصدّقوا تحدي الباطل، [فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]. انتهى الاقتباس من رواية الباطل.

    ويا أولي الألباب انظروا في عقيدتهم في الباطل:
    [فيقتله ثم يحييه]! وانظروا في التحدي من ربّ العالمين: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم. فبالله عليكم فمن الذي صدّق الله وكذّب عدوه الشيطان، فهل هو الإمام ناصر محمد اليماني أم فضيلة الشيخ أحمد هواري؟ فحكِّموا عقولكم يا أولي الأبصار أيُّنا اعتقد بالعقيدة الحقّ وأيُّنا اعتقد بالعقيدة الباطل؟ فقد أمر الله طُلابَ العلمِ أن لا يتّبعوا الاتّباع الأعمى؛ بل أمرهم أن يستخدموا عقولهم إن كانوا يعقلون. وقال الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا} صدق الله العظيم [الإسراء: 36].

    أم إنكم لا تعتبرون من قول الذين لم يستخدموا عقولهم فاتَّبعوا الذين من قبلهم الاتّباع الأعمى من غير تفكّر ولا تدبّر فيما وجدوا عليه آباءهم، فهل يقبله العقل والمنطق؟ وقال الله تعالى:
    {وَلِلَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِربّهم عَذَابُ جَهَنَّمَ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ‌ ﴿٦﴾ إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ‌ ﴿٧﴾ تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ ۖ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ‌ ﴿٨﴾ قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ‌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ‌ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الملك].

    وتبيَّن لكم السبب الرئيسي لضلال الأمم أنّه عدم استخدام العقل ولذلك قالوا:
    {وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم، ألا والله الذي لا إله غيره لو يستخدم العقل أولو الألباب فيتفكّرون في سُلطان علم ناصر محمد اليماني وفي حُجّة فضيلة الشيخ أحمد هواري أنّ عقولهم سوف تُفتيهم بالحقّ فتقول الأبصار التي لا تعمى عن الحقّ جميعاً قولاً واحداً موحداً: "سُبحان الله العظيم عمّا يشركون وتعالى علوًّا كبيراً، فكيف أنّ الله يتحدّى الباطل وأولياءه في مُحكم كتابه أن يرجعوا الروح إلى الجسد إن صدقوا في دعوتهم للباطل مع الله! ويقول الله تعالى لهم: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، فكيف يُكذب الله نفسه بنفسه؟ سُبحانه! فيؤيد الباطل المسيح الكذاب بتحقيق المُضاد لتحدي الله في مُحكم كتابه، فيصبح الباطل من الصادقين! إذاً أصبح تحدي الله كذباً في قوله: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، فيصبح الله هو الكذاب سُبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً، والباطل هو الصادق وذلك لأنه تحدّي بين الحقّ والباطل وقال الله الحقّ {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، وقال الباطل: [فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه].

    أفلا ترون يا فضيلة الشيخ أنكم كذَّبتم الله وصدَّقتم الشيطان الرجيم؟ وترون الحقّ باطلاً والباطل حقاً، وقال الله تعالى:
    {قُلْ إِنَّ رَ‌بِّي يَقْذِفُ بالحقّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾قُلْ جَاءَ الحقّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ].

    أفلا ترون أن فضيلة الشيخ قد افترى على ناصر محمد اليماني بقوله أنّ اليماني يكذب بالأحاديث الحقّ؟ بل نُكذب يا فضيلة الشيخ ما خالف منها لمحكم كتاب الله فقط. بل وإنه أي الشيخ الهواري يعدكم أنه لقادر أن يثبت أنّ اليماني على ضلالٍ مبينٍ. ومن ثمّ يردّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول ما أمرنا الله أن نقوله للمُمترين بالباطل:
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [لبقرة:111]. ألا وإنّ البرهان شرطٌ أن يكون من الرحمن. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الحقّ فهم مُعرضُون} صدق الله العظيم [الأنبياء: 24].

    ويأتيكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني بالبُرهان المبين من ربّ العالمين من محكم القُرآن العظيم مُعتصمٌ به وكافرٌ بما خالف لمُحكمه. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن ربّكم وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء]. فمن الذي أتى بالبُرهان المبين يا فضيلة الشيخ أحمد هواري؟ والله المُستعان على ما تصفون.

    وكذلك تقول للأنصار: "فيا عجبي! فأين العلم الزاخر الذي يُحاجُّ الناس به إمامكم المزعوم المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني فلم أرَ من علمه شيئاً؟". ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ ويفتيك بالحقّ وأقول: كلا، ولا ولن تُبصر الحقّ يا فضيلة الشيخ لأنّ الله جعله عليك عمًى وجعل بينك وبين آيات الكتاب المُحكمات حجاباً مستوراً. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْراً وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً} صدق الله العظيم [الكهف: 57].

    وأما السبب أنّ الله أعماك عن الحقّ فلم تبصره كما أبصره الأنصار وذلك بغير ظُلمٍ من الله لك لكونك أصلاً مُعتقدٌ أنّ الحقّ هو ما أنتم عليه لا شكّ ولا ريب برغم أنّه علمٌ باطلٌ، وكذلك باطلٌ جميع ما جاء مُخالفٌ لِما أنزل الله في محكم كتابه. وقال الله تعالى:
    {فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون} صدق الله العظيم [غافر: 83].

    وذلك لأنّ العلم الباطل هو من عند الطاغوت وأوليائِه، وأنا الإمام المهديّ لن تجدني أكفر بسُنّة محمد رسول الله الحقّ؛ بل والله إنّ يقيني بها كمثل يقيني بهذا القرآن العظيم. ولربّما يودّ الشيخ أحمد أن يقاطعني فيقول: " فكيف تفتي أنّك موقنٌ بالسُّنة النَّبويّة ومن ثم تكفر بها فتُنكر الأحاديث الحقّ في السُّنة النَّبويّة؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: لا تفترِ علينا يا فضيلة الشيخ المُحترم، اتقِ الله، وإنما أنكر ما كان حديثٌ مُفترًى من الشيطان الرجيم وجاء مُخالفاً لما أنزل الله في محكم كتابه القرآن العظيم، إلا أن تُقيم على ناصر محمد اليماني بالحجّة الحقّ والبُرهان المبين أنّ ما جاء في هذه الرواية أنّ المسيح الكذاب يقطع رجلاً إلى نصفين ومن ثم يرجع روحه إلى جسده فيبعثه حياً، فإن فعلتم وآتيتم بالبُرهان ولن تفعلوا فقد أصبح المهديّ المنتظَر كذّاباً أشراً وضالاً ومُضلاً للمُسلمين عن الصراط المُستقيم، وإذا لم تفعل فقد أصبح الشيخ أحمد هواري ومن كان على شاكلته قد ضلوا عن الصراط المُستقيم ويحسبون أنهم مهتدون.

    وقد احترمناك وأكرمناك وكرّمناك فإذا أنت تُفتي في شأن ناصر محمد اليماني من قبل الحوار، أليست يا فضيلة الشيخ طاولة الحوار هي الحكم في النهاية؟ لكون الحقوق محفوظة لدينا للمُسلم والكافر بإذن الله، فإن ألجمت ناصر محمد اليماني بالبُرهان المبين من ربّ العالمين فسوف يرجع ويتراجع عن اتِّبَاعيَ كافةُ أنصاري من مُختلف دول العالمين في حال لو يجدون فضيلة الشيخ أحمد أصدقهم ما وعدهم، وهيهات هيهات! ألا والله لا تُصدقهم ما وعدتهم يا شيخ أحمد ما دامت السماوات والأرض، وما بعد الحقّ إلا الضلال! وللأسف إنّك لست من أولي الألباب وقد فرحنا بقدومك فرحاً كبيراً، وقلنا لعل الله ابتعثه ليشدّ به أزري فيُشركه في أمري، ولكنه تبيّن لي أنك لم تأتِ لتبحث عن الحقّ بسبب اعتقادك أنّ الحقّ هو معك فما يُدريك يا شيخ أن الحقّ معك؟
    {إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـٰذَا ۚ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٦٨﴾ قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُ‌ونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [يونس].

    وأما تحدّيك أن يثبت ناصر محمد اليماني بعث الإمام المهديّ من القرآن العظيم فإنّي على أن ألجمك بالحقّ منه لجدير على الفتوى عن بعث الإمام المهديّ في محكم القرآن بآياتٍ بيّناتٍ حتى أثبت كافة الأحاديث الحقّ عن أخبار الإمام المهديّ في أحاديث السُّنة النَّبويّة الحقّ التي سوف نجدها مصدقةً عن أخبار الإمام المهديّ في محكم القرآن العظيم وإنا لصادقون.
    وبرغم أنّي أعلم علم اليقين أنّك لا تبحث عن الحقّ شيئاً وكُلّ تفكيرك هو كيف السبيل في تشكيك أنصار الإمام ناصر محمد اليماني وفتنتهم عن الحقّ، فهل جئت لتخرجهم من النور إلى الظُلمات وأنت تقول أنّك من عُلماء الشعب العُماني ومن خُطباء منابرهم؟ ولربّما أنّك تفتري على الهواري ولم تكن من خُطباء منابرهم، ولكن ذلك ظنٌّ من ناصر محمد اليماني والظنُّ لا يغني من الحقّ شيئاً، فلربما إنك صادق بتعريفك لنفسك، ولكن لماذا لم تُنزل صورتك كمثل الإمام ناصر محمد اليماني؟ فمِمَّ تخشى يا فضيلة الشيخ؟ ولكن لا مُشكلة.

    وأما طلبك أن يقوم ناصر محمد اليماني بالبرهان لبعث المهديّ المنتظَر حصرياً من القُرآن العظيم فإنّي أعدُك بذلك بإذن الله وعداً غير مكذوب ولكن بشرط أن لا ننتقل من نقطةٍ إلى أخرى إلا بعد أن نصل إلى نتيجةٍ نهائيةٍ فتعترف بالحقّ فتقرّه أو تنكره فتهيمن في تلك المسألة بسُلطان العلم المُلجم على الإمام ناصر محمد اليماني إن كنت من الصادقين! ولن يتزحزح ناصر محمد اليماني عن الحوار في هذه الرواية التي أعلنت الكُفر بها حتى تعترف أن الحقّ في تلك النقطة هو مع الإمام ناصر محمد اليماني أو تُنكر بُرهان ناصر محمد اليماني فتأتي ببرهان هو خيرٌ منه وأصدق قيلاً إن كنت من الصادقين، حتى إذا خرجنا بنتيجةٍ ومن ثم ننتقل إلى اثبات بعث الإمام المهديّ في محكم القرآن فنُلبي لك طلبك ونُفصّل الحقّ تفصيلاً بإذن الله.

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  4. افتراضي پاسخ امام با برهان‌های قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم...

    (پاسخ امام به شیخ احمد الهواری)

    - 4 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    25 - 05 - 1431 هـ
    09 - 05 - 2010 مـ
    ۱۹- اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
    11: 21 مساءً
    ــــــــــــــــــ


    پاسخ امام با برهان‌های قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم...

    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    و ای هواری؛خداوند تعالی می فرماید:
    {
    وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ‎﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الحج].
    من چیزهایی از آیات مربوط به حساب-تقویم- از کتاب می دانم؛که شما نمی دانید، ولی بر اساس واحد محاسباتی در علم غیب کتاب،ثانیه که از سوی بشر امروزه به عنوان واحد حساب زمان انتخاب شده است؛ بیایید تا برای اثبات این امر تطبیق انجام دهیم .عددی که پایه سنجش است «۳۶۰» است و صفرهایی به آن اضافه می شود؛حال به محاسبه "یوم الله" در کتاب می پردازیم و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ‎﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الحج].

    به این معنی که یک ثانیه از ثانیه ها براساس یوم الله معادل«۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار ثانیه از ثانیه های بشر است.

    و اما یک دقیقه از دقایق یوم الله برابر«۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار دقیقه از دقایق بشراست.
    واما یک ساعت از ساعات یوم الله معادل«۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار ساعت از ساعات بشر است.
    و یک روز از ایام الله برابر«۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار روز از ایام بشر است.
    و یک ماه معادل «۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار ماه بر حسب ماه های بشر است.
    ویک سال برابر «۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار سال بر اساس تقویم بشر است.
    و بین خلافت آدم علیه الصلاة و السلام و خلافت امام مهدی فقط یک سال فاصله است نه بیشتر،اما این یک سال براساس تقویم الهی درکتاب است که یک سال است نه بیشتر.این یک سال(بر اساس تقویم الهی یا ایام الله) برابرهزار سال در "ارض الأنام" است و"ارض الأنام" زمینی است که آدم علیه الصلاة و السلام از جانب خداوند خلیفه آن شد و یک روز آن برابریک سال شماست(ارض الأنام در باطن کره زمین قرار دارد) لذا یک سال "ارض الأنام" برابر ۳۶۰ سال شماست؛در حالی که در "ارض الأنام" که همان زمین "مفروشه" است این مدت تنها معادل یک سال می باشد.
    هزار سال در زمین مفروشه معادل چند سال شماست؟حتما معادل«۳۶۰۰۰۰» ۳۶۰ هزار سال شما می شود که در حال به پایان رسیدن است،ای مرد از خدا بترس،به خداوند قسم که من همین الان به یقین و دقیقاً می دانم زمان عبور کوکب عذاب کی خواهد بود و می توانم آن را همین الان،از آیات محکم کتاب به تفصیل برایتان توضیح دهم، سپس آن را ( زمان عذاب ) برحسب واحد حساب زمان بشر یعنی ثانیه برایتان اعلام کنم و سپس خداوند حرف مرا به اثبات می رساند و در زمان معین شده عذاب بسیار شدید و سخت خود را بر سرتان نازل خواهد نمود؛اما من نجات شما را می خواهم نه هلاک شدنتان را؛ ما می خواهیم شما را نجات داده و به راه درست هدایت کنیم،ولی قسم به پروردگار عالمیان؛اگر به دور کردن مردم از پیروی از مهدی منتظر ادامه دهی؛ خداوند ترا به سختی عذاب خواهد کرد و بجز خداوند ولی و نصیری نخواهی داشت.براستی که تو برای منحرف ساختن راه راست به اینجا آمده ای.ای مرد از خدا پروردگار عالمیان پروا کن،ایا دعوت ناصر محمد یمانی را باطل می یابی؟ایا شما از ناصر محمد یمانی انتقام می گیرید چون شما و تمام مردم را دعوت می کند تا بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم برایتان حکمیت کند؛چون قرآن از تحریف محفوظ است و خداوند این کتاب را نگهبان و مهیمن بر تورات و انجیل قرار داده است تا مرجع حق باشد؟حال چگونه می تواند مهیمن و مرجع سنت نبوی نباشد؛آیا پروا نمی کنی؟شیخ احمد الهواری، تنها یک نصیحت به شما می کنم، اگر به دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دادید و اگر ندیدی ناصر محمد یمانی با برهان علمی قوی ازآیات محکم قرآن عظیم بر شما غلبه کرده ومهیمن باشد؛ درآن صورت برایتان روشن می شود که خداوند فتوای حقی را که در خواب به من داده شده است یعنی:
    [وما جادلك أحداً من القرآن إلا غلبته]
    [و کسی از قرآن با تو مجادله نمی کند؛ مگر بر او غلبه نمایی].

    در عالم حقیقت محقق نساخته است واما اگر به حکمیت بر اساس کتاب خدا قرآن عظیم سرفرود آوردید، خواهید دید که ناصر محمد یمانی با برهان علمی قوی از جانب پروردگارعالمیان -که حکم آن را برایتان از آیات محکم کتابش استنباط می کنیم- بر شما غلبه می نماید و برای هر ادعایی برهانی لازم است، بر امام ناصر محمد یمانی است که تمام ارکان اسلام را روشن کرده و تنها از قرآن عظیم،آنها را به صورت مفصل توضیح دهد،که اگر چنین نکردم؛مهدی منتظر حق پروردگارتان نیستم،اما امام ناصر محمد یمانی تنها یک شرط برایتان دارد و آن هم پاسخ دادن به دعوت امام مهدی برای پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم است.

    ای مرد،همانا که امام مهدی؛از مسلمانان و مسیحیان و یهودیان و تمام بشریت دعوت می کند تا به حکمیت کتابی سر فرو نهند که خداوند آن را ذکری برای تمام عالمیان قرار داده و در طول قرن ها از تحریف و دست کاری محفوظ نگاه داشته است و این قرآن عظیم است.یا می خواهید من مسیحیان و یهودیان مردم کافر را به حکمیت بر اساس بحارالأنواری که شیعیان به آن مستمسک هستند و یا کتاب مسلم و البخاری که سنیان به آن پای بندند فرا خوانم؟اما من نمی توانم آنها را به حق درهم بکوبم مگر با کتابی که خداوند آن را حجت بر شما و مسیحیان و یهودیان و تمام مردم قرار داده است، قرآن عظیمی که خداوند برای شما نازل نموده و آن را برای شما از تحریف محفوظ نگاه داشته است تا در برابر خداوند حجتی نداشته باشید و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾}
    صدق الله العظيم [الأنعام]

    یا اینکه شما از این آیات محکم که برای عالم و جاهلتان روشن است و خداوند در آنها به شما امر نموده تا از کتاب خدواند قرآن عظیم پیروی کنید؛ خبر ندارید!یا اینکه امر خداوند را نفهمیده اید؟و خداوند تعالی می فرماید: {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ‎﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
    محل اقامت و دولت شما دقیقا برایمان روشن شده است،و به خدا قسم علت کینه تو به ناصر محد یمانی تنها این است که اوبه خداوند ایمان دارد و هیچ چیزی را شریک او نمی گیرد و مردم را به عبادت دور از شرک خداوند فرا خوانده و از آنها می خواهد تا حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را که از تحریف های شما محفوظ مانده؛بپذیرند.ممکن است این شیخ الهواری از یهودیان تل آویو بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد یمانی؛این طبیعت و عادت توست، به هرکس که با تو مخالفت کند می گویی از شیاطین بشر یهودی است".امام مهدی در پاسخ تو می گوید: پس به دعوت به پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم سرفرود آور؛اگر راست می گویی و برحسب گفته خودت خطیب مسجد البر و الإحسان در دولت اردن در عمان هستی...ولی می بینم که از دروغ گویانی ؛بلکه در تل اویو و از شیاطین سرکشی که می خواهی راه پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم به شدت منحرف کنی.به خدواند قسم که حقت این است که با تو مباهله شود، چگونه من با برهان قوی علمی از آیات محکم کتاب خداوند دلیل می آورم و تو حیله گری کرده و به انصار وعده می دهی که برهان علمی قوی خواهی آورد و چیز هایی را که نمی دانسته اند به آنان خواهی آموخت؟اما من خدا را به شهادت می گیرم که تو از دروغ گویانی هستی که می خواهی مردم را از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم دور کنی؛چگونه از مکر خداوند که از چشم های خائن و رازهای پنهان در سینه ها آگاه است، در امام خواهی ماند؟و بازگشت امور به خداوند است...
    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.


    اقتباس المشاركة 5119 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..


    - 4 -

    الإمام ناصر محمد اليماني
    26 - 05 - 1431 هـ
    10 - 05 - 2010 مـ
    03:21 صباحاً


    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=2052
    ــــــــــــــــــ



    ردُ الإمام بسُلطان العلم من مُحكم القُرآن العظيم ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    ويا هواري، قال الله تعالى:
    {وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْماً عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ} صدق الله العظيم [الحج: 47].

    وإنّي أعلم عن آيات الحساب في الكتاب ما لا تعلم؛ بل وبحسب الوحدة الحسابيّة في علم الغيب في الكتاب وهي الثانية التي اتَّخذها البشر اليوم الوحدة الحسابية للزمن، فتعال للتطبيق للتصديق. ورقم الحساب المعتمد هو الرقم
    (360) وإنّما تزيد أصفاراً وسوف نقوم بحساب يوم الله في الكتاب وقال الله تعالى: {وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْماً عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ} صدق الله العظيم [الحج: 47].

    بمعنى أن الثانية الواحدة من ثواني يوم الله سوف يعدل
    (360000) ألف ثانية من ثواني البشر.

    وأما الدقيقة من دقائق يوم الله فسوف يعدل
    (360000) ألف دقيقة من دقائق البشر.

    وأما الساعة من ساعات يوم الله فسوف تعدل
    (360000) ألف ساعة من ساعات البشر.

    وأما اليوم من أيام الله فسوف يعدل
    (360000)ألف يوم من أيام البشر.

    وأما الشهر فسوف يعدل
    (360000) ألف شهر من شهور البشر.

    وأما السنة فسوف تعدل
    (360000) ألف سنة من سنين البشر.

    وبين خلافة آدم عليه الصلاة والسلام وخلافة الإمام المهديّ سنة واحدة فقط لا غير، ولكن بحسب سنين الله في الكتاب سنة واحدة لا غير، وهي تعدل بحسب سنين أرض الأنام المجوفة ألف سنة، وأرض الأنام هي الأرض التي كان فيها خليفة الله آدم عليه الصلاة والسلام ويومها الواحد يعدل سنةً في حسابكم، إذاً السنة الواحدة حسب سنين أرض الأنام هي
    360 سنة برغم أنها ليست إلا سنة واحدة من سنين الأرض أرض الأنام وهي ذاتها الأرض المفروشة.

    فكم يساوي ألف سنة من سنين الأرض المفروشة؟ وحتماً تجدوها:
    (360000) ألف سنة مما تعدون، وقد أوشكت على الانتهاء.

    فاتّقِ الله يا رجل، والله إنّي الآن أعلم علمَ اليقين بالضبط متى مرور كوكب العذاب وأستطيع أن أفصّله لكم الآن من محكم الكتاب تفصيلاً، ومن ثم أعلن به لكم حسب الوحدة الحسابيّة للزمن ثانية البشر، ومن ثم يُصدِقُني ربي بالحقّ فيعذبكم في الأجل المُسمى عذاباً نُكراً، ولكنّي أريد لكم النجاة وليس الهلاك ما أريد؛ بل نريد أن ننقذكم ونهديكم سواء السبيل، ولكنّي أقسمُ بالله ربّ العالمين لئن استمررتَ على الصدّ عن اتّباع المهديّ المنتظَر ليعذِّبك الله عذاباً نُكراً ولن تجد لك من دون الله ولياً ولا نصيراً، وإنّما جئتَ لتصدّ عن الصراط المستقيم، ويا رجل اتّقِ الله ربّ العالمين، فهل وجدتُم ناصر محمد اليماني يدعوكم إلى باطل؟ وهل تنقمون من ناصر محمد اليماني إلا لأنّه يدعوكم والناس أجمعين إلى أن نحتكم إلى كتاب الله القُرآن العظيم نظراً لأنّه محفوظٌ من التحريف وقد جعله الله المهيمن على التّوراة والإنجيل والمرجع الحقّ؟ فكيف لا يجعله الله المهيمن والمرجع للسنّة النّبويّة أفلا تتقون؟ وإنّما أعظكم بواحدةٍ يا فضيلة الشيخ أحمد الهواري وهو إن أجبتم دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القُرآن العظيم فإذا لم تجدوا أنّ ناصرَ محمد اليماني هيمن عليكم بسُلطان العلم من محكم القرآن العظيم فعند ذلك تبيّن لكم أنّ الله لم يُصدِقُني بفتوى الرؤيا الحقّ على الواقع الحقيقي:
    [وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبته]. أما إذا أجبتم دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم ومن ثم تجدون أنّ ناصرَ محمد اليماني هيمن عليكم بسُلطان العلم من ربّ العالمين نستنبطه لكم من محكم كتابه فلكل دعوى برهان، وشرط على الإمام ناصر محمد اليماني أن يُبيّن كافة أركان الإسلام ويفصّلها تفصيلاً حصرياً من القرآن العظيم، فإذا لم أفعل فلستُ المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم، وليس للإمام ناصر محمد اليماني إلا شرطٌ واحدٌ وهو أن تجيبوا دعوة الإمام المهديّ للاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم.

    ويا رجل، إنّما الإمام المهديّ يدعو المُسلمين والنّصارى واليهود وكافة البشر إلى الاحتكام إلى من جعله الله ذكراً للعالمين وحفظه من التحريف والتّزييف على مرّ عصور البشر ذلكم القرآن العظيم، أم تريدونني أن أدعو النّصارى واليهود وكفار البشر إلى الاحتكام إلى بحار الأنوار الذي يعتصم به الشيعة أو كتاب البخاري ومسلم الذي يعتصم به السُّنة؟ ولكنّي لن أستطيع أن ألجمهم بالحقّ إلا بالكتاب الذي جعله الله الحجّة عليكم وعلى النّصارى واليهود والناس أجمعين، ذلكم القرآن العظيم الذي أنزله الله إليكم وحفظه الله لكم من التحريف حتى لا تكون لكم الحجّة على الله. وقال الله تعالى:
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن ربّكم وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    أم إنّكم لا تعلمون بيان هذه الآيات المُحكمات البينات لعالِمكم وجاهلكم الذي جاء فيهن الأمر إليكم أن تتّبعوا كتاب الله القرآن العظيم! أم لم تفقهوا أمرَ الله إليكم؟ وقال الله تعالى:
    {وَلَقَدْ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:99].

    وقد تبيَّن لي موقعك ودولتك بالضبط، ألا والله ما سبب نقمتك على ناصر محمد اليماني إلا أنّه يؤمن بالله لا يُشرك به شيئاً ويدعو الناس إلى عبادة الله وحدة لا شريك له ويدعوهم للاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم المحفوظ من تحريفكم. ولربّما يودّ أن يقاطعني هذا الشيخ الهواري (من يهود تل أبيب) فيقول: "ناصر محمد اليماني هذا طبعك فمن يخالفك تقول أنّه من شياطين البشر من اليهود". ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ وأقول: إذاً فاستجب لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم إن كنت من الصادقين حسب قولك أنّك خطيب مسجد البر والإحسان في دولة الأردن - عمان - ولكنّي أراك من الكاذبين؛ بل من تل أبيب وشيطانٍ مريدٍ تصدّ عن اتِّباع كتاب الله القرآن العظيم صدوداً، فإنّك والله تستحق المُباهلة فكيف إنّي أحاجُّك بسلطان العلم من محكم كتاب الله وأنت تراوغ وتعِد الأنصار بسُلطان العلم المُلجم وأنّك سوف تعلمهم ما لم يكونوا يعلمون؟ ولكنّي أشهدُ لله أنّك لمن الكاذبين من الذين يصدّون عن اتباع كتاب الله القرآن العظيم صدوداً، فكيف تأمن مكر الله الذي يعلم خائنة الأعين وما تخفي الصدور؟ وإلى الله تُرجع الأمور.

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  5. افتراضي به حُسين بن عُمر و تمام انصار: صبر پیشه کرده و درگذرید که این کاری سترگ است

    ( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )

    - 5 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    12 - 06 - 1431 هـ
    26 - 05 - 2010 مـ
    ۵-خرداد-۱۳۸۹ه.ش.
    07: 35 مساءً
    ــــــــــــــــــــ


    به حُسين بن عُمر و تمام انصار: صبر پیشه کرده و درگذرید که این کاری سترگ است

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين؛ جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم تسليماً وعلى كافة التابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    ای انصار پیشگام برگزیده در عصر"گفتگو قبل از ظهور"؛خداوند تعالی می فرماید:
    {وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}
    صدق الله العظيم [الشورى: ۴۳].
    شما مردم را با بصیرت آمده از جانب پروردگارتان به سوی راه خداوند دعوت می کنید و برای این که بتوانید مردم را به راه حق هدایت کنید،برشما واجب است که صبر پیشه کرده وآزار و اذیت ها را تحمل کرده و با نیکی با مردم سخن بگوببد و با بهترین منش با آنان بحث و مجادله نمایید.تصدیق
    فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾ وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُ‌وا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾}
    صدق الله العظيم [فصلت].

    اخیراًبرایمان روشن شد که شیخ فاضل دکتر احمد الهواری از شیاطین بشر که تظاهر به مؤمن بودن کرده و کفر خود را پنهان می کنند؛ نیست،بلکه او واقعاً شیخ و خطیب یکی از مساجد و خانه های خداست،پس با برادرتان با مدارا رفتار کرده و دربرابرش صبر پیشه کرده و از او درگذرید باشد که به سوی حق آشکار؛هدایت گردد.
    شیخ فاضل،خداوند شما را حفظ نماید و من و شما را به راه راست-صراط مستقیم- هدایت نماید،برادر گران قدر؛ناصر محمد یمانی،چیزی جز حق نمی خواهد و سزاوار است که از حق پیروی گردد؛برای همین هم شاهد بودی که در ابتدای گفتگو از انصار خواستم که اگر برایشان روشن شد؛ناصر محمد یمانی آشکارا در گمراهی است غرور و تعصب آنان را به گناه نکشاند ؛چون من مشتاق حق هستم و غیر از حق نمی خواهم و این حق است که باید از آن پیری گردد،لذا به آنها امر کردم که اگر برایشان روشن شد که حق با شیخ فاضل احمد الهواری است،درکنار امام ناصر محمد یمانی نمانند.شیخ احمد،اگراز صادقان هستی،این امر درباره شما هم صدق می کند اگر کسی به دنبال حق است،غرور نباید او را به گناه بکشاند و هرچقدر خشمگین باشد نباید شیطان او را از جا تکان دهد؛بلکه باید ازشیطان رجیم،به خداوند سمیع العلیم پناه ببرد.
    عزیز من؛امام مهدی به راستی به شما وعده داده است که ازآیات محکم قرآن عظیم برانگیخته شدن امام مهدی را برایت ثابت کند،هم چنین از آیات محکم قرآن عظیم درباره خروج مسیح کذاب و سیاره عذاب نیز دلیل بیاورد،اما از قبل شرطی برایت گذاشتم .شرط این بود که درمورد روایتی که در آن از معجزه مسیح کذاب برای زنده کردن مرده،بعد از کشته شدنش سخن به میان آمده، موضع خود را روشن کنی و آن روایت این است:
    [فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
    [دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟و می گویند: خیر.پس اورا کشت و سپس زنده کرد]

    پایان نقل بخشی ازروایت.
    شیخ گرامی؛آیا از نظر شما این روایت حقاً از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم است؟ اگر تو این روایت را حقاً از محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می دانی؛برهان و استدلال علمی که بر اساس آن یقین کرده ای،این روایت درغ نیست و حقاً به آن ایمان آورده ای که از جانب نبی علیه الصلاة و السلام است،چیست؟اما ناصر محمد یمانی به حق و یقین به خداوند شهادت می دهد که این افترا و دروغ بزرگی است که به خدا و رسولش نسبت داده شده است،این روایت را شیطان رجیم از زبان اولیائش بیان کرده است ؛کسانی که در ظاهر خود را با ایمان نشان می دهند وکفر خود را پنهان می نمایند تا شما را از راه حق دور کنند ؛تا به چیزی اعتقاد پیدا کنید که خداوند در آیات محکم کتابش،قرآن عظیم،آن را نازل نکرده است و هر انسان عاقلی که درباره آن تدبر و تفکر کند درک می کند که این کلام مسیح کذاب است که:
    [دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟و می گویند: خیر.پس او را کشت و سپس زنده کرد]

    برادر گرامی،خداوند پاسخ این روایت را داده است و این پاسخ را در آیات محکم قرآن عظیم می یابید و امام ناصر محمد یمانی دورغ نمی گوید و امام ناصر محمد یمانی و تمام انصار حق امیدوارند که جواب خود برای این روایت را بیاوری،و بدان پاسخ تو به خداوند است؛چون امام ناصر محمد یمانی،جواب تو را مستقیم از خداوند آورده است و آن را برایت از آیات محکم قرآن عظیم استنباط کردیم؛آنچه که در ادامه می آید سخن مسیح کذاب و هم چنین پاسخ خداوند به این افترا است:
    [فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
    [دجال می گوید:اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده اش کردم، درباره من شک می کنید؟و می گویند: خیر.پس او را کشت و سپس زنده کرد]

    و خداوند تعالی می فرماید:
    قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ‎﴿٤٩﴾[سبأ]
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخو فضيلة الشيخ أحمد هواري وجميع المسلمين؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ـــــــــــــــــــــ

    اقتباس المشاركة 5120 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..

    - 5 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    27 - 05 - 1431 هـ
    10 - 05 - 2010 مـ
    11:35 مساءً
    ــــــــــــــــــــ



    إلى الحُسين بن عُمر وكافّة الأنصار
    اصبِروا واغفروا إنَّ ذلك لمِن عزمِ الأمور
    ..



    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين؛ جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم تسليماً وعلى كافة التابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..

    ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور. قال الله تعالى:
    {وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ} صدق الله العظيم [الشورى: 43].

    بل أنتم دُعاةٌ إلى سبيل الله على بصيرةٍ من ربّكم وحتى تستطيعوا أن تهدوا الناس إلى الحقّ فوجب عليكم الصبر وتحمّل الأذى وقولوا للناس حُسناً وجادلوهم بالتي هي أحسن. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾ وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُ‌وا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت]، وقد علِمنا مؤخّراً أنّ الدكتور فضيلة الشيخ أحمد هواري ليس من شياطين البشر الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر؛ بل هو حقاً شيخٌ وخطيبُ أحدِ مساجد بيوت الله، فارفقوا بأخيكم واصبِروا عليه واغفروا له لعلّه يهتدي إلى الحقّ المُبين.

    ويا فضيلة الشيخ، حفظكم الله وهداني وإياكم إلى الصراط المُستقيم، ويا أخي الكريم.. إنَّ ناصر محمد اليماني لا يُريد غير الحقّ والحقّ أحقُّ أن يُتبع، ولذلك تجدني أمرت أنصاري في بداية الحوار أن لا تأخذهم العزّة بالإثم لو تبيّن لهم أنّ ناصر محمد اليماني على ضلالٍ مبينٍ، فبما أنّي حريصٌ على الحقّ ولا أريد غير الحقّ والحقّ أحقّ أن يتبع ولذلك أمرتهم أن لا يجنحوا مع الإمام ناصر محمد اليماني لو تبيّن لهم أنّ الحقّ مع فضيلة الشيخ أحمد هواري، وكذلك أنت يا شيخ أحمد إن كنت من الصادقين فلا ينبغي لمن يبحث عن الحقّ أن تأخذه العزّة بالإثم مهما كان غاضباً فلا يستفزّه الشيطان؛ بل يستعيذ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم.

    ويا حبيبي في الله إن الإمام المهديّ يعدُك وعداً غير مكذوب على إثبات بعث الإمام المهديّ من محكم القرآن العظيم وكذلك خروج المسيح الكذاب من محكم القرآن العظيم وكذلك كوكب العذاب، ولكن سبق الشرط عليك مني وهو أن تتخذ القرار النهائي في شأن الرواية التي جاء فيها مُعجزة إحياء ميتٍ بعد قتله وإرجاع الروح إليه من قبل المسيح الكذاب الذي جاء في الرواية انه يقول ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    [فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]
    انتهى الاقتباس
    انتهى الاقتباس من الرواية.

    فهل ترى يا فضيلة الشيخ الكريم هذه الرواية حقاً عن محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم؟ فإن كنت تراها حقاً عن محمدٍ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- فما هو سُلطان علمك الذي استندت إليه حتى أيقنت أنها ليست روايةً مكذوبةً حتى آمنتَ بها بأنَّها حقاً وردت عن النّبيّ عليه الصلاة والسلام؟ ولكن ناصر محمد اليماني يشهدُ لله شهادة الحقّ اليقين أنَّ فيها افتراءٌ عظيمٌ عن الله ورسوله؛ بل قال ذلك الشيطان الرجيم على لسان أوليائهِ من شياطين البشر الذين يظهرون الإيمان ويُبطِنون الكُفر ليصدّوكم عن سبيل الحقّ حتى تعتقدوا بغير ما أنزل الله في مُحكم كتابه القرآن العظيم ويدرك ذلك كُل إنسانٍ عاقلٍ إذا تدبّر فيها وتفكّر فيجد أنّ المسيح الكذاب يقول:
    [فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه].

    ويا أخي الكريم، إنّ الردَّ على هذه الرواية جاء من الله، وتجده في محكم القرآن العظيم ولم يفترِه الإمام ناصر محمد اليماني، وما يرجوه منك الإمام ناصر محمد اليماني وكافة أنصار الحقّ هو أن تقوم بتنزيل ردّك تجاه هذه الرواية، واعلم أنّك رددت على الله كون الإمام ناصر محمد اليماني قد آتاك بالردّ من الله مُباشرةً فاستنبطناه لك من محكم القرآن العظيم، وما يلي قول المسيح الكذاب وكذلك الردّ من الله على ذلك الافتراء:
    [فيقول الدجال: أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه].

    وقال الله تعالى :
    {قُلْ جَاءَ الحقّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ} [سبأ: 49].
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخو فضيلة الشيخ أحمد هواري وجميع المسلمين؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    __________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  6. افتراضي پاسخ مهدی منتظر به دکتر...

    ( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )..
    - 6 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    26 - 05 - 1431 هـ
    10 - 05 - 2010 مـ
    ۲۰-اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
    10: 04 مساءً
    ـــــــــــــــــــ


    پاسخ مهدی منتظر به دکتر...

    اقتباس المشاركة :
    مشارکت اصلی توسط د.احمد هواری نوشته شده است:
    شیخ فاضل یمانی، جواب همان است که گفته شد. تمام این‌ها با امر خداوند است. به اذن خداوند می‌میراند و سپس به اذن خداوند آن را زنده می‌کند و مردم ناظر این امرند، اما فتنه این است که برخی از مردم با وجود هشدار شدیدی نبی در مورد اقدامات چنین و چنان دجال و اینکه روی پیشانی او نوشته شده‌است کافر و یک چشم است، اما از هول چیزهایی که از او می‌بینند، مثل زنده کردن مرده و نزول باران و .... از او پیروی می‌کنند.
    می‌ماند اینکه اقرار نماییم آنچه که در قرآن پیرامون زنده و مرده کردن به دست برخی از انسان‌ها آمده در یک حالت خاص فقط رخ می‌دهد و آن به اذن خداوند است و بر اساس نص صریح محکمات قرآن این امر به دست عیسی علیه السلام انجام شده است. این اصل شرعی است که بر آن اتفاق نظر پیدا کرده و سراغ موارد دیگر می‌رویم که در خلال گفتگو آنها را اثبات خواهم کرد .و خداوند ما و شما را در جنات النعیم گرد آورد.
    انتهى الاقتباس

    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    جناب دکتر بعد از اینکه با عقل و منطق تفکر کردی، متذکر شو و خودت فکر کن و تصمیم بگیر، نگاه کن که چه جوابی به ما داده‌ای:
    اقتباس المشاركة :
    تمام این ها با امر خداوند است، به اذن خداوند می‌میراند و سپس به اذن خداوند آن را زنده می‌کند و مردم ناظر این امرند
    انتهى الاقتباس
    جناب شیخ فاضل! به این ترتیب و براساس عقیده شما، مسیح کذاب راست گفته و در برابر خداوند و پروردگار عالمیان حجت اقامه کرده است، خداوند پاک و منزه و بسی برتر و والاتر از این نسبت هاست!چون خداوند باطل و اولیای او را در این مسئله به چالش می‌کشد؛ خداوند این چالش را در آیات محکم قرآن عظیم آورده و می‌فرماید:
    {قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ‎﴿٤٩﴾} [سبأ]
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}
    صدق الله العظيم [الواقعة]

    به فرموده خداوند تعالی بنگر: {إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ} و بر اساس عقیده باطل شما، مسیح کذاب، روح را بعد از مرگ به جسد باز می‌گرداند؛. اگر چنین شود، حجت اقامه کرده و این اوست که حق است و خداوند باطل... خداوند پاک و منزه و بسی برتر و والاتر از این است! چون این بر خلاف فتوای خداوند در آیات محکم کتابش است:
    {قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ‎﴿٤٩﴾} [سبأ]
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {
    أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ‎﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
    چگونه است که خداوند در آیات محکم کتابش فتوا می‌دهد که باطل نمی‌تواند چیزی را خلق کند و قادر نیست آن را بازگرداند، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ‎﴿٤٩﴾} [سبأ]
    و سپس باطل و اولیائش را به چالش می‌کشد تا با برهانی واقعی و حقیقی، برای دعوت مردم به‌سوی باطل حجت بیاورند و خداوند تعالی می‌فرماید اگر می‌توانند ادعای باطل خود را [در برابر حقانیت خداوند] به اثبات برسانند؛ خداوند تعالی با تحدی - و مبارزه طلبی- می‌فرماید:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}
    صدق الله العظيم [الواقعة]

    و مطابق فرموده خداوند:
    {إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}
    صدق الله العظيم

    آیا این معقول است که خداوند تحدی خود را نقض کند و با معجزاتی که تصدیق کننده ادعای اهل باطل است؛ آنها را در دعوت مردم به سوی‌ باطل [غیر خدا] یاری نماید؟ به خداوند قسم اگر دکتر عقلش را بکار گیرد، چنین کاری از جانب خداوند سبحان را رد خواهد کرد و خداوند بسی والاتر و برتر از این نسبت‌هاست! و اما حجتی که آورده‌ای و گفتی:
    اقتباس المشاركة :
    می‌ماند اینکه اقرار نماییم آنچه که در قرآن پیرامون زنده و مرده کردن به دست برخی از انسان‌ها آمده در یک حالت خاص فقط رخ می‌دهد و آن به اذن خداوند است و بر اساس نص صریح محکمات قرآن این امر به دست عیسی علیه السلام انجام شده است. این اصل شرعی است که بر آن اتفاق نظر پیدا کرده و سراغ موارد دیگر می‌رویم که در خلال گفتگو اثبات خواهم کرد
    انتهى الاقتباس
    پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسختان می‌گوید: چگونه ممکن است نور و ظلمت یکسان باشند؟ برای مثال آیا دعوت مسيح عيسى بن مريم رسول الله ربّ العالمين و دعوت مسيح كذاب یکسان است؟ چرا که مسیح عیسی بن مریم مردم را به عبادت خداوند یگانه و بی‌شریک دعوت می‌کند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}
    صدق الله العظيم [المائدة:۷۲].

    و از آنجا که مسيح عيسى ابن مريم صلّى الله عليه وآله وسلّم مردم را به سوی حق دعوت کرده و می گوید:
    {اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ} صدق الله العظيم

    برای همین خداوند با برهانی قوی و روشن به او یاری می‌نماید تا درستی و صدق دعوت رسول الله مسيح عيسى ابن مريم را در فراخواندن مردم به سوی خداوند، ثابت نماید و به‌راستی که برهان قوی از جانب الرحمن برای اثبات درستی دعوت حق فرستاده می‌شود. به گفت‌وگو میان نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام و فرعون بنگر. خداوند تعالى می‌فرماید:
    {تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿٢﴾ لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٣﴾ إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ﴿٤﴾ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ‌ مِّنَ الرَّ‌حْمَـٰنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِ‌ضِينَ ﴿٥﴾ فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٦﴾ أَوَلَمْ يَرَ‌وْا إِلَى الْأَرْ‌ضِ كَمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِ‌يمٍ ﴿٧﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿٩﴾ وَإِذْ نَادَىٰ رَ‌بُّكَ مُوسَىٰ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠﴾ قَوْمَ فِرْ‌عَوْنَ ۚ أَلَا يَتَّقُونَ ﴿١١﴾ قَالَ رَ‌بِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ﴿١٢﴾ وَيَضِيقُ صَدْرِ‌ي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْ‌سِلْ إِلَىٰ هَارُ‌ونَ ﴿١٣﴾ وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ ﴿١٤﴾ قَالَ كَلَّا ۖ فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا ۖ إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ ﴿١٥﴾ فَأْتِيَا فِرْ‌عَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَ‌سُولُ ربّ العالمين ﴿١٦﴾ أَنْ أَرْ‌سِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿١٧﴾ قَالَ أَلَمْ نُرَ‌بِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِ‌كَ سِنِينَ ﴿١٨﴾ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿١٩﴾قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٢٠﴾ فَفَرَ‌رْ‌تُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَ‌بِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٢١﴾ وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿٢٢﴾ قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا ربّ العالمين ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ ربّكم وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِي أُرْ‌سِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَيْرِ‌ي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾}
    صدق الله العظيم [الشعراء].
    به سخنان فرعون وموسى عليه الصلاة والسلام بنگر:
    {قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا ربّ العالمين ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ ربّكم وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِي أُرْ‌سِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَيْرِ‌ي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم.
    به سخن نبی الله موسی بنگر{قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ}و این نشانه، نشانه تصدیق دعوت حق پروردگارش است چون او مردم را به عبادت بدون شرک خداوند یکتا فرا می خواند و برای همین هم خداوند برای دعوت حق او نشانه‌های تصدیق می‌فرستد و برای همین فرعون می گوید: {قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}،و برای همین بر خداوند واجب است برای تصدیق دعوت حق رسولش، نشانه‌ای بفرستد تا نبی خداوند دروغگو به‌شمار نیاید:
    {فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾}
    صدق الله العظيم

    نشانه تصدیق خداوند برای مسيح عيسى ابن مريم -صلّى الله عليه وآله وسلّم-نیز به همین صورت است. برخداوند واجب است تا با نشانه‌های تصدیق کننده دعوت حق او را ثابت نماید، چون رسول الله مسيح عيسى ابن مريم صلّى الله عليه وآله وسلّم، مردم را به‌سوی خداوند می‌خواند و خداوند تعالى می‌فرماید:
    {وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}
    صدق الله العظيم [المائدة:۷۲].
    و برای همین خداوند برای دعوت حق او نشانه تصدیق کننده می‌فرستد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {
    إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ ‎﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
    چرا که عبد خداوند ورسولش مسیح عیسی بن مریم؛ از مردم نمی‌خواست تا به‌جایِ خداوند او را عبادت کنند؛ بلکه مردم را به سوی عبادت خداوند یکتا که شریکی ندارد، فرا می‌خواند و برای همین هم پروردگار برای تصدیق دعوت حق او، نشانه می‌فرستاد و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ ‎﴿٧٩﴾‏} [آل عمران].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْ‌يَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿١١٦﴾ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْ‌تَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَ‌بِّي وَرَ‌بَّكُمْ ۚ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّ‌قِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿١١٧﴾ إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ ۖ وَإِن تَغْفِرْ‌ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١١٨﴾ قَالَ اللَّـهُ هَـٰذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ ۚ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ رَّ‌ضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَ‌ضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١٩﴾ لِلَّـهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا فِيهِنَّ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ‌ ﴿١٢٠﴾}
    صدق الله العظيم [المائدة]

    شیخ دکتراحمد هواری، خداوند من و شما را به راه راست -صراط مستقیم- هدایت نماید، چگونه ممکن است دعوت مسيح عيسى بن مريم -صلّى الله عليه وآله وسلّم- ودعوت مسيح کذاب یکسان باشد؟ پس از خردمندان باش. برادر گرامی،اگر قرار باشد،خداوند با معجزاتی که تصدیق کننده بوده و دلالت بر قدرت و وحدانیت خداوند تعالی در برابر باطل [که مردم را به سوی غیر خدا فرا می‌خواند] دارند؛ به باطل کمک کند و از طرفی کسانی که مردم را به‌سوی او می‌خوانند را نیز با این نشانه‌ها که دال بر قدرت و وحدانیت او هستند یاری نماید؟پس ما کدام یک از آنها را باور و تصدیق کنیم؟ همه آنها نشانه‌هایی از جانب خداوند برای تصدیق خود دارند؛ به رغم اینکه دعوتشان کاملا متفاوت است؛. یکی از مردم می‌خواهد او را به‌جای خدا عبادت کنند
    و خداوند نیز با نشانه‌های تصدیق، به او کمک می‌کند و برای همین می گوید : [اگر دیدید این را کشتم و سپس زنده‌اش کردم؛ در این امر شک می‌کنید؟ و می‌گویند: خیر. پس او را می‌کشد و سپس زنده می‌کند] و سپس خداوند با نشانه‌ای که تصدیق کننده ادعای او برای زنده کردن مرده است به او کمک می‌کند و به همین ترتیب با نشانه‌های تصدیق کننده به دعوت نبی الله موسی نیز یاری می‌رساند و مرده را زنده می‌کند:
    {فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}
    صدق الله العظيم [البقرة:۷۳]

    و از آنجا که زنده کردن مرده از نشانه‌های خداوند است که دال بر قدرت و وحدانیت اوست؛لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
    {كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
    } صدق الله العظيم.
    مگر خداوند مجنون است؟ خداوند پاک و منزه و بسی والاتر از این نسبت‌هاست که با معجزاتی که نشانه قدرت اوست؛ به دشمن خود که مردم را به جای عبادت خداوند، به عبادت باطل فرا می‌خواند، کمک کند؛ آیا فکر نمی‌کنید؟عزیز من دکتر احمد الهواری از خدا بترس، خدا حفظت کند؛ کورکورانه پیرو-چیزی- مباش. اگر از عقلت استفاده کنی، جدا از برهان کوبنده‌ای که در قرآن است، حتی پیش از اینکه استدلال قوی آن را در آیات محکم قرآن پیدا کنی؛ عقلت چنین دورغ‌هایی را نمی‌پذیرد، چون اگر با بصیرت تفکر کنی؛ بصیرت فکری تو را قادر خواهد ساخت حق را دیده و دریابی.

    برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ ٱلسَّمْعَ وَٱلْبَصَرَ وَٱلْفُؤَادَ كُلُّ أُولـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً}
    صدق الله العظيم [الإسراء:۳۶].
    شاکر باش که خداوند مقدر ساخته در میان امت امام مهدی منتظر زندگی کنی و از انصار پیشگام برگزیده در «عصر گفت‌وگو قبل از ظهور» باش. به خداوند قسم! هیچ کس به‌سوی حق هدایت نشده و از آن پیروی نمی‌کند، مگر از عقل خود استفاده کند؛ فرقی ندارد که در دوران برانگیخته شدن انبیا باشد یا در دوران برانگیخته شدن مهدی منتظر. کسی تابع حق نمی‌شود مگر از خردمندانی باشد که اهل تعقل و اندیشه‌اند. اینان هستند که خداوند در تمام امت‌ها ایشان را هدایت می نماید. منطبق بر فرموده خداوند تعالی:
    {وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ (١٧) الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ (١٨) أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ (١٩)}
    صدق الله العظيم [الزمر].

    و برای همین است که اهالی آتش کسانی هستند که از عقل استفاده نکرده و بدون تفکر و کورکورانه از گذشتگان خود پیروی کرده‌اند و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ‎﴿١٧٩﴾‏} صدق الله العظيم [الأعراف].
    و برای همین هم اهل آتش اعتراف می‌کنند که دلیل گمراه شدنشان از صراط مستقیم، عدم استفاده از عقلشان بوده و حجت حق بر آنان اقامه شده است:
    {أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ‌ ﴿٨﴾ قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ‌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ‌ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾}صدق الله العظيم [الملك].
    عزیز من، آیا می‌دانی چرا کفار اهل آتش می‌گویند: {لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ}؟
    چون آنها از آنچه که در کتاب حق خداوند آمده‌است؛ روگردانده‌اند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ‎﴿١٧٠﴾‏}[البقرة].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {
    وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ‎﴿١٠٤﴾‏} [المائدة].
    و خداوند تعالی می فرماید:
    {
    ‏ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ ‎﴿٧٨﴾‏} [يونس].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {
    وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ ‎﴿٢١﴾} [لقمان]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِ‌هِم مُّهْتَدُونَ ﴿٢٢﴾وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْ‌سَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْ‌يَةٍ مِّن نَّذِيرٍ‌ إِلَّا قَالَ مُتْرَ‌فُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِ‌هِم مُّقْتَدُونَ ﴿٢٣﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَىٰ مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ ۖ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْ‌سِلْتُم بِهِ كَافِرُ‌ونَ ﴿٢٤﴾
    } صدق الله العظيم [الزخرف].

    و به‌خاطر اینکه کورکورانه و بدون تدبر و تفکر از آنچه که از گذشتگان باقی مانده، پیروی می‌کردند لذا هم خود و هم امتشان را از صراط مستقیم گمراه کردند و بعد برای تمام کافران روشن گردید که علت گمراه شدن از صراط مستقیم؛ پیروی کورکورانه بوده است و لذا به گناه خود اعتراف می‌کنند که:
    {وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾}
    صدق الله العظيم [الملك].

    عزیز من جناب دکتر احمد الهواری، از علمای مکرم امت باش و گرامی‌ترین علمای مسلمین، انصار مهدی منتظر در «عصر گفت‌وگو قبل از ظهور» هستند و بدترین علمای امت کسانی هستند که خداوند آنها را از دعوت مهدی منتظر در
    «عصر گفت‌وگو قبل از ظهور» آگاه می‌نماید، اما آن را از امت مخفی نگه داشته و با اینکه مردم را به‌سوی حق دعوت کرده و راه راست-صراط مستقیم- را به آنان نشان می‌دهد؛ به شدت تلاش می‌کنند تا مردم را از او دور نمایند.
    امیدوارم خداوند تو را از دوستان مقرب خود قرار دهد و من و شما را از بندگان ربانی خود قرار دهد تا در راه حب و قرب او رقابت نماییم و ما را در زمره قومی در آورد که محبوب خداوند و محب او [یحبهم و یحبونه]‌هستند و ما را به صالحین ملحق کرده و ما و تمام انصار حق مبین را در جنات النعيم به محمد رسول الله -صلى الله عليه آله وسلم- در حالی که بر تخت‌ها مقابل هم قرار گرفته‌ایم؛ ملحق فرماید:
    «في جنات النعيم على سُررٍ مُتقابلين»

    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخو المُسلمين الذليل على المؤمنين؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 5121 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..


    - 6 -

    الإمام ناصر محمد اليماني
    26 - 05 - 1431 هـ
    10 - 05 - 2010 مـ
    10: 04 مساءً

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=2125
    ــــــــــــــــــــ



    رد المهديّ المنتظَر إلى الدكتور ..

    اقتباس المشاركة :
    المشاركة الأصلية كتبت بواسطة د.احمد هواري
    نفس الجواب فضيلة الشيخ اليماني كل هذا تم بامر الله اماته باذن الله ثم احياه باذن الله والناس ينظرون ولكن الفتنة هي ان بعض الناس مع تحذير النّبيّ الشديد بان الدجال سيصنع كذا وكذا وانه مكتوب بين عينيه كافر وانه اعور سيتبعونه لهول مارأوا من احياء واماتة وانزال للمطروووو
    فينبغي ان نقر ما جاء في القران ان الاحياء والاماتة تجري على بعض يد البشر في حالة واحدة فقط وهو باذن الله وهذا حصل لعيسى عليه السلام بنص القران المحكم فهذا اصل نعتبره شرعا نتفق عليه ثم نبحث في القضايا الاخري والتي اثبتها في البحث
    جمعني واياك في جنات النعيم
    انتهى الاقتباس

    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    ويا أيها الدكتور تذكّر وتفكّر وقرِّر من بعد التفكير بالعقل والمنطق، فانظر لردك علينا بما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    (كل هذا تم بأمر الله أماته بإذن الله ثم أحياه بإذن الله والناس ينظرون)
    انتهى الاقتباس
    إذاً، يا فضيلة الشيخ المُحترم فقد صدق المسيح الكذاب حسب عقيدتكم وأقام الحجّة على الله ربّ العالمين سُبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً! كون الله تحدى الباطل وأولياءه في تلك المسألة وجعل الله تحديه في مُحكم القرآن العظيم:
    {قُلْ جَاءَ الحقّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ} [سبأ:49].
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    فانظر لقول الله تعالى
    {إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ}، وحسب عقيدتكم أنَّ الباطلَ المسيحَ الكذاب أرجع الروح إلى الجسد فأحياه من بعد موته! إذاً لأقام الحجّة فأصبح هو الحقّ والله هو الباطل سُبحانه وتعالى علواً كبيراً! لأن ذلك مُخالف لفتوى الله في محكم كتابه بحسب: {قُلْ جَاءَ الحقّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ} [سبأ:49].

    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    وقال الله تعالى:
    {أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الحقّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [الرعد:19].

    فكيف أنَّ الله يُفتينا في مُحكم كتابه أنّ الباطل لن يستطيع أن يبدأ الخلق ولن يستطيع أن يعيده؟ تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُلْ جَاءَ الحقّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ}، ومن ثم تحدّى الله الباطل وأولياءه أن يقيموا الحجّة على دعوتهم للباطل من دونه فيأتون بالبرهان على الواقع الحقيقي، وقال الله تعالى لئن استطاعوا فقد صدقوا في دعوتهم إلى الباطل من دونه، وقال الله تعالى مُتحدياً: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم. وتصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ} صدق الله العظيم. فهل من المعقول أن يُناقض الله تحديه للباطل وأوليائِه ومن ثم يؤيّدهم بمُعجزات التصديق لدعوتهم إلى الباطل من دونه؟ ألا والله إنّ عقل الدكتور لو تفكّر لأنكر أن يفعل الله ذلك سُبحانه وتعالى علواً كبيراً! وأما حجّتك التي أتيتنا بها وقلت ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    (فينبغي أن نقرّ ما جاء في القرآن أنّ الإحياء والاماتة تجري على بعض يد البشر في حالة واحدة فقط وهو باذن الله وهذا حصل لعيسى عليه السلام بنص القران المحكم فهذا اصل نعتبره شرعا نتفق عليه ثم نبحث في القضايا الاخرى والتي اثبتها في البحث)
    انتهى الاقتباس

    ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: وكيف تستوي الظُلمات والنور، فهل يستويان مثلاً دعوة المسيح عيسى ابن مريم رسول الله ربّ العالمين ودعوة المسيح الكذاب؟ وذلك لأنّ المسيح عيسى ابن مريم يدعو الناس إلى عبادة الله وحده لا شريك له. وقال الله تعالى:
    {وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ} صدق الله العظيم [المائدة:72].

    وبما أنّ المسيح عيسى ابن مريم صلّى الله عليه وآله وسلّم يدعو إلى الحقّ ويقول:
    {اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ} صدق الله العظيم، ولذلك أيَّده بالسُلطان المُبين من ربِّه تصديقاً لدعوة الحقّ الذي يدعو إليها رسول الله المسيح عيسى ابن مريم، وإنّما السُلطان من الرحمن يأتي تصديقاً لدعوة الحقّ، فانظر للحوار بين نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام وفرعون. وقال الله تعالى: {تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿٢﴾ لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٣﴾ إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ﴿٤﴾ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ‌ مِّنَ الرَّ‌حْمَـٰنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِ‌ضِينَ ﴿٥﴾ فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٦﴾ أَوَلَمْ يَرَ‌وْا إِلَى الْأَرْ‌ضِ كَمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِ‌يمٍ ﴿٧﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿٩﴾ وَإِذْ نَادَىٰ رَ‌بُّكَ مُوسَىٰ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠﴾ قَوْمَ فِرْ‌عَوْنَ ۚ أَلَا يَتَّقُونَ ﴿١١﴾ قَالَ رَ‌بِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ﴿١٢﴾ وَيَضِيقُ صَدْرِ‌ي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْ‌سِلْ إِلَىٰ هَارُ‌ونَ ﴿١٣﴾ وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ ﴿١٤﴾ قَالَ كَلَّا ۖ فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا ۖ إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ ﴿١٥﴾ فَأْتِيَا فِرْ‌عَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَ‌سُولُ ربّ العالمين ﴿١٦﴾ أَنْ أَرْ‌سِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿١٧﴾ قَالَ أَلَمْ نُرَ‌بِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِ‌كَ سِنِينَ ﴿١٨﴾ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿١٩﴾قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٢٠﴾ فَفَرَ‌رْ‌تُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَ‌بِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٢١﴾ وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿٢٢﴾ قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا ربّ العالمين ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ ربّكم وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِي أُرْ‌سِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَيْرِ‌ي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].

    فانظر لقول فرعون وقول موسى عليه الصلاة والسلام :
    {قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا ربّ العالمين ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ ربّكم وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِي أُرْ‌سِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَيْرِ‌ي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم.

    فانظر لقول نبيّ الله موسى:
    {قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ} وهي آيات التصديق لدعوة الحقّ من ربِّه لأنّه يدعو إلى عبادة الله وحده لا شريك له، ولذلك أيَّده الله بآيات التصديق لدعوة الحقّ، ولذلك قال فرعون: {قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}، ولذلك وجب على الله أن يصدق دعوة رسوله بالحقّ حتى لا يكون من الكاذبين: {فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم. وكذلك آيات التصديق من الله للمسيح عيسى ابن مريم -صلّى الله عليه وآله وسلّم- وجب على الله أن يصدقه بآيات التصديق لدعوة الحقّ الذي يدعو إليه رسول الله المسيح عيسى ابن مريم صلّى الله عليه وآله وسلّم. وقال الله تعالى: {وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ} صدق الله العظيم [المائدة:72].

    ولذلك أيَّده الله بآيات التصديق لدعوته إلى الحقّ، وقال الله تعالى:
    {إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتّوراة وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنْ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلا سِحْرٌ مُبِينٌ} صدق الله العظيم [المائدة:110].

    وذلك لأنّ عبد الله ورسوله المسيح عيسى ابن مريم لم يدعُ الناس إلى عبادته من دون الله؛ بل يدعو الناس إلى عبادة الله وحده لا شريك له، ولذلك أيَّده الله بآيات التصديق لدعوة الحقّ، ولو دعا الأنبياء إلى أنفسهم لما أيَّدهم الله بآيات التصديق لدعوتهم. وقال الله تعالى:
    {مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ} [آل عمران:79].

    وقال الله تعالى:
    {وَإِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْ‌يَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿١١٦﴾ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْ‌تَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَ‌بِّي وَرَ‌بَّكُمْ ۚ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّ‌قِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿١١٧﴾ إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ ۖ وَإِن تَغْفِرْ‌ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١١٨﴾ قَالَ اللَّـهُ هَـٰذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ ۚ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ رَّ‌ضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَ‌ضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١٩﴾ لِلَّـهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا فِيهِنَّ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ‌ ﴿١٢٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    ويا أيها الشيخ الدكتور أحمد هواري، هداني الله وإياك إلى الصراط المُستقيم، فكيف يستويان مثلاً دعوة المسيح عيسى ابن مريم -صلّى الله عليه وآله وسلّم- ودعوة المسيح الكذاب؟ فكُن من أولي الألباب.

    ويا أخي الكريم، لو كان الله يؤيّد الباطل بمُعجزات التصديق وهي آياته الدالة على قدرته ووحدانيّته تعالى إلى الباطل الذي يدعو الناس إلى غير الله، ومن ثم يؤيد بآيات التصديق الدالة على قدرته ووحدانيته إلى الدُعاة إليه إذاً فأيُّهم نُصدّق؟ فجميعهم جاءوا بآيات التصديق من الله على دعوتهم برغم أنّ دعوتهم مُختلفة تماماً فأحدهم يدعو الناس إلى نفسه ليعبدوه من دون الله فأيّده الله بآيات التصديق لدعوته كونه يقول:
    [أرأيتم إن قتلت هذا ثم أحييته؛ أتشكون في الأمر؟ فيقولون: لا. فيقتله ثم يحييه]، ومن ثم يؤيّده الله بآيات التصديق لدعوته فيُحيي الميِّت، وكذلك يؤيد الله بآيات التصديق لدعوة نبيّ الله موسى فيُحيي الميِّت المقتول: {فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:73].

    وبما أن إحياء الموتى من آيات الله الدالة على قدرته ووحدانيته، ولذلك قال الله تعالى
    : {كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ} صدق الله العظيم.
    فهل جُنّ الله -سُبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً- حتى يؤيد بآياته مُعجزات قُدرته لعدوه الذي يدعو الناس إلى عبادة الباطل من دون الله! أفلا تعقلون؟ فاتّقوا الله حبيبي في الله الدكتور أحمد هواري حفظكم الله ولا تتّبعوا الاتّباع الأعمى، فلو استخدمت عقلك بغض النظر عن البُرهان المُلجم في القرآن لرفض عقلك هذه الأكذوبة من قبل أن تجد البرهان في محكم القرآن، وذلك لأنّ الأبصار إذا تفكّرت تُبصر الحقّ بالبصيرة الفكرية. ولذلك قال الله تعالى:
    {وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ ٱلسَّمْعَ وَٱلْبَصَرَ وَٱلْفُؤَادَ كُلُّ أُولـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً} صدق الله العظيم [الإسراء: 36].

    فكن من الشاكرين أن قدّر الله وجودك في أمّة الإمام المهديّ المنتظر، وكن من الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور، ألا والله لن يهتدي إلى الحقّ فيتّبعه إلا من كان يعقل سواءً في عصر بعث الأنبياء أو عصر بعث المهديّ المنتظَر، فلن يتّبع الحقّ إلا من كان من أولي الألباب الذين يعقلون، أولئك هداهم الله من كُل أمّةٍ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ (١٧) الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ (١٨) أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ (١٩)} صدق الله العظيم [الزمر].

    وذلك لأنّ أصحاب النار هم الذين لا يعقلون فهم لا يتفكرون واتبعوا الذين من قبلهم الاتّباع الأعمى، وقال الله تعالى:
    {وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الجنّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:179].

    ولذلك اعترف أهل النار أنَّ سبب ضلالِهم عن الصراط المُستقيم هو عدم استخدام العقل، وأُقيمت عليهم الحجّة بالحقّ:
    {أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ‌ ﴿٨﴾ قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ‌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ‌ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾} [الملك].

    وهل تدري يا حبيبي في الله لماذا قال أصحاب النار من الكُفار
    {لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ}؟ وذلك لأنّهم أعرضوا عما جاء في كُتب الله الحقّ. وقال الله تعالى: {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ} [البقرة:170].

    وقال الله تعالى:
    {وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ} [المائدة:104].

    وقال الله تعالى:
    {قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ} [يونس:78].

    وقال الله تعالى:
    {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِير} [لقمان:21]

    وقال الله تعالى:
    {بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِ‌هِم مُّهْتَدُونَ ﴿٢٢﴾وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْ‌سَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْ‌يَةٍ مِّن نَّذِيرٍ‌ إِلَّا قَالَ مُتْرَ‌فُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِ‌هِم مُّقْتَدُونَ ﴿٢٣﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَىٰ مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ ۖ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْ‌سِلْتُم بِهِ كَافِرُ‌ونَ ﴿٢٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].

    وبما أنّهم كانوا يتَّبعون آثارَ الذين من قبلهم اتّباعاً أعمى من غير تفكّر ولا تدبّر ولذلك أضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم عن الصراط المُستقيم، ومن ثم تبيّن لكافة الكافرين أنّ سبب ضلالهم عن الصراط المُستقيم هو الاتّباع الأعمى، ولذلك اعترفوا بذنبهم:
    {وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾ فَاعْتَرَ‌فُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الملك].

    ويا حبيبي في الله فضيلة الدكتور أحمد هواري، كُن من عُلماء الأّمة المُكرَّمين، فأكرم عُلماء المُسلمين هم أنصار المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور، وأشَرُّ عُلماء الأمّة هم الذين أظهرهم الله على دعوة المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور فأخفوا أمره عن الأمّة وصدّوا عنه صدوداً برغم أنّه يدعوهم إلى الحقّ ويهديهم إلى صراطٍ مستقيم.

    وأرجو من الله أن تكون من أحباب الله المُقرّبين، وأن يجعلني وإيّاك من عبيده الربّانيين المُتنافسين في حُبّ الله وقربه ويدخلنا في زُمرة القوم الذي يحبّهم ويحبّونه، ويلحقنا بالصالحين ويجمعنا وكافة الأنصار للحقّ المبين بمحمد رسول الله -صلى الله عليه آله وسلم- في جنات النعيم على سُررٍ مُتقابلين.

    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخو المُسلمين الذليل على المؤمنين؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  7. افتراضي هيهات هيهات يا دكتر..

    ( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )..

    - 7 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    28 - 05 -1431 هـ
    12 - 05 - 2010 مـ
    ۲۲- اردیبهشت- ۱۳۸۹ه.ش.
    12: 20 صباحاً
    ـــــــــــــــــــ


    هيهات هيهات يا دكتر..

    اقتباس المشاركة :
    د.احمد هواري: موضوع دیگری که ان شاءالله مطرح خواهم کرد احادیث مربوط به دیدن خداوند است ؛خود را آماده کنید...
    انتهى الاقتباس
    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..

    مهدی منتظر به شما می گوید: هیهات هیهات جناب دکتر، آیا از خودت و پروردگارت و تمام عالمیان حیا نمی کنی؟ تو چنین گفته ای که:" و فردا به سراغ موضوعی دیگر که همانا دیدن آشکارروی خداوند است می رویم"!انگار که در گفتگوی فعلیمان؛ دلیل قوی و خاموش کننده ای برایمان آورده ای؛ درحالی که مطلقا چیزی نیاورده ای،بلکه حتی یک دلیل قوی از آیات محکم و بینه کتاب نیاورده ای که نشانه این باشد که خداوند به باطل و اولیائش یاری می رساند،به راستی که تو بر اساس ظن مجادله می کنی و ظن و گمان کسی را از حق بی نیاز نمی کند.هیهات هیهات که تا آن نقطه را تمام نکرده و همگی به نتیجه ای نرسیم؛ از دست من خلاص نمی شوی تا به سراغ نکته دیگر بروی.
    ای حق جویان عالم؛ای انصار پیشگام برگزیده، چه کسی حقاً حجتش قویتر و مهیمن است؟ دکتر یا مهدی منتظر؟و اگر بر روی عقیده باطل خود اصرار ورزی و عقل و منطق و برهان قاطع علمی حقی را که مورد تأیید عقل و منطق است رد کرده و سرباز بزنی و تنها بخواهی از روایت باطل و دورغ پیروی کنی،؛به تو می گویم: مهدی منتظر سؤال بسیار ساده ای دارد؛ برای من و تمام انصار پیشگام برگزیده در مورد بیان حق این فرموده خداوند تعالی فتوا بده:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}
    صدق الله العظيم [الواقعة].

    نکته مورد سؤال دقیقاً این است که مقصود خداوند ازاین کلام چیست: {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ}؟ آیا مسیح کذاب و اولیاء او هستند{{{{غَيْرَ مَدِينِينَ}}}}؟ بلکه مسیح کذاب به جای خداوند ادعای ربوبیت می کند و چون برای هر ادعایی برهانی لازم است:
    {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}
    صدق الله العظيم.

    ای کسانی که قاعده فرستاده شدن نشانه های خداوند را که در کتاب آمده است کاملا معکوس کرده اید؛از خدا بترسید.قسم به پروردگار عالمیان،که این قسم عالمانه مهدی منتظر است نه قسم یک کافر یا فاجر،اگر تمام علمای مسلمین و خطبای منابرو مفتیان کشورها جمع شوند تا تنه یک دلیل فقط و فقط و فقط از قرآن عظیم بیاورند که نشان دهد خداوند با نشانه های خود به دشمنانش یاری می رساند؛ قادر نخواهید بود چنین کنید؛حتی اگر به کمک و یاری یکدیگر بشتابید.بلکه درست عکس این را خواهید یافت که مبارزه طلبی مطلق پروردگار عالمیان است و خداوند تعالی می فرماید:
    {قُلْ إِنَّ رَ‌بِّي يَقْذِفُ بالحقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾ قُلْ جَاءَ الحقِّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} [سبأ].
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} [الواقعة].
    {هَٰذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‎﴿١١﴾‏}[لقمان].
    آیا ( دجال ) می تواند به آسمان فرمان دهد تا ببارد و زمین تا بروید؟ولی هیچ مثقال ذره ای در آسمان و زمین مطیع اوامر او نیست زیرا که او مثقال ذره ای را در آسمان‌ها و زمین نیافریده است و خداوند تعالی می فرماید :
    {
    قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ ‎﴿٢٢﴾‏} صدق الله العظيم [سبأ].
    زیرا که فرو فرستادن باران از آیات خداوند است که کسی جز او نمی تواند این آیات را بیاورد و خداوند تعالی می فرماید :
    {أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾ لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُ‌ونَ ﴿٧٠﴾}
    صدق الله العظيم [الواقعة].

    همچنین رویاندن گیاه از آیات خداوند است اگر خداوند بذرهایی را که در درون کشتزار می افکنید ، نمی رویانید یک بذر هم از آنچه در زمین می افکندید نمی رویاندید و بذرهای شما در میان خاک از دست می رفت وچیزی از آن نمی روئید و خداوند تعالی می فرماید :
    {أَفَرَ‌أَيْتُم مَّا تَحْرُ‌ثُونَ ﴿٦٣﴾ أَأَنتُمْ تَزْرَ‌عُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِ‌عُونَ ﴿٦٤﴾ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ﴿٦٥﴾ إِنَّا لَمُغْرَ‌مُونَ ﴿٦٦﴾ بَلْ نَحْنُ مَحْرُ‌ومُونَ ﴿٦٧﴾}
    صدق الله العظيم [الواقعة].

    پس چگونه باطل آیات خداوند را که خدا آنها حقایق قران در واقعیت قرار داده است را می آورد ، هرگز نمی توانند . یا اینکه گمان می کنید که آیات خداوند در قران فقط در حد حرف است سُبحان الله العظيم! بلکه آن حقی است که درواقعیت حقیقی در خلقت خودتان و خلقت آسمانها و زمین و خلقت چهارپایانتان و خلقت آنچه از کشتزارتان می روید و در نوشیدنی‌هایتان و در خلقت هر جنبنده ای یا پرنده ای که با دو بالش پرواز می کند ، می یابید زیرا که او خالق همه چییز است . و خداوند با آیاتش دعوت باطل را تایید نمی کند و باطلی که به جای خداوند می خوانند نمی تواند حتی مگسی راهم خلق کند حتی اگر همه باطل باهم جمع شوند تصدیق فرموده خداوند :
    {
    يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ‎﴿٧٣﴾‏} صدق الله العظيم [الحج].
    {
    هَٰذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‎﴿١١﴾‏} صدق الله العظيم [لقمان].
    چگونه است که خداوند در آیات محکم کتابش فتوا می دهد که نشانه های خداوند فرستاده نمی شوندِ مگر برای بیم دادن -واتمام حجت- تا بندگان از حق پیروی نمایندِ،آیا
    آنها را برای مسیح کذاب ذخیره کرده است ؟ سُبحان الله العلي العظيم وتعالى علوّاً كبيراً!به فتوای خداوند درمورد قاعده فرستادن نشانه ها در فرموده خداوند تعالی بنگرید:
    {
    وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ‎﴿٥٩﴾‏ } صدق الله العظيم [الإسراء]
    به قاعده و ناموس فرستاده شدن نشانه بنگرید: {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم، یعنی برای بیم دادن مردم از پروردگارشان؛تا از حق پیروی نمایند، که اگر مردم نسبت به نشانه هایی که برای تقویت و تأیید دعوت حق فرستاده شده،کافرشوند،آن گاه خداوند بعد از تکذیب نشانه هایش؛ آنها را دچار عذاب شدیدی خواهد کرد و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم

    اما با توجه به اینکه علمای مسلمین؛باطل را پذیرفته و حق را تکذیب کردند و از کسانی پیروی نموده اند که قاعده فرستاده شدن نشانه ها را تغییر داده اند و گمان می کنند که خداوند با نشانه های خود هم به حق یاری می کند و هم به باطل ؛ وبرای همین به خاطر باور به این عقیده که خداوند با نشانه های خود به باطل کمک می رساند؛نسبت به تمام نشانه های خداوند کافر شده اند و برای همین به آنها بشارت عذاب روز بی مانند-یوم عقیم- را می دهم وتصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾}
    صدق الله العظيم [الإسراء].

    چگونه ممکن است خداوند فتوا دهد که با نشانه های تصدیق کننده،دعوت حق خود راتأیید می کند و شما هم شاهدید که خداوند با نشانه های خود انبیاء و رسولان خود را -که مردم را به سوی حق دعوت می کنند-تأیید و یاری کرده است و نشانه های حق خود را به خاطرتصدیق دعوت شان و آنچه که مردم را به سوی آن می خوانند -یعنی حق آمده از جانب خداوند سبحان-می فرستد که هر چه غیر آن است باطل است؛حال چگونه ممکن است با نشانه های خود دعوت باطل و غیر از خود را تصدیق نماید؟ به خداوندی که خدایی جز او نیست؛این افترا را انسان عاقل باور نمی کند؛ولی آنان که از عقل خود استفاده نمی کنند؛ آن را باور خواهند کرد ؛کسانی از چهارپایان هم گمراه ترند و خداوند تعالی می فرماید:
    {أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا ‎﴿٤٤﴾‏}صدق الله العظيم [الفرقان].
    ای امت اسلام،من امام مهدی منتظر حق خلیفه خداوند و پروردگار عالمیان هستم و اگر من منتخب خدا نباشم،همانند ابلیس،تا یوم الدین،لعنت خداوند بر من باد و یا بر کسی که برایش روشن شد ناصر محمد یمانی به حق سخن گفته و راه راست را نشان می دهد ولی غرور وتعصب او را به گناه کشاند و با باطل و ظنی که کسی را از حق بی نیاز نمی کند؛ به مجادله با حق برخاست ،و چه کسی او را از عذاب روز بی مانند-یوم عقیم- نجات خواهد داد؟
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفة الله؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
    ــــــــــــــــــــــ

    اقتباس المشاركة 5122 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..


    - 7 -

    الإمام ناصر محمد اليماني
    28 - 05 -1431 هـ
    12 - 05 - 2010 مـ
    12: 20 صباحاً

    [ لمتابعة رابط البيان للمشاركة الأصلية ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=2212
    ـــــــــــــــــــ



    هيهات هيهات يا دكتور ..

    اقتباس المشاركة :
    د.احمد هواري: (الموضوع الاخر الذي ساطرحه ان شاء الله هو احاديث رؤية الله فاستعدوا له)
    انتهى الاقتباس
    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    ويقول لك المهديّ المنتظَر: هيهات هيهات يا دكتور، أفلا تستحي من نفسك ومن ربِّك ومن العالمين؟ فإنك تتكلم وتقول:
    اقتباس المشاركة :
    وغداً سوف ننتقل إلى موضوع آخر وهي رؤية الله جهرة)!
    انتهى الاقتباس
    وكأنّك جئتنا في هذا الحوار بسُلطان العلم المُلجم وأنت لم تأتِ بشيء على الإطلاق؛ بل لم تأتِ بسُلطان واحدٍ من آيات الكتاب المُحكمات البيّنات بأنّ الله يؤيِّد بآياته الباطلَ وأولياءه، وإنّما تُجادل بالظنِّ الذي لا يُغني عن الحقِّ شيئاً، وهيهات هيهات أن تفلت مني إلى موضوعٍ آخر حتى ننتهي من هذه النقطة ونخرج جميعنا بنتيجةٍ.

    ويا معشر الباحثين عن الحقِّ من العالمين ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار، فمن كانت حُجّته هي الأقوى والمُهيمنة بالحقّ؟ فهل هو الدكتور أم المهديّ المنتظَر؟ وإن أصررتَ على عقيدة الباطل ورفضت العقل والمنطق وسلطان العلم الحقِّ المصدق للعقل والمنطق وأبيتَ إلا أن تتَّبع الباطل المُفترى، فأقول لك: فللمهديّ المنتظَر سؤالٌ بسيطٌ وهو أن تفتيني وجميعَ الأنصار السابقين الأخيار عن البيان الحقِّ لقول الله تعالى:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    وموضع السؤال بالضبط هو: ما هو المقصود بقول الله تعالى:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ}؟ فهل المسيح الكذَّاب وأولياؤه {{{{غَيْرَ مَدِينِينَ}}}}؟ بل المسيح الكذَّاب يدَّعي الربوبية من دون الله، وبما أنّ لكُل دعوى برهان: {تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم.

    فاتقوا الله يا من غيّرتم ناموس إرسال آيات الله في الكتاب رأساً على عقب، وأقسِمُ بربّ العالمين قسم المهديّ المنتظَر عن علمٍ وليس قسمَ كافرٍ ولا فاجرٍ، لو اجتمع كافة عُلماء المُسلمين وخُطباء المنابر ومُفتو الديار على أن يأتوا بدليلٍ واحدٍ فقط فقط فقط من القرآن العظيم أنَّ الله يؤيِّد بآياته أعداءه لما استطاعوا جميعاً ولو كان بعضهم لبعضٍ ظهيراً ونصيراً؛ بل سوف يجدون العكس تماماً والتحدي المُطلق من ربّ العالمين، وقال الله تعالى:
    {قُلْ إِنَّ رَ‌بِّي يَقْذِفُ بالحقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾قُلْ جَاءَ الحقِّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} [سبأ].

    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} [الواقعة].

    {هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ بَلْ الظَّالِمُونَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ} [لقمان:11].

    فهل يستطيع أن يأمر السماء فتمطر والأرض فتنبت؟ ولكنّها لن تطيع أمره مثقالُ ذرةٍ في السماء والأرض لأنه لم يخلق مثقال ذرةٍ في السماوات والأرض. وقال الله تعالى:
    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِنْ شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ} صدق الله العظيم [سبأ: 22].

    وذلك لأنّ إنزال المطر هو من آيات الله التي لا يأتي بها سواه. وقال الله تعالى:
    {أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾ لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُ‌ونَ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    وكذلك إنبات الشجر هو من آيات الله لولا أن الله ينبت لكم البذور التي ترموها في الحرث لما استطعتم أن تنبتوا بذرةً واحدةً مما قذفتموه في الحرث، ومن ثم تذهب البذور منكم بين التراب لم ينبت منها شيء وخسرتم بذوركم. وقال الله تعالى:
    {أَفَرَ‌أَيْتُم مَّا تَحْرُ‌ثُونَ ﴿٦٣﴾ أَأَنتُمْ تَزْرَ‌عُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِ‌عُونَ ﴿٦٤﴾ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ﴿٦٥﴾ إِنَّا لَمُغْرَ‌مُونَ ﴿٦٦﴾ بَلْ نَحْنُ مَحْرُ‌ومُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    فكيف يأتي الباطل بآيات الله التي جعلها الله حقائق هذا القُرآن على الواقع الحقيقي، فلا يستطيعون؟ أم إنّكم تظنون آيات الله في القُرآن مجرد كلام في كلام؟ سُبحان الله العظيم! بل هو الحقِّ تجدونه الحقِّ على الواقع الحقيقي في خلقكم وخلق السماوات والأرض وخلق أنعامكم وخلق ما يخرج من حرثكم وفي شربكم وفي خلق كلّ دابةٍ أو طائر يطير بجناحيه لأنه الخالق لكل شيءٍ، ولن يؤيِّد الله بآياته تصديقاً لدعوة الباطل، ولن يستطيع الباطل الذي يدعونه من دون الله أن يخلق حتى ذُبابةً واحدةً ولو اجتمعوا له. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖوَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ ْوَالْمَطْلُوبُ} صدق الله العظيم [الحج: 73].

    {هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ بَلْ الظَّالِمُونَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ} صدق الله العظيم [لقمان:11].

    فكيف أنّ الله يُفتي في مُحكم كتابه إنَّ الله لا يُرسل بآياته إلا تخويفاً لعباده ليتبعوا الحقّ، أم أنه ادَّخرها للمسيح الكذاب؟ سُبحان الله العلي العظيم وتعالى علوّاً كبيراً! فانظروا إلى الفتوى من الله في ناموس إرسال الآيات في قول الله تعالى:
    {وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم [الإسراء: 59].

    فانظروا لناموس إرسال الآيات:
    {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم؛ أي تخويفاً للناس من ربِّهم لكي يتبعوا الحقِّ فإذا كذبوا بآياته التي أيّد بها لدعوة الحقِّ ومن ثم يعذبهم الله من بعد التكذيب بآياته عذاباً نكراً. وقال الله تعالى: {وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم. ولكن ونظراً لأنّ عُلماء المُسلمين قد صدّقوا الباطل وكذّبوا بالحقِّ واتّبعوا الذين غيّروا ناموس إرسال الآيات فزعموا أنَّ الله يؤيِّد بها الحقِّ والباطل جميعاً ولذلك فقد كفروا بآيات الله جميعاً بسبب عقيدتهم أنّ الله كذلك يؤيِّد بها للباطل، ولذلك أُبشِّرُهم بعذاب يومٍ عقيمٍ. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    فكيف أنَّ الله يفتي بأنّه يؤيِّد بآياته تصديقاً لدعوة الحقِّ إليه كما تجدون أنّ الله يؤيِّد بها أنبياءه ورُسله لأنّهم يدعون إلى الحقِّ ولذلك يصدق دعوتهم بآيات الحقِّ الذي يدعو إليه وهو الحقِّ سُبحانه وما دونه باطل، فكيف يُصدق الله بآياته كذلك دعوة الباطل من دونه؟ فوالله الذي لا إله غيره لا يصدق بهذا الافتراء إنسانٌ عاقلٌ ولكنّه سوف يُصدق بهذا الافتراء الذين لا يعقلون مَنْ هم أضلّ من الأنعام سبيلاً. وقال الله تعالى:
    {أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً} صدق الله العظيم [الفرقان:44].

    ويا أمّة الإسلام، إنّني الإمام المهديّ المنتظَر الحقِّ خليفة الله ربّ العالمين، وإذا كُنتُ مُفترياً على الله ولم يصطفِني فإنّ عليّ لعنة الله كما لعن الله إبليس إلى يوم الدين، أو على من تبيّن له أنّ ناصر محمد اليماني ينطق بالحقِّ ويهدي إلى صراط مُستقيم ومن ثم تأخذه العزّة بالإثم فيجادل بالباطل وبالظنّ الذي لا يُغني من الحقِّ شيئاً فمن يجيره من عذاب يوم عقيم؟

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفة الله؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  8. افتراضي همانا که خداوند با نشانه‌هایی که دال بر وحدانیت او دارند، به کسانی که ادعای خدایی می کنند؛ یاری نمی‌رساند.

    ( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )..

    - 8 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    29 - 05 - 1431 هـ
    13 - 05 - 2010 مـ
    ۲۳- اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
    12: 12صباحاً
    ـــــــــــــــــ


    همانا که خداوند با نشانه‌هایی که دال بر وحدانیت او دارند، به کسانی که ادعای خدایی می کنند؛ یاری نمی‌رساند.

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وخاتم النّبيين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..

    سلام خداوند بر تو برادر گرامی ابو بلال،دکتر احمد الهواری،خطیب و امام جامع البر و الاحسان درعمان پایتخت کشور اردن؛ چه مرد خوبی هستی ابو بلال ، اگر خداوند ترا به راه راست هدایت نماید و از حق آمده از پروردگارت پیروی کنی.علت تعریف ما از تو این است که تو اولین عالمی هستی که در دوران دعوت مهدی منتظر،جرأت کرده ای که نه با اسم مستعار که با اسم و نام خانوادگی و دولت و کشور و مسجدی که خطیب آن هستی،به گفتگو با مهدی منتظر بپردازی و برای همین امام مهدی از شیخ فاضل دکتر احمد هواری با کنیه أبو بلال تشکر می کند ؛او مرد نیکی است و چقدر من کسانی را که به دفاع از اسلام ومسلمین می پردازند و راه را بر گمراه کنندگان مسلمانان می بندند ، دوست دارم.به خداوند قسم که اگر علمای امت همانند تو عمل می کردند،در تمام دوران ها کسی نمی توانست احدی از مسلمانان را گمراه نماید.اما با کمال تأسف؛آنان از گفتگو با گمراه کنندگان می گریزند و اگر از علما سؤال کنی چرا با "مرزی" یا "اللحیدی" و یا امثال آنها گفتگو نمی کنید؟علما در جوابت خواهند گفت:ما نمی خواهیم باعث شهرتشان شویم برای همین با ایشان گفتگو نمی کنیم. ولی امام مهدی ناصر محمد یمانی به شما می گوید:ای علمای امت؛این خطای بزرگی ازجانب شماست که به بهانه مشهور نکردن گمراه کنندگان؛از گفتگو با آنان می گریزید و در اشتباهید؛بلکه حق این است که آنها را به مسلمانان معرفی کنید تا مردم بدانند آنان در گمراهی آشکار هستند و با برهان های قوی علمی دربرابر عالم و جاهل،آنها را وادار کنید که خاموش شوند تا وقتی آنها را وادرا به سکوت کردید؛احدی از مسلمانان از ایشان پیروی نکند و کسانی هم که در ابتدا از آنان پیروی کرده اند؛از تبعیت شان بازگردند و دریابند که این فرد؛آشکارا گمراه است؛چون علمای امت با دلایل علمی قوی از آیات محکم کتاب خدا او را خاموش ساخته اند و او نتوانسته درجریان گفتگو دربرابر شان حجت بیاورد؛ بلکه حجت باطلش با برهان های علمی قوی از آیات محکم کتاب درهم کوبیده شود تا انصارش دریابند او آشکارا در گمراهی است و از پیروی از او دست بردارند؛ای علمای امت؛ایا این منطقی نیست؟اما با کمال تأسف؛فرار شما از گفتگو با گمراه کنندگان؛با حجت جلوگیری از مشهورشدن شان ،باعث شده تا آنها را آزاد بگذارید تا مسلمانان را گمراه سازند و پیروانشان به پیروی خود ادامه دهند؛ به پیروان خود امر کنند که مسلمانان را بکشند؛ و آنها را برای ریختن خون مسلمانان،قانع کنند..وای علمای مسلمین، این نتیجه -تصمیم- شماست. چقدر این حجت شما حجت بدی است که می گویید ما با آنها گفتگو نمی کنیم تا مشهورشان نکنیم؛و به خاطر همین رهایشان کرده اید که مسلمانان را گمراه سازند و لذا فرقه هایی از مسلمانان بوجود آمده اند که مانند تیر رها شده از کمانند و با وجود اینکه حتی ریختن خون کافرانی که به جنگ دین نیامده اند بر ایشان حرام است،آنها خون مسلمان را بر زمین می ریزند،چگونه ممکن است خداوند کشتن مسلمان را حلال کرده باشد؟
    و برای همین امام مهدی از جناب شیخ گرامی احمد الهواری ابوبلال تشکر می کند که برای دفاع از حدود دین و جلوگیری از گمراه شدن مسلمانان به دست امام ناصر محمد یمانی-درصورتی که اشکارا گمراه باشد- به سوی گفتگو با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی شتافته است؛به ابو بلال خوش آمد گفته و به گرمی ازایشان استقبال می کنیم و به انصار توصیه می کنیم با ایشان به نیکی رفتار کرده و به تمام کلمه به ایشان احترام بگذارند؛ایشان میهمان میز گفتگوی ما هستند و بسیار عزیز و مکرمند؛چون برای دفاع از اسلام و مسلمانان و دفاع از حدود دین؛آمده است تا با ناصر محمد یمانی گفتگو نماید،او مانند بسیاری از علمای مسلمین عمل نکرده و با اسم مستعار با مهدی منتظر، گفتگو نمی کند؛بلکه نام ایشان واقعی است و درمورد اسم وعنوانش راست می گوید.برای همین نیز امام مهدی ناصر محمد یمانی برای این مرد احترام قائل است و بر انصار پیشگام برگزیده واجب می کند که به ایشان احترام بگذارند ورعایت این احترام از جانب امام حق پروردگارشان؛بر آنان واجب است.

    شیخ فاضل ابوبلال ، تو را چیزی کم نیست جز استفاده از عقلی که خداوند به تو عطا نموده است،عزیز من،غرور و تعصب تو را به گناه نکشاند ، اگر برایت روشن گردید که ناصر محمد یمانی از مهدیونی نیست که در هر عهد و زمانی گرفتار مس جنون آورشیطان شده ومدعی می شوند مهدی منتظرند و مردم را گمراه کرده و از ذکر پیروی نمی کنند،نیست. اما خداوند واحد قهار و تمام انصارپیشگام برگزیده د رعصر"گفتگو قبل از ظهور" را به شهادت می گیرم و شاهد بودن خداوند کافی است که من مهدی منتظر؛ بزرگ ترین خلیفه خدا در کتاب ذکر او هستم و به مردم هشدار می دهم که وارد دوران نشانه های بزرگ ساعت شده اند از جمله نشانه ها برانگیخته شدن مهدی منتظر و رسیدن خورشید به ماه(ادراک) و نزدیک شدن سیاره دهم سیاره آتش و سقراست که هر از چند گاهی به سراغ بشر می آید.
    ای جماعت مردمان، پیش از آن که به خاطرعبور سیاره ای که به نام سیاره دهم نامیده می شود؛شب از روز پیشی گیرد؛به سوی خداوند واحد قهار بگریزید؛به سوی خداوند توبه کرده و با انابه به او رو نمایید و از ذکر که بعد از ابلاغ ازتحریف محفوظ نگه داشته شد تا حجت خداوند بر بشراست؛پیروی کنید. خداوند سبحان این کتاب را به عبث و بیهوده؛از تحریف محفوظ نگه داشته نشده است؛بلکه حبل و ریسمانی است که از آسمان به زمین کشیده شده و هرکس به آن بیاویزد؛به راه راست-صراط مستقیم- هدایت شده است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
    ون این ریسمان الهی است که از آسمان تا زمین امتدا یافته است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾}
    صدق الله العظيم [النساء].
    و حدیثی از سنت بیان نیز این را تصدیق می کند، محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم،فرمود:
    [كتاب الله سبب طرفه بيد الله وطرفه بأيديكم فتمسكوا به لن تزلوا ولا تضلوا، والأصغر سُنتي وإنهما لا يفترقان]
    [ کتاب خداوند طنابی است که یک سمت آن در دست خداوند و سمت دیگر آن در دستان شماست ؛به آن پای بند باسید تا سقوط نکرده وگمراه نشوید،سنت من از آن کوچک تر است و براستی که این دو با هم هستند و جدا نمی شوند ]صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
    و معنی این فرموده که سنت کوچک تر است این است که قرآن بزرگ تر و میهمن بر سنت بیانی است که از تحریف محفوظ نیست؛و معنی این سخن ایشان که "لا یفترقان" این است که در هیچ چیز با هم اختلافی ندارند،و کتاب خداوند و سنت حق رسولش؛نور علی نورند. سزاوار نیست که احادیث سنت بیان با آیات محکم قرآن عظیم اختلاف داشته باشند و هرآنچه که مخالف آیات محکم قرآن باشد،حدیث دروغی است که از جانب شیطان بر زبان اولیائش جاری شده که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را برای دور کردن مسلمانان از عقاید حقی که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم نازل کرده است؛پنهان می کنند ومحمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فتوا نداده است که خداوند وعده حفظ سنت بیان از تحریف را به شما داده باشد و محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فرمود:

    [إِنَّ جِبْرِيلَ عَلَيْهِ السَّلامُ أَتَانِي ، فَقَالَ: إِنَّهُا سَتَكُونُ فِي أُمَّتِي فِتْنَةٌ ! فَقُلْتُ: فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا يَا جِبْرِيلُ ؟ فَقَالَ: كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ، مَنْ وَلِيَ هَذَا الأَمْرَ مِنْ جَبَّارٍ فَيَقْضِي بِغَيْرِهِ يَقْصِمُهُ اللَّهُ، وَمَنْ يَبْتَغِي الْهُدَى فِي غَيْرِهِ يُضِلُّهُ اللَّهُ]

    [جبریل علیه السلام نزد من آمد و گفت در امت من فتنه ای خواهد بود!به او گفتم ای جبریل؛راه خروج از آن چیست؟گفت:كتاب خداوند،خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما وداوري درميان شماست هرکس از این امرخداوند جبار روگرداند و به چیزی دیگر روکرد؛خداوند او را در هم می شکند وهرکس هدایت را درغیر آن جست؛خداوند او را گمراه می کند]صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
    در سندی دیگر از محمد رسول الله نقل شده است که: [وأخرج ابن أبي شيبة والدارمي والترمذي ومحمد بن نصر وابن الأنباري في المصاحف عن الحارث الأعور قال: دخلت المسجد فإذا الناس قد وقعوا في الأحاديث فأتيت علياً فأخبرته فقال: أو قد فعلوها ؟ سمعت رسول الله يقول: " إنها ستكون فتنة قلت: فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال: كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر من بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تشبع منه العلماء ولا تلتبس منه الألسن ولا يخلق من الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا: إنا سمعنا قرآناً عجباً يهدي إلى الرشد من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن عمل به أجر ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم"]

    [ ترجمه حدیث:از ابن أبي شيبة والدارمي والترمذي ومحمد بن نصر وابن الأنباري در المصاحف ازالحارث الأعور نقل شده كه مي گويد وارد مسجد شدم ديدم مردم در احاديث جدل مي كردند سراغ علي رفتم و خبر را به او رساندم گفت واقعا اين كار را كردند ؟ شنيدم كه رسول الله مي گفت :بي گمان فتنه اي در پيش است "گفتم : يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ فرمودند: كتاب خداي تبارك و تعالي است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشي و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را مي شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه مي كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و نور مبين او و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجي و انحراف نمي گرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمي كنند، ، علما از آن سير نمي شوند، و با وجود بسياري تكرار كهنه نمي شود وعجايب و شگفتي هاي آن به پايان نمي آيد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بي درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبي را شنيديم که به سوي رشد راه مي نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوي قرآن دعوت كرد، به سوي راه راست هدايت شد] صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
    آیا نمی بینید که قرآن و سنت، نورعلی نورند و نباید از هم جدا شده و باهم ديگر مختلف باشند؟ و محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - از روی هوی ( گمان ) سخن نمی گوید و سنت بیان نیز از جانب خداوند رحمن است،و سزاوار خداوند رحمن نیست که با خودش در تناقض باشد سبحانه و تعالی علواً کبیرا!وبرای همین خداوند علی العظیم در آیات محکم قرآن عظیم به شما امر می کند ، ؛که درآیات محکم قرآن تدبر کنید و احادیث سنت بیان را به قرآن عرضه نمایید،نظر به اینکه وعده ای برای حفظ سنت بیان از تحریف به شما داده نشده است. خداوند به حق میان شما چنین حکم داده است که آنچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد،آن حدیث نبوی از احادیث نبوی نیست،بلکه از احادیثی است که نبی آنها را بیان ننموده و از جانب خداوند نیست؛ شیطان رجیم آن را عنوان کرده تا شما را از صراط مستقیم دور کند. خداوند تعالی می فرماید:
    مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    شیخ فاضل و محترم،خداوند تو را به صراط مستقیم خود هدایت نماید؛بخشی از سخنانت را نقل می کنیم:
    اقتباس المشاركة :
    تمام اعمال خارق العاده ای که انجام می دهد،برای او و بندگان زنده و مرده؛ فتنه است ونزول باران و تمام این موارد از شمول نزول نشانه ها خارج می شوند،چون به اذن خداوند رخ می دهند.
    و این سخنت: "{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم، به قاعده فرستاده شدن آیات نظر کنید. {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم یعنی برای بیم دادن مردم از سوی پروردگار تا از حق پیروی نمایند" در جواب می گویم که دجال هم از نشانه های خداوند است برای بیم دادن اولیائش ؛بلکه این فتنه از ناقه و مانند آن نیز شدیدتر است
    انتهى الاقتباس
    پایان نقل قول
    امام مهدی منتظر در پاسخ به شما می گوید،عزیز من خداوند من و تو و تمام مسلمین را ببخشاید، چرا کلام خداوند را از موضع خود تحریف می کنید؟ چگونه فتوا داده و می گویی:
    اقتباس المشاركة :
    می گویم که دجال هم از نشانه های خداوند است برای بیم دادن اولیائش ؛بلکه این فتنه از ناقه و مانند آن نیز شدیدتر است
    انتهى الاقتباس
    پایان نقل قول
    سبحان الله،آیا خداوند اولیاء خود را با نشانه های خود بیم می دهد تا از باطل پیروی نمایند؟سبحان ربی و تعالی علوا کبیرا!!ای مرد،امام مهدی جرأت نمی کند مانند تو،ندانسته و بدون یقین چیزی به خداوند نسبت دهد.برادر گرامی؛این آیات از آیه های محکم و بینه خداوند و از آیه های بنیادی کتاب-ام الکتاب- هستند .این آیه ها فتوای خداوند به انس و جن است که علت امتناع او از فرستادن نشانه ها این است که پیشینیان آن ها را تکذیب کرده اند و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ‎﴿٥٩﴾‏ } صدق الله العظيم [الإسراء].
    و خداوند قاعده حقی که برای فرستادن نشانه ها معین فرموده را به شما آموخته است؛این ناموس و قاعده را در آیات محکم خود آورده است که: {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم.ای خردمندان؛ مقصود خداوند از این فرموده دقیقا چیست: {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم،؟ و مقصود از بیم دادن این است که از خدای خود بترسید و از حق آمده از جانب پروردگارتان پیروی نمایید؛چرا که اگر بعد از وقوع نشانه؛آن را تکذیب کنند؛حتماً بعد از تکذیب نشانه اش عذاب خداوند گریبانشان را خواهد گرفت و خداوند تعالی می فرماید:
    {فَقَالَ لَهُمْ رَ‌سُولُ اللَّـهِ نَاقَةَ اللَّـهِ وَسُقْيَاهَا ﴿١٣﴾ فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُ‌وهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ ربّهم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿١٤﴾ وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشمس].
    انگار می بینم که شیخ فاضل می خواهد با این سخن خداوند تعالی دلیل بیاورد که:
    {إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ‎﴿٢٧﴾‏} صدق الله العظيم [القمر] وانگار می خواهی با این آیه استدلال آورده و بگویی که فرستادن نشانه ها؛ برای امتحان و فتنه است، پس امام مهدی با بیان حق فرموده خداوند تعالی پاسخت را می دهد:
    {إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ‎﴿٢٧﴾‏} صدق الله العظيم [القمر]
    و این بدان علت است که خداوند می خواهد از زبان رسولش به آنها هشدار دهد که به آن آسیبی نرسانند که اگرچنین کنند گرفتارعذاب بزرگی خواهند شد و برای همین خداوند تعالی می فرماید:
    { فِتْنَةً لَهُمْ } یعنی آنها درنهایت عناد ورزیده و به آن آسیب می رسانند و با امرپرورد گارشان مخالفت خواهند کرد و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُ‌هُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ ۖ هَـٰذِهِ نَاقَةُ اللَّـهِ لَكُمْ آيَةً ۖ فَذَرُ‌وهَا تَأْكُلْ فِي أَرْ‌ضِ اللَّـهِ ۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٧٣﴾وَاذْكُرُ‌وا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْ‌ضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورً‌ا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا ۖ فَاذْكُرُ‌وا آلَاءَ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْ‌ضِ مُفْسِدِينَ ﴿٧٤﴾ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْ‌سَلٌ من ربِّه ۚ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْ‌سِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿٧٥﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُ‌ونَ ﴿٧٦﴾ فَعَقَرُ‌وا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ‌ ربّهم وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٧٧﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّ‌جْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِ‌هِمْ جَاثِمِينَ ﴿٧٨﴾ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِ‌سَالَةَ رَ‌بِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
    عزیز من مقصود از فتنه این است؛ و برایتان روشن شد که همانا فرستادن نشانه های خداوند برای تصدیق دعوت حق پروردگارشان است تا از خداوند بترسند و به دعوت حق پروردگارشان پاسخ دهند؛ وبه راستی که خداوند نشانه های تصدیق کننده را برای تأیید دعوت حق می فرستد تا-مردم- خداوند یکتا را عبادت کرده و شریکی برای او قائل نشوند و برای همین نبی خداوند صالح می گوید:
    {قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً}
    صدق الله العظيم
    ولی شما قاعده ی قانون فرستادن از جانب خداوند را تغییر داده اید:

    {وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ‎﴿٥٩﴾‏} صدق الله العظيم [الإسراء].
    عزیز من از خدا بترس، و مي دانم که می خواهی مرا از این موضع دور کنی ،چون نمی توانی در این مورد در برابر ناصر محمد یمانی برهانی بیاوری؛ لذا می خواهی با مطرح کردن سؤالی دیگر او را از این موضوع منصرف کنی.ولی برادر گرامی با عرض معذرت تا زمانی که اعتراف نکنی در این مورد؛حجت و برهان علمی امام ناصر محمد یمانی قوی تر است؛از این موضوع خارج نمی شویم، من قصد ندارم تو را درتنگنا بگذاریم؛اما آیا این تنگنا برایت راحت تر از این نیست که خداوند ترا درآتش بيفكند چرا که بعد از اقامه حجت حق بر تو؛از آن اعراض کرده ای ؟بلکه می بینم می گویی:آیا بیانی بعد از بیان تو نیست؟ و فتوا می دهی که در پاسخ بیان ناصر محمد یمانی؛توضیحات مفصلی آورده ای؛پس در جواب می گویم شیخ فاضل ابوبلال؛تفاصیل تو از نزد خودت است و با ظن سخن می گویی و ظن و گمان کسی را از حق بی نیاز نمی کند،اما تفصیل ناصر محمد یمانی مستقیم از جانب خداوند رحمن است که از آیات محکم قرآن و دقیقا در باره همان موضوع آمده است و با قیاس نیست...مثل حجت تو نیست که طولانی شدن عمر شیطان تا فرا رسیدن رستاخیز اول را مثال آورده و آن را معجزه ای می دانی که شیطان آورده است. ای مرد تمام ملائکه خداوند رحمن نیز نمی میرند مگر زمانی که خداوند پایان همه چیز را اعلان نماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلا وَجْهَهُ}
    صدق الله العظيم [القصص: ۸۸].
    آیا بعد از ح
    ق؛ جز گمراهی چیزی هست؟ خداوند به تو برکت دهد؛ عزیز من از خدا بترس ؛ما درمسابقه فوتبال نیستیم که تو ببری یا من ببرم!بلکه این امر و خبری بزرگ است،تو با مهدی منتظر گفتگو و جدال مي كني؛او که از جانب خداوند برانگیخته شده تا با قرآن عظیم مردم را از ظلمات به سوی نور برده و آنها را به مسیر ومنهاج اولیه نبوت بازگرداند؛همان گونه عمل نماید که محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم عمل نمود.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {
    الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ‎﴿١﴾} صدق الله العظيم [إبراهيم].
    هم چنین خداوند امام مهدی را برنیانگیخته است تا از کتاب بحار الأنوار شیعیان و یا کتاب البخاری و مسلم اهل سنت،برای مردم حجت بیاورد؛بلکه کتاب خداوند قرآن عظیم که شیعیان سنیان آن را مهجور کرده و و وزن و احترام و قداستی برای آن قائل نشده اند،حجت اوست.ممکن است عزیز من بوبلال بخواهد بگوید:"صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی؛ بناحق به ما افترا نزن؛ ما از علمای امت هستیم و کتاب خداوند را محترم شمرده و برایش تقدس قائلیم و برایس وزن بزرگي قائلیم"پس امام ناصر محمد یمانی در پاسخت می گوید: اگر چنین است؛پس چرادر برابر کتاب خداوند تکبر ورزیده و احادیث نبوی را همانند ناصر محمد یمانی ،به قرآن عرضه نمی کنید، اگر راست می گویید چرا آنچه را که با آیات محکم کتاب خدا مخالف است را پشت سرتان نمی اندازید؟
    برادرگرامي ، از آنجا که شما اولین عالم از علمای امت اسلام هستی که جرأت کرده ای با اسم واقعی و نه با اسم مستعار؛با مهدی منتظر گفتگو کنی؛امیدوارم خداوند برانگیخته شدن امام مهدی را عامل بشارت از سوی خود برایت قرار دهد نه حسرت.به خداوند قسم،کسانی که خداوند آنها را در عصر"گفتگوی قبل از ظهور"از امر امام مهدی آگاه می سازد، ولی از او پیروی نمی کنند،حسرت و ندامت بزرگی بر آنهاست؛امیدوارم خداوند به حق "لا إله إلا هو" و به حق رحمتی که برخود فرض نموده و به حق بزرگی نعیم رضوان نفسش؛برانگیخته شدن امام مهدی را عامل حسرتی برای مسلمانان قرار ندهد و ابو بلال و تمام علمای دین و مسلمانان را هدایت نماید تا از حق آمده از سوی پروردگارشان پیروی نمایند؛ای مردم به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛؛من به شما دروغ نگفته ام و امام مهدی خلیفه برگزیده خداوندم و شما را در انتخاب خلیفه خداوند به جای او اختیاری نیست که خداوند منزه از این است که درحکمش شریکی داشته باشد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ‎﴿٦٨﴾‏} صدق الله العظيم [القصص]
    عزیز من امر( خبر ) ما به شما اطلاع داده شد که کسی در شبکه جهانی اینترنت هست به نام ناصر محمد یمانی که می گوید مهدی منتظر است و از تمام علمای امت برای گفتگو دعوت کرده است. به محض اینکه به شما خبر داده شد نامش ناصر محمد یمانی است؛گفتی:"هیهات هیهات؛اسم مهدی منتظر محمد بن عبدالله است و برای همین؛این فرد دورغ گویی گشتاخ است نه مهدی منتظر"سپس ابوبلال خطیب منبر برای گفتگو با کسی شتافت که به زعم خود مهدی منتظرناصر محمد یمانی است و بر سر میز گفتگو حاضر شد و انتظار داشت که بیشتر از مدت کوتاهی بر سر میز نماند و با برهان قوی علمی ناصر محمد یمانی را خاموش خواهد کرد تا برای انصارش ثابت شود او دروغ گویی گستاخ است نه مهدی منتظر.اما ابوبلال علمی را در نزد ناصر محمد یمانی یافت که انتظارش را نداشت. گفتگو از یک موضوع شروع شد و لی هم چنان درهمان موضوع متوقف است وآرزو دارد از آن خارج شود و به سراغ مطلبی دیگر برود؛چون ناصر محمد یمانی در برابر ایشان حجت حق آورده است و ایمان و ثبات انصار او بیشتر شده وبه یقین دانسته اند که ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است مگر آن که ابو بلال بتواند تنها یک برهان محکم وقوی از آیات محکم و بینه کتاب بیاورد که نشان دهد خداوند نشانه های خود را برای تصدیق حق و باطل-هردو- نازل می کند.

    شاید ابوبلال بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:" صبرکن ما نگفتیم خداوند ایات خود را برای تصدیق باطل فرو می فرستد؛بلکه این فتنه آنهاست تا آن ها را در برابر حق آزمایش کند" امام ناصر محمد یمانی درپاسخ می گوید: شیخ فاضل،آیا می دانی مقصود خداوند از نشانه های الهی چیست؟ جز این نیست که این نشانه ها؛برهان این است که خدایی جز خداوند نیست و شریکی ندارد؛حال چگونه با نشانه هایش که برهان الوهیت اوست؛به دشمن باطل خود یاری می کند؟آیا عقل و منطق این را می پذیرد؟ از آنجا که عقل و منطق این را نمی پذیرد، لذا حتی یک برهان در این باره نمی توانید در ایات محکم کتاب بیابید و اگر تنها یک برهان از ایات محکم کتاب بیاوری که خداوند با نشانه های دال بر وحدانیت خود به کسانی که غیر از اوادعای خدایی می کنند؛یاری می رساند،اگر چنین کنی که نمی توانی بکنی،آن گاه مهدی منتظر ناصر محمد یمانی دروغگوی گستاخی خواهد بود؛ای جماعت انصار پیشگام برگزیده و ای بازديد کنندگان از میز گفتگو از کشورهای مختلف؛همگی شاهد باشید.
    شیخ فاضل؛خطیب منبر؛ما مجدد حضورشما بر سرمیز گفتگوی جهانی مهدی منتظر گرامی میداریم؛ میزی که برای گفتگوی آزاد دینی و هدایت مسلمانان و تمام مردم به صراط مستقیم برقرار شده است. حجت مهدی منتظر،همان حجت جدم است؛حجتی که خداوند آن را برهان قوی علمی حق خود بر عالمیان قرار داده است و لذا خداوند تعالی می فرماید:
    {فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ‎﴿٦١﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران].
    برادر کریم؛ دانشی را که داری بیان کن و حقوق کسانی که به صف انصار نپیوسته اند در نزد ما محفوظ است،ولی درمورد انصار من حق دارم درصورتی که در بیانات انصار چیزی برخلاف امر مان دیدم، در آن دخل و تصرف کنم تا به دیگران دستاویزی ندهیم که تصور کنند ؛آن مطلب از ناصر محمد یمانی است.به پایگاه مبارک ما خوش آمدی؛گفتگو در این مورد را ادامه می دهیم،چرا که یکی از مهم ترین عقاید دینی و از پایه های اساسی ایمان به کلمه توحیدی"
    لا إله إلا الله وحده لا شريك له" است. کسی که غیر از خدا ادعای ربوبیت کیهان و مخلوقات را می کند؛ باید برهانی برای ادعای خود داشته باشد؛و اگر خدا باشد باید اگر راست می گوید؛مرده را زنده کند!از آنجا که ادعای غیرخدا؛ باطل است؛اگر محکوم نیست و خود را محق می داند؛ برای ادعایش دلیل بیاورد؛و اگر راست می گوید روح یک جسد را بعد از مرگ بازگرداند.
    برادر کریم؛ من از ناصحان هستم؛ سخن گفتن با ظن درباره خداوند را کنار بگذار،به حرف های خود در مورد خدا و نشانه های عمومی و خصوصی نگاهی کن؛ پروردگار من منزه است از اینکه نشانه هایی که دلالت بر خدایی خداوند و نبودن معبودی غیر او دارند؛ به مسیح کذاب اختصاص دهد! به خداوندی که خدایی جز او نیست؛حتی یک برهان قوی از آیات محکم کتاب خداوند برای مان نیاوردی،همانا که به دلایل و حجت های واهی تمسک جسته ای که مانند تارهای عنکبوتند و سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است؛ ما هم چنان شما را نصیحت کرده و می گوییم:خدا را شاکر باش که مقدر شده در دوران مهدی منتظر زندگی کنی و از دعوت او در دوران"گفتگو قبل از ظهور"باخیر شوی و اگر سرباز زنی تا از آنچه که مخالف آیات محکم کتاب خداوند است پیروی نمایی؛ به خداوند بزرگ و پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه بین انهاست و به پروردگار عرش عظیم که استخوان های پوسیده و پراکنده را زنده می کند قسم که هر کس به آن چه که مخالف ایات محکم قرآن عظیم پای بند باشد؛ به حبل شیطان رجیم آویخته و خانه ای مانند خانه عنکبوت را برگزیده و سست ترین خانه؛خانه عنکبوت است.ایا فکر می کنی اگر به تاری از تارهای خانه عنکبوت بیاویزی؛این مانع از سقوطت خواهد شد؟ هر کس از حق منحرف شد، سقوط کرد و هرکس سقوط کرد در آتش فرو افتاد که جایگاه بسیار بدی است.
    برادر کریم؛ درباره این موضوع ،تصمیم نهایی خود را بگیر؛آیا برایت روشن شد که فرستادن آیات الهی که دلالت بر وحدانیت خداوند دارند؛تنها برای یاری رساندن به انبیاء و رسولانی است که مردم را به سوی کلمه توحیدی " لا إله إلا الله وحده لا شريك له"دعوت می کنند و برای همین نیز خداوند با آیات و نشانه هایی که دال بر الوهیت اوست آنها را یاری می نماید که خداوند منزه و بسی والا و برتر است.سبحان الله ؛چگونه حق و باطل را یکسان قرار می دهید برای مثال این که می گویی خداوند با نشانه های الوهیت خود را هم برای مسیح عیسی بن مریم می فرستد و هم برای مسیح کذاب، سبحان الله که تفاوت این دو مانند فرق بین تاریکی و نور است . جدال ما بر سر "به اذن خداوند" نیست؛ من می دانم منظور شما این است که دجال به اذن خداوند مرده را زنده می کند و به اذن خداوند باران را فرومی فرستد و به اذن خداوند زمین را می رویاند؛اما اختلاف ما بر سراین است که دادن این نسبت به خداوند دروغ است؛ این دروغ است که خداوند با آیاتی که دلالت بر یکتا بودن و الوهیت او دارد؛ دعوت باطل را تصدیق و تأیید می کند؛ به خداوند قسم که این بزرگ ترین دورغی است که در تاریخ کتاب به خداوند نسبت داده شده است.
    برای همین است که می بینید مهدی منتظر، هم چنان اصرار دارد در باره این موضوع بحث و گفتگو ادامه یابد تا ازآیات محکم قرآن عظیم برای مردم، برهان قوی علمی برایمان بیاوری و شرط هم این است که دلیل قوی علمی باید از جانب خداوند رحمن و برای عالمان و جاهلان مسلمان روشن باشد.پس از ایات محکم قرآن عظیم برایمان دلیل بیاور و اگر نتوانی؛ راهی نداری جز این که اعتراف کنی در این مورد، حق با امام ناصر محمد یمانی است.بعد از آن به سراغ گفتگو درمورد دیدن آشکار روی خداوند می رویم و به همین ترتیب مورد به مورد پیش می رویم و ترازو و میزان؛ برهان علمی قوی از ایات محکم و بینه خداوند رحمن خواهد بود نه سخنانی که از روی نظر شخصی است و این فرمان دین است و لغزش یک عالِم می تواند باعث لغزش تمام عالَم شود و بار گناه همه کسانی را که تا روز قیامت از او پیروی کرده اند را همراه بار گناه خود بر دوش خواهد داشت؛ گمراه کردن مردم با دانشی که روشن نیست از جانب خداوند باشد؛ خسران و ضرر بسیار بزرگی است و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَ‌بُّكُمْ ۙ قَالُوا أَسَاطِيرُ‌ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٤﴾ لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَ‌هُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ‌ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُ‌ونَ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].

    و می دانم علمای امت نمی گویند که قرآن افسانه های پیشینیان است؛بلکه یا مانند اهل تسنن كه مي گويند تأویل آن را جز خداوند نمی داند و یا مانند شیعیان می گویند که قرآن وجوه مختلف دارد و تأویل آن را جز راسخون در علم از اهل بیت کسی نمی داند. مهدی منتظر در جوابشان می گوید: ولی من که با متشابه قرآن که تأویل آن را جز خداوند و راسخون در علم نمی دانند؛با شما گفتگو نمی کنم؛بلکه با آیات محکم کتاب که آیات بنیادی کتابند-ام الکتاب- و برای عالم و جاهلتان روشن هستند برایتان حجت می آورم تا به حق دربرابر عالم وجاهلتان حجت آورده باشم ویا به حق آمده از پروردگارشان پیروی می کنند و یا گرفتار عذاب خداوند می شوند و جز او برای خود ولی و نصیری نمی یابند.
    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفة الله؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 5123 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..

    - 8 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    29 - 05 - 1431 هـ
    13 - 05 - 2010 مـ
    12: 12 صباحاً

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=2288
    ـــــــــــــــــ



    إنّ الله لا يؤيِّد بآيات وحدانيّته للذين يدَّعون الألوهية من دونه ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وخاتم النّبيين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
    سلامُ الله عليكم أخي الكريم أبا بلال؛ الدكتور أحمد هواري خطيب وإمام جامع البر والإحسان في العاصمة الأردنية عمان، ونِعمَ الرجُل يا أبا بلال لو يهديك الله إلى الصراط المستقيم فتتّبع الحقِّ من ربك، وثنائي عليك هو لأنّك تُعتبر أول عالمٍ في عصر دعوة المهديّ المنتظَر تجرَّأ لحوار المهديّ المنتظَر ليس باسم مُستعارٍ بل أخبرنا عن اسمه وكُنيته ودولته ومدينته واسم الجامع الذي هو خطيب على منبره، ولذلك فإنّ الإمام المهديّ يشكر فضيلة الشيخ الدكتور أحمد هواري المُكنّى أبو بلال، ونِعم الرجل، فكم يُعجبني الذين يهتمّون بالدفاع عن الإسلام والمُسلمين وصدّ دعوة المُضلين للمُسلمين، ألا والله لو كان علماء الأمّة يفعلون مثلك لما استطاع المُضلون في كُلّ عصرٍ أن يُضلّوا أحداً من المُسلمين ولكنّهم للأسف يتهرّبون من حوار المُضلّين، وإذا سألت العُلماء لماذا لا تحاوروا مرزي أو اللحيدي أو غيرهم؟ فسوف يردّ عليك العُلماء ويقولون: "إننا لا نُريد أن نشهرهم ولذلك لن نحاورهم"!
    ولكن الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يقول لكم: يا علماء الأمّة لقد ارتكبتم خطأً كبيراً بتهرّبكم من حوار المُضلّين بحجّة عدم إشهارهم وإنّكم لخاطئون؛ بل الحقِّ هو أن تشهروهم للمُسلمين على أنّهم على ضلالٍ مبينٍ وتُلجموهم بسلطان العلم للعالم والجاهل حتى إذا ألجمتموهم فلن يتّبعهم أحدٌ من المُسلمين، ثم يتراجع الذين اتّبعوهم بادئ الأمر ويعلمون أنّ ذلك الرجل على ضلالٍ مبينٍ كون علماء الأمّة قد ألجموه بسلطان العلم من محكم كتاب الله، فلم يستطِع أن يردّ حجتهم في حوارٍ؛ بل دحضوا حجّته الباطلة بسلطان العلم المحكم من كتاب الله حتى تبيّن لأنصاره أنّه على ضلالٍ مُبينٍ وتراجعوا عن اتّباعه، أليس هذا هو المنطق يا عُلماء الأمّة؟ ولكن للأسف بسبب تهرّبكم عن حوار المُضلّين بحجّة عدم إشهارهم فقد تركتموهم يضلّون المُسلمين، فاتّبعهم من اتّبعهم، وأمروا أتباعهم بقتل المُسلمين وأقنعوهم بذلك حتى سفكوا دماء المُسلمين، وهذه هي النتيجة يا معشر عُلماء المُسلمين، فبئس الحجّة حجتكم بقولكم أنّنا لا نحاورهم حتى لا نشهرهم، ولذلك تركتموهم يُضلّون المُسلمين ولذلك ظهرت فِرقٌ في المُسلمين مارقة على الدين وسفكوا دماء المُسلمين برغم أنّ الله لم يحلّ لهم أن يسفكوا دماء الكافرين الذين لم يحاربونهم في دينهم فكيف يحلّ الله لهم أن يقتلوا مُسلماً؟

    ولذلك، فإنّ الإمام المهدي يشكر فضيلة الشيخ الكريم أحمد هواري (أبو بلال)، ونعم الرجل الذي شمّر لحوار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني دفاعاً عن حياض الدين حتى لا يضلّ المُسلمين الإمامُ ناصر محمد اليماني إن كان على ضلالٍ مُبينٍ، فأهلاً وسهلاً ومرحباً بأبي بلال وأكرر الترحيب به كثيراً، و أستوصي الأنصار فيه خيراً أن يحترموه بكل ما تعنيه الكلمة فهو ضيفٌ لدينا في طاولة الحوار العالميّة مُعززٌ ومُكرمٌ كونه جاء إلى حوار ناصر محمد اليماني لكي يدافع عن الإسلام والمُسلمين فيذود عن حياض الدين ولم يُحاور المهديّ المنتظَر بالاسم المستعار كما يفعل كثيرٌ من عُلماء الأمّة؛ بل باسمه الحقِّ وإنّهُ لمن الصادقين في اسمه وعنوانه، ولذلك فإنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يحترم هذا الرجل ويفرض على الأنصار السابقين الأخيار أن يحترموه احتراماً مفروضاً عليهم من إمامهم الحقِّ من ربِّهم.

    ويا فضيلة الشيخ أبا بلال، لم ينقصك إلا أن تستخدم عقلك الذي أنعم به الله عليك فلا تأخذك العزّة بالإثم حبيبي في الله إن تبيَّن لك أنّ ناصر محمد اليماني ليس من المهديّين الذين اعترتهم مسوس الشياطين في كُلّ عصرٍ فيدّعون شخصيّة المهديّ المنتظَر فيُضلّون البشر ولم يتَّبعوا الذِِّكر، ولكنِّي أشهدُ الله الواحدُ القهار وكافة الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور وكفى بالله شهيداً أنّي المهديّ المنتظَر خليفة الله الأكبر في مُحكم الذِّكر نذيراً للبشر أنّهم دخلوا في عصر أشراط الساعة الكُبر ومنها بعث المهديّ المنتظَر وأن تدرك الشمس القمر واقتراب الكوكب العاشر كوكب النار سقر اللواحة للبشر من عصر إلى آخر.

    ويا معشر البشر، فرّوا إلى الله الواحدُ القهار من قبل أن يسبق الليل النهار بسبب مرور ما يسمونه بالكوكب العاشر وتوبوا إليه وأنيبوا واتبعوا الذِّكر المحفوظ من التحريف حجّة الله على البشر من بعد التبليغ ولم يحفظه الله من التحريف عبثاً سُبحانه؛ بل جعله حبله الممدود من السماء إلى الأرض من اعتصم به هُدي إلى صراط مُستقيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:103].

    وذلك لأنّهُ حبل الله الممدود من السماء إلى الأرض. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    وصدق بذلك حديث سُنّة البيان عن محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، قال:
    [كتاب الله سبب طرفه بيد الله وطرفه بأيديكم فتمسكوا به لن تزلوا ولا تضلوا، والأصغر سُنتي وإنّهما لا يفترقان] صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

    ومعنى قوله والأصغر سنتي بمعنى أنّ القرآن هو الأكبر والمُهيمن على سُنّة البيان غير المحفوظة من التحريف، ومعنى قوله لا يفترقان أي لا يختلفان في شيءٍ بل كتاب الله وسنة رسوله الحقِّ نورٌ على نور، ولا ينبغي لأحاديث سُنة البيان أن تُخالف لمُحكم القرآن، فما خالف منها لمحكم القُرآن فإنّه حديث مُفترًى من الشيطان على لسان أوليائه الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكُفر ليصدّوا المُسلمين عن العقائد الحقِّ في مُحكم ما أنزل الله في مُحكم كتابه القرآن العظيم، ولم يُفتِكم محمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- أنَّ الله وعدكم بحفظ آحاديث سُنة البيان. وقال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم:
    [إِنَّ جِبْرِيلَ عَلَيْهِ السَّلامُ أَتَانِي ، فَقَالَ: إِنَّهُا سَتَكُونُ فِي أُمَّتِي فِتْنَةٌ ! فَقُلْتُ: فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا يَا جِبْرِيلُ ؟ فَقَالَ: كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ، مَنْ وَلِيَ هَذَا الأَمْرَ مِنْ جَبَّارٍ فَيَقْضِي بِغَيْرِهِ يَقْصِمُهُ اللَّهُ، وَمَنْ يَبْتَغِي الْهُدَى فِي غَيْرِهِ يُضِلُّهُ اللَّهُ] صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

    وعن محمد رسول الله في إسناد آخر:
    [وأخرج ابن أبي شيبة والدارمي والترمذي ومحمد بن نصر وابن الأنباري في المصاحف عن الحارث الأعور قال: دخلت المسجد فإذا الناس قد وقعوا في الأحاديث فأتيت علياً فأخبرته فقال: أو قد فعلوها ؟ سمعت رسول الله يقول: " إنها ستكون فتنة قلت: فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال: كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر من بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تشبع منه العلماء ولا تلتبس منه الألسن ولا يخلق من الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا: إنا سمعنا قرآناً عجباً يهدي إلى الرشد من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن عمل به أجر ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم"] صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

    أفلا ترون أنَّ القُرآنَ وسُنّة البيان نورٌ على نورٍ ولا ينبغي لهما أن يفترقا فيختلفا؟ وما ينطق عن الهوى محمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- بل سُنّة البيان هي كذلك من عند الرحمن، وما ينبغي للرحمن أن يُناقض نفسه بنفسه، سُبحانه وتعالى علواً كبيراً! ولذلك أمركم الله العليّ العظيم في مُحكم القرآن العظيم أن تتدبّروا مُحكم القرآن لتعرضوا عليه أحاديث سُنة البيان نظراً لأنّه لم يعدكم بحفظها من التحريف، وحكم الله بينكم بالحقِّ أنّ ما خالف منها لمحكم القرآن فإنّ ذلك الحديث النبويّ ليس من آحاديث النّبيّ بل من الأحاديث التي لم يقُلها النّبيّ بل هي من عند غير الله وقالها الشيطان الرجيم ليصدّكم عن الصراط المُستقيم. وقال الله تعالى:
    {مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    ويا فضيلة الشيخ المُحترم، هداك إلى الله إلى الصراط المُستقيم فسوف نقتبس من بيانك ما يلي
    اقتباس المشاركة :
    وما يجري على يديه من خوارق كلها فتنة له وللعباد من إحياء وموت وإنزال للمطر فكل هذه الأمور تخرج من عموميات الآيات لأنها وقعت باذن الله.
    وقولك: "{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم، فانظروا للناموس إرسال الآيات {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم. أي تخويفاً للناس من ربِّهم أن يتبعوا الحق"
    أقول وكذلك الدجال آية من آيات الله يخوّف الله به أولياءه بل فتنته أشد من الناقة وغيرها.
    انتهى الاقتباس
    انتهى الاقتباس

    ومن ثمّ يردّ عليك المهديّ المنتظَر وأقول: يا حبيبي في الله غفر الله لي ولك ولجميع المُسلمين، فلِمَ تُغيّر كلام الله عن مواضعه المقصودة؟ فكيف تُفتي فتقول:
    اقتباس المشاركة :
    أقول وكذلك الدجال آية من آيات الله يخوّف الله به أولياءه بل فتنته أشد من الناقة وغيرها
    انتهى الاقتباس
    انتهى

    ويا سبحان ربي، فهل سوف يخوّف أولياءه فينذرهم بآياته ليتبعوا الباطل؟ سُبحان ربي وتعالى علواً كبيراً! ويا رجل إن الإمام المهديّ لا يجرؤ مثلك أن يقول على الله ما لم يعلم علم اليقين. ويا أخي الكريم، إنَّ هذه الآية من الآيات المُحكمات البيّنات من آيات أمّ الكتاب فتوى من الرحمن إلى الإنس والجان أنّه لم يمتنع من إرسال الآيات إلا أنّه كذّب بها الأولون. وقال الله تعالى:
    {وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم [الإسراء:59].

    وعلّمكم الله بالناموس الحقِّ لسبب إرسال الآيات، فتجدون الناموس المُحكم في قوله تعالى:
    {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم، فما هو المقصود بالضبط يا أولي الألباب بقوله تعالى: {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم؟ ويقصد بالتخويف: أي ليخافوا الله فيتّبعوا الحقِّ من ربِّهم لأنّهم إن كذبوا من بعد حدوث الآية حتماً سينالهم عذاب الله من بعد التكذيب بآياته. وقال الله تعالى: {فَقَالَ لَهُمْ رَ‌سُولُ اللَّـهِ نَاقَةَ اللَّـهِ وَسُقْيَاهَا ﴿١٣﴾ فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُ‌وهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ ربّهم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿١٤﴾ وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشمس].

    وكأنّي أرى فضيلة الشيخ يريد أن يستدِلّ بقول الله تعالى:
    {إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ} صدق الله العظيم [القمر: 27].

    وكأنّك تريد أن تستدِل بها فتقول إنّما إرسال الآيات فتنة، ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ بالبيان الحقِّ لقول الله تعالى:
    {إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ} صدق الله العظيم، وذلك لأنّ الله سوف يحذّرهم على لسان رسوله أن لا يَمسّوها بسوءٍ فيمسهم عذاب عظيم، ولذلك قال الله تعالى: {فِتْنَةً لَهُمْ}، وذلك لأنّهم سوف يُعاندون فيمسوها بالسوء فيخالفون أمر ربّهم، وقال الله تعالى: {وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُ‌هُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ ۖ هَـٰذِهِ نَاقَةُ اللَّـهِ لَكُمْ آيَةً ۖ فَذَرُ‌وهَا تَأْكُلْ فِي أَرْ‌ضِ اللَّـهِ ۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٧٣﴾وَاذْكُرُ‌وا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْ‌ضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورً‌ا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا ۖ فَاذْكُرُ‌وا آلَاءَ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْ‌ضِ مُفْسِدِينَ ﴿٧٤﴾ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْ‌سَلٌ من ربِّه ۚ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْ‌سِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿٧٥﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُ‌ونَ ﴿٧٦﴾ فَعَقَرُ‌وا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ‌ ربّهم وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٧٧﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّ‌جْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِ‌هِمْ جَاثِمِينَ ﴿٧٨﴾ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِ‌سَالَةَ رَ‌بِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    ويا حبيبي في الله فتلك هي الفتنة المقصودة، وتبيّن لكم إنّما إرسال آيات الله تصديقاً لدعوة الحقِّ من ربِّهم ليخافوا الله فيستجيبوا لدعوة الحقِّ من ربِّهم، وإنّما جعل الله الآيات للتصديق لدعوة الحقِّ أن يعبدوا الله وحده لا شريك له، ولذلك قال نبيّ الله صالح:
    {قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً} صدق الله العظيم، ولكنّكم غيَّرتُم الناموس في قانون آيات الله المُرسلة من عنده: {وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم [الإسراء:59].

    يا حبيبي في الله فاتّّقِ الله، وأعلمُ أنك تريد أن تُخرجَني من هذه النقطة بسبب انعدام السُلطان على ناصر محمد اليماني في هذه النقطة، ولذلك تريد أن تخرجه من هذا الموضوع بوضع أسئلةٍ أخرى، ولكنّي أعتذر إليك أخي الكريم عن الخروج منها حتى تعترف أنّ الحقِّ في هذه النقطة هو مع الإمام ناصر محمد اليماني كون سُلطان علمه في هذه النقطة هو الأقوى، وما قصدي إحراجك، فهل إحراجك أهون عليك من أن لو يُلقي بك الله في نار جهنم بسبب إعراضك عن الحقِّ بعد أن أقمنا عليك الحجّة بالحقّ؟ بل أراك تقول: وهل بعد بيانك بيان؟ وتفتي أنَّك فصّلت ردك تفصيلاً على بيان ناصر محمد اليماني، ومن ثم أقول لك يا فضيلة الشيخ أبو بلال إنّ تفصيلك من عندك برأيك وقولك بالظنِّ الذي لا يُغني من الحقِّ شيئاً، وتفصيل ناصر محمد اليماني من عند الرحمن مُباشرةً يأتيك به من مُحكم القُرآن في قلب وذات الموضوع وليس بالقياس كما تُحاجّ من يطول عُمر الشيطان إلى ميقات البعث الأول وتعتبر هذه مُعجزة جاء بها الشيطان، ويا رجل إنَّ ملائكة الرحمن جميعاً كذلك لا يموتون إلا حين يعلن الله النهاية لكُل شيء. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلا وَجْهَهُ} صدق الله العظيم [القصص: 88].

    فهل بعد الحقِّ إلا الضلال؟ بارك الله فيك فاتّقِ الله حبيبي في الله فنحن لسنا بمباراة كرة قدمٍ تغلبني أو أغلبك! بل هذا أمر ونبأ عظيم، فأنت تُحاجّ المهديّ المنتظَر الذي ابتعثه الله ليخرج الناس بالقُرآن العظيم من الظُلمات إلى النور ليُعيدكم إلى منهاج النّبوة الأولى كما فعل محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ ربّهم إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ} صدق الله العظيم [إبراهيم:1].

    وكذلك الإمام المهديّ لم يبعثه الله ليحاجّ البشر بكتاب بحار الأنوار لدى الشيعة ولا بكتاب البُخاري ومُسلم كما لدى السُّنة بل بكتاب الله القرآن العظيم الذي اتخذه مهجوراً الشيعةُ والسُّنةُ ولم يقيموا له أي وزنٍ أو احترامٍ أو تقديسٍ، ولربّما يودّ حبيبي في الله أبو بلال أن يقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني لا تفتري علينا بغير الحقِّ بل نحن علماء الأمّة نحترم كتاب الله ونقدسه ونقيم له ُ وزناً عظيماً" ومن ثمّ يردّ عليك الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: إذاً لماذا تكبَّرتم على كتاب الله ولم تعرضوا الأحاديث النّبويّة كما يعرضها عليه ناصر محمد اليماني، فما خالف منها لمحكم كتاب الله فتنبذوه وراء ظهوركم إن كنتم صادقين؟

    ويا أخي الكريم، فبما أنّك أول عالِم من عُلماء أمّة الإسلام تجرّأ أن يحاور المهديّ المنتظَر باسمه الحقِّ وليس بالاسم المُستعار، أرجو من الله أن يجعل بعث الإمام المهديّ بشرى لك من الله وليس حسرةً عليك، ألا وإنّ الذين أظهرهم الله على شأن الإمام المهديّ في عصر الحوار من قبل الظهور ولم يتّبعوه حسرة عليهم وندماً عظيماً، ورجوت من ربّي بحقّ لا إله إلا هو وبحقّ رحمته التي كتب على نفسه وبحقّ عظيم نعيم رضوان نفسه أن لا يجعل بعث الإمام المهديّ حسرةً على مُسلمٍ وأن يهدي أبا بلال وجميع عُلماء الدين والمُسلمين إلى اتّباع الحقِّ من ربِّهم.

    ويا قوم، والله الذي لا إله غيره أنّي لم أفترِ عليكم وأنّي الإمام المهديّ خليفة الله المُصطفى وما كان لكم الخيرة في اصطفاء خليفة الله من دونه سُبحانه لا يُشرك في حُكمه أحداً. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [القصص: 68].

    ويا حبيبي في الله لقد تمّ تبليغك بأمرنا أنّه يوجد شخص يدعى ناصر محمد اليماني في الشبكة العالميّة بالإنترنت يقول أنّه المهديّ المنتظَر ويدعو كافة علماء الأمّة للحوار، وبمجرد ما أخبروك أنَّ اسمه ناصر محمد اليماني فقلت: "هيهات هيهات؛ بل اسم المهديّ المنتظَر هو محمد بن عبد الله، ولذلك فإن هذا الشخص كذابٌ أشرٌ وليس المهديّ المنتظَر". ومن ثم شمّر أبو بلال خطيب المنبر لحوار من يزعم أنّه المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وجاء إلى طاولة الحوار وما كان يتوقع أنّه سوف يلبث في حوار ناصر محمد اليماني إلا سويعات معدودة فيلجم ناصر محمد اليماني بسلطان العلم حتى يتبيّن لأنصاره أنّه كذّاب أشِر وليس المهديّ المنتظَر، ولكنّ أبو بلال وجد من علم ناصر محمد اليماني ما لم يكن يحتسب، وبدأ في النقطة الأولى ولا يزال فيها ويتمنّى الخروج منها إلى نقطةٍ أخرى نظراً لأنّ ناصر محمد اليماني أقام عليه فيها الحجّة بالحقّ، فازداد أنصاره إيماناً وتثبيتاً وعلموا علم اليقين أنّ ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر إلا أن يأتي أبو بلال فقط بسُلطان واحد مُحكم من آيات الكتاب البيّنات المحكمات أنّ الله يرسل بآياته تصديقاً لدعوة الحقِّ والباطل.

    ولربّما يودّ أن يقاطعني أبو بلال فيقول: "مهلاً مهلاً فلم نقل أنَّ آياتِ الله يرسلها مع الباطل تصديقاً بل فتنة لهم ليفتنهم بها عن الحقّ". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: يا أيها الشيخ الفاضل، فهل تعلم ما هو المقصود بآيات الله؟ ألا وإنّها البرهان على أن الله لا إله إلا هو وحده لا شريك له، فكيف يؤيّد بآياته؛ برهان ألوهيته لعدوه الباطل؟ فهل يقبل هذا العقل والمنطق؟ وبما أنّه لا يقبله العقل والمنطق ولذلك لا ولن تجد له ولو بُرهاناً واحداً في مُحكم كتاب الله، فإن جئت ولو ببرهانٍ واحدٍ من آيات الكتاب المُحكمات أنّ الله يؤيِّد بآيات وحدانيّته للذين يدَّعون الألوهية من دونه فإن فعلت ولن تفعل فقد أصبح المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني كذاباً أشراً، فاشهدوا يا معشر الأنصار السابقين الأخيار ويا كافة الزوار لطاولة الحوار من مختلف أقطار البشر.

    ويا فضيلة الشيخ خطيب المنبر، إنّنا نُكرر الترحيب بجنابكم الكريم في طاولة الحوار العالميّة للمهديّ المنتظَر للحوار الحُرّ في الدين لهُدى المُسلمين والناس أجمعين إلى الصراط المستقيم، ألا وإنّ حجّة المهديّ المنتظَر هي كمثل حجّة جدّه الذي جعل الله حُجته هو سلطان العلم الحقِّ من ربّ العالمين، ولذلك قال الله تعالى:
    {فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ} صدق الله العظيم [آل عمران:61].

    ويا أخي الكريم، هات ما لديك وقل ما عندك من العلم فإنّ الحقوق لدينا محفوظةٌ بالنسبة للذين لم ينضمّوا إلى رَكب الأنصار، وأما أنصاري فيحقّ لي أن أدخل بياناتهم لئن رأيت أن أغير في بيان أحدهم شيئاً مُخالفاً لأمرنا حتى لا يكون حجّة علينا للآخرين فيظنون أنّه من علم ناصر محمد اليماني، فأهلاً وسهلاً ومرحباً بك في موقعنا المُبارك، وسوف يستمر الحوار في هذه النقطة نظراً لأهميتها الكُبرى، فهي من أهم عقائد الدين ومن أساسيّات الإيمان بكلمة التوحيد (لا إله إلا الله وحده لا شريك له)، وبما أنّ الذي يدَّعي الربوبية للكون والخلق من دونه فلكل دعوى برهان، فإن كان هو الله فليُحيي الموتى إن كان من الصادقين! نظراً لأنّه يدَّعي الباطل من دون الله، وإذا لم يكن غير مدين بدعوة الباطل ويرى أنه الحقِّ فلكل دعوى برهان، فليرجع روح ميتٍ واحدٍ من بعد موته إن كان من الصادقين.

    ويا أخي الكريم، ذرِ القول على الله بالظنِّ إنّي لك لمن الناصحين، فانظر لقولك على الله في آياته بالعموميّات والخصوصيّات! سبحان ربّي أن يخصّ المسيح الكذَّاب بآياته الدالة على أنّه الله لا إله غيره ولا معبودَ سواه! فوالله الذي لا إله غيره لم تأتِنا ولو بسلطانٍ واحدٍ من محكم كتاب الله وإنما تتمسّك بحُجج واهيةٍ كخيوط العنكبوت وإنّ أوهن البيوت لبيت العنكبوت، فلا نزال ننصحك ونقول: كُن من الشاكرين أن قدّر الله وجودك في أمّة المهديّ المنتظَر وقدر لك العثور على دعوته في عصر الحوار من قبل الظهور، وإن أبيتَ إلا أن تتّبع ما يخالف لمُحكم كتاب الله فأقسمُ بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم من يحيي العظام وهي رميم أنَّ من اعتصم بما يُخالف لمحكم القرآن العظيم أنّه اعتصم بحبل الشيطان الرجيم كمثل العنكبوت اتخذت بيتاً وإن أوهن البيوت لبيت العنكبوت، فهل تراك لو تمسّكت بخيط من خيوط بيت العنكبوت فهل يعصمك من الوقوع؟ ومن زاغ عن الحقِّ وقع ومن وقع وقع في النار وبئس القرار.

    ويا أخي الكريم، اتّخذ القرار النهائي في هذه النقطة، فهل تبيّن لك أنّ إرسال آيات الله التي تدل على وحدانيّة الله لا يؤيِّد الله بها إلا للأنبياء والرُسل الذين يدعون الناس إلى كلمة التوحيد لا إله إلا الله وحده لا شريك له ولذلك يؤيّدهم الله بآياته الدالة على ألوهيَّتِه سُبحانه وتعالى علواً كبيراً، ويا سُبحان ربّي! كيف تجعلون الحقِّ والباطل سوياً كقولك أنَّ الله يأتي بآيات ألوهيته للمسيح عيسى ابن مريم وكذلك للمسيح الكذاب؟ ويا سُبحان ربي! شتّان ما بين الاثنين كالفرق بين الظُلمات والنور، وليس الجدل في نقطة (بإذن الله) فأنا أعلم أنّكم تقصدون أنّ الدجال يحُيي الميَّت بإذن الله وينزل المطر بإذن الله وينبت الشجر بإذن الله، ولكن موضوع الخلاف هو في أنّ هذا افتراء على الله عظيم أنّه يؤيِّد بآياته الدالة على انفراده بالألوهية فيصدق بها دعوة الباطل من دونه، بل والله إنّه من أعظم الافتراء على الله في تاريخ الكتاب على الإطلاق، ولذلك تجد المهديّ المنتظَر لا يزال مُصرّاً على استمرار الحوار في هذه النقطة حتى تأتينا بسلطان بيِّنٍ للناس من محكم القرآن العظيم شرط أن يكون سُلطان العلم من الرحمن بيّناً لكلّ مُسلمٍ للجاهل والعالم، فتأتينا به من محكم القُرآن العظيم فإذا لم تستطع فليس لك إلا أن تعترف بالحقِّ في هذه النقطة أن الحقِّ في هذه النقطة هو مع الإمام ناصر محمد اليماني، ومن ثم ننتقل للحوار في رؤية الله جهرةً، وهكذا نقطة نقطة وكفة الميزان هو سُلطان العلم المحكم والبيّن من الرحمن وليس كلام في كلام بالرأي، فهذا أمر الدين وزلة عالِم واحد تكون سبباً لزلة عالَم بأسره، فيحمل أوزارهم فوق وزره جميع من اتّبعه إلى يوم الدين، فذلك هو الخُسران المبين لو ضلَّ الناس بغير علم بين من الله. وقال الله تعالى:
    {وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَ‌بُّكُمْ ۙ قَالُوا أَسَاطِيرُ‌ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٤﴾ لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَ‌هُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ‌ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُ‌ونَ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].

    وأعلم أنّ علماء الأمّة لا يقولون إنَّ القرآن أساطيرُ الأولين، بل يقولون لا يعلم تأويلَه إلا الله كما يقول أهل السُّنة أو كما يقول الشيعة إنَّ القرآنَ لهُ أوجهٌ مُتعددةٌ ولا يعلم تأويلَه إلا الراسخون في العلم من آل البيت، ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر وأقول: ولكنّي لا اُحاجّكم بالمُتشابه الذي لا يعلم تأويله إلا الله والراسخون في العلم؛ بل أحاجّكم بآيات الكتاب المُحكمات هُنّ أمّ الكتاب بيّنات لعالمكم وجاهلكم حتى أقيم الحجّة على عالمكم وجاهلكم بالحقّ، فإمّا أن يتّبعوا الحقِّ من ربِّهم أو يعذّبهم الله ولن يجدوا لهم من دون الله وليّاً ولا نصيراً.

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفة الله؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
    _______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  9. افتراضي ن ...

    ( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )..
    - 9 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    01 - 06 - 1431 هـ
    15 - 05 - 2010 مـ
    ۲۵- اردیبشهت- ۱۳۸۹ ه.ش.
    12: 06 صباحاً

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=2381
    ــــــــــــــــ


    ن ...

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الطيبين و التابعين للحقّ إلى يوم الدين، خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بالحقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا}
    صدق الله العظيم [الفرقان:۳۳].

    در ادامه قسمتی از بیانات شیخ احمد هواری را نقل می‌کنیم:
    اقتباس المشاركة :
    نمونه‌ای از اینکه برخی آیات در ظاهر با یکدیگر تعارض دارند در زیر می‌آید:
    مثال 1: در قرآن کریم این فرموده خداوند تعالی را می‌خوانیم که: {لا إكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي} و از طرف دیگر و در مقابل می‌خوانیم که خداوند تعالی می‌فرماید: {قاتلوا الذين لا يؤمنون بالله ولا باليوم الآخر ولا يحرمون ما حرم الله ورسوله ولا يدينون دين الحقِّ من الذين أوتوا الكتاب) آیا این تعارض حقیقی است؟
    انتهى الاقتباس
    امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: شیخ فاضل، آیات کتاب را با یکدیگر مخلوط نکن و هر یک از آیات را به حق در جای مورد نظر خود بگذار. برای خداوند به حق و یقین، شهادت می‌دهم که این از آیات محکم و بنیادین کتاب است آنجا که خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآَمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ
    وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ‎﴿٩٩﴾‏} [يونس].
    {
    لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٢٥٦﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]
    {
    وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ‎﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
    تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {
    إِنَّ هَٰذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا ‎﴿١٩﴾‏} صدق الله العظيم [المزمل].
    و این از آیه‌های محکم پروردگار عالمیان است که در آن فتوا داده می‌شود خداوند به ما فرمان نداده‌است با مردم بجنگیم تا شهادت به وحدانیت خداوند داده و با اکراه مبادرت به عبادت بدون شریک او نمایند؛ و دلیل آن هم این است که اگر مردم را به زور وادار به این کار کنیم، حتی اگر یک میلیون سال هم خدا را عبادت نمایند؛ خداوند عبادت آنها را نمی‌پذیرد چون خداوند تا زمانی که عبادت، خالصانه و برای خدا نباشد، آن را نمی‌پذیرد. نماز و زکات آنان باید به ‌اطر خداوند و بدون ترس از احدی جز خداوند باشد، در این صورت است که عبادات پذیرفته می‌شوند.
    تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {إِنَّمَا يَعْمُرُ‌ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴿١٨﴾}
    صدق الله العظيم [التوبة]

    و برای همین اگر کافران را وادار کنیم با اکراه به پروردگارشان ایمان آورده و درحالی‌که خوار شده‌اند، از روی ناتوانی پروردگار را عبادت نمایند، خداوند عبادات آنها را نمی‌پذیرد و بدین جهت خداوند تعالی می‌فرماید:
    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٢٥٦﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]
    و اما احادیثی از سنت نبوی که در این باره آمده‌اند، هر کدام که باطل باشند، خواهید دید مخالف این آیات روشن خداوند هستند؛ ازجمله این حدیث که به دروغ به نبیّ نسبت داده شده است:
    اقتباس المشاركة :
    [أُمرت أن أُقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمداً رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله]
    انتهى الاقتباس
    اقتباس المشاركة :

    [ به من فرمان داده شده‌است با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بر پا داشته و زکات بدهند. اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان به خداوند تعالی است]
    انتهى الاقتباس
    ولی امام مهدی اعلان می‌کند نسبت به این حدیثِ دروغ کافر است. خداوند به ما فرمان نداده‌است با مردم بجنگیم تا شهادت دهند: «لا إله إلا الله و أن محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم» و نماز برپا داشته و زکات بدهند...خیر به‌هیچ‌وجه چنین نیست و امر خداوند در آیات محکم کتابش این است:
    {أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}. و
    {{{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّين
    }}} صدق الله العظيم.
    چرا که ایمان به خدا در زمره حقوق خداوند نسبت به بندگانش است. خداوند به ما فرمان دخالت در اموری را نمی‌دهد که بین و او بندگانش بوده و مختص عبادات آنهاست. فرمان خداوند به ما جز این نیست که امر را به آنان ابلاغ کرده و برایشان توضیح بدهیم و آن را روشن کنیم. هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس که می‌خواهد کافر شود، تنها ابلاغ برعهده ماست و حساب و مؤاخذه با خداوند است.
    تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ}
    صدق الله العظيم [الرعد:۴۰].
    ولی خداوند به ما امر نموده در امور بند
    گان برای رفع ظلم انسان به برادر انسانش، دخالت کنیم. به همین ترتیب به ما فرمان داده‌است امر به معروف و نهی از منکر کنیم و تمام حدود خداوند را در حق ظالمان اجرا کرده و مانع ظلم انسان به برادر انسانش شویم. هرکس انسانی را بدون گناه یا ارتکاب فساد در زمین، به قتل برساند، حد حق قتل را که در کتاب خداوند مقرر شده‌است، درمورد وی اجرا خواهیم کرد مگر اینکه اولیای مقتولی که مورد ظلم واقع شده‌است، بخواهند یا در مقابل دریافت دیه و یا به‌طور کامل او را عفو کنند. به همین ترتیب، کسی که با انجام زنا، به آبروی برادر انسانش تعدی نماید، حد خداوند را که در آیات محکم کتاب برای آن تعیین شده‌است، یعنی صد ضربه تازیانه، اعمال خواهیم کرد و همچنین در مورد سارقانی که اموال مردم را به سرقت می‌برند، حد سرقت را اجرا خواهیم کرد. چرا که نمی‌توانیم درمورد حدود الهی که در آیات محکم کتاب نازل شده‌اند، سازش کنیم.
    تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:۴۷].
    همانا که مهدی منتظر، بعد از تمکین، دستوراتی را که حدود الهی هستند، در مورد تمام بشریت اجرا خواهد کرد، تا بتوانیم به این وسیله مانع ظلم انسان بر برادر انسانش گردیم و برای مسلمانان نسبت به کفار امتیازی قائل نمی‌شویم. هرکس به حدود الهی تعدی نماید، به خود ظلم کرده است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {
    كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]
    از مسلمانان ثروتمند، زکات و از کافران ثروتمند، جزیه دریافت کرده و آن را بین فقرای مسلمان و کافر تقسیم می‌کنیم واگراهل کتاب حاضر به پرداخت جزیه نشوند، اختیاری نداشته و ما به‌دلیل اعلان خروج از حُکم و تمرد در برابر حاکم با آنها خواهیم جنگید. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ‎﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
    چه تناقضی در فرمودّذی خداوند تعالی وجود دارد:
    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٢٥٦﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]
    و فرموده خداوند تعالی:
    {قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الحقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ} صدق الله العظيم؟
    عزیز من، حقیقت این است که عدم فهم تو از این دو آیه باعث شده‌است این آیات به نظرت متناقض بیایند و برای همین گفتید که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و لا قوة الا بالله....‌علیرغم اینکه این دو آیه، از آیات محکم و بینه کتاب هستند و هر کدام به یک موضوع خاص اختصاص دارند. و اما فرموده خداوند تعالی:

    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‎﴿٢٥٦﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]

    در اینجا به ما داده می‌شود در امور بین خداوند و بندگانش که در رابطه با خداست، دخالت نکنیم، چون اگر اعمال آنها خالصانه و برای خاطر خداوند نباشد، پذیرفته نخواهد شد و لذا اگر ما آنها را مجبور کنیم پروردگارشان را عبادت کنند، خداوند عبادت آنان را اگر از ترس ما باشد، نمی پذیرد.
    تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {إِنَّمَا يَعْمُرُ‌ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴿١٨﴾}
    صدق الله العظيم [التوبة].
    و اما آیه دیگر، درباره‌ی جزیه در ازایِ حمایت و رفع ظلم از آنان است که به بیت المال مسلمین افزوده می‌شود و با زکات مسلمانان مخلوط شده و سپس به‌طور مساوی بین فقرای مسلمان و کافر تقسیم خواهد شد، بدون اینکه برای فقیر مسلمان نسبت به فقیر کافر برتری قائل شویم و هرکس بین مسلمان و کافر حکم کند و به‌خاطر کفرِ کافر به او ظلم نماید، لعنت خداوند و ملائکه و تمام مردم بر او خواهد بود و شایستگی ندارد قاضی باشد و بر اساس آنچه که خداوند نازل نموده‌است، حکم نکرده و از ظالمان است. چقدر برایتان قسم خورده و تکرار کنم: به خداوند بزرگ قسم که اگر برادر خونی من، برادری که از پدر و مادر من است، به یک کافر تعدی نماید، جانب کافر را گرفته و حق او را از برادرم می‌گیرم درحالی‌که برادرم ذلیل و خوار است. اگر چنین نکنم، چه‌کسی می‌تواند مرا از عذاب خداوند امان دهد؟ کسی که بار ظلمی را بر دوش بگیرد، زیان‌کار است و بر خلاف امر خداوند تعالی عمل کرده که می‌فرماید:
    {
    إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا ‎﴿٥٨﴾‏} صدق الله العظيم [النساء].
    و بیان حقِ فرموده‌ی خداوند تعالی: {وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ} مقصود انسان‌ها به صورت عام است، بدون توجه به اینکه مسلمان باشند یا کافر و کافر و مسلمان از نظر حقوقی در نزد ما با هم فرقی ندارند و به خاطر اسلامتان منت مگذارید. و ما هم‌چنان در باره دولت خلافت جهانی اسلام مطالب زیادی داریم.
    در ادامه قسمت دیگری از بیانات ابوبلال را نقل می‌کنیم:
    اقتباس المشاركة :
    آیا این تعارض حقیقی است؟ مثال دوم: {فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ} خداوند جل و علا در این آیه کریمه ذکر می‌نماید که در روز قیامت نه از جن و نه از انس درمورد گناهانشان سؤال نمی‌شود و این معنا از کلام خداوند در سوره القصص روشن می‌گردد که می‌فرماید: {وَلا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ} و خداوند جل و علا در آیات دیگر ذکر می‌نماید که در روز قیامت از تمام انسان‌ها، رسولان و کسانی که رسول برایشان فرستاده شده‌است سؤال خواهد کرد: {فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ} واین فرموده: {فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ} .آیا این تعارض حقیقی است؟
    انتهى الاقتباس

    پس به‌حق به سراغت آمده و بهترین تفسیر را به اذن خداوند عزیز و علیم برایت می‌آوریم و بیان حق :
    {فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ ‎﴿٣٩﴾‏} صدق الله العظيم [الرحمن].
    {وَلا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ} صدق الله العظيم [القصص: ۷۸]
    و بیان حق: این مختص ملائکه است نه پروردگار، یعنی ملائکه در روز حشر از مردم نمی‌پرسند تو کافری یا مؤمن، به‌هیچ‌وجه چنین نیست...اگر از کافران سوال شود، کفر خود را انکار خواهند کرد ولی ملائکه «الرحمن» از روی سیما و چهره‌ی انسان‌ها، مؤمنان صالح را از ظالمان باز می‌شناسند. سیمای ظالمان چگونه است؟ جواب را در کلام خداوند می‌یابید:
    {يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ}
    صدق الله العظيم [الرحمن:۴۱].
    همانا که آنها از چهره‌هایشان قابل شناسایی‌اند، گویا پاره‌ای از شب تاریک صورت آنها را پوشانده است.
    تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {
    وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَّا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِّنَ اللَّيْلِ مُظْلِمًا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‎﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [يونس].
    و برای همین ملائکه آنها را شناخته و می‌توانند بین متقیان و غافلان تمیز قائل شوند. به چهره‌های ظالمان نگاه می‌کنند که گویا پاره‌ای از شب تاریک آن را پوشانده‌است، پس کتاب اعمالشان را به دست چپشان می‌دهند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {
    اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا ‎﴿١٤﴾‏} صدق الله العظيم [الإسراء].
    اگر اعمال خود را که ملک عتید ثبت نموده است، انکار نمایند، شاهد، یعنی ملک رقیب، شهادت خواهد داد که در حق این انسان ظلم نشده‌است و او [ملک عتید] چیزی جز اعمال سوء وی را ثبت نکرده‌است. آنها [ظالمان] به شهادت ملک رقیب ایراد گرفته و می‌گویند:
    {
    الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‎﴿٢٨﴾‏} صدق الله العظيم [النحل].
    سپس ملک عتید و شاهد او ملک رقیب و طرف دعوایشان، برای داوری به پیشگاه خداوند می‌روند و این بیان فرموده خداوند تعالی است:
    {فَوَرَ‌بِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٩٢﴾ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾}
    صدق الله العظيم [الحجر].

    سپس از آنها سؤال می‌شود که: آیا شما مرتکب این عمل زشت و بدی شده‌اید که در کتاب اعمالتان ثبت شده‌است یا ملک عتید و شاهد او ملک رقیب نسبت دروغ به شما داده‌اند؟ آن‌گاه به خداوند قسم می‌خورند که ما چنین نکرده‌ایم. و این بیان فرموده خداوند است:
    {يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ}
    صدق الله العظيم [المجادلة:۱۸].
    سپس خداوند از «اطراف‌» او [دست و پا و پوست] می‌پرسد آیا ملائکه من ظلم کرده‌اند یا این فرد دروغ می‌گوید؟ پس خداوند بر دهانش مهر می‌نهد و
    «اطراف‌» [ دست و پا و پوست] به سخن آمده و حق را به پروردگار می‌گویند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {
    الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَىٰ أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ‎﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم [يس]
    سپس خداوند زبانشان را آزاد می‌کند تا با «اطراف‌» [دست و پا و پوست] خود که در مورد اعمالشان شهادت داده‌اند، مجادله کنند:
    {وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ} صدق الله العظيم [فصلت: ۲۱].
    و سپس شیطان سرکشی که قرین انسان است از زبان او می‌گوید:
    {قَالَ قَرِ‌ينُهُ رَ‌بَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَـٰكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿٢٧﴾ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ ﴿٢٨﴾ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ق].
    و آن‌گاه انسان به قرین شیطان خود می‌گوید:
    {قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ} صدق الله العظيم [الزخرف: ۳۸].

    به نقل قول ابوبلال عزیز شیخ فاضل احمد هواری بازمی‌گردیم:
    اقتباس المشاركة :
    مثال دوم: {فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ} خداوند جل و علا در این آیه کریمه ذکر می‌نماید که در روز قیامت نه از جن و نه از انس در مورد گناهانشان سؤال نمی‌شود و این معنا از کلام خداوند در سوره القصص روشن می‌گردد که می‌فرماید: {وَلا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ} و خداوند جل و علا در آیات دیگر ذکر می‌نماید که در روز قیامت از تمام انسان‌ها، رسولان و کسانی که رسول برایشان فرستاده شده‌است سؤال خواهد کرد : {فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ} و این فرموده: {فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ} .آیا این تعارض حقیقی است؟
    انتهى الاقتباس
    و می‌دانم که عزیز من در راه خدا، ابوبلال می‌خواهد با این حجت که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند، امام مهدی را از دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خداوند عاجز کند و بگوید جز سنت چیزی [برای تفسیر این آیات]در اختیار ندارم. هیهات، هیهات، عزیز من، آیا نمی‌دانی در حال مجادله با امام مهدی هستی؟ کسی که تفصیل قرآن را از خود قرآن به شما می‌آموزد و حکم خداوند را در موارد اختلافتان از قرآن استنباط می‌کند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام۱۱۴].
    و برای همین است می‌بینید من تفاصیل را از همین کتاب خداوند برایتان می‌آورم. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {
    الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ‎﴿١﴾‏} صدق الله العظيم [هود].
    و به‌راستی که مهدی منتظر، قرآن را همان‌گونه بیان می‌کند که محمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- برای مردم بیان می‌نمود، تا شما را به منهاج اولیه نبوت بازگردانم، باشد که تقوا پیشه کنید.
    شیخ گرامی، امیدواریم بعد از این که برایت روشن شد دعوت ناصر محمد حق است و صراط مستقیم را نشان می‌دهد، به جدال بی‌حاصل و عقیم ادامه ندهی. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم،‌نمی توانی از کتاب خداوند بر من غلبه کنید، حتی اگر تمام علمای جن و انس نیز بر سر این میز گرد آیند، انصارپیشگام برگزیده شاهد خواهند بود که امام ناصر محمد یمانی با آیات محکم کتاب خداوند بر ایشان غلبه کرده و آن را به تفصیل، توضیح خواهد داد و جناب شیخ فاضل، برایت روشن می‌شود که بیان امام ناصر محمد یمانی از قرآن عظیم، تنها تفسیری مشابه تفاسیر ظنیِ شما نیست، ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی کند. بلکه بیان یمانی، تأویل قرآن از جانب خداوند حکیم است که از خود این قرآن برایتان آورده می‌شود و او، به اذن خداوند به حق بر شما غلبه می‌کند، علمی که با وحی تفهیمی از نزد خدا به او آموزش داده می‌شود و وسوسه‌ی شیطان رجیم نیست،چرا که من برهان روشن را از همین قرآن برایتان می‌آورم.
    لذا عبدالرحمن، این وسوسه شیطان نیست، پس از خدا بترس و از شکرگزاران باش که خداوند امام مهدی را دوران و امت تو برانگیخته‌است، چقدر مؤمنان آرزو داشتند که امام مهدی در امت آنان برانگیخته شود تا از انصار پیشگام او بوده و در زمره مکرمان باشند.
    عزیز من، دیدم که می‌گویی:
    اقتباس المشاركة :
    ناصرمحمد یمانی، اگر می‌دانستم تو مهدی منتظری، پاهایت را شسته و آب آن را می‌خوردم
    انتهى الاقتباس
    در پاسخت می‌گویم: استغفرالله،عزیز من! خدا من و تو را ببخشاید؛ امام مهدی در برابر مؤمنان ذلیل و نسبت به آنان رئوف است و امیدوارم خدا تو را به صراط مستقیم هدایت نماید و هم‌چنین می‌خواهم به شما بگویم، حرجی بر تو نیست؛ حال که دانستم تو از جمله علمای امت هستی که به دنبال حق می‌گردی؛ حرجی بر تو نیست. هرچقدر هم گفت‌وگو طول بکشد، در برابرت صبر پیشه خواهیم کرد تا هدایتت کرده و به اذن خداوند حق را برایت به تفصیل بیان نماییم. هنوز علوم زیادی در چنته ماست و تنها مقدار بسیار کمی از آن را بیان کرده‌ایم. من امام مهدی، از شما و تمام علمای امت، چه مسلمان و چه یهودی و نصاری[مسیحی] دعوت می‌کنم حکمیت بر اساس کتاب خداوند قرآن عظیم را بپذیرید. سزاوار نیست مهدی منتظر، از مسلمانان و نصاری [مسیحیان] و یهودیان بخواهد از کتاب بحارالأنوار شیعیان یا کتاب البخاری و مسلمی که نزد اهل سنت است، پیروی نمایند. بلکه من تمام علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهود را به حکمیت بر اساس کتاب محفوظ از تحریف خداوند، قرآن عظیم،‌‌ فرا می‌خوانم که مهیمن و غالب بر تورات و انجیل و سنت نبوی و تمام کتب بشری است. هرچه که برخلاف محکمات آن باشد، باطل است و من حاضر به پذیرفتن آنها نیستم و ولو اینکه همگی شما بر آنها اتفاق نظر داشته باشید، از شما اطاعت نکرده و به‌خاطر اکثریت، از آن پیروی نخواهم کرد. بلکه باید از دلایل علمی که از جانب خداوند برای دعوت آمده‌است پیروی کرد. شاید اکثریت از ظن و گمان پیروی کنند و ظن کسی را از حق بی نیاز نمی‌کند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {
    وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ‎﴿١١٦﴾‏} صدق الله العظيم [الأنعام].
    همچنان به شیخ فاضل احمد الهواری که اولین عالم از بین علمای مسلمین و نصاری و یهود است که جرأت نموده با اسم حقیقی خود به گفت‌وگو با مهدی منتظر بپردازد؛ خیرمقدم گفته و برایش ارزش و احترام بسیار زیادی قائلیم و بدگویی از شخصیت این مرد را که در راه خداوند از سرزنش احدی نمی‌هراسد، بر انصار حرام می‌کنیم. باشد که خداوند او را به صراط مستقیم هدایت نماید و با کمک او پشت ما را محکم کرده و در امر ما شریکش نماید. کسانی که در دوران «گفت‌وگو قبل از ظهور» و پیش از فتح مبین، پشت مهدی منتظر را محکم کرده و از او حمایت می‌کنند، با کسانی که بعد از نزولِ عذاب عظیم، ایمان می‌آورند، یکسان نیستند و میانشان تفاوت بسیار بزرگی هست و چقدر این فرصتِ بزرگی است و تنها کسانی به آن نائل می‌شوند که دارای حظ عظيم باشند.

    عزیز من را راه خدا ابو بلال، قسم به خداوند که پروردگار من و پروردگار تو و پروردگار عالمیان است، من از راست‌گویان هستم و به‌راستی که خداوند مرا بر شما برگزیده و امام کریم شما قرار داده‌است و مرا از شأن خود در میان شما که همانا مهدی منتظر بودنم است؛ آگاه گردانیده‌است. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، تنها با نام المهدی معرفی نشده‌ام بلکه من مهدی منتظرم و اگر به من تنها با کلمه «مهدی» فتوا داده شده و از کلمه «المنتظر» یاد نشده بود؛ چگونه جرأت می‌کردم خودم را «المنتظر» بخوانم.
    عزیز من، حجت من در برابر شما، آیه‌های روشن پروردگارتان است و اما درباره‌ی معرفی خود به عنوان «مهدی منتظر» میان شما، اگر دروغ بگویم، گناه آن بر گردن من است. ولی مصیبت برای آن کسی است که مرا تکذیب می‌کند، درحالی‌که من راست می‌گویم. خداوند مرا از جاهلان قرار نداده‌است و می‌دانم ظالم‌تر از کسی که به خداوند نسبت دروغ بدهد، وجود ندارد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَ‌ىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۗ وَلَوْ تَرَ‌ىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَ‌اتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِ‌جُوا أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ‌ الحقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُ‌ونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    و خداوند تعالى می‌فرماید:
    {إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ}
    صدق الله العظيم [يونس:۶۹].

    آیا از حکمت مؤمن آل فرعون که به حق فتوا می‌داد، پند نگرفته‌اید:
    {وَقَالَ رَ‌جُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْ‌عَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَ‌جُلًا أَن يَقُولَ رَ‌بِّيَ اللَّـهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّ‌بِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِ‌فٌ كَذَّابٌ ﴿٢٨﴾ يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِ‌ينَ فِي الْأَرْ‌ضِ فَمَن يَنصُرُ‌نَا مِن بَأْسِ اللَّـهِ إِن جَاءَنَا ۚ قَالَ فِرْ‌عَوْنُ مَا أُرِ‌يكُمْ إِلَّا مَا أَرَ‌ىٰ وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّ‌شَادِ ﴿٢٩﴾ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ ﴿٣٠﴾ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ ۚ وَمَا اللَّـهُ يُرِ‌يدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ ﴿٣١﴾ وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ﴿٣٢﴾ يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِ‌ينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّـهِ مِنْ عَاصِمٍ ۗ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٣٣﴾وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءَكُم بِهِ حَتَّىٰ إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّـهُ مِن بَعْدِهِ رَ‌سُولًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّـهُ مَنْ هُوَ مُسْرِ‌فٌ مُّرْ‌تَابٌ ﴿٣٤﴾ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ‌ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ‌ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ‌ جَبَّارٍ‌ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [غافر].
    بازهم نقل قولی از ابوبلال می‌آوریم:
    اقتباس المشاركة :
    اما چگونه این شیخ می‌گوید کسانی که در مورد حدیث اختلاف دارند عموما! اهل حدیث و علما هستند و خداوند می‌گوید که حدیث را به علما واگذارید. باور کنید که این شیخ بارها به صراحت چنین گفته است. این چگونه با این فرموده خداوند تعالی که به علما اشاره دارد، سازگاری دارد: "وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ"
    انتهى الاقتباس
    امام مهدی در پاسخ او می‌گوید: ای مرد! این از آیات محکم کتاب است که علما را مورد خطاب قرار می‌دهد، خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ}
    صدق الله العظيم [النساء:۸۳].
    یعنی احکام حق را در مورد حدیثی که در آن اختلاف هست، استنباط می‌کند حال یا برای تأیید یا نفی آن و این امر را تنها راسخون در علم کتاب می‌توانند دریابند. کما اینکه خردمندان می‌بینند که امام ناصر محمد یمانی به‌حق از راسخون در علم کتاب است و به همین دلیل آن را به تفصیل بیان می‌کند. ای علمای امت! خداوند مرا حَکَم قرار داده‌است تا در موارد اختلاف میانتان حکم دهم ولی شما چیز دیگری می‌خواهید و مردم را عامه دانسته و علما را «اولوالأمر» می‌خوانید! از خدا بترس؛ پس چه کسی بین علما حکم می‌کند؟ مگر نمی‌بینید در بسیاری از موارد دینی با یکدیگر اختلاف دارید؟ تنها همین نیست، بلکه همدیگر را تکفیر هم می‌کنید. چیزی را که نمی‌دانی به خداوند نسبت نده و من ناصح امین تو هستم. تفصیل آیات ۸۱ و ۸۲ سوره نساء در بسیاری از بیانات قبلی امام ناصر محمد یمانی آمده است.
    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخوكم ؛الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
    ـــــــــــــــــــــــ

    اقتباس المشاركة 5124 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..

    - 9 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    01 - 06 - 1431 هـ
    15 - 05 - 2010 مـ
    12: 06 صباحاً

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=2381
    ــــــــــــــــ



    ن ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين. وقال الله تعالى:
    {وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بالحقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:33].

    ونقتبس من بيان الشيخ أحمد هواري ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    نماذج من تعارض الآيات مع بعضها تعارضا ظاهريا:
    مثال(1): في القرآن الكريم نقرأ قوله تعالى: (لا إكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي) ونحوه وفي المقابل نقرأ قوله تعالى: {قاتلوا الذين لا يؤمنون بالله ولا باليوم الآخر ولا يحرمون ما حرم الله ورسوله ولا يدينون دين الحقِّ من الذين أوتوا الكتاب) هل هذا تعارض حقيقي؟
    انتهى الاقتباس
    ومن ثمّ يردّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني، وأقول: فلا تخلط بين آيات الكتاب يا فضيلة الشيخ، وَضَعْ كُلّ آيةٍ في موضعها المقصود بالحقِّ، وأشهِدُ لله شهادة الحقِّ اليقين أنّ من الآيات المُحكمات هُنّ أمّ الكتاب في قول الله تعالى: {وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآَمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} [يونس:99].

    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:256].

    {وَقُلْ الحقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا} صدق الله العظيم [الكهف: 29].

    وتصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا} صدق الله العظيم [المزمل:19].

    وهذه من الآيات المُحكمات من ربّ العالمين تفتي أنّ الله لم يأمرنا أن نقاتل الناس حتى يشهدوا لله بالوحدانية فيعبدوه وحده لا شريك له كرهاً، وذلك لأننا لو نُكرِهُهم على ذلك لما تقبّل الله منهم عبادتهم حتى لو عبدوا الله مليون سنة لما تقبل الله عبادتهم حتى تكون عبادتهم خالصةً لوجه الله، فيؤدّون صلاتهم وزكاتهم من أجل الله وليس خوفاً من أحدٍ ولم يخشوا أحداً إلا الله أولئك يتقبل الله منهم عبادتهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّمَا يَعْمُرُ‌ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

    وذلك لأنّنا لو نُكرِه الكفار حتى يكونوا مؤمنين بربّهم فيعبدونه وهم صاغرون فلن يتقبّل الله عبادتهم. ولذلك قال الله تعالى:
    {أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [يونس:99].

    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
    } صدق الله العظيم [البقرة:256].

    وأما الأحاديث في السُّنّة النّبويّة في هذا الشأن فما كان باطلاً منها فسوف تجده مُخالفاً لهذه الآيات البينات، ومنها هذا الحديث المُفترى عن النّبيّ كذباً:
    [أُمرت أن أُقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمداً رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله].

    ولكنّي الإمام المهديّ أعلن الكُفر بهذا الحديث المُفترى، فلم يأمرنا الله أن نُقاتِل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأنّ محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، فيقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، كلا.. تنفيذاً لأمر الله في مُحكم كتابه:
    {أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}
    و
    {{{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}}
    صدق الله العظيم.

    لأنّ ذلك من حقّ الله على عبيده، فلم يأمرنا الله بالتدخّل بينه وبين عباده فيما يخصّه من عبادتهم، ولم يأمرنا إلا بالبلاغ لهم والتبيان ومن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر؛ بل علينا البلاغ وعلى الله الحساب. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم [الرعد:40].

    ولكنّ الله أمرنا بالتدخّل بين عباده لرفع الظُلم عن المظلوم، وأيضاً نأمر بالمعروف وننهى عن المُنكر ونقيم حدود الله جميعاً على الظالمين حتى نمنع ظُلم الإنسان عن أخيه الإنسان، فمن قتل نفساً بغير نفس أو فسادٍ في الأرض أقمنا عليه حدَّ القتل بالحقِّ في كتاب الله إلا أن يشاء أولياء المقتول ظُلماً أن يعفوَ مُقابل الديّة أو العفو الكامل. وكذلك من اعتدى على عرض أخيه الإنسان بفاحشة الزنا أقمنا عليه حدّ الله في مُحكم كتابه بمائة جلدة، وكذلك الذي يسرق أموال الناس نُقيم عليه حدّ السرقة، وذلك لأنّ حدود الله التي نزل في محكم كتابه لا مساومة فيها لدينا. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:47].

    ألا وإنّ حدود الله دستورٌ يقيمه المهديّ المنتظَر من بعد التمكين على كافة البشر، وذلك لكي نمنع ظُلم الإنسان عن أخيه الإنسان من غير مُجاملة لمسلم على كافر، ومن يتعدّى حدود الله فقد ظلم نفسه. تصديقاً لقول الله تعالى: {كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:110].

    ونأخذ الزكاة من أغنياء المُسلمين والجزية من أغنياء الكُفار ونُنفقها على فُقراء المًسلمين والكُفار، وإن رفض أهل الكتاب دفع الجزية فلا خيار لهم وسوف نُقاتلهم نظراً لأنّهم أعلنوا الخروج عن الحُكم والتمرد على الحاكم. تصديقاً لقول الله تعالى: {قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الحقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ} صدق الله العظيم [التوبة:29].

    فأين التناقض بين قول الله تعالى:
    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم، وقول الله تعالى: {قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الحقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ} صدق الله العظيم؟

    ويا حبيبي في الله، إنّ عدم فِهمك الحقِّ في هاتين الآيتين فبدت لك وكأنّ فيهما تناقضٌ، ولذلك قلتم لا يعلمُ تأويله إلا الله! ولا قوة إلا بالله. برغم أنّ هاتين الآيتين هُنّ من آيات الكتاب المُحكمات البيّنات وكلاً منهما يخصُّ موضوعاً، فأمّا قول الله تعالى:
    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم، فهنا أمرنا الله بعدم التدخّل بينه وبين عباده فيما يخصّ الله لأنّه لن يتقبل منهم إلا ما كان خالصاً لوجهه الكريم، وذلك لأنّنا لو أكرهناهم على عبادة ربّهم لما تقبل الله منهم لو يعبدون الله خشية منا. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّمَا يَعْمُرُ‌ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

    وأما الآية الأخرى فهي في موضوع الجزية مُقابل حمايتهم ورفع الظُلم عنهم، وتُضاف إلى بيت مال المُسلمين فتختلط بالزكاة من أغنياء المُسلمين ومن ثم توزّع على فقراء الكفار والمُسلمين بالسّويّة من غير تفضيل الفقير المُسلم على الفقير الكافر؛ بل حقوقهم سواسِية لدينا في الحقوق ونحكم بينهم بالعدل من غير ظلمٍ للكافر، ومن حكم بين مُسلمٍ وكافرٍ وظلم الكافر بحجّة كُفره فإن عليه لعنة الله والملائكة والناس أجمعين وليس أهلاً للحكم، ومن لم يحكم بما أنزل الله فأولئك هم الظالمون. فكم أكرر القَسَمَ وأقول: أقسمُ بالله العظيم لو أنّ أخي ابن أمّي وأبي اعتدى على كافرٍ لأنصفتُ الكافر وأخذت حقّه من أخي وأخي من الصاغرين. وإذا لم أفعل من يجيرني من عذاب الله؟ وقد خاب من حمل ظُلماً وخالف أمر الله في قول الله تعالى:
    {إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا} صدق الله العظيم [النساء:58].

    والبيان الحقِّ لقول الله تعالى:
    {وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ} ويقصد الناس بشكل عام بغض النظر هل كان مُسلماً أم كافراً فلا فرق لدينا بين المُسلم والكافر في الحقوق، فلا تَمُنُّوا عليَّ إسلامكم. ولا يزال لدينا التفصيل الكثير في دستور دولة الخلافة الإسلاميّة العالميّة.

    وكذلك نقتبس من بيان أبو بلال ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    هل هذا تعارض حقيقي؟ مثال(2): قوله تعالى: {فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ} .
    ذكر جل وعلا في هذه الآية الكريمة، أنه يوم القيامة لا يسأل إنسا ولا جانا عن ذنبه، وبين هذا المعنى في قوله تعالى في القصص: {وَلا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ} وقد ذكر جل وعلا في آيات أخر أنه يسأل جميع الناس يوم القيامة الرسل والمرسل إليهم، وذلك في قوله تعالى: {فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ} وقوله: {فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ} هل هذا تعارض حقيقي؟
    انتهى الاقتباس
    ومن ثم نأتيك بالحقِّ وأحسن تفسيراً بإذن الله العزيز العليم، وإلى البيان الحقّ:
    {فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ} صدق الله العظيم [الرحمن:39].
    {وَلا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ} صدق الله العظيم [القصص: 78].

    والبيان الحقّ: فذلك يخصُّ الملائكة ولا يخصُّ الربّ، بمعنى أنّ الملائكة في يوم الحشر لا يسألون الناس هل أنت كافر أم مؤمن، كلا وربي.. ولو سألوا الكفار لأنكروا أنّهم كانوا كافرين، ولكنّ ملائكة الرحمن تعرف المؤمنين الصالحين من الظالمين من الناس بسيماهم في وجوههم، فما سيما الظالمين؟ فتجدونها في قول الله تعالى: {يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ} صدق الله العظيم [الرحمن:41].

    ألا وإنّ سيماهم في وجوههم وكأنّما أُغشيت وجوههم قطعاً من الليل مُظلماً. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَالَّذِينَ كَسَبُواْ السَّيِّئَاتِ جَزَاء سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَّا لَهُم مِّنَ اللّهِ مِنْ عَاصِمٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِّنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ} صدق الله العظيم [يونس:27].

    ولذلك تعرفهم الملائكة فيميّزون بين المُتّقين والغافلين، فينظرون إلى وجوه الظالمين فإذا وجوههم كأنّما أغشيت قطعاً من الليل مُظلماً، فيعطونهم كتبهم بشمائلهم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا} صدق الله العظيم [الإسراء:14].

    حتى إذا أنكروا عملهم السيء الذي كتبه الملك عتيد ومن ثم يشهد الشاهد رقيب أنه لم يظلم الإنسان شيئاً، وأنه لم يسجل عليه إلا أعمال السوء، ثم يطعن في شهادة الملك رقيب ويقولون:
    {الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [النحل:28].

    ومن ثم يحتكم الملك عتيد وشاهده رقيب وخصمهم إلى الله، وهُنا يأتي البيان لقول الله تعالى:
    {فَوَرَ‌بِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٩٢﴾ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [الحجر].

    ومن ثم يسألهم فيقول: ألم تفعلوا عمل السوء هذا الذي في كُتبكم أمْ أن الملك عتيد وشاهده رقيب افتروا عليكم؟ ومن ثم يحلفون لله بالله ما فعلوا ذلك. وذلك بيان لقول الله تعالى:
    {يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ} صدق الله العظيم [المجادلة:18].

    ومن ثم يسأل الله أطرافه فهل ظلمتهم ملائكتي أم إنّهم كاذبون؟ فيختم الله على أفواههم ومن ثم تنطق الأطراف فتُخاطب ربها بالحقّ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ} صدق الله العظيم [يس:65].

    ومن ثم يطلق الله ألسنتهم ليُحاجّوا أطرافهم التي شهدت عليهم بما كانوا يعلمون:
    {وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ} صدق الله العظيم [فصلت: 21].

    ومن ثم ينطق المارد الشيطان قرين الإنسان على لسان الإنسان:
    {قَالَ قَرِ‌ينُهُ رَ‌بَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَـٰكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿٢٧﴾ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ ﴿٢٨﴾ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ق].

    ومن ثم يقول الإنسان لقرينه الشيطان:
    {قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ} صدق الله العظيم [الزخرف: 38].

    ومن ثم نعود نقتبس من بيان حبيبي في الله أبو بلال فضيلة الشيخ أحمد هواري ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    مثال(2): قوله تعالى: {فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ}. ذكر جل وعلا في هذه الآية الكريمة، أنه يوم القيامة لا يسأل إنسا ولا جانا عن ذنبه، وبين هذا المعنى في قوله تعالى في القصص: {وَلا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ} وقد ذكر جل وعلا في آيات أخر أنه يسأل جميع الناس يوم القيامة الرسل والمرسل إليهم، وذلك في قوله تعالى: {فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ} وقوله: {فَوَرَ‌بِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٩٢﴾ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} هل هذا تعارض حقيقي؟
    انتهى الاقتباس
    وأعلمُ أنّ حبيبي في الله أبو بلال يريد أن يجعل الإمام المهديّ عاجزاً عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله بحجّة أنّه لا يعلم تأويله إلا الله وليس له إلا السُّنّة، ولكن هيهات هيهات يا حبيبي في الله، أفلا تعلم أنّك تُجادل الإمام المهديّ الذي يُعلِّمكم تفصيل القرآن من ذات القُرآن فأستنبط لكم حُكم الله بينكم فيما كنتم فيه تختلفون؟ وإنّما أدعوكم للاحتكام إلى الله فأستنبط لكم حكمه الحقِّ من محكم كتابه. تصديقاً لقول الله تعالى: {أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:114].

    ولذلك تراني آتيكم بالتفصيل من ذات كتاب الله. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ} صدق الله العظيم [هود:1].

    وإنّما كان محمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- يبيّنه للعالمين كما يبيّنه المهديّ المنتظَر حتى نعيدكم إلى منهاج النّبوة الأولى لعلكم تتقون.

    ويا أيها الشيخ الكريم، أرجو من الله أن لا يكون جدالك عقيماً بعدما تبيّن لك أنّ ناصرَ محمد يدعو إلى الحقِّ ويهدي إلى صراط مُستقيم؛ ألا والله الذي لا إله غيره لا تستطيع أن تغلبني من كتاب الله حتى ولو اجتمع كافة عُلماء الإنس والجنّ في هذه الطاولة لوجدوا الأنصار السابقين الأخيار أنّ الإمام ناصر محمد اليماني قد هيّمن عليهم أجمعين بمُحكم كتاب الله وفصّلهُ تفصيلاً، وتبيّن لكم يا فضيلة الشيخ أنّ بيان الإمام ناصر محمد اليماني للقرآن العظيم ليس مُجرد تفسير كمثل تفاسيركم الظنيّة التي لا تُغني من الحقِّ شيئاً بل بيان اليماني هو تأويلٌ للقُرآن من لدن حكيمٍ عليمٍ يأتيكم به من ذات القرآن ومن ثم يُهيمن عليكم بالحقِّ أجمعين بإذن الله الذي يُعلّم عبده بالتفهيم وليس وسوسة شيطانٍ رجيمٍ، وذلك لأنّي آتيكم بالبُرهان المبين من ذات القُرآن.
    إذاً ليس وسوسة شيطان يا عبد الرحمن، فاتقِ الله وكُن من الشاكرين أن بعث الله الإمام المهديّ في عصرك وفي أُمّتك، فكم تمنّى المؤمنون بعث الإمام المهديّ في أمّتهم ليكونوا من أنصاره السابقين فيكونوا من المُكرّمين.

    ويا حبيبي في الله، إنّي وجدتك تقول:
    اقتباس المشاركة :
    لو أعلم يا ناصر محمد اليماني أنك المهديّ المنتظَر لغسلت رجليك وشربت مرقتها
    انتهى الاقتباس
    ومن ثم أردّ عليك وأقول: أستغفر الله لي ولك حبيبي في الله؛ بل الإمام المهديّ ذليلٌ على المؤمنين وبهم رؤوفٌ رحيمٌ، ونرجو من الله أن يهديك إلى الصراط المُستقيم، وكذلك أريد أن أقول لك لا حرجَ عليك، فما دام تبيّن لي أنّك من علماء الأمَّة الباحثين عن الحقِّ فلا حرجَ عليك مهما طال الحوار فسوف نصبر عليك حتى نهديَك ونُفصِّل لك الحقِّ تفصيلاً بإذن الله، فلا يزال في جعبتنا العلم الكثير ولم نقل بعد إلا شيئاً قليلاً، وإنّي الإمام المهديّ أدعوك وكافة علماء الأمَّة من المُسلمين والنّصارى واليهود إلى الاحتكام إلى كتاب الله القُرآن العظيم، وما ينبغي للمهديّ المنتظَر أن يدعو المُسلمين والنّصارى واليهود وكافة البشر إلى الاحتكام إلى بحار الأنوار من كُتب الشيعة ولا إلى كتاب البُخاري ومُسلم كما هو موجود لدى أهل السنة؛ بل أدعو كافة عُلماء المُسلمين والنّصارى واليهود جميعاً إلى الاحتكام إلى كتاب الله المحفوظ من التحريف ذلكم القُرآن العظيم المُهيمن على كتاب التّوراة والإنجيل والسنة النّبويّة وعلى جميع كُتب البشر، فما خالف لمُحكمِه فهو باطلٌ ولا أعترف به مهما اجتمعتم عليه فلن أطيعكم ولن أتّبعكم لأنّ الاتّباع ليس بحسب الأكثرية؛ بل يعتمد على سُلطان العلم من الله الذي يحمله الداعية، ولعل الأكثريّة يتّبعون الظنّ، والظنّ لا يُغني من الحقِّ شيئاً. وقال الله تعالى: {وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:116].

    ولا نزال نُكرِّر الترحيب بفضيلة الشيخ أحمد هواري الذي يُعتبر أوّل عالمٍ من بين عُلماء المُسلمين والنّصارى واليهود تجرَّأ لحوار المهديّ المنتظَر باسمه الحقِّ ولذلك نقيم لهُ وزناً ونكنُّ لهُ احتراماً كبيراً ونُحرّم على كافة الأنصار القدح في شخصية هذا الرجل الذي لا يخاف في الله لومة لائم وعسى الله أن يهديه إلى الصراط المُستقيم فيشدَّ الله به أزرنا ويشركه في أمرنا، فلا يستوون مثلاً الذين شدّوا أزر المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور بالفتح المبين ممن آمنوا من بعد ذلك بعذابٍ أليم؛ بل الفرق جداً عظيم، فما أعظمها من فُرصة لا يُلقّاها إلا ذو حظٍ عظيمٍ.

    ويا حبيبي في الله أبا بلال، أقسم بالله ربّي وربّك وربّ العالمين أنّني لمن الصادقين وأنّ الله اصطفاني عليكم ولكم إماماً كريماً، وعرّفني بشأني فيكم أنّي المهديّ المنتظَر، ألا والله الذي لا إله غيره إنّ التعريف لم يأتِ فقط المهديّ؛ بل إنّني المهديّ المنتظَر ولو لم يفتِني إلا بكلمة المهديّ فقط ولم يقل المنتظر لما تجرأت أن أقول المنتظر.
    ويا حبيبي في الله، إنّما حُجتي عليكم هي الآيات البيّنات من ربكم، وأما تعريفي بشأني فيكم أنّي المهديّ المنتظَر فإن كنت كاذباً فعليّ كذبي، ولكن المصيبة على من كذبني أنّي لمن الصادقين ولم يجعلني الله من الجاهلين، فإنّي أعلمُ أنّه لا يوجد من هو أظلم ممن افترى على الله كذباً. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَ‌ىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۗ وَلَوْ تَرَ‌ىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَ‌اتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِ‌جُوا أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ‌ الحقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُ‌ونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    وقال الله تعالى:
    {إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ} صدق الله العظيم [يونس:69].

    أفلا تقتبس من حكمة مؤمن آل فرعون الذي أفتى بالحقِّ وقال:
    {وَقَالَ رَ‌جُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْ‌عَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَ‌جُلًا أَن يَقُولَ رَ‌بِّيَ اللَّـهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّ‌بِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِ‌فٌ كَذَّابٌ ﴿٢٨﴾ يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِ‌ينَ فِي الْأَرْ‌ضِ فَمَن يَنصُرُ‌نَا مِن بَأْسِ اللَّـهِ إِن جَاءَنَا ۚ قَالَ فِرْ‌عَوْنُ مَا أُرِ‌يكُمْ إِلَّا مَا أَرَ‌ىٰ وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّ‌شَادِ ﴿٢٩﴾ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ ﴿٣٠﴾ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ ۚ وَمَا اللَّـهُ يُرِ‌يدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ ﴿٣١﴾ وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ﴿٣٢﴾ يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِ‌ينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّـهِ مِنْ عَاصِمٍ ۗ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٣٣﴾وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءَكُم بِهِ حَتَّىٰ إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّـهُ مِن بَعْدِهِ رَ‌سُولًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّـهُ مَنْ هُوَ مُسْرِ‌فٌ مُّرْ‌تَابٌ ﴿٣٤﴾ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ‌ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ‌ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ‌ جَبَّارٍ‌ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [غافر].

    وكذلك نقتبس من بيان أبو بلال ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    وأما فكيف يقول الشيخ المقصود بالذين أذاعوا به هم أهل الحديث أو العلماء عموماً، والله يقول ردوه لهؤلاء العلماء وصدقوني لقد صرح بهذا الشيخ أكثر من مرة للاسف كيف يستقيم هذا مع قوله تعالى "وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ" أي العلماء ؟
    انتهى الاقتباس
    ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي وأقول: يا رجل هذه من آيات الكتاب المُحكمات تُخاطب عُلماء الأمَّة. وقال الله تعالى: {وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ} صدق الله العظيم [النساء:83]؛ أي يستنبط الأحكام الحقِّ التي تثبت الحديث المُختلفين فيه أو تنفيه فهذا لن يدركه إلا الراسخون في علم الكتاب، كما يجد أولو الألباب أنّ الإمام ناصر محمد اليماني حقاً لمن الراسخين في علم الكتاب ولذلك يفصّله تفصيلاً بإذن الله. وجعلني الله حكماً بينكم فيما كنتم فيه تختلفون يا معشر عُلماء الأمَّة، ولكنّك تريد المختلفين قوماً عامّيّين وأولي الأمر هم العلماء! فاتقِ الله، فمن يحكم بين العُلماء؟ أم لا تجدون أنفسكم مُختلفين في كثير من الدين؟ بل ويُكَفِّر بعضكم بعضاً، فلا تقُلْ على الله ما لم تعلم فإنّي لك ناصحٌ أمينٌ، وسبق تفصيل هذه الآيات [81] و [82] من سورة النساء في كثير من بيانات الإمام ناصر محمد اليماني.

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
    _______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  10. افتراضي چگونگی استدلال برای حکم کردن در اختلافات دینی، فتوای مستقیم از نزد خداوند....

    ( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )
    - 10 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    02 - 06 - 1431 هـ
    16 - 05 - 2010 مـ
    ۲۶- اردیبهشت- ۱۳۸۹ه.ش.
    03:07 مساءً

    [ لمتابعة رابط المشاركة الصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=2431
    ــــــــــــــــ


    چگونگی استدلال برای حکم کردن در اختلافات دینی، فتوای مستقیم از نزد خداوند....


    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ}
    صدق الله العظيم [الشورى:۱۰].
    { وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
    {
    ‏ وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ‎﴿٩٩﴾‏ } صدق الله العظيم [البقرة].
    {
    إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا ‎﴿١٠٥﴾‏} صدق الله العظيم [النساء].
    {أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً} صدق الله العظيم
    [الأنعام:۱۱۴].
    {يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَ‌سُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرً‌ا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ‌ ۚ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾}صدق الله العظيم [المائدة].
    {
    أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ‎﴿٢٣﴾‏}صدق الله العظيم [آل عمران].
    {
    كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‎﴿٢١٣﴾}صدق الله العظيم [البقرة].
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾}
    صدق الله العظيم [الأنعام].
    {
    إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‎﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [النور].
    {وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
    {قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ ‎﴿٢٨﴾‏} صدق الله العظيم [هود]
    فتوایی از محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - که تصدیق کننده فتوای پروردگارش است را می یابید که درباره روش حق وچگونگی استدلال در صادر کردن حکم حق در موارد اختلافات دینی است.در روایت حقی که در نزد اهل سنت است؛ایشان می فرمایند:
    [حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ سَعِيدٍ الرَّازِيُّ ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ حُمَيْدٍ ، ثنا هَارُونُ بْنُ الْمُغِيرَةِ ، ثنا عَمْرُو بْنُ أَبِي قَيْسٍ ، عَنْ شُعَيْبِ بْنِ خَالِدٍ ، عَنْ سَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ ، عَنْ بُكَيْرٍ الطَّائِيِّ ، عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ الطَّائِيِّ ، عَنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ , قَالَ : قَالَ رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " إِنَّ جِبْرِيلَ عَلَيْهِ السَّلامُ أَتَانِي , فَقَالَ : إِنَّهُ سَتَكُونُ فِي أُمَّتِي فِتْنَةٌ ! فَقُلْتُ : فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا يَا جِبْرِيلُ ؟ فَقَالَ : كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ ، فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ ، مَنْ وَلِيَ هَذَا الأَمْرَ مِنْ جَبَّارٍ فَيَقْضِي بِغَيْرِهِ يَقْصِمُهُ اللَّهُ ، وَمَنْ يَبْتَغِي الْهُدَى فِي غَيْرِهِ يُضِلُّهُ اللَّهُ.]

    [عَلِيُّ بْنُ سَعِيدٍ الرَّازِيُّ ، ازمُحَمَّدُ بْنُ حُمَيْدٍ ، ازهَارُونُ بْنُ الْمُغِيرَةِ ، ازعَمْرُو بْنُ أَبِي قَيْسٍ ، از شُعَيْبِ بْنِ خَالِدٍ ، از سَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ ، از بُكَيْرٍ الطَّائِيِّ ، از أَبِي الْبَخْتَرِيِّ الطَّائِيِّ ، ازعَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ نقل می کند که رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمود : جبریل علیه السلام نزد من آمد و گفت در امت من فتنه ای خواهد بود!به او گفتم ای جبریل؛راه خروج از آن چیست؟گفت:كتاب خداوند،خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما وداوري درميان شماست هرکس از این امر خداوند جبار روگرداند و به چیزی دیگر روکرد؛خداوند او را در هم می شکند وهرکس هدایت را درغیر آن جست؛خداوند او را گمراه می کند]
    صدق عليه الصلاة والسلام.
    و هم چنین در روایت حقی که شیعیان دارند که:

    [قال الرسول : ألا إنها ستكون فتنة فقال الإمام علي فما المخرج منها؟ قال كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر من بعدكم وحكم ما بينكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبّار قصمه الله ومن ابتغى الهدى من غيره أضلّه الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يبلى من كثرة الردّ ولا تنقضي عجائبه وهو الذي لم ينته الجنّ إذ سمعوه إلا أن قالوا: إنا سمعنا قرآناً عجبا هو الذي من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن عمل به أجر ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم.]


    [رسول الله فرمود :بي گمان فتنه اي در پيش است " امام علی فرمود: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ فرمودند: كتاب خداي تبارك و تعالي است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشي و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را مي شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه مي كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و نور مبين او و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجي و انحراف نمي گرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمي كنند، ، علما از آن سير نمي شوند، و با وجود بسياري تكرار كهنه نمي شود وعجايب و شگفتي هاي آن به پايان نمي آيد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بي درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبي را شنيديم که به سوي رشد راه مي نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوي قرآن دعوت كرد، به سوي راه راست هدايت شد]
    صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
    و اساس دعوت امام مهدی ناصرمحمد یمانی همین گونه است ولی ابوبلال شیخ احمد هواری می خواهد در حین استدلال و آوردن حکم میان مخالفان،کتاب خدا را کنار بگذارد تا با آیات مرا ناتوان کرده و قانعم کند که تأویل آنها را جز خداوند نمی داند ولی ما بهترین تأویل حق را برایش آورده و او را خاموش ساختیم و سپس جوابی که داد،تنها کلامی از نزد خودش بود و درباره دعوت به پذیرش حکمیت بر اساس کتاب خداوند فتوا می دهد که:

    اقتباس المشاركة :
    شکی نیست که به زودی کار شما تمام می شود؛چرا که تو بر حق نیستی و درلبه پرتگاه قرار داری وبی شک سقوط می کنی
    انتهى الاقتباس
    با کلام خداوند به او پاسخ می دهیم:
    {فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِ‌ينَ ﴿٥٢﴾ وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٥٣﴾}
    صدق الله العظيم.[النمل]
    أخوكم؛ الإمام ناصر محمد اليماني..
    ــــــــــــــــــــــــ

    اقتباس المشاركة 5125 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..

    - 10 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    02 - 06 - 1431 هـ
    16 - 05 - 2010 مـ
    03:07 مساءً

    [ لمتابعة رابط المشاركة الصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=2431
    ــــــــــــــــ


    طريقة الاستدلال للحكم الحقّ بين المُختلفين في الدين، وإليكم الفتوى من الله مُباشرة ..

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ}
    صدق الله العظيم [الشورى:10].

    { وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿
    ٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠} صدق الله العظيم [المائدة].

    {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ}
    صدق الله العظيم [البقرة:99].

    {إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللّهُ وَلاَ تَكُن لِّلْخَآئِنِينَ خَصِيماً}
    صدق الله العظيم [النساء:105].

    {أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً}
    صدق الله العظيم [الأنعام:114].

    {يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَ‌سُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرً‌ا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ‌ ۚ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿
    ١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ}
    صدق الله العظيم [آل عمران:23].

    {كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}
    صدق الله العظيم [البقرة:213].

    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿
    ١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم
    [الأنعام].

    {إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}
    صدق الله العظيم [النور:51].

    {وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْ‌هُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿
    ٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    {قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّيَ وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ} صدق الله العظيم [هود:28].

    وتجدون الفتوى مُصدّقة من محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- لفتوى ربِّه عن الحكم الحقّ في الإستدلال عن الحكم الحقّ بين المُختلفين في الدين كما جاءت في الرواية الحق لدى أهل السُّنة بمايلي: [حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ سَعِيدٍ الرَّازِيُّ ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ حُمَيْدٍ ، ثنا هَارُونُ بْنُ الْمُغِيرَةِ ، ثنا عَمْرُو بْنُ أَبِي قَيْسٍ ، عَنْ شُعَيْبِ بْنِ خَالِدٍ ، عَنْ سَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ ، عَنْ بُكَيْرٍ الطَّائِيِّ ، عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ الطَّائِيِّ ، عَنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ : قَالَ رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " إِنَّ جِبْرِيلَ عَلَيْهِ السَّلامُ أَتَانِي، فَقَالَ : إِنَّهُ سَتَكُونُ فِي أُمَّتِي فِتْنَةٌ ! فَقُلْتُ : فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا يَا جِبْرِيلُ ؟ فَقَالَ : كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ ، فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ ، مَنْ وَلِيَ هَذَا الأَمْرَ مِنْ جَبَّارٍ فَيَقْضِي بِغَيْرِهِ يَقْصِمُهُ اللَّهُ ، وَمَنْ يَبْتَغِي الْهُدَى فِي غَيْرِهِ يُضِلُّهُ اللَّهُ] صدق عليه الصلاة والسلام.

    وكدلك في الروايات الحقّ لدى الشيعة ورد كما يلي:
    [قال الرسول : ألا إنها ستكون فتنة فقال الإمام علي فما المخرج منها؟ قال كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر من بعدكم وحكم ما بينكم وهو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبّار قصمه الله ومن ابتغى الهدى من غيره أضلّه الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا يبلى من كثرة الردّ ولا تنقضي عجائبه وهو الذي لم ينته الجنّ إذ سمعوه إلا أن قالوا: إنا سمعنا قرآناً عجبا هو الذي من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن عمل به أجر ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم] صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.

    وعليه يقوم أساس دعوة الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، ولكنّ أبو بلال الشيخ أحمد هواري يريد الاستدلال للحكم بين المُختلفين خالياً من كتاب الله حتّى إنّه أراد أن يُعجزني بآياتٍ حتى يُقنعني أنّه لا يعلم تأويله إلا الله، ومن ثم آتيناه بالحقّ وأحسن تأويلاً حتى ألجمناه بالحقّ، ومن ثم ما كان ردّه إلا بكلامٍ في كلامٍ من عند نفسه، ومن ثم يفتى في دعوة من يدعو للاحتكام إلى كتاب الله ويقول ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    (لا أشك لحظة واحدة أن أمركم هذا سينتهي في القريب العاجل وذلك لأنك على غير حق، وأنه قائم على أساس هارٍ، وأنه سينهار لا محالة)
    انتهى الاقتباس
    ومن ثم أردّ عليه بقول الله تعالى:{فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِ‌ينَ ﴿٥٢﴾ وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٥٣﴾} صدق الله العظيم.

    أخوكم؛ الإمام ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



صفحة 1 من 2 12 الأخيرةالأخيرة
المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 2
    آخر مشاركة: 25-01-2019, 09:53 PM
  2. مشاركات: 3
    آخر مشاركة: 02-12-2018, 02:20 PM
  3. مشاركات: 9
    آخر مشاركة: 19-06-2018, 01:31 AM
  4. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 28-02-2017, 11:57 AM
  5. ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..
    بواسطة الإمام ناصر محمد اليماني في المنتدى ۞ موسوعة بيانات الإمام المهدي المنتظر ۞
    مشاركات: 13
    آخر مشاركة: 22-05-2014, 04:05 PM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •